ریحانه،کدوم پست مدنظرته؟
نمایش نسخه قابل چاپ
ریحانه،کدوم پست مدنظرته؟
.نقل قول:
تفاوت مذهبی چقدر در انتخاب همسر موثر است؟
تفاوت در مذهب و یا زبان اگرچه ممكن است گاهي اوقات عامل آسیب زننده به ازدواج نباشد، ليكن در اكثر موارد داراي ريسك بالايي از اختلافات بين زن و شوهر را به همراه دارد.
به اضافه اينكه تفاوت مذهبي شما باعث تفاوت فرهنگی ،زبان همدلی و همراهی و ... هم می شود.
اگر روحيه آرام داشته و خيلي اهل ريسك و مبارزه نيستيد، توصيه مي شود از اين ازدواج صرفنظر كنيد. چون اين ازدواج همانطور كه از ابتدايش پيداست انرژي زيادي جهت حل مشكلات عديده خود مي طلبد.در آينده تفاوت روش زندگي، تفاوت در تربيت فرزندان ، رسم و رسومات و ...،مي تواند براي شما درگيري زيادي را به همراه داشته باشد.مگر اينكه قبل از ازدواج شما و خانواده هايتان براي تمام اين مسائل به شيوه حل مسئله راهي را مشخص كنيد و برنامه جالبي داشته باشيد. كه باز هم ممكن است در عمل مشكل زا باشد. اگر با اين چند خط احساس كرديد هنوز نمي توانيد از او دل بكنيد، حتما بايد مشاوره حضوري قبل از ازدواج داشته باشيد تا جنبه هاي مختلف اين مسئله را به كمك او بررسي كنيد.
- - - Updated - - -
خب منم فکر میکنم اگه این دوستمون میتونه این تغییرات رو بپذیره، و همچنین تغییراتی که ممکنه درآینده ازش خواسته بشه، شاید خیلی مشکل نباشه
اگر حجابت نشات گرفته از طرز فکرت باشه(که مطمئنا همینطوره!)، نمیتونی کلا طرز فکرتو عوض کنی(بازم مگر اینکه خودت بخوای). وگرنه همسر شما امروز میگه حجابت،فردا در صد تا مورد دیگه هم ممکنه با شما متفاوت باشه(مثل روابط بین محرم ونامحرم و....) شما از الان باید با هم کنار بیاید. اینکه یا شما تغییر میکنی یا اینکه شما رو همینطور که الان هست بپذیره
البته نظر شخصی من اینه، که شما به حرفای همسرت فکر کن. فقط به حرفاش عمل نکن. بهشون فکر کن
مثلا حجاب اصلا چیز بدی نیست که همسرت ازت خواسته(از نظر من البته!!)، اگه خودت هم به این باور قلبی رسیدی، چه اشکال داره تعییر کنی؟
شما نباید مجبور باشید فردا تو زندگی همدیگه رو تجمل کنید
هیچکدوم به تغییر دیگری فکر نکنه. همینجوری همدیگه رو بپذیرید، مگر اینکه شخصی خودش بخواد تغییر کنه.با تفکر و به دلخواه خودش به این نتیجه رسیده باشه که میتونه تغییرات مثبتی در خودش ایجاد کنه
باید واقعا اعتقادات و طرز فکر همدیگه رو دوست داشته باشید.تفاوت ها براتون مشکل ساز نشه .
موفق باشی دوست عزیز:)
مرسی دوستان عزیز که وقت گذاشتید و منو راهنمائی کردین.من یه مشکل خیلی بزرگ دارم و اونم اینه که خیلی تو انتخاب وسواسم..حالا اون انتخاب میخواد کوچکترین چیز باشه یا یه مسئله مهم مثل ازدواج..درسته شاید واقعا حجاب خوب باشه..اما مشکلی که هست اینه که خواهرای من که ازدواج هم کردن اصلا اینطوری نیستن و کاملا راحت میگردن.اینه که من یهو بخوام چنین تغییراتی داشته باشم یکم معذب میشم..گاهیم که خواهرام سر این ماجرا بهم تیکه میندازن دلم میگیره :(هی منو پر میکنن.که اه این چیه هی بهت گیر میده..من خوشم نمیاد یا مثلا وقتی روسری سر میکنم هی تیکه میندازن مثلا میگن چارقدشو..یا اینکه تو جلو اینم میخوای روسری سر کنی؟
گفتین مشاور..قبل از نامزدیم رفتم پیش مشاور..به محض اینکه نشستم..گفتم من با یه آقائی قصد ازدواج دارم و این آقا به حجاب معتقده و من اهل روسری نبودم تا حالا..بلافاصله بدون هیچ سوال دیگه ای گفت ردش کن..یعنی با همین یه مورد به این سرعت فهمید ما به هم نمیخوریم؟ واسه این بود که زیاد حرفای مشاورو قبول ندارم
یه چیز دیگه هم لازم به ذکره اینه که این آقا مذهبی نیست..اینکه اهل نماز و روزه و این چیزا باشه اصلا نیست..فقط رو حجاب حساسه..میگه میخوام زنم فقط واسه خودم باشه..میگه همکارام وقتی تعریف میکنن چجوری زنای مردمو دید میزنن عصبی میشم..نمیخوام یکی از اون زنا تو باشی...
اینم که تا حالا دل نکندم این نیست که حالا من عاشق شدم و چشم کور و گوشام کره..چون دیدم نجیبه..کاریه..با خانوادس..اخلاقشم نسبتا خوبه..تو این 5 سالی که باهم بودیم همه حرمتارو حفظ کرد و این واسه من خیلی مهم بود..ورزشکار بود و کلا پسر سالمی بود..
در مورد خودم بگم..منم یه مقدار حساسم..محیط کارش زن نباشه..با دوستاش بیرون نره.. لباساش بدن نما نباشه و رنگی نپوشه که تو چشم باشه..حتما حتما باید همیشه موبایلشو جواب بده..
اینکه بگین اعقاد داشته باشم به حجاب نه ندارم.پیدا هم نمیکنم .البته من دختر ولنگاری نیستم..اما خوب روسری نمیزدم تا بحال..یکی از دوستام که چند سال پیش ازدواج کرد هم همینجور شد..گفت وقتی پسر همه چیزش خوبه آدم فوقش یه روسریم بخاطر شوهرش میزنه..نمیدونم..شاید اونو دیدم دلگرم شدم که به این ماجرا فکر کنم
در آخر هم بگم از پیش مشاور که اومدم..بابام بهم گفت من هر چی فکر میکنم میبینم خوبیاش بهتر از بدیاشه..من نمیخوام این که پسر خوبیه رد کنی یکی دیگه بیاد واست روشنفکر ولی آدم درستی نباشه..
حالا که نامزد شدیم..بازم دارم دل دل میکنم..همش میترسم...احساس میکنم داره زور میگه..گرچه قبل از نامزدی یه سری توافقات رو کردیم..اما حالا دلم میخوا حرف حرف من باشه..دلم میخواست با کسی آشنا میشدم که علاوه بر تمام خوبیا روشنفکرم باشه..اما همه میگن تمام خوبیا تو یکی جمع نمیشه...
الان واقعا موندم چکار کنم..یعنی اگه برم تو زندگی پشیمون میشم؟
تا حالا فکر کردی چرا تو این 5سال در مورد حجاب چیزی نگفته؟
ماجراش یه مقدار طولانیه..من اصلا رو این آقا فکر ازدواج نمیکردم.همینجوری باهاش بودم..چون بهش علاقمند نبودم کم کم به مرور اخلاق رفتارشو دیدم به دلم نشست و بهش علاقمند شدم..
اینکه این اقا چرا 5 سال چیزی نمیگفت .راستش یه چیزائی میگفت..مثلا لاک میزدم میگقت نزن این رنگی یا مانتوم تنگ بود میدیدم خیلی واضح چهرش تغییر میکرد یا گاهی گیر میداد مانتو فلان جور نپوش..اما من اصلا و ابدا بهش اجازه نمیدادم بخواد دخالت کنه..راحت بهش میگفتم به تو ربطی نداره..مگه تو چکاره ی منی؟ اونم دیگه هیچی نمیگفت.اما راستش هیچوقت به این شدت نگفته بود متعصبه..مثلا روسری رو دیگه اواخر بهم گفت ولی همشو دیگه قبل از جلسه 1 حواستگاری بهم گفت
یه چیز دیگه که واسم جالبه اینهکه این آقا خیلی از اخلاق رفتاراش تغییر کرده..مثلا همین جریان تعصبش..نمیگم نبود..اما به این شدت نبود(شایدم میگفته این دوست دخترمه زنم نیستش که)گاهیم بهش میگم چرا از اول نگفتی..میگه میگفتم تو میگفتی به تو ربطی نداره.یا مثلا اخلاقش..قبلا آروم و صبور بود اما الان دیگه اونطوری نیست..این الان که میگم قبل از جریان خواستگاری و نامزدیه و ربطی به این نداره که بعد از نامزدی خودشو نشون داد..اون موقع که آشنا شدیم 21 سالش بود الان 25.یعنی این تغییرات مال سنشه؟
گاهیم گیرای بیخود میده..یه جورائی انگار میخوا صاحب اختیار بازی در بیاره اما انگار زن داری بلد نیست..بعد که باهاش حرف میزنم میفهمه اشتباه کرده اما بعد باز دوباره سر یه ماجرای دیگه داستان درست میکنه..بنظر شما این مساله مال بیتجربگیشه؟
من هر پستی تو این سایت گذاشتم و کمک خواستم 2 تا کامنت زیرش خورد و کمک اساسی بهم نشد..از دوستائی که وقت گذاشتن اومدن اینجا و نظراتشون رو گفتن ممنونم..ولی هیچکدوم از 2 مشکل من حل نشد ..من اومدم اینجا به امید اینکه دوستان همفکری کنن مشکلم حل شه..شاید حرفام زیاد جالب نیست..شایدم مشکلاتم اینقد بزرگه که کسی نمیتونه کمکم کنه!!!!!! به هر حال ممنون از همه..با این تفاسیر بهتره دیگه من این سایت رو ترک کنم...همه دوستان رو به خدا میسپارم..یا حق
سلام دوست عزیز
راستش من خواستم باز بیام نظر بدم،گفتم شاید بهتر باشه بقیه دوستان که تجربه بیشتری دارن ،بیشتر کمک کنن
ولی ظاهرا این روزا قدیمی ترها کمتر به تاپیک ها سر میزنن! چون همه جا بوی گلایه میاد!!:o
شما که نباید زود کنار بکشی،بعضی وقتا یه تاپیک تا مدت ها بهش توجهی نمیشه.تا اینه تو دید میاد یه روز.
یه مشکل دیگه هم اینه که دخترآسمونی شما مشکلت رو خوب بیان نکردی!
تو اولین پستت از مشکلت نگفتی،بیشتر یه جورایی نظرسنجی بود.
در صورتیکه متن پست5 رو باید میذاشتی پست 1
================================================== ====
خب مسلما همینطوره !!نقل قول:
یه چیز دیگه که واسم جالبه اینهکه این آقا خیلی از اخلاق رفتاراش تغییر کرده..مثلا همین جریان تعصبش..نمیگم نبود..اما به این شدت نبود(شایدم میگفته این دوست دخترمه زنم نیستش که)
شما چرا اینقدر دهن بین هستی؟!ببخشید ولی دختری که میخواد ازدواج کنه یعنی به بلوغ فکری هم رسیده دیگه!نقل قول:
اما مشکلی که هست اینه که خواهرای من که ازدواج هم کردن اصلا اینطوری نیستن و کاملا راحت میگردن.اینه که من یهو بخوام چنین تغییراتی داشته باشم یکم معذب میشم..گاهیم که خواهرام سر این ماجرا بهم تیکه میندازن دلم میگیره
شاید یه روز شوهر خواهر شما بهش گفت حجاب بزن،یا خواهرت خواست حجابش رو عوض کنه، شما که حق نداری مسخره اش کنی یا بهش طعنه بزنی یا... میتونی نظرتو بگی. ولی کسی حق توهین به شخصیت وظاهر و... ما نداره
من فکر میکنم خودت با این قضیه مشکلی نداری،بیشتر حرف اطرافیان هست که مانع تصمیم گیریت میشه
خب حالا که میگی اختلاف عقیدتی زیادی با همسرت نداری فقط همین حجابه(البته اینطور که خودت گفتی)، پس اگه خودت فکر میکنی همسرت همه معیارهای تو رو داره، ومیتونه تو زندگی همسر وهمراه خوبی باشه برات، خب شما هم یه کم تغییر توی حجابت برات سخت نباشه!بازم میگم اگه از نظر خودت ایرادی نداره!
یه جا گفتی حجاب چیز بدی نیست،یعنی خودت مشکلی باهاش نداری...خب برای حفظ زندگیت چه اشکال داره کاری رو انجام بدی که تقریبا باهاش موافقی!
چون الانم نامزدت ازت نخواسته که چادر بپوشی که! فقط یه کوچولو با حجاب تر باشی
من فکر کنم چون بیشتر درگیر مشکلات زندگی شدن،خب آرامشش کمتر شده که شما باید بهش کمک کنینقل قول:
قبلا آروم و صبور بود اما الان دیگه اونطوری نیست.
خب اون موقع تو سن 21 سالگی دغدغه های فکریش خیلی کمتر از الان بوده،کلا شاید اصلا فکر نداشته!! ولی الان فکرکار زندگیو...داره
البته این مجوزی برای بداخلاقی نمیشه! ولی میگم اگه منظورت اینه که یه کم تغییر کرده،شاید بخاطر این باشه
اگه دوست داری بشتر توضیح بده.یعنی چی تغییر کرده؟بداخلاق شده،تند شده،غیر قابل تحمله برات...؟؟
من متوجه نشدم!نقل قول:
گاهیم گیرای بیخود میده..یه جورائی انگار میخوا صاحب اختیار بازی در بیاره اما انگار زن داری بلد نیست.
یه پیشنهاد: فکر کن، هر چی که الان تو رو مردد کرده برای تصمیم گیری رو تو یه برگه بنویس.ببین چیا هستن دقیقا.ویژگی های مثبت نامزدت هم بنویس. بعد مقایسه بکن ببین ادامه دادن بهتره یا قطع کردن رابطه
واینکه میتونی یه تاپیکی بزنی که تو پست اولش همه مشکلاتت رو مطرح کنی
تا وقتی که خودت ندونی مشکلت دقیقا چیه،نمیتونی از کسی راهنمایی بگیری.
موفق باشی
ببین خانوم محترم اینجوری که بوش میاد طرف جسابت آدم صادق و سالمی من استنباط و تجربم از پست های شما اینو میگه
و این امتیاز خیلی مهمیه و اینکه به قوله حودتون از اول هم بهتون میگفته و تلنگر میزده ولی شما بهش اجازه دخالت نمیداد و...
پس ایشون با شما صادق بود و با رفلکس بدنیش و یا گفتن به شما میگفته از این مانتور یا... خوشش نمیاد
حالا هم بحث شما نهایی شده و بحث ازدواجه و دیگه جای شوخی نداره مسلما برا ایشون
من حس میکنم از حرفای شما ایشون پسری که میشه روش حساب باز کرد و انسان متعهد و جنتلمنی که حتی اینو پدرتون هم اینو تایید کرده (با کلی تجربه و بالا پایین دیدن )
اول اینکه دهن بین نباشید که این کلا به زندگیتون ضربه میزنه ،چه برا این مورد چه موردای دیگه (این یعنی اینکه شما به آمادگی برا ازدواج هنوز نرسیدید)
اگه میتونید با بحث غیرت ایشون (خیلی امتیاز مثبیته که 1 مرد رو همراهش یا همسرش تعصب داشته باشه و حساس باشه و این پش بندش تعهد ایشون ، اهل زندگی و باخانواده بودن و... میرسونه که خیلی نکات ریشه ای و مهمیه تو زندگی )بر عکس شوهر خواهراتون
این 1 چیزه ذاتیه مردی که رو زنش حساس و غیرت نداشته باشه یعنی 1 جای کارش میلنگه و این منطقی نیست و سرش جای دیگه گرمه و تو خانوما هم دقیقا همینه.
مردی که رو همسرش غیرت و تعصب نداشته باشه مطئمن باشید اهل زندگی و تعهد نیست مکه اینکه اداشو در بیاره.
بنظر من بشینید کامل فکر کنید و امتیاز بندی کنید محاسن و معایب ایشون رو : ببینید کفه ترازو به کدوم سمته
و بعد تصمیم بگیرید با این تفاسیر میتونید خودتون رو تغییر بدید با شرایط ایشون یا نه
ولی من در کل بعنوان 1 پسر نکته منفی از ایشون تو صبحت های شما ندیدم پس روش نمرکز کنید و کامل فکر کنید.
ضمنا برا زندگی و همراهی ادم میتونه خیلی چیزارو بخاطر همسرش کنار بزاره یا بلعکس انجام بده از ساده ترین عادات گرفته تا الااخر
موفق باشید
از حرفاتون مین اینجوری استنباط میکنم که الان اکثر پسرا اینجورین نه؟و این مساله طبیعیه؟حتی مساله روسری؟
سنخیت داشتن مهم تره.
چیزی که از خودت می گی از خانوادت می گی با چیزی که از نامزدت می گی،
سنخیت که ندارید بلکه تضاد دارید.
در مورد اون مهمونی به نامزدت بگو،اونجا که خواهرام دارن می رقصن من با روسری
نشسته باشم مرکز توجه می شم.اگر گفت اشکال نداره بدون با آدم خودخواه طرفی
وگرنه کسی حجاب براش اهمیت داشته باشه،می گه تو اون مهمونی شرکت نمی کنیم.