رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
دوستان سلام
زاستش من چند وقت دیگه میام ایران و احتمالا روزهایی رو در منزل خانواده همسرم هستم. هر وقت میرم خونه مادر شوهرم ، مادر شوهرم از من می خواد که حجابم رو بردارم و مثل اونها باشم تا من راحتتر (خودشون راحتت باشن) باشم. من چند بار گفتم که من همینطوری که خودم هستم راحتترم. ولی باز به طرق مختلف اصرار می کنند و یک بار هم بالخره حلوی بقیه فامیلهاشون به من گفتند که ما هیچ مردی تو خانوادمون نداریم که به تو نظر سوء داشته باشه.:316: من هم سکوت کردم. چون احساس کردم اگر جوابشون رو بدم بی احترامی کردم. اما واقعا نمی دونم باید در این موارد چی بگم( و رفتار جرات مندانه چیه) و اینبار که میام ایران چی بگم که دیگه این خواستشون رو تکرار نکنند. خوشحال میشم نظر شما دوستان رو بدونم.
RE: رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
به نظر من خیلی جدی و منطقی اما نه یا خشونت بگین که این کار مخالف عقاید منه و نمیخام گناه کنم.
اصولا این موضوعی نیست که به ایشون ربطی داشته باشه.پس اگه بازم بعد از شنیدن نظر شما اصرار کردن خیلی صریح بگین که نظرتون همونه که گفتین و دیگه دوست ندارین راجع بهش صحبت کنید.البته لازم به ذکر که همه ی این حرفها باید کاملا با احترام گفته بشه و عکس العملهاتون راجع به سایر موارد نباید هیچ تغییری کنه تا ایشون ناراحت نشن.
نحوه ی لباس پوشیدن و حفظ حجابتونم میتونه خیلی خانمانه وشیک باشه بدون این که بی حجاب باشین(که البته مسلمه خودتون این کارو انجام میدین)
یه چیز دیگه ام:شاید اصلا اینو مطرح نکنه!
RE: رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
این موشوع رو به همسرتون بگید و بخواید که بهشون بگن و ازشون بخواد به شما تکرار نکنند
RE: رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
به نظر من اصلا همسرتون رو وارد این ماجرا نکنین! خودتون می تونین خیلی قاطعانه و صریح عقایدتون رو بیان کنین و بگین دینم به من اجازه نمی ده و این رفتاره من نشان دهنده این نیست که مردای این خونه چشم ناپاکن!!!!!!
خیلی جدی حرفتون رو بزنین، به طوری که متوجه بشن از گفتن این حرف به صورت مکرر ناراحت می شین!
من نمی دونم مادر شوهر چیش ترس داره که این قدر عروسا می ترسن حرفه دلشون رو بزنن!
این رو به خاطره این می گم که امروز با خواهره خودم به خاطره حرف مادر شوهرش یه بحث حسابی کردم! یه مادر شوهر فوضولی داره، تو زندگیش کلی دخالت می کنه و تیکه می ندازه بهش، حالا هم که 4 ماه عروسی کردن، اومده بهشون گفته بچه دارشین می خوام نوه ام رو ببینم!
از خدا می خوام من رو با مادرشوهر امتحان نکنه که صد در صد روفوضه می شم!
خدا به همتون صبر ایوب عطا بفرماید!:323:
RE: رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
دلجوی عزیز سلام
مسئله شما یک مسئله دو بعدی هست!
بعد اول تدرخواست غیر منطقی مادر شوهرتون هست!
بعد دوم برخورد مناسب شما به عنوان یک چهره معتقد و مذهبی هست که باید حفظ بشه و هر
گونه رفتار نامناسب ازسمت شما میتواند باعث خدشه دار شدن اعتقادات شما در مقابل خانواده
همسرتان باشد.
برخورد مناسب این است که وقتی به ایران رسیدید از مادر شوهرتان بخواهید قبل از اینکه حرفی
به شما بزند دوستانه دقایقی را به تنهایی به گفتگو بپردازید...یک بار برای همیشه!
در این گفتگو ابتدا با تعریف نمودن و ابراز دلتنگی از دوریشان و ابراز خوشحالی از بازدید
مجددشان و باخرید یک هدیه زیبا توجه ایشان را جلب کنید و بعد از او بخواهید که به عنوان
یک مادر به خواسته و اعتقادات شما احترام بگذارد همانگونه که شما به اعتقادات ایشان
احترام می گذارید و برایشان توضیح دهید که این جزو اعتقدات و احکام دین شماست و چون
احکام دین کلی است شما ملزم به رعایت آن در همه جا هستید و این بی احترامی به
آقایان فامیل نیست...از او بخواهید دیگر از شما نخواهند مخالف اعتقاداتتان عمل نمایید و
بگویید که چقدر وقتی که این مسئله را در جمع بیان می کنید یا شما روسریتان را برمی
دارید ناراحت هستید از اینکه مخالف اعتقاداتتان عمل نموده اید و این ربطی به مردان فامیل
آنها ندارد...مسلما اگر ایشان اعتقادات قلبی و خالصانه شما را با لحنی مهربان و منطقی
بشنوند قطعا با شما همراهی خواهند نمود و به لطف خدا این مسئله یک بار برای همیشه
حل خواهد شد...به شرطی که از الان او را دوست داشته باشید و برای او انرژی مثبت از
همین جا بفرستید..همسرتان را هم وارد قضیه نکنید!...هر آدمی یک کلید ارتباطی دارد و
شما باید کلید قلب مادر شوهرتان را پیدا کنید و بسیار شیک و مناسب ظاهر شوید تا همه
بدانند با حجاب هم می توان شیک و مرتب بود و با رفتاری مناسب حتی میتوانید ناخودآگاه
حجاب و عقیده تان را بین خانم های فامیل ترویج دهید تا همه بدانند یک خانم مسلمان و
خوش اخلاق محجبه و عاقل و مهربان چقدر دوست داشتنی تر است!
موفق و پیروز باشی دوست عزیز
RE: رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
براشون توضيح بديد كه داشتن حجاب هيچ ارتباطي به اين نداره كه مردهاي خانواده به شما نظر بد دارن يا نه...
گرچه خودم به حجاب اعتقاد ندارم اما به نظرم رفتار ايشون در درخواست هاي مكرر از شما اصلا درست نيست و هر كسي ازاده كه به هر چي دوست داره معتقد باشه...به كسي ربطي نداره!!!!:160:
RE: رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
یه جمله بگید :
من اینجوری راحتترم مادر جون!! شما که ناراحتی منو نمی خواین ؟!!!
بعدش هم محیط رو ترک کنید.
هر دفعه که این بحث پیش اومد این حرف رو بزنید و لازم نیست چیزی رو واسشون توضیح بدید چون احتمالا ایشون اینقدر می فهمند و شما رو تو موقعیت های مختلف دیدن که نگران دیدگاه شما نسبت به مردای فامیلشون نیستند و ...
فقط میخوان از راههای مختلف شما رو ترغیب یا تحریک کنند و احتمالا تحت فشار قرارتون بدن تا به خواسته شون برسند و در نهایت شما رو متهم کنند . شما هم نگذارید کار به اونجاها بکشه.
:72::72:
RE: رفتار جرات مندانه در مقابل درخواست ناصحیح مادر شوهر چیست؟ (برداشتن حجاب)
از همه دوستان ممنونم. من از جمع بندی صحبتهاتون استفاده کردم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
به نظر من خیلی جدی و منطقی اما نه یا خشونت بگین که این کار مخالف عقاید منه و نمیخام گناه کنم.
اصولا این موضوعی نیست که به ایشون ربطی داشته باشه.پس اگه بازم بعد از شنیدن نظر شما اصرار کردن خیلی صریح بگین که نظرتون همونه که گفتین و دیگه دوست ندارین راجع بهش صحبت کنید.البته لازم به ذکر که همه ی این حرفها باید کاملا با احترام گفته بشه و عکس العملهاتون راجع به سایر موارد نباید هیچ تغییری کنه تا ایشون ناراحت نشن.
نحوه ی لباس پوشیدن و حفظ حجابتونم میتونه خیلی خانمانه وشیک باشه بدون این که بی حجاب باشین(که البته مسلمه خودتون این کارو انجام میدین)
یه چیز دیگه ام:شاید اصلا اینو مطرح نکنه!
عزیزم ممنون. راستش اگر بگم نمی خوام گناه کنم حالا شروع به یک بحث جدید می شه که چرا گناه و ... کلا هر صجبتی که بوی بحث منطقی رو بده یک بحث دنباله دار رو در خانواده همسرم به همراه خواهد داشت و من زیاد دوست ندارم سر مسائل کوچک بحث راه بیاندازم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نیلوفرمرداب
این موشوع رو به همسرتون بگید و بخواید که بهشون بگن و ازشون بخواد به شما تکرار نکنند
همسر من هم هم عقیده خانوادش است و ایشون از الان دارند به من می گویند که وقتی رفتیم ایران سعی کن منعطف تر باشی و ... ولی باز ممنون که به تاپیک من توجه کردید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ivi195
به نظر من اصلا همسرتون رو وارد این ماجرا نکنین! خودتون می تونین خیلی قاطعانه و صریح عقایدتون رو بیان کنین و بگین دینم به من اجازه نمی ده و این رفتاره من نشان دهنده این نیست که مردای این خونه چشم ناپاکن!!!!!!
خیلی جدی حرفتون رو بزنین، به طوری که متوجه بشن از گفتن این حرف به صورت مکرر ناراحت می شین!
من نمی دونم مادر شوهر چیش ترس داره که این قدر عروسا می ترسن حرفه دلشون رو بزنن!
این رو به خاطره این می گم که امروز با خواهره خودم به خاطره حرف مادر شوهرش یه بحث حسابی کردم! یه مادر شوهر فوضولی داره، تو زندگیش کلی دخالت می کنه و تیکه می ندازه بهش، حالا هم که 4 ماه عروسی کردن، اومده بهشون گفته بچه دارشین می خوام نوه ام رو ببینم!
از خدا می خوام من رو با مادرشوهر امتحان نکنه که صد در صد روفوضه می شم!
خدا به همتون صبر ایوب عطا بفرماید!:323:
خیلی خوب گفتید. اما عروس ها زیاد از مادر شوهر ها نمی ترسند بلکه از عواقب کار مادر شوهر ها در رفتار شوهر ها شون می ترسند. ولی در کل مادر شوهر من هم خوب اعتقادات خودش رو داره و بنده خدا احساس می کنه که فامیلشون و حتی خودش به خاطر تافته جدا بافته بودن من نمی تونند با من صمیمی بشوند و این مساله ایشون رو اذیت می کنه. اگر چه من سعی در ایجاد صمیمیت می کنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.ghamgin
دلجوی عزیز سلام
مسئله شما یک مسئله دو بعدی هست!
بعد اول تدرخواست غیر منطقی مادر شوهرتون هست!
بعد دوم برخورد مناسب شما به عنوان یک چهره معتقد و مذهبی هست که باید حفظ بشه و هر
گونه رفتار نامناسب ازسمت شما میتواند باعث خدشه دار شدن اعتقادات شما در مقابل خانواده
همسرتان باشد.
برخورد مناسب این است که وقتی به ایران رسیدید از مادر شوهرتان بخواهید قبل از اینکه حرفی
به شما بزند دوستانه دقایقی را به تنهایی به گفتگو بپردازید...یک بار برای همیشه!
در این گفتگو ابتدا با تعریف نمودن و ابراز دلتنگی از دوریشان و ابراز خوشحالی از بازدید
مجددشان و باخرید یک هدیه زیبا توجه ایشان را جلب کنید و بعد از او بخواهید که به عنوان
یک مادر به خواسته و اعتقادات شما احترام بگذارد همانگونه که شما به اعتقادات ایشان
احترام می گذارید و برایشان توضیح دهید که این جزو اعتقدات و احکام دین شماست و چون
احکام دین کلی است شما ملزم به رعایت آن در همه جا هستید و این بی احترامی به
آقایان فامیل نیست...از او بخواهید دیگر از شما نخواهند مخالف اعتقاداتتان عمل نمایید و
بگویید که چقدر وقتی که این مسئله را در جمع بیان می کنید یا شما روسریتان را برمی
دارید ناراحت هستید از اینکه مخالف اعتقاداتتان عمل نموده اید و این ربطی به مردان فامیل
آنها ندارد...مسلما اگر ایشان اعتقادات قلبی و خالصانه شما را با لحنی مهربان و منطقی
بشنوند قطعا با شما همراهی خواهند نمود و به لطف خدا این مسئله یک بار برای همیشه
حل خواهد شد...به شرطی که از الان او را دوست داشته باشید و برای او انرژی مثبت از
همین جا بفرستید..همسرتان را هم وارد قضیه نکنید!...هر آدمی یک کلید ارتباطی دارد و
شما باید کلید قلب مادر شوهرتان را پیدا کنید و بسیار شیک و مناسب ظاهر شوید تا همه
بدانند با حجاب هم می توان شیک و مرتب بود و با رفتاری مناسب حتی میتوانید ناخودآگاه
حجاب و عقیده تان را بین خانم های فامیل ترویج دهید تا همه بدانند یک خانم مسلمان و
خوش اخلاق محجبه و عاقل و مهربان چقدر دوست داشتنی تر است!
موفق و پیروز باشی دوست عزیز
خیلی سوغاتی برای مادر شوهرم خریدم. امیدوارم خوشش بیاد. ممنون از راهنماییتون.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
براشون توضيح بديد كه داشتن حجاب هيچ ارتباطي به اين نداره كه مردهاي خانواده به شما نظر بد دارن يا نه...
گرچه خودم به حجاب اعتقاد ندارم اما به نظرم رفتار ايشون در درخواست هاي مكرر از شما اصلا درست نيست و هر كسي ازاده كه به هر چي دوست داره معتقد باشه...به كسي ربطي نداره!!!!:160:
ممنونم عزیزم. لطف کردی جواب دادی. می دونم اما چاره چیه. باید یه جوری با خانواده شوهر مدارا کرد دیگه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط صبا_2009
یه جمله بگید :
من اینجوری راحتترم مادر جون!! شما که ناراحتی منو نمی خواین ؟!!!
بعدش هم محیط رو ترک کنید.
هر دفعه که این بحث پیش اومد این حرف رو بزنید و لازم نیست چیزی رو واسشون توضیح بدید چون احتمالا ایشون اینقدر می فهمند و شما رو تو موقعیت های مختلف دیدن که نگران دیدگاه شما نسبت به مردای فامیلشون نیستند و ...
فقط میخوان از راههای مختلف شما رو ترغیب یا تحریک کنند و احتمالا تحت فشار قرارتون بدن تا به خواسته شون برسند و در نهایت شما رو متهم کنند . شما هم نگذارید کار به اونجاها بکشه.
:72::72:
خیلی خوب گفتید صبا جان. راست میگی اینجوری تو رودروایسی قرار می گیرند و شاید دیگه چیزی نگند. (شما که ناراحتی من رو نمی خواهید). راستش من همیشه می گم که اینطوری راحتترم ولی قسمت دوم صحبت شما رو نمی گفتم. بازم ممنون از جوابت. واقعا که استاد با پنبه سر بریدن هستید.