-
تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
دیروز رفتم دادگاه تمامیه کارهام انجام شد برای طلاق توافقی فردا جوابیه ش میاد که بریم محضر صیغه طلاق و بخونن اما هنوز من نتونستم عقلمو جایگزین احساسم کنم خیلی حالم بد من و اون همو دوس داریم اما نه میتونیم باهم زندگی کنیم نه جدا از هم . هر کاری می کنم که منطقی کنم اصلا نمیتونم اون اخه هیچیرو قبول نداره همش میگه تو مقصری از یه طرفم میگم چون هنوز بهش احساس دارم و طلاق کامل بگیرم نتونم با خودم کنار بیام چیکار کنم طلاق تا سه ماه اعتبار داره موندم میگم بزار جوابیه رو بگیرم اما نریم برای صیغه طلاق تا ببینم چی پیش میاد اخه من هنوز به قطعیت نرسیدم تا بخوام رابطمو باهاش تموم کنم حالا چیکار کنم نظرم اینکه اول به نتیجه برسم بعد اینکارو بکنم اما خانوادم میگن تا کی می خوای تو بلاتکلیفی باشی اینکارو بکن بعد به مرور با احساست کنار میای تورو خدا شما ها هم راهنمایی کنین
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
shabetarik عزيز يه كم منطقي فكر كن.چرا دوستش داري؟به خاطر ناراحتي اعصابش يا ... كه استفاده ميكنه.
عزيزم ميدونم جدا شدن خيلي سخته اما به اينده و جوني خودت فكر كن!تا كي با دلهره و اضطراب مبخوايي زندگي كني.به تفاوت فرهنگي و اخلاقيتون فكر كن.به اتفاقهايي كه تو اين مدت پيش اومده.
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
به خدا همه اینارو میدونم اما بجای بدیاش همش خوبیاش یادم میاد دارم دق می کنم میدونم این هم میگذره اما من برای زندگیم خیلی تلاش کردم اما نمیتونم این واقعیتو بپذیرم مشاورم برم باید خودم روی خودم کار کنم اما امان از خودم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
دوست عزیزم
بهتره همه پستهاتو از اول بخونی و بعد تصمیم بگیر. کاری رو بکن که دلت میگه. از خدا هم کمک بخواه عزیزم.
بعد از خوندن پستهات بهتر میتونی تصمیم بگیری
موفق باشی:72:
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shabetarik
دیروز رفتم دادگاه تمامیه کارهام انجام شد برای طلاق توافقی فردا جوابیه ش میاد که بریم محضر صیغه طلاق و بخونن ...
دوست عزيز
مگه وقتي جوابيه اش اومد حتما بايد همون روز بريد برا طلاق؟ خب بزاريد 2-3 روز ديگه.
تو اين فاصله يه تيکه کاغذ برداريد ، افکار پراکنده تونو رو جمع وجور کنيد ، مزايا ومعايب اين اقدام (طلاق توافقي) چيزايي که بدستتون مياد وچيزائي رو که از دست ميدي رو تو دوستون مجزا بنويس . سبک وسنگين شون کن اونوقت بهتر ميتوني تصميم بگيري.
به خودت فرصت بده ،تصميم مهمي رو داري مي گيري. :72:
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
مي داني دوست من چند حرف كوچولو باهات دارم
اين كاملا از حرفهات معلومه كه تمام راههايي كه به شما كمك مي كرد تا زندگي تان سرو ساماني بگيرد را نرفته اي و براي همين هم امروز حس رسيدن به بن بست را نداري كه روي قضيه طلاق پافشاري كني . يعني بگويي من همه كار كردم و همه ي راه ها را رفتم و نشد پس طلاق مي گيرم .
تصميم ندارم با اين گونه حرفها تصميم ات را عوض كنم فقط دلم مي خواهد خودت را به خودت نشان بدهم چون تصميم گيرنده تويي !!!!
ضمن اينكه شما بايد يك مرزي براي عادت و دوست داشتن قائل شوي . حرفي كه مي خواهم بزنم خيلي خوشحال كننده نيست ولي شما به بزرگواري خودت ببخش .
شما به همسرت عادت داري يا دوستش داري ؟اگر دوستش داري چرا رفتارهايش تو را به اين نتيجه رسانده كه بايد طلاق بگيري . شايد هم او براي تو حكم يك عادت شيرين را پيدا كرده كه ضمن احساس نارضايتي نمي خواهي اين عادت ديدن و مشاجره و ... را ترك كني .
عزيزم فكر كرده اي كه همه چيز در درون خود توست تويي كه ادعا مي كني همسرت را دوست داري . مردها ترميم كننده و برقرار كننده رابطه خوبي نيستند . اين وظيفه زن در زندگي است كه رابطه را شكل دهد و از مديريت اينچنيني خود نيز به مرور از طرف مرد بهره ببرد .
طلاق گرفتن شايد آسان ترين كاري باشد كه بتواني انجام دهي ولي ساختن زندگي دوباره خيلي سخت است به روزگار بعد از طلاق فكر كرده اي . من از خانواده ات تعجب مي كنم . چقدر اذيت شده اند كه مي گويند طلاق بگير تا از بلا تكليفي در بيايي !!!!!! عجب راهي پيشنهاد داده اند !!!!
دوست عزيزم اگر همين الان هم به دادگاه نرويد نتيجه در پرونده شما بايگاني مي شود ولزومي ندارد نگران دادگاه و حكم و ... باشي . در دادسرا همه به اينگونه رفتار زوجين عجول و كم طاقت عادت دارند .
به هر حال آرام باش من از خدا برايت صبر مي خواهم و يك كوچولو .... .
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
بخدا من خیلی راهها رو رفتم اما همسرم کمکم نمیکنه اخه اون قبول نداره که مشکل داره من یه طرفه ازم کاری بر نمیاد نمیگم ادم کاملیم اما 1 سال صبر کردم اخلاقش بدتر شده که بهتر نشده اما دوسش دارم فکر میکنم مشکل منه که با تمام مشکلاتش بازم میخوامش چون احساسیم اونم نه منطقی
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
سلام دوست من.
من با نظرات دوستان موافقم.تو بیشتر از این که دوستش داری عادت کردی بهش.از تنهایی و تنها بودن میترسی.اعتماد به نفست رو تقویت کن.بعد از طلاق مشکلات زیادهواما به نظرم مشکلات تین تزدواج خیلی بیشتره.اگه همه راها رو رفتی اما همسرت کمک نمی کنه پس چرا اصرار به بودن باهاش داری.اول خودش باید به فکر خودش باشه.نقش مادر رو براش ایفا نکن.اون همسرتو.اگه تکیه گاه محکمی نیست پس چرا ؟؟؟
بهتر تمام جزئیات رو بسنجی.اونم به اندازه تو دوست داره و واست حاضره چی کار کنه.ایا پیشرفتی توی این یک سال داشته؟
با خودت روراست باش.اعتماد به نفست رو زیاد کن.
من کاملا درکت میکنم.من هم چنین مشکلی داشتم.مدتهاست مطالب اینجا رو میخونم اما الان فکر کردم بهتره منم حرفی بزنم.
از طلاق نترس.گاهی بهترین راهه و تنهاترین راهه.خیلی سخته اما ما انسانها زود عادت میکنیم.
اگ واقعا همسرت اینطوریه کاری نمیتونی بکنی.من بعد از 6 سال تلاش بی فایده با یک دنیا اسیب جدا شدم
نذار به اینجا بکشه.تو خودتم بیمار میشی.
من عاشق همسرم بودم با دوست داشتن هم ازش جدا شدم.حالا فقط دعا میکنم خدا شفاش بده.
من هم به زندگی عادی برگشتم.تجربه تلخی بود
عزیزم اعتماد به نفس داشته باش
ضعیف نباش
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
مي داني خيلي باوري به زمان يكساله و رفتن تمام راهها ندارم . شما بايد در درجه اول در خودت يك تغيير پايدار و درست ايجاد مي كردي كه همسرت هم از شما تاثير مي گرفت ووقتي مي گويي خيلي كارها كردم ولي او بدتر شد يعني اينكه كارهايي كه كرده اي هم ناپايدار بوده و شايد هم درست نبوده .
با بعضي از حرفهاي سكوت شب موافقم و با بعضي ديگر موافق .
عزيزم آيا ما ازدواج مي كنيم كه طلاق بگيريم ؟! همه جا مشگل هست و همه جا نارضايتي هم هست اما بايد شرايط سازگاري با محيط و افراد را تا جايي كه مي توانيم در خودمان تقويت كنيم .
هر زندگي حفظ و نگهداري اش خيلي راحت تر از يك شروع دوباره است .
نمي خواهم وحشت طلاق را در مغزت كنم
ولي مي دانيد من تفكرات خاصي براي اقدام به طلاق دارم
مردي كه معتاد باشد و بارها و بارها براي ترك اقدام كرده باشد و نتيجه نگرفته باشد چرا كه نمي خواسته كه ترك كند .
مردي كه به لحاظ رواني دچار مشكلات بدي باشد
مردي خسيس كه پول به جانش بسته است
مرد ي كه مسئوليت پذير نيست و تو بارها وي را امتحان كرده باشي
مردي كه به زنش به كرات خيانت كرده ( خيانت به معناي واقعي كلمه نه از روي لوس بازي هر حركت مرد را زير سئوال ببريم و كلمه خيانت برروي آن بگذاريم )
مرد هاري كه به هيچ صراطي مستقيم نمي شود
.
.
شوهر شما در كدام دسته مي گنجد ؟!
دختران امروزي خيلي نازك نارنجي هستند با فشار مالي و يك خورده اخم و تخم مرد و توجه مرد به مادر و خواهرش صدايشان در ميايد و مي گويند طلاق مي خواهيم .
توشوهرت چكار مي كند كه تصميم داري از وي جدا شوي ؟!!!
آيا راهي براي ساختن درست و زير بنايي زندگي ات وجود ندارد .
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
ani عزیز شما مثل مشاورها صحبت میکنی.وقتی مردی اشتباه خودش رو قبول نمیکنه و همیشه تو مقصری از نظرش و همیشه بهانه ای داره.هرکاری کنی اون یه بهانه جدید میاره.وقتی حتی قبول نمی کنه که تو دوستش داری و بهش وفاداری چه می شه کرد.مردی که بدبین و پررو چه میشه کرد باهاش.
فردای روزگار تو خونه هم این دوست عزیزمونو امکان داره حبس کنه.بهتره واقع بین باشیم نه فقط شعار گونه صحبت کنیم.وقتی کسی نمی خواد خوب باشه و نمیتونه که درست باشه چطوری میشه باهاش کنار اومد.
بشینی و هرروز جوانیت بره و اون بیشتر بهت توهین کنه و جای تشکر و قدردانی تهمت بزنه
تو عزیزم این مدل مردها رو نمیشناسی اینها بیمارند و درمان هم نمیشند.
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
خانم ani ممنون از راهنماییتون من تو کتک فحاشی اینبارم خیانت داستان زندگیمو نوشتم چیکار کنم اون نمیخواد که خوب شه چون ادمای دورو برش ازخانوادش گرفته تا دوستاش همه اینطورین من تنهایی چیکار میتونم بکنم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
عزیزم خودت جواب خودتو می دی.اما نمیدونم چرا باز فرار میکنی از واقعیت.
فکر میکنم اعتماد به نفست پایین و از تنهایی میترسی.
اگه اینطوریه تو باید خودتو درمان کنی چون باز هم مشکل پیدا میکنی در اینده
ما زنا قدرت زیادی داریم.خودتو دست کم نگیر.تو خیلی قوی تر از مردا هستی.اونا فقط مدعیند
طلاق خیلی بده.اما گاهی بهترین راه
واسه من که این طوری بود
خیلی سختی کشیدم تا با طلاق کنار اومدم.اما شدنیه.
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
جوابهايتان را دانه دانه مي دهم
اول سكوت شب
البته متوجه هستيد كه من نظر خودم را عرض مي كنم و اصلا تمايل ندارم دوستي از من برنجد .
بدبيني به اين قيمت كه مرد ، زن را بزند و وي را در خانه حبس كند يك شاخه اي از رواني بودن است كه اگر قابل كنتر ل بود اگر نه كه قطعا بايد جدا شد
اما شما از پررويي حرف مي زنيد من اعتقادي به اين موضوع ندارم .
پررو ترين مردها را مي شود رام و سر به راه كرد و به اين اتهام نمي توان از مردي طلاق گرفت . من به عنوان يك زن مي توانم مردي را جريع كنم و يا رام و سر به راه كه همه بر مي گردد به رفتارهاي من .
و چون شما طلاق گرفته ايد و اين حرفها در حال حاضر كمك كننده نيست اين بحث را خاتمه مي دهم .
و اما دوست من شب تاريك
البته من آن دو تاپيكي كه صحبتش را مي كنيد به علت عدم حضور ذهن و تشابه مشكلات بياد ندارم اما در اولين فرصت آن ها را مجددا مطالعه خواهم كرد .
شما از كتك كاري حرف مي زنيد مي داني در آسمان شهر تهران خيلي پيش مي آيد كه زن و مردي نمي توانند مديريت بحران داشته باشند و كارشان به جدل و درگيري فيزيكي كشيده مي شود آيا در ايجاد چنين شرايطي شما مشگل نداريد و مقصر نيستيد ؟
وقتي حرف از كتك خوردن مي شود بحث هدف اين است كه مرد با هيچ انگيزه اي به جان زن مي افتد و زن هم همچون يك تكه گوشت بي دفاع فقط كتك مي خورد و در درگيري هاي ايجاد شده خطر آسيب جدي و تهديد مرگي وجود دارد . حالا اگر يك زن وشوهري يكبار با هم دعوايشان شد و با هم كتك كاري كردند اين مي شود كتك خوردن !!!!يا وقتي كه خود زن در شرايط ايجاد شده براي كتك كاري مقصر بوده است آيا تمام گناه را بايد انداخت گردن مرد !
و نكته بعد ي اينكه عزيزم خيانت يعني چي ؟! در محيطي به اين آشفتگي كه نيازهاي مردت برآورد نمي شود اگر نياز جنسي خود را در بيرون از خانه برآورد كند مي شود خيانت ؟! اگر مردي در شرايط بحراني خارج از خانه رفت و با خانمي هم دوست شد تا حرفهاي شيريني كه از دهان زنش نمي شنود را از دهان ديگري بشنود اين اسمش خيانت است ؟! به نظر من خيانت براي لحظه هاي دل بده و قلوه بگير است كه اگر مرد در اين شرايط بي هيچ فاكتور محركي به دنبال كثافتكاري به تكرار برود اسمش مي شود خيانت . اگر نه كه آقايان كاملا به لحاظ فيزيكي و روحي و رواني با خانم ها متفاوت هستند و متفاوت هم عمل مي كنند . عزيزم شما در تمام كارهايي كه همسرت انجام داده مقصري . 50% شما و 50% هم همسرت . حالا هم تصميم به طلاق گرفته ايد .
در ضمن رو به هر دو عزيز براي شناخت بهتر از كسي كه اين افاضات را كرده عرض مي كنم من هم خودم جدا شده ام ولي ربطي ندارد كه فكركنم در زندگي اولم من طيب و طاهر بوده ام و فقط با يك مرد ديوانه و معتاد زندگي مي كرده ام . حتي با وجود تفاوت عمده اي كه در زندگي ها وجود دارد .50% من و 50% هم شوهرم سابقم حالا يك كمي بالا و پائين تر كه خيلي هم فرق نمي كند .
دوست من شما بايدخوب شويد و تغيير كنيد تا كل رابطه تان دستخوش تغيير شود . شما مي خواهي دست به تركيب رفتارهاي خودت نزني ولي شوهرت عوض شود. اين كه نشد !!!!!
طلاق هم آخر دنيا نيست ولي خوب است كه آدم اشتباهات خودش را هم قبول كند و تمام گناه و رفتارهاي بد را متوجه مرد نكند. اين جوري خيلي راحت تر مي شود مسئله طلاق را درك كرد و پذيرفت . چون به شكل فاجعه ايي كه ديگري باعث و باني آن بوده است نگاه نمي كنيم و حضور خودمان خيلي آرامبخش خواهد بود .
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
فکر می کنی اون قدر دوستش داری که اگر همین جور بمونه باهاش زندگی کنی و همچنان دوستش داشته باشی؟
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
خانم ani ترجیح میدم چیزی در جواب شما نگم چون شما اصلا موضوع من رو نخوندید که خیلی راحت دارید قضاوت می کنید .
اما شما del عزیز اگر خوب میشد چرا حاضر بودم الانم میگم شاید اگر زمان بگذره تغییر کنه که بعید می دونم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
عزيزم موضوع را دوباره بررسي كردم و همه چيز يادم آمد . مطلبت را خوانده بودم به دليل شباهت ها از ياد م رفته بود .
حرفي به غير از آنچه به شما گفتم ندارم هر چند كه خوشتان نيايد . خيلي موارد هست كه از طرف شما رعايت نشده . و صد البته براي اينكه فكر نكنيد يك طرفه به قاضي مي روم . همسرتان هم مشگل دارد ولي قضيه همان 50%است
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
سلام
عزیزم من طلاق گرفتم البته این رو خودم می دونم و خانواده ام و بقیه فک می کنن نامزدم مرده!
مراسم ختمش من نبودم می دونی چرا؟
عذاب وجدان!
خیلی اذیتم کرد کتکم زد تحقیرم کرد بی ارزش و بی هویتم کرد هیچی برام نذاشت بمونه شبها نمی تونستم بخوابم گریه جز روزمرگیم شده بود مثل نفس کشیدن که واجبه گریه کردن و فک کردن به گذشته و آینده ام واجب شده بود وقتی شنیدم که مرده دنیا رو سرم خراب شد
خنده دار نیست کسی که تا این حد عذابت داده باشه همچنان خبر مرگش بهم بریزدت؟!
اگه بهم ریختم به این خاطر بود که من نمی خواستم باور کنم که من هم وجود دارم می ترسیدم از همه چیز از همه کس جاهایی که می ترسیدم بگم می ترسم بهانه می اوردم و خودم رو با گفتن کلماتی مثل اون اولین مرد زندگیم بود من چیزی کم نذاشتم توجیه می کردم
ولی توجیه بود
با حرفهای انی جون موافقم تو هر کاری که لازم بود رو نکردی خیلی جاها کوتاهی کردی که حالا که به آخرش رسیدی و به پشت سرت نگاه می کنی دچار وجدان درد میشی
این سئوال رو خودت به خودت جواب بده
آیا خودت رو سرزنش نمی کنی که چرا فلان کار رو کردی و مشکلاتتون بالا گرفت و چرا اونموقع خود داری نبودی و سکوت نکردی و یا عذر خواهی نکردی و هزار تا یا دیگه؟
حق با سکوت شب است
عزیزم اعتماد به نفست رو از دست دادی
بهتر جای اینکه بگی چیکار کنم فردا بگردی دنبال جواب این سئوالها که چرا الان مرددی؟ چرا فک می کنی این زندگی درست نمیشه؟ چرا از طلاق می ترسی؟
این چراها جواب سئوال اولته که چیکار کنی
این تجربه های من بود
مطمئن باش اگر اونموقع ایران بودم مانع طلاقم می شدم
الان می فهمم که چقدر اشتباه کردم حالا که دیگه راه جبران ندارم
دونستن همین اشتباه بود که باعث شد الان آرامش داشته باشم و قوی تر باشم
زندگی خوته نذاره حرفهای دیگرون و افکار اونها تو رو تحت الشعاع قرار بده چون الان تو تنها نیستی مردی هم هست که زندگیش وابسته به توئه
فراموش نکن تو ایران و با فرهنگ ایران زندگی می کنیم ببین مادرت چه کرده تو هم همون راه رو برو که اگر اشتباه بود مادرت طلاق می گرفت
و کلام آخر
ته ته هر چیزی شروع یه چیز دیگه هست فقط اگه نفهمی که ته خوش هر ماجرایی کجاست همیشه قسمتهای حزن انگیزش رو تماشا خواهی کرد
ته های خوش رو از دست نده
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
......قبلا شنیده بودم کسانی که معتاد هستند....یا خیانتکار .....فاسد.....یا ...........واقعا خانم های خوبی..... نصیبشون میشه!!!......هرچند خودمم دیدم بارها!........اما نه دیگه اینجوریش!!!.......خدا شانس بده.....شانس که چه عرض کنم.......همیشه میگن: سیب سرخ..........حالا یه آدم حسابی تو روی خانمش میخنده....خانمه قهر میکنه!!!.........نمیدونم والا.....:D.........این یه جور!...........اونم یه جور!...........:cool:
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
خانم قلب سپید یادم بود که گفتین میرین خارج و طلاق میگیرین . یعنی نامزدت واقعا مرده ؟!! یا منظورت اینه که برای تو مرده ؟؟ میشه بگین چه اتفاقی افتاد ؟
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
شب تاريك عزيز خودت هم ميدوني كه مشكل همسرت حل شدني نيست، اما براي عجيبه كه چرا نميتوني تصميم نهايت رو بگيري؟
عزيزم نوشته بودي كه تنهايت رو چكار كني! اينو فراموش نكن كه هميشه خدا و بعد خانوادت در كنارت هستند و هيچ وقت تنها نميموني.شايد به خاطر جدايي چند ماه تنها باشي اما يه عمر آزادانه زندگي ميكني.ترو خدا به جوونيت و اينده ي زيبايي كه در پيش داري فكر كن نه به يه بيماري كه اسكيزوفرني داره.......به خدا ميترسم حرف بزنم بعد بنويسن طراوت نوشته كه:!!!
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
امروز رفتیم دادگاه حکم هم گرفتیم تنها مونده بریم صیغه طلاقو بخونن تا اومدیم بیایم پایین زدزیر گریه منم همینطور گفتم بریم زودتر تمومش کنیم گفت ما که سه ماه فرصت داریم پس عجله نکن خیلی باهاش حرف زدم بهش گفتم باید تصمیم بگیری اگر جدایی که خوب وگرنه باید یه تصمیم جدی برای زندگیت بگیری که دیگه به فکر جدایی نباشیم و اومدم شرکت خیلی روز بدی برام بود گذاشتم تصمیم بگیره اما اینبار باید عملی کنه به حرف فایده نداره اون خانمهایی که میگن من مقصرم باید بهشون بگم من چند تا مشاوره رفتم و همه اونها گفتن که طلاق بگیر پس هی نگن تو مشکل داری نمیگم بدون مشکلم اما تا خود همسرم نخواد به خودش کمک کنه من تنهایی نمیتونم کاری کنم میزارم زمان بگذره تا ببینم چی پیش میاد برگه دارم یه صیغه طلاق خوندن مونده که از هم جدا بشیم صبر میکنم سه ماه فرصت داریم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
موفق باشيد با هر تصميمي كه مي گيريد اما دوست من يك مطلب كلي را خدمتتان عرض مي كنم كه با خواندن پست شما برايم تداعي شد و فكر كردم خالي از لطف نيست اگر آن را به شما بگويم .
الهي قمشه اي مي گويد : انسان جايز الخطا نيست بلكه حتم الخطاست و اگر خطا نكند هنر كرده است . [b]
موفق باشيد دوست من و موفق .
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shabetarik
.... صبر میکنم سه ماه فرصت داریم
دوست عزيز
بهترين کار ممکن رو مي کني ، من ازت خواسته بودم 2-3 روز صبر کني ، حالا شد 3 ماه.
اين نشون ميده که دوست داري با درايت بيشتري تصميم بگيري.
اميدوارم خوشبخت بشي:72:
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
سلام.
از خوندن اتفاقاتي كه برات افتاده واقعا متاسف ومتاثر شدم.اما الان كارخوبي كردي،حداقلش اينه كه اگه رفتارشو درست نكرد بعدها عذاب وجدان نخواهي داشت كه چرا بهش فرصت ندادم،چرا زود تصميم گرفتم و......من مطمئنم كه تو همه سعيو تلاشتو كردي.وضعيتي كه براي تو اتفاق افتاده تا يه حدودي( منهاي خيانت واعتياد) شبيه وضعيت 2سال پيش من بود،هرچند ما ازدواج نكرديم توي دوران عقد جدا شديم.ولي منم بعد از جدايي خيلي سختي كشيدم فقط خدا كمكم كرد كه تونستم دوباره روحيه از دست رفتمو بدست بيارم.من البته كمتر از اونيم كه بتونم كسي رو نصيحت كنم اما يه مسئله به ذهنم مي رسه كه تجربه خودم بوده و اون اين كه توي اين مدت كه تا جدايي كامل فرصت داري بذار با خودش تنهاي تنها باشه،ارتباطت رو باهاش تاحد زيادي قطع كن،بهش محبت نكن بذار يه كم سختي وتنهايي رو تجربه كنه شايد توي رفتارش تجديد نظر كنه ولي زياد به حرفاو قولهاش براي تغيير رفتارش اعتماد نكن بايد حتما امتحانش كني بعد برگردي.يه مسئله ديگه اينكه تغيير توي رفتار آدمها خيلي كند اتفاق ميفته نبايد انتظار معجزه داشته باشي.اينهايي كه گفتم هم تجربه بود هم حرفاي مشاري كه رفته بودم پيشش.ميدوني بهم چي گفت؟اون گفت اگه ميخاي برگردي بايد بنا رو براين بگذاري كه اون تغيير چنداني نكرده،بايد روي خودت كاركني با خودت روراست باش از خودت بپرس آيا ميتوني با يه آدم با اين رفتار زندگي كني؟اگه در خودت توانش رو ديدي برگرد واميدوار باش كه اون در سالهاي آينده ونه به اين زودي رفتارش رو تغيير بده.منم كه مطمئن بودم نميتونم رفتارشو تحمل كنم.... اگه موضوع منو خونده باشي متوجه ميشي اون بعد از جدايي ما تازه قبول كرد كه رفتارش درست نبوده نه اينكه ....كناراومدن با اونهمه خاطره برام خيلي سخت بود اما حالا از تصميمي كه گرفتم راضيم واگه خدا بخواد دارم يه زندگي جديد با يه آدمي كه كاملا از گذشته من اطلاع داره واون رو پذيرفته شروع ميكنم.از جدايي نترس،گاهي وقتها تنها راه چارس.بازم ميگم كه مطمئنم تو همه تلاشتوكردي،توكل به خداكن اگه اون واقعا دوست داشته باشه سعي ميكنه زندگيتونو حفظ كنه اگرم نه كه ديگه شما عذاب وجداني نخواهي داشت.
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
عزیزم.من با پیشنهادهای یاد اوران عزیز موافقم.فاصله بگیر.و توی این مدت روی خودت و اعتماد به نفست کار کن.خودت رو قوی کن چه برای زندگی و چه برای جدایی.با ضعیف بودن به هیچ نتیجه ای نمیرسی.
برات دعا می کنم.توکل به خدا کن.اعتقادتو زیاد کن
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
ممنون از لطفی که به من داریم تمام تلاشمو می کنم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
زندگی جمع لحظه هاست و وقتی لحظه ای میگذره برگشتی نداره
البته یه تبصره هم وجود داره
از دست دادن چند لحظه برای حفظ لحظه های بیشتر مانعی نداره
شرایط سختی داری خدا رو هیچ وقت فراموش نکن یه پیغام هم برای کیوان بفرست تا راههای رسیدن به آرامش و اعتماد به نفس رو از طریق چند تا مطلب بهت نشون بده
من همین جا از ایشون تشکر می کنم بابت زحمتهایی که کشیدن و اطلاعاتی که در اختیارم گذاشتن تا بهتر و زودتر و دائم تر به آرامش برسم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
سلام دوست عزيزم.بهترين كار ممكن رو كردي.وقتي شروع به خوندن تاپيكت كردم كلي حرف باهات داشتم،وقتي به صفحه سومش رسيدم و گفتي امروز رفتيم دادگاه بدنم يخ كرد و احساس كردم دير اومدم اما الان خوشحالم كه تصميم گرفتي فكر كني و تصميم درست رو بگيري.
اگه به جايي رسيدي كه ديدي ميتونيد هر دو يه زندگي جديد رو بسازين خيلي خوشحال ميشم اما اگه به نتيجه ي عكسش هم رسيدي حداقل ناراحت نميشم چون ميدونم خوب فكرهاتو كردي و عجولانه تصميم نگرفتي.
ما رو بي خبر نذار...
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
عزیزم خیلی خوشحالم که یه فرصت دوباره دارید.
من از اسم طلاق و جدایی خیلی دلم می گیره. تاپیک قبلیتون رو نخوندم، ولی امیدوارم که مشکل همسرتون خیانت نبوده باشه. غیر از این هرچی باشه قطعا می تونه جبران کنه. امیدوارم سعیش رو بکنه، چون تلاش یک طرفه فایده نداره!
شاید حالا که شما رو از دست داده به خودش بیاد. تنهایی خیلی وقتها چشمای آدمو باز می کنه.
برای هردوتون بهترین ها رو آرزو می کنم:72:
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
دوستان عزیزی که طلاق رو پیشنهاد می دهند و بعد با قطعیت از اینکه مشکلات بعد از طلاق بعد از مدتی حل می شود کدام یک طلاق را تجربه کرده اند؟!!
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
بچه ها میدونید چیه من احساس می کنم همسرم میخواد خوب باشه اما نمیتونه اخه خوب اطرافیان اون ادمایی از جنس خودشن اعتیاد دارن و اینکه دو تا از دوستاش که شرایط همسر منو دارن با خانوماشون زندگی میکنن من بهش گفتم من و خانوادم از جنس دوستای تو نیستیم چون تو مثل دوستاتی و اونها تو رو تایید میکنن چون همین کارارو خودشون انجام میدن مثلا اعتیادش اما من و خانوادم دوستای واقعی تو هستیم چون میدونیم اینراه جز بدبختیه تو به هیچ جایی نمیرسه از دیروز تا الان که اس ام اسم نزده بهش گفتم برو خوب فکراتو بکن یا باید از هم جدا بشیم چون من نمیتونم بپذیرم همسرم بهم دروغ بگه اعتیاد داشته باشه و منی که بخاطرش از همه چیم گذشتمو بگه نقشه کثیف برای من کشیدی در صورتیکه بهش ثابت شد من دخترم و تنها دلیل اینکه اون رو با این شرایط قبول کردم دوس داشتنم بهش گفتم عاشق واقعی منم که تو رو با همه اینها پذیرفتم اما اگه تو هم زندگیتو دوس داشته باشی باید تصمیم جدی بگیری من خسته شدم دو روز خوبیم یه ماه بد گفتم ایندفعه اگر اومدی نباید اگر مشکلی هم پیش اومد سریع بری خونتون باید بیای باهام حرف بزنی و دلیل ناراحتیمو بپرسی یعنی یه جورایی حلش کنیم اون همش فرار میکنه نگرانی دیگم خونوادش اخه اولین سری که مامانش اومد با پدرو مادرم صحبت کرد و من گفتم همسرم خودشو میزنه و کارای عجیب غریب میکنه که تو تاپیک کتک اعتیاد براتون نوشتم دیگه با من قهرکرد و همه چی بار من کرد که دختر شما مشکل داره و هزار تا حرف نا مربوط میخوام بهش بگم اینسری باید مادرت هم راضی باشه همسرم میگفت مادرم از جریان ما خبر نداشته شما که اینارو گفتین شوکه شده حالا که 7 ماه از این قضیه میگذره و خبر داره چرا یه فکری برای زندگی بچش نمیکنه اونا دوس دارن ما از هم جدا بشیم من نمیدونم این چه مادریه که یه بار با پسرش صحبت نکرده بجای اینکه همش حرف زندگی رو بزنه همش حرف جدایی میزنه بهش میگم اگر مادرت راضی نباشه فایده نداره چون خلاصه تحت تاثیر حرفای مادرش قرار میگیره خانواده عجیبی دارن بجای اینکه بچشونو راهنمایی کنن به جدایی تشویقش میکنن هر چند همسرم بچه طلاق و یه مدت با نامادریش زندگی میکرده و مادرش هم کسی نبوده که خیلی به فکرشون باشه پی خوش گذرونی خودش بوده میخوام بهش بگم برای اعتیادش باید کنگرشو بره و برای اینکه ما بتونیم باهم رابطه بهتری داشته باشیم باید بریم شماوره تا اون بتونه از پس همه مشکلات بر بیاد و من هم بدونم باید چه برخوردی داشته باشم و هم اینکه خانوادش باید راضی باشن که اگر هم مشکلی ما داشتیم بیان کمکمون کنن نه اینکه اوضاع رو خرابتر کنن نمیدونم اما ترجیح میدم زندکیم سرو سامون بگیره تا اینکه جدا بشم اما همش بستگی به تصمیم و اراده اون داره چون یه نفره نمیشه
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
با شما حرف زياد دارم ولي فعلا از شما مي خواهم به غير از مطالب به حقي كه به آن اشاره كرده ايد كه در بسياري از موارد هم با شما مشگل دارم به واقع و به حق تر به مسائل نگاه كنيد .
جسارتا چرا نقش خودتان در اين زندگي و مسائل اش را نمي بينيد و فقط جنبه هاي مثبت خود را مي بينيد ؟!
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
ببین عزیزم کاری نکن که چند وقت دیگه پشیمون بشی میدونم که زنها کمتر از مردا طرفدار جدایی هستن اونم بیشتر به خاطر موقعیت اجتماعی زن در جامعه ما بعد از طلاقه وسعی میکنن به این موضوع تن در ندن و همش خوبیهای زندگیشونو مرور کنن تا بدیها کم رنگ تر بشه و تحملشون برای ادامه زندگی بیشتر بشه اما این وسط بیشتر خودت ضربه میبینی من تمام شرایط تو رو لمس کردم و میدونم خیلی سخته اما مطمئن باش زندگی که تا مرز طلاق پیش رفته حالا به هر دلیلی نمیتونه ادامه سالمی داشته باشه
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
خوب شما بگید. برای اعتیادش تو اینترنت سرچ کردم محلی به اسم کنگره 60 رو پیدا کردم دو ماه خودم تنهایی رفتم تا اون اومد بعدش وقتی ادمای به اخر خط رو دید گفت من مثل اونا نیستم که بیام اونجا منم بهش گفتم مگه حتما ادم باید به اخر خط برسه که برای درمانش اقدام کنه و با درگیریهامون دیگه نرفت اون اگر واقعا زندگی خودشو دوس داشت برای سلامتیه خودش هم که شده میرفت تا درمان شه بردمش مشاوره گفت تو مشکل داری تو نقش برای دیگران بازی میکنی تا منو جلو همه بده کنی گفتم من برام تنها حل این مشکل مهمه نه اینکه مقصر کیه میدونم مصرف حشیش باعث افکار پارانوئیدی میشه اما واقعا نمیدونم بخاطر اونه یا ....من تنها کاری نمیتونم بکنم همه دوستاش اینکارن خانوادشم که اصلا براشون مهم نیست وقتی اونها اشتباهات اون رو تایید می کنن یعنی من ادم بدیم تا اون قبول نکنه که این مشکلات تو زندگی هست فایده نداره من نمیگم ادم کاملیم اما تا الان من همه سعیمو کردم اون فقط به من و خانوادم بی احترامی کرده هر دختر دیگه ای بود همون اول که دیپلم نداشتنشو دروغ به من گفته بود ولش می کرد اما من گفتم می مونم و کمکش میکنم ادمیکه از بچه گی با دروغ گفتن به خواسته هاش میرسیده حداقل اگر میگفت میخوام اصلاح شم خوب منم تلاشمو می کردم همیشه بهش میگم من تو رو محدود نمیکنم چون میدونم ادم اگر بخواد خیانت کنه یا کار اشتباه در عرض چند ثانیه هم میتونه اینکارو بکنه اما اون..........من دوس داشتنمو همه جوره بهش ثابت کردم اما اون تنها منو بدست اوردو بعد این بلارو سر زندگیه خودش و من اورد
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
شب تاريك عزيز شما نميتوني همسرت رو تغيير بدي مگر اينكه خودش واقعا بخواد كه من همچين اراده ي رو نميبينم.ضمنا پسري كه تو اون خانواده رشد كرده و دوستهايي از جنس خودش داره چطورميتونه شريك خوبي براي شما باشه؟؟؟
چه تظميني هست كه بعد از عروسي اين آقا دوباره نره سراغ اعتياد؟به مشكل روحي كه داره فكر كني هم بد نيست.
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
منم همین اعتقاد رو دارم با وجود اینکه خیلیم دوسش دارم و اینو میدونم که ادم تا خودش نخواد فایده نداره من اینرو در جواب خانم ani نوشتم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
خيلي عجيبه وقتي كه شما اين مسايل رو ميدوني چرا؟؟؟
دوست داشتن برات مهمه يا يك عمر زندگي با مردي كه از همه نظر مشكل داره،به بچه اي كه قراره همچين پدري بالاي سرش باشه فكر كن.
امان از دست تو كه خودت همه چي رو ميدوني و باز حرف دلت رو گوش ميدي.
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
واقعا امان از دست خودم چون باید روی خودم کار کنم تا منطقم بر احساسم غلبه کنه اما به یه چیزی اعتقاد دارم ساختن یه زندگی برام مهمتر از شروع یه زندگیه جدید اما چه کنم که نمیخواد فعلا صبرمیکنم تا خودش بخواد بریم حکم طلاقو اجرا کنیم
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
دوستان عزیزی که طلاق رو پیشنهاد می دهند و بعد با قطعیت از اینکه مشکلات بعد از طلاق بعد از مدتی حل می شود کدام یک طلاق را تجربه کرده اند؟!!
من طلاق رو و بدتر از طلاق رو تجربه کردم ولی می دونم زندگی که تا این حد خراب شده چه همتی می خواد برای درست کردنش و شما فک می کنید این دوست عزیزمون چنین توانایی داشته باشن؟
-
RE: تافردا بیشتر وقت ندارم تورو خدا جوابمو بدین
قلب سپيد عزيزم
انشالله كه دوستمان همت درست كردن زندگي اش را دارد . همه ما توانايي هاي خوبي داريم تنها شرط آن اين است كه خودمان بخواهيم و همت كنيم و درست گام برداريم .
آنچه براي شما اتفاق افتاد واقعا يك اتفاق و حادثه بود . فراموش كن گذشته را كه آينده پيش روي توست .