مریم جان.نقل قول:
همسرم بسیار بسیار عصبی و بداخلاقه..نمیتونم بگم چقدر...غذا نمیخوره .امروز هرکاریش کردم دستاشو باز کنه و بغلم کنه قبول نکرد که نکرد..بداخلاق و دست به سینه نشسته بود و من زورم نرسید دستاشو باز کنم.اخر سرم چند ثانیه دستاشو باز کرد و سرمو بوسید و گفت میخوام ماشین رو ببرم تعمیرگاه و من میدونم الکی گفت ...فقط میخواست بره از اونجا...همسرم رفت
من نه شما رو دیدم، نه پیوند عاطفی خاصی با شما دارم، جز اینکه یه دوستی مجازی کمرنگی بینمون هست، ولی بعد از پست اخری که گذاشتم سعی کردم سکوت کنم و چیزی نگم. چون دقیقا همسرتون رو درک میکنم و احتمالا برخوردی مشابه همسرتون می کردم.
درسته که شما در شرایطی هستین که باید درک بشین، به احساساتتون اهمیت داده بشه و همه جوره ساپورت بشین ولی به عنوان کسی که یک ماه پیش هیچ بیماری خاصی نداشته، با منطق و مشورت تو زندگیش پیش می رفته، کمی خودت رو بگذار جای همسرت، اصلا فرض کن یه کاربر دیگه اینجا تاپیک باز کرده و شما قراره بهش مشاوره بدی، چی بهش میگی؟ چه برخوردی می کنی؟ چه برخوردی با همسرش داشته باشه؟