کمک (حس نفرت از خانواده همسر)

با سلام
دوستانی که با تاپیک من آشنا هستند لابد مطالب و مشکلات مربوط به من رو خوندند که این اواخر یه درگیری با خانواده همسرم داشتم و این سر آغازی شد برای قطع رابطه بین من و آنهاو...
الان هم متاسفانه بد جوری روی دنده لج افتاده ام راستش من میخوام خونه پدرم رو که کلنگی است بکوبم و یه 3 واحدی بسازم ولی پدر خانمم که (باجناق پدرم هم محسوب میشه) میگه من اجازه این کار رو به تو نمیدم و اگه این کار رو کنی باید دخترم رو طلاق بدی و... همسرم هم به هیچ عنوان راضی به این کار نیست و تهدید کرده که خودم رو خواهم کشت و...
و من برای اینکه روی حرفم بایستم گفتم به هرقیمتی که شده این کار را خواهم کرد چرا که تاکنون حدود 10 میلیون تومان هم برای مقدمات جواز ساخت و...هزینه کرده ام .
اینم بگم که من یه خونه کوچک دارم که داریم با همسرم توی اون خونه زندگی میکنیم و قصد فروش اونو ندارم (با وجود ساخت خونه پدری کماکان در همین خونه زندگی خواهیم کرد)
متاسفانه این حرفها باعث شده که نفرت شدیدی از خانواده همسرم پیداکنم و راستش توی زندگی زناشویی ما هم اثر گذاشته به نحوی که حدود 3 ماهی که رفت و آمد با کلیه فامیل قطع شده ولی من پیه تمام این حرفا رو به تنم خواهم مالید از شما دوستان خوب خواهش میکنم منو راهنمایی کنید تا بهترین تصمیم رو بگیرم

سلام
1 طبق گفته خودتون افتادين رو دنده لج...اينجوري كه نميشه مشكلي رو حل كرد....مگه بچه بازيه كه لج ميكنيد؟؟؟؟حرف يه زندگي در ميونه!!!
2 به باجناق پدرتون(پدر خانمتون)چه ربطي داره؟مگه ملك ايشون هم جز ملك پدريتون هست؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

3 بالاخره يه موردي هست كه خانمتون و پدر خانمتون با اين كار مخالفت ميكنن ديگه؟چه دليلي براي مخالفتشون ميبينيد؟بي دليل كه اين كارو نميكنند؟

اگه راه حلی پیدا کردید به من هم بگویید

دوست عزیز من فقط یک جمله بهتون می گم. یا نفرت و دنده لج به هیچ جا که نمی رسید هیچ بلکه زندگی ای که می تونه با آرامش و خوشبختی باشه رو هم از دست می دید. یادتون بمونه ما آدم ها خودمون خوشبختی یا بدبختی مون رو تعیین می کنیم.

پدر خانمتون در فروش خونه پدری شما چه حق دخالتی داره!! آدم یک جاهایی از تعجب دهنش باز می مونه!:325: