-
+عشق
[/font]سلام من 17 سالمه و یه مدتیه که عاشق یه دختری شدم که بعضی وقتها توی راه مدرسه می بینمش. من تا از اون پسر هایی نیستم که دنباله دخترها راه بیفتم اصولا هم مذهبی هستم و از این کارها خوشم نمیاد اما هرچی که سعی کردم اونو از ذهنم بیرون کنم نشد. چند بار خواستم برم حرفاما بهش بزنم اما نتونستم چون اون فکر میکنه که من از اون دسته پسرهام که دنبال دختر هان.به نظر شما چه کاری باید بکنم؟
-
RE: عشق
سلام امیر جان
به نظر من شما نباید کاری بکنی چون هیچ کاری نمیتونی بکنی جز اینکه درس بخونی و به سنی برسی که بتونی ازدواج کنی و مسئولیت یک زندگی رو به عهده بگیری بعدش میتونی خیلی قشنگ و منطقی و درست واسه یک زندگی تصمصیم بگیری ... اگر هم که منظورت از دوستیه که خیلی تجربه وجود داره که میگه خودت رو درگیر نکن و سری که درد نمیکنه رو دستمال نمی بندند ..1- از یک راه دیگه برین مدرسه تا دیگه نبینینش 2- همه چیز برمیگرده به سنتون که سن حساسی هست 3 - به پیشنهاد یکی از دوستامون توی انجمن و سوالی مشابه سوال شما بهتره فیلم رویای خیس رو ببینین ...
-
RE: عشق
سلام amir ho
برای اینکه از تعارض در آیی باید ببینی این یه کشش حسی نوجوانی هست. یا اینکه برنامه ای برای یک زندگی.
راهش هم ساده است.
نیاز به بررسی دقیق تر خودت داری، بعد هم نوبت بررسی این دختر خانم.
در این تالار گشتی بزن، ببین اگر بخواهی وارد زندگی بشوی و فکر ازدواج بکنی، چه معیارهایی را باید کسب کنی و چه زمانی می توانی به آن دست یابی.
اگر این زمان خیلی طولانی نیست. و تو آدم خودساخته ای هستی و در ضمن شرایط ازدواج را هم در آینده نزدیک به دست می آوری، بهتر است با خانواده در میان بگذاری.
البته تا اینجا نصف قضیه است.
حالا آن دختر چند سالش هست، شرایطش چیست و چه درخواستهایی داره و چه معیارهایی داره و چه معیارهایی را باید کسب کنه، خود مقوله دیگریست.
به هر حال تحمل و صبوری و درک چنین حس قشنگی، زیبا و رشد دهنده است. اما اگر بدون توجه به شرایط و دوراندیشی و هدف یک ارتباط بخواهی سر آْشنایی را باز کنی در حالیکه هیچ زمینه لازمی را جهت ازدواج ندارید، یعنی درگیری عاطفی طولانی با یک مسئله ای که تمام انرژی تو را می کشد و آخرش هم... این را نمی گویم بهتره در موضوعات این انجمن گشتی بزنی ، تا خودت ببینی.
لازم نیست همه چیز را خودمون تجربه کنیم....
-
RE: عشق
سلام امير آقا من يه مدت همين حالي كه شما داريدو داشتم من هم مثله شما عشق شدم ولي هيچ وقت نتونستم بهش بگم چون فكر مي كرد مي خوام متلك بندازم بخاطر همين منم تلاش كردم تا فراموشش كنم شما هم سعي كن اين بهتره تا اين كه مثله مار به خودت بپيچي
- يه چيزي حالا كه پسره با ايمان و با خدايي هستي به خدا توكل كن
-
RE: عشق
خیلی ممنون از راهنمایی هاتون ولی بگید چیکار کنم که جوابمو بگیرم و از این دربه دری خلاص بشم فقط نگید ولش کن که نمیتونم چون با تحقیق فهمیدم که این یه عشقه نه یه هوس....
-
RE: عشق
از كجا فهميدي كه عشقه نه هوس ؟ مي شه براي ما هم روشن كني ؟
-
RE: عشق
شما که میگید از کجا فهمیدم عشقه یا هوس من ازدل خودم با خبرم و میدونم برای چکاری دوستش دارم و میدونم که عشقه نه هوس...
از راهنماییهاتون ممنونم
-
RE: عشق
شما بعنوان يك مرد (گرداننده زندگي) آيا خودتون رو در حدي ميدانيد كه ازدواج كنيد و با مشكلات دست و پنجه نرم كنيد؟ و بدون تكيه به پدر و مادر آيا قادر به پذيرفتن تمام مسئوليتهاي زندگي هستيد؟
اگر پاسخ مثبته، (خواهشا واقع بينانه نه خوش بينانه) بايد بهتون بگم كه براي شما ازدواج نه تنها زود نيست، بلكه دير هم شده. تا به ميانسالي نرسيديد ازدواج كنيد.
موفق باشي