بیشتر بودن سن دختر در ازدواج آیا صحیح است؟؟

با سلام پسری هستم که 26 سالمه و به دختر خالم که 30 سال داره علاقه دارم. خودم کارمند بانک هستم و تحصیلاتم فوق لیسانس حسابداریه دختر خالم هم فوق لیسانس روانشناسی بالینی داره و شاغل نیست هر دو از لحاظ مالی و خانوادگی در یه سطح هستیم و چون فامیل هستیم روی خودش و خانوادش شناخت کافی رو دارم از طرفی هم بهخاطر پول یا زیبایی نمیخوامش واقعا دوستش دارم و قصدم ازدواجه اونم از من بدش نمیاد اینو از رفتار ونگاهش فهمیدم اونم دختری هست که تو زندگیش سختی کشیده و واقعا سازگاره و با اخلاقه اهل غرور و این بحثا نیستاما به خاطر این فاصله سنی که از من بزرگتره موندم چیکار کنم خواهشا راهنمایی کنید

کسی نیست راهنمایی کنه چه سایت بیخودیه اینجا یه ساعت عضو شدیم تا پست بزاریم اخرشم هیچ. الان یه ماهه مشکلمونو گفتیم اما دریغ از...

من از نظر مشاوره و اینا نظر نمیدم چون واقعا نمیدونم
اما از نظر کسی که برادرش با بزرگتر از خودش ازدواج کرده نظر میدم
برادر من هم با دختری ازدواج کرد که از خودش بزرگتر بود... فاصله سنی شما 4سال هست اما فاصله سنی برادرم و زن برادرم بیشتر از ایناست...ما نزدیک یکسال مخالف بودیم ولی در آخر راضی شدیم و باید بگم تو این 2سالی که ازدواج کردن و بچه دار هم شدن بسیار خوشبخت هستن و مایی که ناراضی بودیم الان به شدت دوسش داریم
الان خوشبختن خداروشکر:43:
دوستم هم از شوهرش 3سال بزرگتره و باز هم خوشبختن
به نظرم به خودِ آدما برمیگرده... سن و سال مهم نیست

سلام
منو نامزدمم اختلاف سنی معکوس داریم و شکر خدا مشکلی نداریم

به نظر منم به خصوصیات خود اون دو نفر برمیگرده.

مثلا از نظر ظاهر و هیکل آیا خانم کوچیکتر از اقا به نظر میرسه؟

آیا خانم میتونه به این آقا تکیه بکنه و آقا هم میتونه نقش حمایت گری رو داشته باشه؟

من دختر هستم و شاید بهتر باشه آقایون تو این تاپیک نظر بدن ولی من طبق تجربه ای که از خواستگارام داشتم به هیچ وجه با پسری کوچیکتر از خودم ازدواج نمیکنم.حتی همسن و یکی دوسال بزرگتر رو هم قبول ندارم چون با شناختی که از خودم دارم نمی تونم به همچین پسری تکیه کنم هر چقدر که اون پسر واجد خصلتای خوب باشه.من به شخصه با پسرایی که 4 تا یازده دواز ده سال از خودم بزرگتر باشن راحت تر مچ میشم.

سلام.ببنید دوست عزیز درسته منم خودم دیدم ازدواج های موفقی که دختر حتی تا 4 سال بزرگتر از پسر بوده و خوشبخت هستند و خودم از کسانی بودم که با این موضوع مشکل نداشتم و ندارم در حالت کلی
ولی لازمه به چند تا چیز توجه کنید

ببنید تصور کنید شما می تونید با دو مورد خانم که از هر نظر با شما تشابه دارند ازدواج کنید...یکی این خانم که 4 سال بزرگتره... ویکی مثلا یک خانم دیگه که 4 سال از شما کوچیکتره...حالا تصور کنید اختلاف سنی این دو خانم چقدر هستش ؟ 8 سال

یعنی شما این فدر توی انتخاب دستتون باز هستش.بعدش بعد ازدواج با دختر از خودتون بزرگتر جدایی از بحث بلوغ توی همه چیز و.. سن بارداری و... ساده ترین چیز ظاهر شماست که مطمئن باشید هر جا دو نفری برید توی چشم میخوره که شما سنتون کمتره این طوری هر چقدر هم شما با این موضوع کنار بیاید بعد مدتی از نگاه و رفتار بقیه توی ناخودگاه شما باعث میشه خانمتون به فکر این باشه که چیکار کنه ظاهرش بیش تر نشون نده و....

خلاصه به نظر من بهتره چون اختلاف سنی زیادی دارید از این ازدواج صرف نظر کنید.

با ارزوی موفقیت.

سلام به نظر من اصل قضیه مهمه که چقدر عشق بین شما و طرف مقابل وجود داشته باشه وگرنه هیچ یک از مسائل در مقایسه با علاقه قلبی مهم نیست.

به نظر من اختلاف سن معکوس الان تو جامعه ما جا افتاده من اختلاف تا 10سال هم دیدم اطرافم که خوش خرم دارن زندگی میکنن این حرفا هم که میگن خانما زود میشکنن و
واسه بچه دار شدن مشکل پیدا میکنن همش حرفه ! من خانمایی دیدم 50سالشونه انگار تازه رفتن تو 30 سال اینقدر به خودشون میرسن.
این دست خود ادمه بخواد همیشه جوان وباطروات بمونه و برعکس دختر 18ساله دیدم انگار 35 سالشه ونمونه زیاد اینچنینی ......
اگه ظاهرتون این اختلاف رو نشون نمیده واز همه نظر تناسب دارین به نظرم این ازدواج هیچ مشکلی نداره فقط خودتون دونفر هستین که باید با این مسئله کنار بیاین وحلش کنید.

من یه زوجی میشناسم که خانومه 47 سالشه و مرده 40 سال.
دقیقاااااا عین مادر و پسر هستن.اگه خانومه یکم به خودش میرسید،انقدر تابلو نمیشدن.

نه آقا نکن
زنی که از شوهرش بزرگتر باشه شوهرشو به چشم بچه میبینه و حرف شنوی نداره
درضمن تو امروز رو میبینی, 15 20 سال دیگه رو ببین. که اون بعد از یه شکم بچه زاییدن قشنگ از نظر ظاهری پیر و فرتوت میشه و اصلا بهت نمیاد اون زنت باشه

سلام دوست عزیز
فقط تجربمو در اختیارت میذارم
من یه سال از همسرم بزرگترم...جفتمون با این مسئله مشکلی نداشتیم چون اون از من هیکل و قدش بیشتر بود..
و خود ایشون بیشتر راغب به این ازدواج بودن...ولی یه چیزی اون اوایل باعث دوریمون میشد حسی که من داشتم اوایل تا یه کاری انجام میداد به دلم نبود میگفتم واااااااای خدا چقد بچه ست...
راستش خودم بیشتر رو این مسئله حساس شده بودم.و این حساسیت رو دیگران هم به من القا میکردن...ولی به مرور همه چی درست شد همه کارهای مردونه رو سپردم به خودش تا حس کنم اگه بچه ست ولی مرد زندگیمه الانم عاشق همیم:43: و خیلی وقته این حس بزرگتر بودن در من نیست
به نظر من به رفتار طرف بستگی داره...شما اگه بعد ازدواج اون جذبه و مردونگیتونو داشته باشین هیچ وقت به مشکل بر نمیخورین!! من خیلی از مردا رو میشناسم که بااینکه سن کمی دارن ولی به معنای واقعی مرد هستن مخصوصا اوناییکه تو زندگی مشکلات زیادی رو پشت سر گذاشتن...اگه باهم قسمت شد ازدواج کردین سعی کنین همه جوره حامیش باشین و اون جذبه مردونگیتونو داشته باشین
مطمئنم به مشکل نمیخورین سعی کنین حرفهای خونواده و بقیه هم هیچوقت روتو اثر نکنه
و هیچوقت هیچوقت بعد ازدواج این اختلاف سنیتون رو به روی همسرتون نیارید:305:
موفق باشید:72: