؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
- اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
- دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی.
- سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی.
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
- اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
- اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهنرین خوابگاه جهان است.
- و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.
RE: ؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛
ازبزرگی پرسیدند زندگی خود را بر چند اصل بنا كردی؟
فرمود چهار اصل
دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم
دانستم كه خدا مرا میبیند پس حیا كردم
دانستم كه كار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش كردم
دانستم كه پایان كارم مرگ است پس مهیا شدم
RE: ؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛
من فقط از روزی نگران می شوم که آنروز خدا نباشد. شاید آرامشم به طور نسبی محصول این نگاه باشد.
RE: ؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛
شکست یک فرصت است . اگر دیگران را مقصر بدانی ، پایانی برای مقصر دانستن دیگران وجود نخواهد داشت
RE: ؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛
فرزندان
و آنگاه زنی که کودکی در آغوش داشت گفت برای ما از فرزندان سخن بگوی .
پیامبر گفت : فرزندان شما به حقیقت فرزندان شما نیستند .
آنها پسران و دختران زندگی اند در سودای خویش .
این جوهر حیات است که به شوق دیدار خویش هر دم از گوشه ای سر بر می کند .
آنها از کوچه وجود شما می گذرند اما از شما نیستند و اگر چه با شمایند به شما تعلق ندارند .
عشق خود را بر آنها نثار کنید اما اندیشه هایتان رابرای خود نگه دارید . زیرا آنها را نیز برای خود اندیشه ای دیگر است .
جسم آنها را در خانه خود مسکن دهید اما روح آنان را آزاد گذارید . زیرا روح آنان در خانه فردا زیست خواهد کرد که شما حتی در رویا نمی توانید به دیدار آن بروید .
ممکن است تلاش کنید که شبیه آنها باشید اما مکوشید که آنان را مانند خود بار بیاورید . زیرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و با دیروز درنگ نخواهد کرد .
شما کمانی هستید که از چله آن فرزندانتان همچون تیرهای جاندار به آینده پرتاب می شوند .
کماندار نشانه را در بینهایت میبیند و با قوت شما را خم می کند تا تیر هایش با شتاب به دوردست پرواز کنند .
بگذارید فشار این خم شدن با شادمانی همراه باشد زیرا کماندار چنانکه تیر های پرشتاب را دوست دارد ثبات و استحکام کمان نیز برای او عزیز است
منبع : کتاب پیامبر ، از جبران خليل جبران
.
RE: ؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛
مردی به پدر همسرش گفت :
- عده بی شماری شما را بخاطر زندگی زناشوئی موفقی که دارید تحسین می کنند . ممکن است راز این موفقیت را به من بگوئید ؟
پدر با لبخندی پاسخ داد :
- هرگز همسرت را بخاطر کوتاهی هایش یا اشتباهی که کرده مورد انتقاد قرار نده . همواره این فکر را در یاد داشته باش که او بخاطر کوتاهی ها و نقاط ضعفی که دارد نتوانسته شوهری بهتر از تو پیدا کند .
همه ما انتظار داریم که دوستمان بدارند و به ما احترام بگذارند . بسیاری از مردم می ترسند وجهه خود را از دست بدهند . بطور کلی ، وقتی شخصی مرتکب اشتباهی می شود به دنبال کسی می گردد تا تقصیر را به گردن او بیندازد .
این آغاز نبرد است . ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که وقتی انگشتمان را بطرف کسی نشانه می رویم چهار انگشت دیگر خود ما را نشانه گرفته اند .
اگر ما دیگران را ببخشیم ، دیگران هم از خطای ما چشم پوشی می کنند
RE: ؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛
عقاب می تواند 70 سال زندگی کند
اما...
به 40 سالگی که می رسد چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگاه دارند.
نوک بلند و تیزش خمیده و کند می شود.
شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد.
آنگاه عقاب می ماند و یک دو راهی:
اینکه بمیرد
و یا اینکه یک روند دردناک تغییرات را برای 150 روز تحمل کند
و این روند مستلزم آن است که به قله یک کوه پرواز کرده و آنجا بنشیند
در آنجا نوک خود را به صخره یی می کوبد تا آنجا که کنده شود
پس از آن منتظر می ماند تا نوک جدیدی به جای آن بروید ، و بعد از آن چنگالهایش را از جا در می آورد
پس از آنکه چنگال جدید رویید ، عقاب شروع به کندن پرهای کهنه اش می کند
و پس از گذشت 5 ماه عقاب پرواز تولد مجدد را انجام می دهد و مدتها زندگی خواهد کرد...برای 30 سال دیگر
چرا تغییر لازم است؟.... بسیار می شود که برای زیستن نیاز است تغییری را ایجاد کنیم...گاهی اوقات نیاز داریم از شر خاطرات و عادات کهنه و سنتهای نادرست گذشته رها شویم
براي پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابي نيرومند بيايد و از زمينت برگيرد و در آسمانهايت پرواز دهد. بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و برويد و بکوش تا اينهمه گوشت و پيه و استخوان سنگين را که چنين به زمين وفادارت کرده
است، سبک کني و از خويش بزدايي، آنگاه به جاي خزيدن، خواهي پريد. در پرنده شدن خويش بکوش و اين يعني بيرون آمدن از زندان درون...
RE: ؛:؛:؛: «« درسها و پندهای حکیمانه »»:؛:؛:؛