-
ترم جدید شروع شد ولی من واقعا نمی تونم استادم را فراموش کنم ؟واقعا خسته شدم مطمئنم من را به عنوان یه دانشجو دوست داره ونه بیش تر ولی نمیدونم با دل خودم چیکارکنم ؟ اخ چرا اینطوریه ؟چرا کسی که من بهش این همه علاقه دارم من را دوست نداره ؟ ایا اقعا ازدواج تقدیره من باید چی کار کنم ؟ ؟ :sorrow:
واقعا نمیتونم بشینم نگاه کنم و ببینم اون جلوی چشمام با یه نفر دیگه ازدواج میکنه ؟؟
اصلا از اون موقعی که عاشقش شدم اعتماد به نفسم را از دست دادم مخصوصا در مورد ظاهرم .:302:
-
مریم عزیز
خوبه که واقعیت رو می بینی و خودت رو گول نمی زنی. مریم جون باور کن شما تنها کسی نیستی که چنین اتفاقی براش می افته. خیلیییییی ها چنین احساسی رو تجربه کردن. پس اینکه تو احساسی به استادت داری و اون نداره فقط مال شما نیست و اصلا هم معنیش این نیست که شما چیزی کم داری.
اینا می گذرن و برای صاحبشون تجربه می شن. برای شما هم همین طوره :) مطمئن باش چند سال دیگه دیدت نسبت به این قضیه کااااملا عوض می شه.
چیزی که الان مهمه اینه که از این قضیه چه چیزایی یاد گرفتی و اینکه اگه دلت هنوز رو این قضیه متوقف شده باشه چه فرصت هایی از زندگیتو از دست می دی...
-
دروود
دختر خوب منم یه بار دچار این احساس شدم ولی هیچ وقت اقدامی نکردم می گی چرا چون اطلاعات کافی در مورد طرفم یعنی استادم نداشتم عشق یک طرفمو پیش خودم نگه داشتم تا ببینم خدا چی خواسته . البته بگم اون موقع فکر می کردم این عشقه اما کاملا در اشتباه بودم . منم فکر می کردم اون یه جورایی منو دوست داره اما اشتباه می کردم .
چرا اشتباه می کردم؟؟ چون اون یکی دیگری را دوست داشت و من فقط توسط استادم تونستم معیارهایم را پیدا کنم. اره معیارهای ازدواجمو . وقتی شنیدم عروسیشه ناراحت شدم اما بعدها فهمیدم خدا بهتر از اون رو برای من می خواسته . در ضمن این احساسات خامه که ممکنه سراغ هر دختری تو سن و سال بیست و بیست و یک و دو بره ما نباید به هر احساسی بها قائل بشیم. اگر واقعا تو را بخواهد به تو علاقه داشته باشد مثل همه خواستگارها تو دنیا اقدام می کنه.
نکنه یه وقت کاری کنی و جواب جالبی نشونی و بعد دیگه چون گفتی خجالتی هستی دیگه نتونی حتی سر کلاساش بری .
موفق باشی.
بدروود
-
سلام به همه دوستان
شاید باورتون نشه ولی دقیقا 3 روز بعد از اخرین پستم یعنی دقیقا 21 اسفند وحید(یعنی همون استادم. چه زود پسر خاله شدم!!!!!!) از من رسما خواستگاری کرد . :227:
تو این مدت انقدر خوشحال بودم که اصلا یادم رفت بیام اینجا و به شما بگم .
چون ما عید مسافرت بودیم قراره جمعه همین هفته با خانواده اش واسه خواستگاری و از این حرفها بیاد.
واقعا نمیدونم چی بگم . از همتون ممنونم
خواستم این خبر را به شماهم بدم و از همدردیتون تو این مدت تشکر کنم
مرسی
-
سلام خدا روشكر كه يك نفر اينجا خوشحاله.پس بايد اميدوار بود. اميدوارم هميشه هميشه هميشه خوشحالو خوشبخت باشي.
-
چه خوب
خیلی خوشحال شدم که . . .
راستش همه پستها رو خوندم و میخواستم پیشنهاد بدم: اگه نمیتونی هیچ راهی پیدا کنی و میبینی داره باعث افت تحصیلی و خراب شدن آینده ات میشه بهتره با شجاعت بری و از خودش بخوای تا کمک کنه فراموشش کنی.(مثل بریدن جای زخم مارگزیدگی میمونه، درد داره ، جاش میمونه اما نمیزاره بمیری)
میشه تا آخر ماجرا رو هم برامون بنویسید.
خیلی وقت بود اینقدر خوشحال نشده بودم.
چند بار رفتم پست آخرتون رو خوندم تا شک ام برطرف بشه.:unconscious:
-
سلام عزیزم. خیلی خوشحال شدم. تبریک میگم.
حتما بعد از خواستگاری رو هم به ما اطلاع بده
و یه چیز دیگه
مراقب باش به خاطر علاقه ای که داشتی چشم بسته تصمیم نگیری. کعیارهات رو در نظر بگیرو عاقلانه هم فکر کن. درسته که عشق لازمه یه زندگیه اما کافی نیست. تو دختر عاقلی هستی. از روی نوشته هات مشخصه . :) . ببخش . فقط خواستم یادآوری کرده باشم . ایشالا که خوشبخت بشید.
-
درووووووووود
مبارکه عزیزم.
البته یه وقت عجولانه تصمیم نگیری.:304: کامل بشناسش. با معیارات مقایسه کن. با خانوادت مشورت کن و تحقیق هم یادت نره.... توکل به خدای عزیزمون
بدروووووووووود:312:
-
دوست پاک و با احساس من...چون شما تا بحال برخوردی از جنس مخالف ندیدی با یه لبخند عاشق شدی......مقداری بیشتر صبور باش فقط بدون این چیزها نشونه عشق نیست......در کل دانشگاه چون محیط کاری ایشون هست این استاد اگه آخر دختربازی هم که باشه نمیاد اینجا رو کنه ! پس نمیشه مطمئن بود ایشون انسان خاصیه....(تکذیب هم نمیشه کرد) فقط استادایی که خیلی خلن تو دانشگاه دختربازی میکنن !
-
خدا روشکر واقعا واقعا خوشحال شدم . ما همه زنده ایم به امید