دو دلی در انتخاب همسر!

سلام
24 ساله هستم
خانواده زیر متوسط دارم
سطح فرهنگی خانواده متوسط
محل زندگی خانواده تقریبا پایین شهر
خودم کارمند با درآمد حدودی 1.5
خونه و ماشین دارم
ظاهرم متوسط
صادقانه اگر بخوام در مورد ویژگیهای شخصیتیم بخوام بگم آدم واقعا خوبی هستم و در کل آزارم به هیچکس نمیرسه
تحصیلات خوبی دارم
وجه اجتماعی شغلم مناسبه
نه مذهبی ام نه نیستم
روشن فکرم . نه اعتقادی به مهریه دارم نه اعتقادی به جهیزیه . معتقدم زن و شوهر باید زندگیشون رو از صفر با هم بسازن . نه اینکه پدر زن با هزار مصیبت و قرض و وام بره جهیزیه بخره که من بزارم تو خونه ام. معتقدم حق طلاق ، حق مسلم زنه که باید بهش داده بشه. اینم بگم منظور از معتقد نبودن به مهریه این نیست که هیچ چیزی نباشه . تا سقف 300 تا سکه مشکلی ندارم .
مشکلی که دارم تو پیدا کردن به اصطلاح نیمه گمشدمه
همیشه تصورم از ازدواج این بود که با یه خانواده سطح بالا وصلت میکنم
دوست داشتم همسرم نه به اصلاح بد حجاب باشه نه چادری . یه چیز متعادل
دوست داشتم افکار همسرم جوری باشه که من رو دوست خودش بدونه نه اینکه خودش رو تحت امر من بدونه
دوست داشتم همسرم شاغل باشه نه به این علت که درآمدشو به من بده فقط به این خاطر که هرلحظه اراده کرد و چیزی رو دوست داشت بتونه اون رو تهیه کنه و چشمش به دست من نباشه با این وضعیت حقوقی بد...
حالا یه موردی برام پیدا شده که چادریه
خانواده معمولی
شاغل نیست
ظاهرش اونجور که من بخوام نیست
همش احساس میکنم اگر اینکاررو بکنم تموم آرزوها و برنامه هام نابود میشه

اساتید خواهش میکنم راهنمایی کنید!
فقط خواهش میکنم زود قضاوت نکنید.اگر نیاز هست چیزی رو توضیح بدم من در خدمتم

عزیزم این خانم رو چرا انتخاب کردین؟خودتون باهاشون آشنا شدین یا شخص دیگری معرفی کردن؟حتما جنبه های مثبتی داشته که الان دودل شدین ومیخواین بهش به عنوان یه کیس برای ازدواج نگاه کنین،اگر لطف کنید توضیح بدین شاید دوستان بتونن نظرشونو بدن.ممنون.:72:

سلام.
چه اصراری هست ادامه بدین یا تردید کنین وقتی که هیچ کدوم از ویژگی هایی که مدنظرتون هست در ایشون نیست؟
من تعجب میکنم که قبل از اینکه برید خواستگاری نمیدونستین ایشون نه شاغله، نه حجابش متعادله، نه خانواده ش بالاتر از شماست؟! قبلش به واسطه، خانواده خودتون یا خانواده دختر نگفته بودین یه سری ویژگی خاص مدنظرتون هست؟ اون خانم هیچ، وقت و انرژی خودتون هم این وسط تلف شده ها.
حالا هیچکدوم از بقیه مواردی که گفتین هم نباشه، همین که ظاهرشون رو نپسندیدین کافیه که قضیه رو ادامه ندین.
البته شایدم دارین ایشون رو خیلی بدبینانه بررسی میکنید...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ruth

عزیزم این خانم رو چرا انتخاب کردین؟خودتون باهاشون آشنا شدین یا شخص دیگری معرفی کردن؟حتما جنبه های مثبتی داشته که الان دودل شدین ومیخواین بهش به عنوان یه کیس برای ازدواج نگاه کنین،اگر لطف کنید توضیح بدین شاید دوستان بتونن نظرشونو بدن.ممنون.:72:

---

والانقاط مثبت مسلما دارن
قانع بودن
مقید بودن به زندگی
خانواده خوب
مورد مثبت زیاد دارن که خوب شاید نتونم توضیح بدم
از طرفی احساس میکنم تو این چند جلسه که صحبت کردیم ایشون به من علاقه مند شدن
باور کنید اعتماد به نفس فوق العاده ای ندارما ولی از روی رفتاراشون کاملا مشخصه
از این جهت هست که تردیدم بیشتر شده وگرنه شاید قطعا میگفتم نه...

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مارگریتا

سلام.
چه اصراری هست ادامه بدین یا تردید کنین وقتی که هیچ کدوم از ویژگی هایی که مدنظرتون هست در ایشون نیست؟
من تعجب میکنم که قبل از اینکه برید خواستگاری نمیدونستین ایشون نه شاغله، نه حجابش متعادله، نه خانواده ش بالاتر از شماست؟! قبلش به واسطه، خانواده خودتون یا خانواده دختر نگفته بودین یه سری ویژگی خاص مدنظرتون هست؟ اون خانم هیچ، وقت و انرژی خودتون هم این وسط تلف شده ها.
حالا هیچکدوم از بقیه مواردی که گفتین هم نباشه، همین که ظاهرشون رو نپسندیدین کافیه که قضیه رو ادامه ندین.
البته شایدم دارین ایشون رو خیلی بدبینانه بررسی میکنید...

---

رفتن به خواستگاری صرفا به اصرار مادرم بود وگرنه من ازاونابودم که مخالف صددرصد ازدواج سنتی بودم اماچه کنم که شرایط اینطوره...
بدبینانه نه ولی از نظر خودم یه مقدار دارم سخت میگیرم از جهتی هم مورد بزرگتری که باعث تردید شده اینه که همش میترسم مورد دیگه ای که انقدر با شرایط من کنار بیاد و انسان خوبی باشه پیدا نکنم ...
یعنی امکان داره یکی پیداش ه که ظاهر آنچنانی و بلاخره اون فاکتورای مورد نظر منو داشته باشه اما مثلا اخلاق مناسبی نداشته باشه
ایشون حداقل از نظر ویژگیهای باطنی مناسبن اما ظاهر ...
ضمن اینکه منم شرایطم جوری هست که زیاد فرصتی برای آشنایی برام وجود نداره و با رابط و واسطه هم تا آدم بخواد اونی که میخواد پیدا کنه دیگه پیر شده...
واقعا تو شرایط بدی قرار گرفتم . از طرفی هم نگرانم انقدر دست دست کنم که این مورد هم از دست بره و من بمونم و پشیمونی!
واقعا سردرگمم...

عزیزم شما حتی اگر با این خانم ازدواج خیلی موفقی هم داشته باشین بازهم فکر خواهید کرد که میتونستید نقطه اوجی در ازدواج داشته باشین که چون خانمتان پتانسیلشو نداشته هیچوقت تجربه اش نخواهید کرد در واقع یک جور احساس نارضایتی زیر پوستی رو تجربه میکنید حتی لحظه های خوش متاهلیتون.ازدواج باید هم عاقلانه باشی هم احساسی.قرار نیست یکیشو نادیده بگیری،یک کلام با خودت صادق باش شما این خانم رو دوس نداری و با معیارهات خیلی فاصله داره و به هوای اینکه بعدا درستش میکنم چادرشو بر میدارم شاغل میشه... وارد زندگی نشو.وقتی به ازدواج سنتی باور نداری بذار شرایطتش پیش بیاید.یعنی چی میترسم دست دست کنم مگه مسابقه ست ازدواج کردن یا تاریخ انقضا داره،عزیزم کیفیت مهمه شما باید با خانمی وارد زندگی بشی که با بودنش حس خوش داشته باشی حتی اگرقراره تو 40 سالگیت این اتفاق مبارک پیش بیاد.موفق باشی عزیزم:72:

سلام

ابتدا در مورد طرز فکر شما چند نکته هست که یاداوری کنم..

چیزهائی که شما الان بهشون با دید دیگه ای نگاه میکنید هنوز براتون جا نیفتاده و تو زندگی مشترک حکمتهاش براتون روشن خواهد شد..

و راجبه مشکلتون عرض کنم که قبل از پیاده کردن ملاکها و امیال و ارزوهاتون راجبه همسر اینده , حتما قیافه ظاهر و اندام همسر بدلتون نشسته باشه و بعد ..

یعنی اینکه وقتی همسرتونو دیدید برای بار دوم دیدنشون لحظه شماری کنید.. تا این حس در وجودتون شکل نگرفته باشه به مراحل خواستگاری ادامه ندید..