-
خانومی یک نکته همین جاست : تو چیزی رو میخوای که اون نمیخواد و بهش فکر نمیکنه... یعنی خواسته تو خواسته اون نیست پس قدمی براش برنمیداره...
برای رسیدن یه خواسته باید راه مناسب رو انتخاب کرد . باید کاری بکنیم و طوری حرف بزنیم که خواسته ما برای طرف مقابل هم جذاب باشه (نه صرفا برای خودما) بنابراین با منطق اون شخص واردمیشیم برای اینکار ابتدا از دید اون فکر میکنیم یعنی خودمونو میزاریم جاش بعد فکر میکنیم چه حرفی یا بیان خواسته ای منو تشویق به انجام دادنش میکنه و ارزش و اهمیت اونکارو در نظر من بیشتر میکنه که راغب به انجامش میشم؟! (از دید اون) شناخت واقعی داشتن طرف مقابل خیلی کمک میکنه به اینکار...
حالا که خیلی برات مهمه و خیلی نگران آینده ای روی همین فکر کن...
امیدوارم خوب توضیح داده باشم بیشتر نیاز بود در خدمتم خانومی:72:
-
شما اگه میخواهید شرایط زندگیتون خدایی نکرده بدتر نشه و رو به بهبود بره بهش نگید چیکار کنه اصلا و ابدا
فرض میگیریم ایشون دکترا رو شرکت نکردند ، اما بیخیالش که نمیشن تا آخر زندگیتون تمام بدبختی های کوچک و بزرگ را گردن شما میاندازن ، برای همه اشتباهاتشون شما رو مقصر میدونن
حتی ممکنه از این هم محرومترتون کنن (رفاه مالی)
تا کی میتونید از خودتون دفاع کنید؟ چقدر قدرت سکوت کردن خواهید داشت؟
تا کی میخواهید حواستون به همه چیز باشه ؟ خسته میشید کم میارید ، او و شما نا خودآگاه شما رو مسئول تمام زندگی میدونن.
بیرون بکشید خودتون رو از مسئولیت از حساب و کتاب .
زن باشید، مسئولیت شما وظیفه شما زن بودن است ،
زندگیتون و اموالتون رو میبازید ؟ اشکالی نداره بهتر از اینه که آرامش و رفاه و آینده و همسرتون رو از دست بدید ،
شما با مدیریت خودتون میتونید الان به خیلی چیزها برسید که اگه مانع همسرتون شید به اونها نمیرسید.