مشکل وابستگی من به یک دختر روی زندگی تاثیر منفی گذاشته!(نیاز به راهنمایی دارم)
عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز
پسری 29 ساله هستم و ارشد دارم و شاغلم و شرایط ازدواج رو دارم
زمان دانشگاه به دختر خانومی علاقه پیدا کردم. دختر اروم و مهربونی بود و از لحاظ ظاهری هم میپسندیدمش. ولی متاسفانه نتونستم علاقمو بیان کنم و بعد از فارغ التحصیلی هم دیگه ندیدمش! همیشه تو فکرش بودم و مدام خودمو سرزنش میکردم که چرا حرفمو نزدم. تا این که بعدها اتفاقی جایی دیدمش و شمارش رو گرفتم و تماس گرفتم و گفتم که بهش علاقمندم. اونم گفت که متوجه علاقه من شده بوده و از من بدش نمیومده! چند ماهی در ارتباط بودیم ولی نهایتاً جواب منفی داد و خیلی قاطع گفت نه!:47:
خیلی واسم سخت بود چون کمی بهش وابسته شده بودم، بازم اصرار کردم ولی برخورد بدی کرد و گفت که مزاحمش نشم. منم سعی کردم فراموشش کنم و بیشتر روی کارم و مسائل دینی تمرکز کردم. تا این که بعد دوماه تماس گرفت و گفت که میخاد بازم فکر کنه و جواش منفی نیست. ولی بازم بعد از چند ماه ارتباط گفت نه! این پروسه نزدیک به 5 یا 6 بار تکرار شده و هنوز هم داره تکرار میشه. هی میاد و یه مدت درارتباطیم ولی باز اخرش میگه نه!!
دو سه سالی همینجوری درگیر این خانوم بودم! چند تا مورد بهم معرفی کردن ولی به خاطر ایشون نرفتم ببینم. الان احساس می کنم جوونیم حروم شده و خیلی اعصابم خورده. نمیدونم چیکار کنم. از یه طرف همه شرایطی که من میخام رو داره از یه طرف این جوری داره اذیتم میکنه. کلا نسبت به همه خانوما و ازدواج بدبین شدم و فکر میکنم با هرکی ازدواج کنم ممکنه بعد از یه مدت بزاره بره. میترسم و نمیتونم اعتماد کنم. خل شدم!
با یکی مشورت کردم میگفت که این دختر حتماً با کسی دوسته و هر وقت طرف ولش میکنه میاد سمت تو و هروقت طرف پا میده تو رو ول میکنه. نمیدونم به خدا مگه من بازیچم؟؟
حالا چیکار کنم؟