بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
با سلام خدمت مدیر و همه دوستان
من دانشجوی ترم آخر کاردانی و 21ساله هستم و یک ماه دیگه نیز امتحان برای کارشناسی دارم!
مشکل من اینه که من به یکی از دخترای دانشکده مون (ایشون هم 20-21 ساله هستن)علاقه مند شدم ولی با ایشون بطور علنی درمیون نذاشتم
و با توجه به این که ما تا چند روز آینده درسمون تموم شده و از هم جدا خواهیم شد ،من دچار سردرگمی واضطراب نگفتن علاقه مندیم به ایشون واز دست دادنشون هستم
از دلایل علنی نکردن خواستم اینه که من هنوز از ایشون چیز زیادی نمیدونم (چیزهایی که برای ازدواج خیلی مهم هستند مثل خانواده ، سطح فرهنگی و مالی ، تعداد خواهر و برادر و شغل پدر و ...)و اطلاعاتی بیشتر از یک همکلاسی ندارم ونمی دونم که از چه راهی با ایشون ارتباط برقرار کنم برای آشنایی بیشتر ! ومشکل دیگه ام اینه که نظرم رو ایشون برای ازدواج صددرصد نشده ونمی تونم قاطع تصمیم بگیرم! من میخوام راهی پیدا کنم که ایشون رو بیشتر بشناسمش و میترسم اگه همینجوری بخواد بمونه ایشون رو از دست بدم!
بنده با توجه به راهنمایی های دوستان و مطالب دیگه علی رغم نیاز به یک رابطه عاطفی،زیاد به برقراری رابطه مرسوم بین دختر وپسر مایل نیستم و با توجه به شرایطی که در بالا گفتم و هم اینکه من الان در شرایط ازدواج نیستم و نمی تونم برای ازدواج اقدام کنم و چون همکلاسی بنده آشنا نیستش و بعد از اتمام درس ما از هم جدا خواهیم شدو امکان اینکه ایشون رو دوباره پیدا کنم نیست ، از نظر خودم فکر میکنم که هیچ راهی برای اینکه ایشون رو از دست ندم ندارم به جز برقراری رابطه دوستی معمولی با ایشون !درسته؟
به نظر شما تو این شرایط راهه دیگه ای به جز اینکه با هم ارتباط داشته باشیم تا حداقل درسمون تموم بشه هست؟
حالا با این شرایط من مونده ام که چیکار کنم؟ به ایشون درخواستمو بگم و رابطه برقرار کنم یا نه؟
در کل وقتی که یه نفر به کسی علاقه مند میشه باید از طرفش اطلاعاتی داشته باشه که بدونن به درد هم می خورند یا نه؟!حالا اگه کسی شرایطش مثل من باشه باید چیکار کنه؟! و اگه هم میگید بگم بهش خواهشا راهشم بگید که چه جوری بگم تا به طرفم برنخوره چون از رفتاری که من تو دانشکده ازش دیدم میدونم اهل دوستی نیستش !
شرمنده زیاد حرف زدم!
خیلی ممنون از راهنمایی های خوب و مفیدتون فقط خواهشا جواب سوال منو تا چند روز باقیمونده تا پایان امتحانات بدید تا بدونم که چیکار کنم و بعدا حسرت این روزها رو نخورم ،باتشکر
RE: بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
سلام
آقای آرش خوش آمدید:72:
برادر گرامی شما گفتید که هنوز برای ازدواج تصمیمتون قطعی نیست ، شرایط ازدواج(سن شما کمه و چند سال دیگه تو معیارهای ازدواج دچار تردید میشید و معیارهاتون عوض میشه! ،درستون تمام نشده، منبع درآمدی ندارید و ...)رو هم ندارید ،شناختی هم از این خانم ندارید، هم شما وهم ایشون اهل دوستی معمولی نیستید .به این سرعت (چند روز!) هم میخواید پیشنهاد بدید!
در کل ازدواج برای شما زوده ! و خواهرانه به شما توصیه میکنم رابطه دوستی برقرار نکنید چون شرایط ازدواج ندارید و نتیجه رابطه تون چیزی جز وابستگی نیست که اونهم آسیبهای جدی به همراه داره.
چه خصوصیاتی در این خانم دیدی که شما رو مجذوب خودش کرده با توجه به اینکه شناختی ازش ند ارید ؟
حالا اگه این خانم مناسب شما باشه خانواده تون با ازدواج تو این شرایط موافق هستند ؟
RE: بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
سلام بر آرش جان .
خوش اومدی عزیزم .:72:
می خوام یکم حرف بزنم ، بد نیست .....:46:
عشق و عاشقی .... نگاه و ارتباط ...... و و و و و ....
یک کم بیایم به اینا فکر نکنیم ...
----------------
نشان ضعف رو بذاریم کنار ...آرش می دونی چرا نوشتی " سریع " چون به قول خودت دیگه نمی بینیش !
من هم دانشجو بودم .. هم کلاسی خانم هم داشتم .
دوستان زیادی داشتم که مثل شما بودن ، از من می خواستند که کمکشون کنم .
ولی من سعی می کردم راهنماییشون کنم و از این کار دست بردارند .
شاید ناراحت می شدند ، اما بعدش می دیدند که بازم همان حکایت همیشگی .......
تقریبا اکثر دوستان دانشجو بودند و اگر مثل من بی زبان هم باشند ، حس میکنند چی میگی .....
عزیزکم ، صبور باش . به فکر امتحان باش . کنکورت .
دارم سعی میکنم ....:323:
آره سعی میکنم افکارتو عوض کنم چون نمی خوام افکارت اذیت بشه .
به خصوصیات خودت توجه کن .....
باور کن این احساس زودگذره ، می تونی حلش کنی .:46:
ورزش کن کمکت میکنه . :305:
سعی کن این انرژی رو به بهترین وجه خرج کنی .
* اگر تغییر نکنی ، از بین می روی *
RE: بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
سلام خدمت دوستان گرامی و با تشکر از دوستان عزیز موعود خانم و آقا حامد به خاطر جوابشون
اما در مورد سوالاتون باید بگم که از لحاظ منبع درآمد خدا رو شکر وضعیت خانوده جوریه که می تونند پشتیبانم باشن و من اگه بخوام میتونم در کنار تحصیل شغل آزاد داشته باشم!
ولی در مورد اینکه خانواده تو این شرایط با ازدواجتون موافقند یا نه باید بگم که از اونها جلوتر خودم دوست ندارم که قبل از پایان تحصیلاتم ازدواج کنم ولی دل وقتی جایی گیر میکنه نمیشه کاریش کرد:43:
بعدش من که نمیخوام الان پیشنهاد ازدواج بدم چون رو ایشون شناختی ندارم و اگر درس من تا 2 ساله دیگه هم با ایشون ادامه داشت مطمئنن تا اون موقع صبر میکردم الان فقط چون داریم جدا میشیم من خواستم که بیشتر با شرایط ایشون آشنا بشم و اطلاعاتی ازش بدست بیارم تا بعد ها احیانا حسرت اینکه چرا نرفتم جلو تا بهش بگم رو نداشته باشم و اگر خواستم که بعداتمام تحصیلات به ایشون فکر کنم حداقل شرایط ایشون رو دونسته باشم
من اگر هم تو این شرایط به ایجاد رابطه با ایشون فکر میکنم فقط میخوام که تا یه مدت معینی (مثلا 6ماه یا 1سال) با ایشون در ارتباط باشم و از هم شناخت پیدا کنیم و بعد از اون هرکدوممون بطور مجزا وتنها فکرامون رو در مورد هم بکنیم
در مورد خصوصیاتش باید بگم که بله من از ایشون اون شرایطی که برای ازدواج مهم هستن رو نمیدونم و اگه میدونستم دیگه الان دچار سردرگمی نمیشدم
در کل خصوصیاتی که در وهله اول مورد توجه قرار میگیره هستش که من مجذوب ایشون شدم مثل متانت،رعایت پوشش و حجاب در حد متعادل،سبک و جلف نبودن،نحوه برخورد ایشون با همکلاسی های دیگه چه دختر و چه پسر،برخورد سنگین و معقول ایشون با همکلاسی پسر و روحیات آروم ایشون که مثل خودم تقریبا فردی آروم هستن و با کمتر کسی کار دارن و...
بازم ازتون ممنونم که وقت می ذارین و مطالبم رو میخونید و با نظرای خوبتون منو راهنمایی میکنید
بازم اگه حرفام ابهامی داشت بگید تا برطرفش کنم
فعلا خداحافظ تا سلامی دوباره !
RE: بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
سلام چرا جواب سوالمو دیگه نمیدید؟
RE: بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
بیخیال دختره شو
مطمعن باش یادت میره
از این فرصتا زیاد پیش میاد :82:
RE: بگم که علاقه دارم بهش یا نه؟ فقط سریع کمکم کنید
باید احساست رو تحت کنترل منطقت در بیاری .احساس خوبه اما تا جایی که تحت فرماندهی عقلت باشه.الان این احساس جدیدی که در تو به وجود آمده میتونه سرنوشتت رو بسازه اما باید از عقل کسب اجازه و راهنمایی کنه.راههایی که وجود دارن:
1-باهاش دوست بشی
اما حتما میدونی که دوستی چه خطرات و مضراتی داره یکی از اونا اینه که توی احساس گیر می افتی و منطقت کور میشه در واقع به جای اینکه عقل فرمانده ی احساست باشه ,عقلت در بند احساست میشه.
پس این راهکار مورد پذیرش عقل نیست.
2-قیدشو بزنی
ممکنه مورد مناسبی باشه و از دستش بدی
پس این راهکارهم مورد پذیرش عقل نیست.
3-با همراهی خانواده ات برای آشنایی اقدام کنی
اگر مورد مناسبی نبود میذاریش کنار و تکلیفت معلوم میشه.اگر هم مورد مناسبی بود هم که فکرنمی کنم اهمیتش کمتر از درست باشه بلکه حرف سرنوشت و زندگیه پس ارزششو داره که اقدام کنی:305: