چطور شناخت خود منجر به شناخت رب می شود ؟
همانطور که گفـته شد با پـیوند خودآگـاهی ( معرفت نفس ) و کـرامت نفس .
چه بخواهی و چه نخواهی برای این آگاهی نیاز به داده هایی اولیه داری ( سیستم
عامل ) که خالق در انسان تعبیه کرده و این داده ها در فطرت است ( سیـستم عامل الهی
در بشر ) . و همینجا دیده به بصیرت به روی رب گشوده می شود ( سـیر انفسی ) و
نزدیـکی وی بیشتر از رگ گردن درک اولیه می شود ( نحن اقرب من حبل الورید).
و ازآنجـا که انسان عصاره عالم خلقت است ( اشرف مخلوقات ) سیرآفاقیش سهل میآید( با
شناخت خود به اینگونه ، به شناخت عالم خلقت هم می تواند برسد ) .
خودآگاهی چنین گستره ای در پی دارد و اشراف آدمی را هرچه بیشتر و بیشتر می کند
وچنین کسی هرچه بزرگتر می شود و وسعت بیشتر می یابد و این وسعت که نیل به بیکرانی ای
دارد که از آن مبعوث آمده ، ژرفایی در او می آفریند که هر غم و شادی ای را در خود
غرق می کند و موجی برنمی خیزد و چنین حالی سر به آزادگی می زند و فردی با این
حال رها از هرقید و بند زمانی و مکانی می شود و ..... منزل دگرش توکل می شود
و ......
خدا آگاهی >> معراج نفس
سیر سخن بیش از این در این باب شاید به پیچیدگی گراید که می گویند :
در حریم عشق نتوان دم زد از گفت و شنید
زانکه آنجا جمله اعضاء چشم باید بود و گوش
حاصل کلام :
خود آگاهی >> عزت نفس
خدا آگاهی >> معراج نفس
90/11/9
.