دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمک کنید
سلام بچه ها
من دختری 26 ساله فوق دیپلمه شاغل ساکن اهوازم با پسری 29 ساله دانشجویی لیسانس مدیرین کارمند رسمی شرکت پتروشیمی با قصد ازداوج آشنا شدم از هر نظر با فرهنگ و خانواده و.. متناسب هستین و ایشون گفتن بخاطر برخی مشکلات تا آخر سال نمیتونم بیان خواسنگاری و بخاطر خواستگاری که رد میکردم خانواده ام به من شک میکردن منم مجبور شدم ایشون معرفی کنم مشکل اینه که خانواده ام اصرار دارن الان بیاد هر چقدر باهشون صحبت کردم فایده نداشت میگن داره بازیت میده هی بهونه میاره ولی من بهش اعتماد دارم امتحانش کردم حس کردم قصد خیره ودوستم داره. خسته م شده نمیدونم چکار کنم بهش گفتم گفت الان نمیتونم بیام خانواده ام با هم مشکل دارن و دارم دیوانه میشم کمک کنید؟چطور خانواده ام راضی کنم؟
RE: دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمک کنید
سلام
عزیزم آروم باش:43:
میدونم چقدر استرس داری، از طرز نوشتنت پیداست!
خواهر جون این پسر اگه به قصد ازدواج با تو شنا شده که باید در عمل اینو نشون بده نه اینکه امروز و فردا کنه و هی بهانه بیاره!
اگه شرایطش فعلا مهیا نیست میتونه همینو به خانوادت بگه اما تو رو بلاتکلیف نذاره.
عزیزم خانوادت حق دارند نگران اینده تو باشند.این پسر که اقدامی نمیکنه از طرفی هم تو خواستگار داری، خب معلومه خانوادت مشکوک میشن و ازت جواب میخوان.
خیلی جدی باهاش صحیت کن و وضعیتت رو بهش بگو.بگو اگه واقعا قصد ازدواج با تو رو داره زودتر بیاد جلو و حداقل اینو به خانوادت بگه تا در صورت موافقت خانواده ها یه مدت زیر نظر اونها بهتر همدیگرو بشناسید تا اون موقع شرایط ایشون هم فراهم میشه.
اگر باز هم من من کرد بدون که قصدش ازدواج نیست بلکه فقط میخواسته مدتی رو با تو باشه یا برای رهایی از تنهایی یا دوستی یا ...
موفق باشی:72:
RE: دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمک کنید
سلام ممنونم که اهمیت دادین. من بهش اعتماد دارم از طریق از دوستانم که حوالی ایشون زندگی میکننه تحقیق کردم همه حرفاش راست و حقیقت داره.متاسفا مشکل خانوادگی دارن مادرشون با پدرشون اختلاف دارن که مشکل از پدرشونه اگه به مادرش بگه قبول نمیکنه که الان بیاد.من بارها امتحان کردم حس کردم قصدش خیره و دوستم داره بهش گفتم الاقل تماس بگیره یکی از آشناهای خانم خانواده تا که متقاعد بشن که بازی در کار نیست میگه خواهرم کوچیکن هیچکس ندارم فامیلام از خداشون زمین بخورم جه برسه ازدواج برم قدمی بر نمیدارن.مطمنم داره سعی میکنه خانواده اش اروم کنه خودشم خیلی خسته عصبی شده دوستش دارم نمیتونم اینجوری ببینمش از طرفی دوست ندارم خانواده ام ازم ناراحت بشن.به خدا فقط شمارو دارم هیچکس منو نمیفهمه تک تنها
RE: دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمک کنید
عزیز دلم اصلا نمیخوام بترسونمت اما کسی که توی خانوادش مشکل داره ممکنه بعد ها براش شما هم مشکل ایجاد کنه. به این موضوع خوب فکر کن. خیلی از کسانی که مشکلات شخصیتی و رفتاری دارند بخاطر مشکلاتی است که در خانه با پدر و مادشان داشتند. علت اینکه شما حتما میخواین با ایشون ازدواج کنید را بیان کنید. و اینکه چرا میگید بهشون اعتماد دارید؟ چکاری برای شما انجام دادند؟ اصلا ملاک شما برای ازدواج چیه؟ آیت حاضرید با کسی که خانواده مشکل داری داره ازدواج کنید؟ اگر فقط بعلت علاقه میخواین باهاشون ازدواج کنید و چشمتون رو به روی مسائل ببندید باید بهتون بگم اشتباه منو تکرار نکنید. عشق شاید آخرین معیار باشه. من خودم با تمام عشقی که به همسرم دارم و ایشون هم منو دوست دارند اما بخاطر بی دقتی قبل از ازدواج و نادیده گرفتن خیلی چیزها که خیلی هم مربوط به خانواده اش بود باید با عشق از همسرم جدا بشم. پس اشتباه نکنید و فرصتهای خوب رو از دست ندید. بعدها به خاطر توجهی که کردید به خودتون تبریک خواهید گفت.
لطفا ملاکهاتون رو لیسا کنید و خصوصیات مثبت ایشون رو هم لیست کنید تا با هم بررسی کنیم.
RE: دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمک کنید
با تشکر از جواب.اگه بخاطر مشکل خانوادگی بخواد رو زندگیم تاثیر بذاره من اوضاع از اون بدتر من بااین مشکلات بزرگ شدم خواهر برادرام باهم اختلاف دارن جدا زندگی میکنیم فامیلام سایه مون با تیر میزنن بابام بعد مرگ مامانم زن گرفت قیدمون زد وقتی مشکل براش پیش میاد یادش میفته دختر داره ............... مشکلات زیاده. ولی رو پای خود وایسادم درس میخونم شاغل سرم به کار خودمه
من ملاکها برا ازدواج
1-با ایمان
2-سالم بودن
3-خانواده طرف
4-شغل و تحصیلات
ایشون چند وقته جدا زندگی میکنن مادرشون و خواهرشون و برادر کوچیکشون باهاش زندگی میکنن و از هر نظر هواش داره این مساله برام خالی مهمه که به خانواده اش اهمیت میده اتفاقا باباش بهشون هر روز سر میزنه اون میرن طرفش جوریکه مامانش غذا که میپزه برا باباشون میبره خونش.حتی برا یه بار حس میکردم که بخا بازیم بده چون حرفا کارای میکننه عکس قضیه رو نشون میده چون ازم اول قصد از آشنای ازدواج بوده ایشون از همون اول گفتن بخاطر برخی مشکلات من تا آخرسال نمیتونم بیام خواستگاری و تا بحال درخواست ناشایستی از نداشتن.اراده ش وطرز واکنش نسبت مشکلات برام مهمه.
بازم ممنونم
RE: دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمک کنید
خوب حالا که مطمئن هستید ( البته توی ملاکهاتون نوشته بودید خانواده که همن نقطه ضعف است.) اینهایی که نوشتید البته خیلی ملاکهای کلی است. میدونم الان هیچ ذهنیتی ندارید اما خیلی چیزهاست که باید توی ملاکهاتون ریز بشهم مثلا ایمان:
ایشون به چه چیزی ایمان دارند در چه حدی و به چه چیزهایی اعتقاد دارندو... حد حجاب و پوشش. حد ارتباطات خودشون با نامحرم. امیدوارم همه چیزو بدونید. ( البته هیچ چیز صد در صد نمیشه اما باید در مجموع همه چیز رو بدونید که خدای ناکرده بعد از ازدواج با هاشون مواجه نشید.)
خیلی از ملاکهای دیگه هست که باید توج کنید: نظرشون در مورد بچه دار شدن چیه؟
آیا میخواهند باز هم با مادرشون زندگی کنند؟
حد ارتباطات فامیلی برای ایشون و شما چیست؟( گاهی خیلی ها فقط به خانواده درجه یک اهمیت میدن و بقیه را نه و گاهی خیلی بیتفاوتن هر چی باشه باید با هم هم عقیده باشید چون خیلی بعد از ازدواج این موضوع مهم میشه.)
مسئله کار و یا تحصیل شما ؟
اگر مسافرت و گشت و گذار دوست دارید باید بدونید همسرتون هم همین چیزها را دوست دارد و حاضر است برایشان خرج کند و وقت بگذارد؟
اگر آدم احساساتی و با محبتی هستید باید مطمئن باشید که ایشون میتونند خواسته های عاطفیتون رو جواب بدهند.
در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج زندگی چه دیدی در زندگی مشترک دارند؟
اگر عصیانی بشوند بدترین کاری که ممکن است بکنند چیست؟
مرزهای زندگیشون تا کجاست. ارزشها و ضد ارزشها؟
شما به ایشون وقت بدید ولی خودتون رو بکشید کنار و بگید که بهتره ارتباط نزدیک نداشته باشیم تا از روی احساس تصمیم نگیریم. اما توی این مدت بهش بگید روی خصوصیاتشون دقت میکنید و اگر سوالی داشتید ازشون میپرسید . حتی شده به صورت ایمیل هر وقت سوالی که برای شناخت روحیاتشون به نظرتون رسید را ازشون بپرسید. مطمئن باشید ازدواج با چشمان باز خیلی بهتر از ازدواج و یک عمر افسوس است.
:43:
RE: دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمک کنید
بازم ممنون
ما تفاهم داریم چیزای مورد علاقه یکیه و در همه چیزای گفتین قبلا حرف زدیم.اعتقادات .حجاب . بچه .مسافرت....به من گفته قرار یه سال با مادرش خواهراش زندگی کنیم بعد یه خونه جدا بگیریم.باشه همین کار میکنیم :shy:بازم ممنونم