طلاق یا ادامه زندگیم

سلام خدمت همه دوستان
واقعا موندم چکار کنم
خاهشا کمکم کنین
اگه تایپیک قبلمو خونده باشین خدمتون عرض کردم با هزار مشکل و اشتباه من ازدواج کردم با خانومی ک مطلقه بود
اما الان بعد ۲ماه پشیمونم.هرلحظه تصور اینکه همسرم یک نفر دیگر رو بغل میکرده یا با اون خاطره داره اذیتم میکنه
تا جایی بهم میریزم ک همش دعوا و مشاجره زیادی دارم.ایشون اوایل کوتاه میومد ولی الان میگه اگ میخای جدا بشیم اشگال نداره.
بنظرتون چکار کنم؟
با این افکار نمیتونم زندگی کنم.هرکاری کردم نتونستم این فکرارو از ذهنم بیرون کنم
جدا بشم؟چون واقعا این دو ماه ازدواجمون که عقد کردیم بجز دعوا و ناارومی واسه هردومون هیچی دیگ نداشته
چکار کنم؟

سلام

بهتره به زندگیتون ادامه بدید..

تاپیک قبلی من و همه دوستان گفتیم بی خیال ایشون شو , ولی شما انتخاب خودتونو کردید و الان مثله مرد سر حرف و انتخاب خودتون وایسین

به افکار منفی و وسواسیه ذهنتون هم اهمیت ندید تا براتون بزرگ نشه

فرض کنید ایشونو طلاق دادید و رفتید با یه دختر خانم ازدواج کردید , ایا به ایشون هم حق میدید درباره رابطه و بدن شما چنین تصوراتی بکنه؟

برید مشاوره تا وسواس فکریتون درمان بشه.. به طلاق فعلا فک نکنید

چه جالب ! فکر میکردم این اتفاقا رو فقط تو فیلمنامه ها میشه خوند! نمیدونستم حقیقت داره. پسر جوانی که با مخالفت همه و علیرغم همه نظرات منفی و گذشته ها و شناخت طرفش کار خودشو میکنه و در نهایتم پشیمون میشه! زندگی ادمها کم از فیلمنامه نداره!..
من که میگم شما همون موقع که اومدید اینجا پست گذاشتید که با این خانم ازدواج کنم یا نه و همه بهتون گفتند نه که به حرفشون گوش ندادید و کار خودتون رو کردید! الانم که اومدید نوشتید طلاق بگیرم یا نه بازم هرکی بیاد مخالفت و یا موافقت کنه شما باز کار خودتو میکنی برادر!

مرد باش و رو حرفت بمون، زندگیتو درست کن، ایشون مطلقه بوده گناه هم نکرده، شما هم اطلاع داشتی.. این فکرای احمقانه رو از ذهنت بیرون کن که این توبغل یکی دیگه بوده و ... خلاف شرع که نکرده شوهرش بوده .... به فکر ساختن زندگیت باش دل زنت رو هم نشکن با این حرفات.. سعی کن حرمتها از بین نره داداش، مردونگی کن و زندگیتو جمعش کن... فردا شما طلاق بگیری زن بگیری مطمئنا همین بلا رو زنت سرت درمیاره. دنیا دار مکافاته...

سلام دوست عزیز

شما با وجود اطلاع از بددلی خودتون تصمیمتون رو گرفتین. اون خانم یک بار تجربه طلاق رو داشتن و جدایی دوباره براشون خیلی گرون تموم میشه.

رسم مردونگی نیست که زیر قول و قرار و تعهدتون بزنید.برای رهایی از افکار وسواسی تون هم میتونین به روانشناس مراجعه کنید.

بعد هم شما اگر با یک دختر مجرد ازدواج می کردید صد در صد مطمئن بودید قبل از شما با کسی رابطه نداشته و یا حداقل از کسی خاطره نداشته؟

افکارتون صد در صد اشتباه هست .همونطور که یکی از کاربرها هم اشاره کردند بعد از جدایی شما هم شرایط قبلی ایشون رو پیدا می کنید و انتظار نداشته باشید

یه دختر مجرد خیلی راحت با این قضیه کنار بیاد . به خصوص وقتی بفهمه شما با همسر قبلیتون با وجود شک و تردید ازدواج کردید و سر همون افکار طلاقش دادین.

هر دختری و خانوادش این رو بشنوه در منطق شما و اینکه شما پای حرفها و قول هاتون هستید یا نه دچار تردید میشه.

سلام دوست عزیز

اگر وقعا نظر ما رو بخوای اصلا دیگه به طلاق فکر نکن . نمی گم طبیعیه اما برخی مواقع تغییر از زندگی مجردی به متاهلی برای بعضی از آدما از جمله خود من خیلی دشواره و دچار یه جور بحران یا وسواس فکری می شن. خواهش می کنم به خودت حداقل یک سال زمان بده. هر وقت فکر منفی کردی بگو حالا کاریه که شده تا یه سال دیگه جدا می شم ازش و واقعا واقعا سعی کن تو این مدتی که به خودت زمان می دی عصبانی و پرخاشگر نشی . به خودت بگو من که سال دیگه جدا می شم چرا عصبانی شم و ... امیدوارم این کمک کنه که قدر خوبیهای زنت رو بفهمی یا دست کم اونو از دید خوبیهاش ببینی نه گذشته ای که خودش طفلک یا تقصیری نداشته یا چاره ای نداشته . وگرنه هیچ دختری دلش نمی خواد مطلقه بشه.

حتما حنما پیش مشاور برو به دلیل مشکلاتی که احتمالا داشتی و فشار زندگی و الان هم به خاطر تغییرات و زیاد شدن مسئولیت هات دچار وسواس فکری شدی و مشاور واقعا خیلی زود می تونه بهت کمک کنه.

ورزش کن و بعضی برنامه های مجردیت رو تو هفته برنامه ریزی کن که با خانومت انجام بدی تا خواستی فکر کنی که قبلا زنم فلان و ... بگو بذار فعلا خوش بگذرونم تا ببینم چی می شه بعد همینجوری یه دفعه ای بردار خانومتو ببرش سینما. برید تفریح و مسافرت حداقل هفته ای یه بار رو تفریح دونفره برید برای روحیه ات و وسواس فکری که پیدا کردی خوبه. لازم نیست خرج آنچنانی هم کنی اول زندگی بلند شید برید یه پارکی چیزی یه بستنی بخورید چند تا عکس بگیرید برگردید. باور کن تا آخر روز اون فکرهای مسخره به ذهنت نمی آد.

من تاپیکهای قبلیتونو نخوندم ولی این تاپیک رو که دیدم مطمئنم با تغییر خودت و اضافه کردن یه مقدار تفریح و شادی و البته مهمتر از همه صبر و مراجعه به مشاور یا روانشناس همه چی به طور کامل برطرف می شه. فقط سعی کن فکرای منفی خودت رو کنترل کنی و با عوض کردن موقعیت مکانی یا هر راهی که به نظرت ممکنه حواس خودت رو پرت کنی

من مثل شما بودم اما با بهانه ای متفاوت و همش هم به خاطر مشکلاتی بود که زمان ازدواجم داشتم و دچار وسواس فکری شدم مشاور بهم قرص داد و در عرض 3 هفته حالم خوب خوب شد البته به خاطر تغییرات هم بود و اینکه بعد از 3 ماه خود به خود بهتر می شدم یعنی اگه یه روز در میون دعوا و بحث داشتیم بعد از 3 ماه شده بود هفته ای یه بار و بعد از 6 ماه و کمک مشاور شد سه ماهی یه بار و الان جوری شدم که شوهرم عصبانی می شه من عصبانی نمی شم و دعوایی پیش نمیاد اصلا

امیدوارم کمکت کرده باشم ولی مشاور رو حتما برو.

جالبه شما دو سال با اون خانم دوست بودی و رابطه داشتی با این قضیه مشکلی نداشتی حالا دو ماهه که ازدواج کردی مشکل پیدا کردی؟؟؟
اگه مشکل شما فقط همینه که داری میگی که به قول دوستان وسواس ذهنی پیدا کردی و دلیل برای طلاق و جدایی نمیشه! وباید رو خودت کار کنی و بهشون دامن نزنی!
ولی با توجه به تاپیکای قبلیتون فکر میکنم تازه فهمیدین چیکار کردین و ....

ممنونم ازهمه نظرات دوستان عزیز
درسته خودم دچار وسواس شدم
ولی مشکلاتمون خیلی زیاده
احساس پشیمونی دارم
هرکار میکنم درست بشه نمیشه
روزی یکی دوبار رو دعوا داریم
بهش اعتماد ندارم
فکرام اذیتم میکنه
اونم من هروقت میگم جدا بشیم میگه باشه ولی بعدا میفهمم ک میخاسته خودشو بکشه
هم از خودش خسته شدم هم ازخونوادش هم از خودم ک مشکلات زیادی دارم

شما یه سری شرایط تو ایشون دیدید که بر خلاف مخالفت همه رفتید سراغش دیگه

پس اون خواسته ها و شرایط و برا خودتون مرور کنید و دوباره علاقه قبلی رو بازیابی کنید

مشکلات تو همه زوج ها وجود داره مختصه شما نیست و فک نکنید زندگی متاهلی بدون جر و حث و دعوا وجود داره

اما وسواس ذهنیه شما در این بین مشکل سازه و باعث میشه خطای ذهنی و تصمیم گیری اشتباه سراغتون بیاد

به متخصص مراجعه کنید و وسواس فکریتونو درمان کنید و بعد راجبه جدا شدن یا ماندن تصمیم بگیرید.. تا معالجه نشید همینطور بر دامنه مشکلاتتون اضافه خواهد شد

بعد جدائی و فروکش کردن مشکلات روحی , دوباره علاقه شما به این خانم برخواهد گشت مطمئنا و معلوم نیست ایشون به شما
جواب مثبت بدن دوباره

ممنونم.انشالا بتونم زندگیمو درست کنم

سلام . شما میدونین با طلاق چه بلایی سر اون خانم میاری .تجربه 2بار طلاق به ایشون دیگه فرصت ازدواج نخواهد داد.حتی یکبارش هم برای یک خانم بده .از نظر من کار شما بشدت غیر اخلاقی و ناجوانمردانه است .با عرض معذرت شما ثبات در تصمیم گیری ندارید.ولی اگه قراره یه عمر ایشونو شکنجه روحی بدین جداشین.همون که دوستان گفتن برین مشاوره وسواس رو از بین ببرین . ایشون قتل که نکردن کارشون شرعی بوده که البته این حرفا قبل ازدواج مطرح میشه نه الان .الان شما موقعیت همون خانم رو دارین

سلام دوست عزيز
من قبلا تو تاپيكتون نظر داده بودم و شما متاسفانه توجهي نكرديد....
دوستان نظرات شما خيلي خيلي محترم هست و با عرض پوزش منم نظرم ميدم شايد كمكي كرده باشم...
هر چه زودتر و تا نظر خانمت عوض نشده به صورت توافقي جداشو ....:97:
نگران ازدواج بعديت هم نباش .....:305:
سرنوشت اين خانم هم برات زياد مهم نباشه و اصلا بهش توجهي نكن...:305:
دوستان پوزش ميخام اما من آدم رك گويي هستم.:72: