نمایش نسخه قابل چاپ
من که تو زندگی واقعیم هیچ کسو برایه گفتن مشگلاتم ندارم حتی اینجا هم کسی نیستش که بیاد و دو دیقه به حرفام گوش بدخ از خودم متنفرم که انقد بدبختم کاش ده سال پیش میمیردم از خودکسی متنفرم ولی از زندگی کردنم بدم میاد :54::302:
امروز با مادرم حرف شد سره پدرم چون اون همیشه جلو دیگران مارو کوچیک میکنه برا همین با مادرم گفتم ازش بدم میاد که باعث شد انقد اعتماد به نفسم کم باشه و این همه حس درموندگی کنم ااان قاطی کرده چرا به شوهرش حرف زدم هه
سلام یاسمن.من می خونمت ، اما نمی دونم چی بگم که آرومت کنه!
همین قدر بگم که رو عزت نفس و اعتماد بنفست کار کن.هر چیزی که فکر می کنی روحیه تو خوب می کنه بهت اعتماد به نفس میده بزو دنبالش, یه تغییر در خودت ایجاد کن.شاد باشی:72:
سلام ممنون عزیزم که جواب دادی چشم سعی میکنم کارایی که گفتینو انجام بدم ولی واقعا بعضی وقتی ادم خیلی اذیت میشینقل قول:
نوشته اصلی توسط ترنم عشق
یاسمن جان میدونی مامان چرا بخاطر شوهرش ناراحت شد؟
چون بابا فقط بابای خالی نیست....
بابا گاهی خیلی دلش پره ولی اهل درد و دل نیست... مردا کم درد دل میکنن خیلی کم. شاید یه وقتی ناراحتن مال اینه حرفای دلشون بیشتر از ما زن هاست که میشینیم و میگیم.
بابا برای فراهم کردن زندگی خوب تلاش میکنه.
کسی هست که نباید هیچ وقت خسته باشه، حتی اگر تموم تنش کوفته بشه.
تو از خون و گوشت بابایی.
بابا از خیلی سرگرمیهاش زده تا حال تو خوب باشه، تو سرگرم باشی.
کسی هست یه دونه دعاش تو درگاه خدا خیلی ارزش داره.
بابا دیوار به دیوار خونس ، بد نیست ... حس کن خونه ی بی دیوار چیه..، امنیتش کجاست.
کسی هست که شاید تولدش و روزشو یادمون بره اما هیچی نمیگه چون یه مرده.
تو زندگی خودت رو بکن، موفق باش، دختر خوبی باش..، هیچکسی نمیتونه در نظر دیگران تو رو بد جلوه بده.
سلام دوست من
الان فکر میکنی این همه ادم موفق باباهای با اخلاقی داشتن ؟؟
یک نفر میشناسم که پدرش کلا مشکل روانی داشت بعد از فوت مادرش ولی خودش بسیار ادم موفق طوری که یک کتابش به 32 زبان زنده دنیا ترجمه شد
ما خودمون ایندمون میسازیم
ما خودمون انتخاب میکنیم تا تغییر کنیم یا نه
سلام گلم نمیدونم چی بگم بخدااا خیلی تو خیلی چیزا احساس ضعف میکنم مثلا یکیش قیافم خانواده مادریم همشون چشم سبز و بورن و بسیار زیبان حتی داداشمم شبیه مادرم شده پدرمم مشگی نیستش و اونم حتی چشماش قهوایه اصلا قیافهمو دوست ندارم باکه ازش متنفرم اخه من چیم از این همه دختر کم تره که خدا یذره بهم قیافه ی قشنگ نداد به مادرم اینا که میگم میگن نه قیافت خیلیم خوبه یا فامیلامونم چهرمو دوست دارن ولی من متنفرم حتی دوست ندارم هیچکس ازم عکس بگیره وقتی گاهی وقتی مادرم ازم عکس میگیره سریع اعصبی میشمو میخوام پاکشون کنم یا وقتی پروفایلا دوستامو میبینم همش غمم میگیره یا وقتی میرم دانشگاه کلی میبینم دخترا جذابن از خودم متنفر میشم فقط لطفا باز یسری نیان بگن تبپتو درست کن اعتماد بهنفستو ببر بالا سیرت مهمه نه صورت بینیم خودتونم بودین از این حرفا میزدین لطفا بهم شعار ندین راه حل درست بدین بخدا خودم رشتم رولنشناسیه پس لتزم نکرده سیری بیان برا من حرفایی که خودم ازبخمرمو بهم بگن تو این جامعه حتی برا سر کار رفتنم نود درصد ملاک چهرست ؟؟؟ اصاا خودمو دوست ندارم دوست دارم بمیرم ولی نمیشه باز خداروشکر کسی تو این سایت کییو نمیشکنه که باز احساس ضعفم بیشتر بشهنقل قول:
نوشته اصلی توسط sahar.66
سلام .یاسمن اینکه شما روانشناسی خوندید و خودتون می دونید خیلی خوبه اما خوب تر اونه که به اون چیزهایی که یاد گرفتی عمل کنی! شما پیش روانشناس هم که بری ممکنه با چند جلسه حالتو خوب کنه اما آیا خودش بی مشکله؟! خودش نیاز به راهنمایی نداره؟! پس دونستن مهم نیست مهم عمل کردن به چیزهاییه که یاد گرفتی هست
ببین من خیلی خوب درکت می کنم وقتی از خودت راضی نباشی وقتی خودتو دوست نداشته باشی چه حال بدی داری!! برای همین بهت میگم دنبال یه تغییر در خودت باش !
خودت را دوست داشته باش ، هرشب چند تا از خوبی های خودت رامرور کن کیف کن به خودت احترام بذار ، هر وقت کار خوبی کردی از خودت تشکر کن ،خوش تیپ باش ، ورزش کن ، خودت را با دیگران مقایسه نکن!! با دوستان و آشنایان در ارتباط باش کلا روابط اجتماعیت رو خوب تر کن ، از هر کسی که تحقیرت میکنه دوری کن یا پیش خودت بگو این نوع شخصیت و تربیتش هست و من که واقعا چنین نیستم که اون طرف میگه و بی خیال بگذر! تلقین مثبت هم خیلی مؤثره این که خودت را خیلی با ارزش بدونی و نسبت به خودت از جملات خوبی استفاده کنی
موفق باشی
ببین یاسمن جان
وقتی تو خودت میگی زشتم... برای همه یه تصور ذهنی ایجاد میکنی و حتی اونیم که شما رو میبینه در حالی که زیبا هستی بهش تلقین میشه که زشتی.
اصلا زشت به کی میگن؟
این تعریف برای هر کسی متفاوته.
از نظر من کسانی که عمل های متعدد زیبایی میکن، اصلا زیبا نمیشن!
در پایان اینکه دوستانی برات نظر میگذارن و واسه ی کمک بشما میان. استفاده از عبارات ( لازم نکرده، خودم میدونم و ...) رغبت دیگران برای کمک بشما رو کم میکنه پس نظرات رو بخونین و روی اونها فکر کنین.:72:
به هر حال پدرته مشکلات حل مشه راجع به قیافه هم بقیه باید تصمیم بگیرن خوبه یا بده ممکنه شما خیلی هم خوب باشی ولی اعتماد به نفست پایین باشه . بعد هر قیافه ای زیبایی خودشو داره اگه همه بور بودنو چشم سبز که نمیشد.
اگه روحیه خوبی نداری ورزش هم تا حدی میتونه بهت کمک کنه.
فقط هم شما نیستی که کسی نیست به حرفاش گوش بده من دوستام هستن گوش میدن ولی معلومه با جون وردل گوش نمیدن. اخه یه جاهاییشم تکراری شده.سما هم یکو پیدا میکنی به جرفات گوش بده. فقط اگر کسیم پیدا کردی فقط از مشکلات واسش نگو که زده بشه از چیزای خویم بگو.
سلام
متاسفانه فرمایش شما کاملا صحیح هست زندگی پر از جبر هست، ظاهر یکی از این جبرهای لعنتی هست و وقتی پیش افرادی که ظاهرشون خیلی خوب و بالاست حرف میزنی اصلا نمی فهمن تو چی میگی. من کاملا درکتون می کنم
تنها راه ممکن این هست حداقل کسی رو پیدا کنین که دوستتون داشته باشه دوستش داشته باشین اگه اینم می دونین نمیشه حداقل فکر کنین دارین تو یه خیابان یطرفه قدم برمیدارین و هر اتفاقی با افتادنش یکبار بی معنی هست و نیاز نیست خودتون مجرم یا مقصر بدونین وقتی که شما مقصر نیستین باید دنبال اهداف دیگه بگردین حتی شده یه موزیک ارامش بخش گوش بدین و دیگران با عشقشون باشن چون چاره نیست... یکم بخوای بیشتر فکر کنی عصبی و افسردگی و گرفتار شوک عاطفی میشی.
من پیشنهادم بطور خلاصه این بود:
1- با خوشی های سطح پایین دلت خوش کنی
2- سعی کنی توانایی های اجتماعی خودت بالا ببری شاید یکی که دوستش بداری و دوستت بداره پیدا بشه.
3- خودت مجرم یا مقصر ندونی چون جبر هست زندگی