دوستاى گلم ممنونم ازتون... رفتم مشاوره.
سلام دوستاى همدرى گلم دستتون درد نکنه به حرفاتون گوش دادم و نميدونيد چقد زندگيم بهتر شد چقد خوشحالم ذهنم سبکه خيالم راحته.
زنگ زدم و گشتم و پرس و جو کردم ى استانه ديگه که خيلى هم دور بود رفتيم ى مشاور اقا بود سن زيادى هم داشت با تجربه بود و خيلى مطبش شلوغ بود رفتم و گفتم از شهرستان اومديم ديگه به زور ساعت هشت شب نوبت داد. رفتم سلام کردم و شروع کردم به گفتن مشکلات ... حرفام که تموم شد
گفت خانوم دارى تند ميرى گفت عکس ديدى ازش چرا مطمئن نشدى که عکس دوست خودشه يا عکس دوست دوستشه . گفتم اگه عکس دوست خودش باشه چى? مگه ميشه دوستش انقد بى غيرت باشه که بذاره عکس دوست دخترشو يکى ديگه ببينه و ککش نگزه? گفت اره امکان داره. درمورد خالکوبياش گفت هر چند که اسم دوستاى پسرش هم باشه بازم يعنى اين ادم ادم وابسته اى هست احساسيه و احساسش براش مهمه و فکر نکنم اين خوب باشه. و درمورد اون اس لعنتى شب عقد بهش گفتم . گفت اشتباه اول رو تو کردى که رفتى تو پياماش بدون اجازه. حالا اين ادم اگه ريگى به کفشش باشه دم به تله نميده اشتباه کردى دختر من واسه همينه که ميگم تند ميرى. گفتم يعنى طلاق بگيرم? باورتون نميشه انقد عصبى شد گفت نهههههههه من وقتى نديدمش و نشناختمش بگم برو جدا شو.
جلسه بعد هم که شوهرم نوبت شوهرم بود ديگه نميدونم چى گفت. خب و جلسه سوم که نوبت هردوتامون بود که با هم بريم. و رفتيم.
گفت من شخصیت هر دوتاى شما رو اماده کردم. به من گفت خانوم شما زندگيو سبک گرفتى ى جور رفتار ميکنى انگار دوست پسرته نه شوهرته تند ميرى. صبر ندارى. همش ميترسى من بهت بگم اين اقا بدردت نميخوره و برو طلاق بگير. گفت دختر خوب مگه کسى بخاطر ى اس و ى عکس که مطمئن نيست طلاق ميگيره. طلاق اخرین راهه نه راه اول. اونم بعد از چهار ماه!!!!!
به نامزدم گفت. چرا زنتو از خودت مطمئن نميکنى گفت من که مشاورتم مطمئنم دور و برت خبرى نيس. اما زنت مطمئن نيست چون تو مطمئنش نکردى نگفتى بنابر اين دلایل شک نکن. گفت اگه خانومت گفت طلاق تو بگو من طلاق نميدم مگه دست خودته من دوستت دارم نه اينکه واسش مينويسى هر جور راحتى.. نميگى خانومت بيفته سر لج و طلاق بگيره من شخصیت خانومتو ميشناسم لج کرد بد لج ميکنه مگه نه خانوم? گفتم بله همينطوره. گفت ديدى خانومت زنگ نميزنه تو زنگ بزن زنته دوست دخترت نيست. گفت شما رابطتتونو مٽل رابطه دوست دختر پسرى گرفتين نه رابطه زناشویى .درمورد شب عقد باز بحٽ شد. نامزدم گفت شب جشن عقدمون مياد ميگه تو دوست دختر دارى بيا طلاقم بده. بنظر شما اين درسته? يهو مشاور گفت گوشيتو بده گوشيمو روشن کردم و دادم گفت با کدوم دوستت صمیمی ترى گفتم فلان دوستم اس هامونو خوند . ى جا واسه دوستم اس داده بودم که خيلى وقته نديدمت بيام ببوست جيگررررررررو. مشاور گفت خب اينم مٽل همون اس اين يا دوست پسرته يا همجنس گرا هستى بيشتر از اينه?
به نامزدم گفت شما حرفاتونو بگيد. نامزدم گفت اقاى مشاور. چهار ماه هست که من با اين خانوم نامزد هستمو يکماهه که عقد کردیم اينهمه ميرم سفر ميام ى خسته نباشید نميگه. تا حالا شده ى بار بگى دوستت دارم. تا حالا شده ى بار بگى بيا ببوسمت چطور دوستاتو ميبوسى? گفت شده ى بار بگى دلتنگتم.
منم گفتم تقصیر خودت بود مطمئنم نکردى. من اينجوريم سختمه احساسمو نشون بدم. گفت حالا که مطمئنی پس اينکارا رو بکن. گفت يکماهه عقديم ما با هم رابطه جنسى نداشتيم منم مردم نياز دارم تا چقد چيزى نگم
بعد مشاور از نامزدم قول گرفت خالکوبياشو پاک کنه. و گفت ديگه با دوستات حرفهای دو پهلو نزن و زنتو از خودت مطمئن کن. و به منم گفت تنذ نرو زود قضاوت نکن. و اينهمه نگو طلاق و فشارهای اين اقا رو کم کن گناه داره بيچاره :))
و واسه سه ماه ديگه دوباره وقت داد
ى نکته بع جا مونده. اون اس که شب عقد خوندم هفدهمین اس بود و واسه قبل از نامزدى بوده
حالا شوهرم خالکوبياشو ليزر کرده دستاش پاکه
حالا ى کم بهتر شدم
مرررررررررررسى از همه دوستاى گلم دختر بيخيال حالا ديگه هر چى سرم بياد حقم نيست
مرررسى فرشته مهربان
