نمایش نسخه قابل چاپ
سلام، منو یادتونه؟ تاپیک قبلیم رو نمیدونم خوندین یا نه ، عنوانش بود که از این همه دعوا تو رابطه ۷سالم و خستم، واسه کسایی که نخوندن و یادشن نیس،من و. همسرم ۷سال دوست بودیم وتوی اون دوران دعوا خیلی داشتیم ، سر چیزای چرت ... الان عقد کردیموهنوزم اون دعواها هست ،نمیدونم دیگه چی کنم ، هفته ای یه بار ، دعوا داریم ، واقعا آزرده و خستم،فکر کردم با عقد درست میشه همه چی، نشدددد،دوستان اگه راه حلی دارین به من بگید که عملی کنم!!!
سلام دوست عزیز.
شما و همسرتون چند سالتون هست؟سر چه چیزایی با هم دعوا میکنید؟
چرا فکر میکنی با عقد کردن مشکلات حل میشه مگه عقد حکم آچار فرانسه رو داره؟
تا وقتی شما همون دو تا آدم با همون مشکلات باشین هیچ فرقی نمیکنه دوست باشید یا عقد. و بعد از عقد هم همون مشکلات خواهد بود چه بسا با شدت بیشتر.
نجواهای دوران دوستی،فریادهای دوره عقد هستن:81:
برای زندگی آروم و بی دغدغه یکم شما باید تو بحثا کوتاه بیایید و یکم همسرتون.
با دوران مجردی خداحافطی کنید و قبول کنید که الآن متاهل و متعهد هستید و باید مشکلات رو با هم حل کنید حتی گاهی باید از حقتون بگذرید و هی نگین حق با منه حق با منه
ممنون از جوابتون.
من 24 همسرم 26
مثلا امروز بهش گفتم مامانش واسه من ارزش قائل نیس که دعوتم کنه خونشون. آخه از هفته قبل تاالان نرفتم خونشون ، بعد هی گفت اینطوری نیس . اون همش میگه بیای، فقط یه چیزایی هس نمیشه بگم بهت، بعد منم گفتم تا کسای دیگه هستن نیازی به من نداری، اونم زنگ زد گفت چی گفتی؟! منم تکرار کردم! دیگه گفت همه چی تموم و فلان ... بعد یه ساعت یه شعر غمگین فرستاد و سعی کردم بفهمم چی شد که اون حرفو زد فهمیدم از اینکه گفتم کسای دیگه هستن ناراحت شده، بعد باز عصبی شد گفت ترجیه میدم خفه شم و تاالان خبری ازش نیس.
چون فکر میکردم از هم دوریم و مشکلا بخاطر دوریه