خواستگاران مدرن با پدری تقریبا سنتی
سلام
یه مشکلی دارم در مورد خواستگارام .
نمی دونم واقعا مشکله یا نه اما برای من مشکله .
وقتی یکی میاد خواستگاریم قبل از اینکه رسما بیاد یواشکی به خودم میگه . درواقع اول جواب بله رو می خوان تا بعدش بیان خواستگاری . حالا بدیش کجاست ؟ موقعی که قراره خانواده در جریان قرار بگیره. پدرم تقریبا همیشه مشکوکه نه به من به همه . واسه همین وقتی می فهمه من قبلا در جریان خواستگاری بودم کلی فکره بد میکنه و این باعث ناراحتیه منه چون دوست ندارم الکی متهم بشم.
چند وقت پیش یکی از همکارای شوهر خواهرم ازم خواستگاری کرده بود و شوهر خواهرم به خواهرم گفت و اونم به من . (چرا چون بابام ظاهرش همیشه عصبانیه و خیلیا می ترسن باهاش حرف بزنن واسه همین همیشه واسط می فرستن.) منم که گفتم که باید با بابام مطرح بشه تا هم تحقیق کنه و هم من بررسی کنم و از این حرفا بعد روزی که اومدن و رفتن بابام اومد سراغم و ازم پرسید که در جریان بودم یا نه منم که نمی تونستم دروغ بگم گفتم اره بهم گفته بودن که یکی می خواد بیاد خواستگاری و از این حرفا . ظاهرا اتفاق بدی نیافتاد اما باطنا بابام بد قلب شده و فکر می کنه هر وقت من می رم خونه خواهرم شوهر خواهرم یه خواستگار جدید پیدا می کنه واسم . البته مستقیم نگفته اما خوب من می تونم بفهمم . متاسفانه مادر هم ندارم که باهاش در میون بزارم و نامادریم هم که فکر می کنه هر دختر و پسری که تو خیابون خیلی اتفاقی از کنار هم رد می شن دوستن حالا تصور کنین چه فکری در مورد من می کنه و واسه بابام می گه و باعث سو ظن بیشتر اون میشه . حالا بدبختی اینکه دوباره یکی از دوستای شوهر خواهرم می خواد بیاد خواستگاری . و متاسفانه قبلش به من گفتن تا نظرمو بدونن :54: حالا من چیکار کنم آخه اگه بگم می دونم فکر میکنن چه خبر بوده اگه نگم که باید دروغ بگم که مطمئنم تو این جور شرایط اصلا استعداد ندارم و کاملا تابلو میشه
RE: خواستگاران مدرن با پدری تقریبا سنتی
سلام دوست عزیزم
به نظر من هم روراست بودن و صداقت بهترین راهه و به نظرم بهترین کاری که می شه انجام داد اینه که طوری رفتار کنی و خودتو نشون بدی که اعتماد پدرتو جلب کنی و اون اینطور در موردت فکر کنه که بزرگ و عاقل هستی و عقایدت مثل پدرته و قصد اینو نداری که خلاف نظر اونا کاری انجام بدی.
امیدوارم نظرم به دردت بخوره:72:
موفق باشی:72: