* چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
با سلام
من و شوهرم چند ماهی است که ازدواج کردیم و علاقه زیادی به هم داریم. با همدیگر مشکل خاصی نداریم ولی با مادر شوهرم مشکل بسیار داریم که فعلا به خدا سپردم که کمکم کند .
مدیر همدردی در موضوع قبلی که درخواست کمک کردم گفتند که انرژی ات را برای شوهرت استفاده کن ، ولی من نمی دونم چطور .
ولی اینبار راهنمایی که نیاز مبرم به آن دارم این است که چطور به خانه و زندگی ام روحیه بدهم
الان حدود یک ماهی است که شوهرم بی حوصله و دمق شده است ، همش میگه حوصله ندارم .
رفتاری نشون می ده که انگار استرس داره
آرامش نداره .
به نظرم زندگی برایش یکنواخت شده .
امکان مسافرت هم برایمان نیست .
با توجه به اینکه شوهرم از خانواده اش دور است ، من دلم می خواد شادش کنم ، علاقه مند به زندگی اش کنم . به زندگی ام نشاط زیادی بدم ، غرق خنده و شادی باشه . نمی خواهم زندگی ام رو به کسالت و یکنواختی بره ،
فکر کردم اگه هر کسی نظری بده ، هم مشکل من حل شده و هم این موضوع جدید مورد استفاده زوج های دیگه قرار می گیره .
کاش یک کتاب خیلی خوبی در زمینه" زندگی مشترک را شاد و محکم نگه داریم "وجود داشت .
یک موضوع دیگه هم هست که می خوام راهنمایی ام کنید ، من چطور باید تمرین دریا دلی کنم ؟
چطور ظرفیت پذیرش انتقاد را در خودم بالا ببرم ؟
شوهرم دائم از کارهای من ایراد می گیره ، چرا می گذاری ظرف ها جمع شود؟ آب حمام را سفت نبستی ؟ کفش هایت را واکس نمی زنی .
به نظرم این رفتار بیشتر بهانه گیری است و علت اصلی آن بی ذوق بودن به زندگی است ، ولی نمی دونم عکس العمل صحیح چیست .
دوست دارم از الان که اول زندگی ام است روش صحیح شوهرداری را بدانم .
دلم یک زندگی ایده آل می خواهد .
بلد نیستم
کمکم کنید
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
سلام كيميا جان
من مهدي حيدري هستم
زندگي پيچيده شده در غم و شادي - زندگي يعني چرا تو اين كار را نكردي يا چرا اين كار را كردي - زندگي يعني خوشي
زندگي يعني غم زندگي يعني خوردن زندگي يعني روش من روش تو و ...
اين زندگي پيچيده و ملال آور و ... فقط با يك چيز روشن و جاويد ميماند با عشق
زندگي كسالتبار را به يك زندگي زيبا تبديل كرد با عشق
به زندگي رنگ ديگر بايد زد ميتوان با يك موضوع يك شهر را به آشوب كشيد و با همان موضوع نظم خاصي ايجاد كرد
مهارت زندگي جانم
مهارت در زندگي يعني به موقع همسرت را دوست داشته باشي به موقع به بهانهگيريهايش جواب دهيد به موقع با او همراه شوي
من ميگويم بايد بوسههاي عشق را به او بزني هر روز صبح كه از خانه بيرون ميرود بايد از او تمجيد نمايي و ...
ميدانم او ترك است و تركها از سه مسئله اساسي را سر منشاء قرار ميدهند:
1- هيجان به زندگي بدهي او بايد هيجان زده شود گل در سر ميز نهار - جكهاي بامزه و تعريف از او و ...
2- اهميت به او : به نظرم تو اين كت را بپوشي قشنگتر است اين ادكلن جديد خوب است اين لباسهاي كه پوشيدي به تو ميايد و ...
3- به بهانههاي او جواب مثبت بده و عمل نكن شير آب را سفت نبستي بگويي ببخشيد ميبندم كفشهايت واكس نخورده - ا يادم رفت ميزنم
و بعدها اين كارها را انجام بده و به يادش هم بياور
تركها رفتار گرم دارند از مهماني خوششان ميايد ولي آنها را در مهماني مسخره نكنيد بسيار مودبان و در جمع شوخي آنها وارد نشويد به شما تعصب دارند به هواي خودش بگذاري مهماني آنها را شاد ميكند.
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
سلام عزيز دلم
اينقدر خودت رو اذيت نكن ما قرا نيست به هرآنچه در زندگي مي خواهايم برسيم سعي كن با نزديك كردن خودت به نيازهاي همسرت مثلا اگه حساس روي نظافت خونه وقت بيشتري رو صرف اين مطلب مني بعدشم براي تغيير روحيه نيازي به مسافرت نيست مي توني از همسرت بخواهي كه بريد سينما (سكانس آخر رو انتخاب كن) بعد براي برگشتن از ماشين استفاده نكن پياده مسافت زيادي رو طي كن مثل دوران نامزديتون
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
با سلام و تشکر از شما بابت راهنمایی های خوبتان .
حرف های شما کاملا خوب و عملی است ولی جالب است بدانید تقریبا همه این کارهارا تا حدود زیادی همیشه انجام می دهم
هر روز نامه ای قشنگ را در جایی از خانه برایش می گذارم
علیرغم شاغل بودنم ، همیشه شام من و همسرم پلو با انواع خورشت هاست ، خودم سس های مخصوص ، ماست شیرین ، دوغ ترش ، سالاد های متنوع درست می کنم
کمتر پیش می آید املت بخوریم
چایی ، قهوه زیاد می آورم
میوه را می آورم و با عشق زیاد پوست می گیریم تا بخوریم
در خانه بهترین آرایش ها را انجام می دهم
لباس های متنوع می پوشم
صبح زود قبل از خارج شدن از منزل ، همه خانه را مرتب و تمیز می کنم .
همه فامیل می دانند که من به شوهرم احترام زیادی در جمع می گذارم .
نمی دانم چی کار باید بکنم ؟
مثلاً الان 12 روز است که وقتی به خانه می رسم ، با هیجان سلام می کنم ، خبرهای خوش برایش می آورم ، سریع لباس عوض می کنم ، آرایش می کنم ، (برعکس اکثر خانم ها ، من در خانه همیشه آرایش دارم ) ، با لبخند او را می بوسم ( شوهرم جلوی بوسیدن من را می گیرد یا مانع می شود که علت آنرا نمی دانم ) ، به صحبت با او می نشینم ، بعدش چایی ، میوه
و بعد غذا درست می کنم
بیشتر اوقات ، احساس می کنم من را مسخره می کند ، خیلی ایراد می گیرد ، خیلی غر میزند ، بهانه گیری می کنه
نمی دونم چطور حالتی را ایجاد کنم که زندگی از صفر کیلومتر ، با حرف های خوب شروع بشود . با اعمال خوب شروع بشه .
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
سلام كيميا جان
منم تقريبا تازه ازدواج كرده ام و بايد بگويم كه شوهر من هم گاهگداري از من ايراد مي گيرد ولي من اصلا ناراحت نمي شم به خاطر اينكه فكر مي كنم چون من براش مهم هستم ازم ايراد مي گيره و دوست داره كه من ايده ال بشم . يعني اگه ايراد نمي گرفت و بي اهميت بود بيشتر ناراحت مي شدم اينجوري حداقل به ايراداهاي خودم پي مي برم و درستشون مي كنم هر چند كه منم همون موقع خيلي ناراحت مي شم خيلي زياد و احساس مي كنم كه به قول شما من و مسخره كرده ولي توي دلم نمي ريزم يعني ازش ناراحت نمي شم و زود فراموش مي كنم وسعي مي كنم اونجور كه اون مي گه رفتار كنم خوب توهم همون كارهايي كه اونم مي گه بكن مثلا كفشتو واكس بزن يا شير حموم سفت ببند يا هر كار ديگه ايي كه ايراد مي گيره انجام بده البته من گاهي اوقات از اين ترفند استفاده مي كنم تا يك كم كارهاي خودم و كم كنم . مثلا اون هميشه مي گه كه تو خوب جارو نمي كني منم هر وقت مي خوام جارو كنم مي گم عزيزم مي شه شما جارو كني شما خيلي خوب جارو مي كني من قدرت ندارم و نمي تونم خيلي خوب جارو كنم اينجوري هم يك كم كار خودم و كم كردم هم اينكه اون شايد متوجه بشه كه گاهي اوقات اگه ايراد نگيره به نفع خودشه :D:227:
دوم اينكه شايد همسر شما مشكلي در سر كار برايش پيش اومده يا از نظر مادي مشكلي پيدا كرده كه نمي خواهد شما را نگران كنه و با شما مطرح كنه شايد هم دلش براي خانواده اش تنگ شده . چرا به مادرشوهرت سر نمي زنيد ؟ سعي كن ديگه از مادرش پيش خودش بد نگي اون حق داره از اين مسئله ناراحت بشه اخه اون مادرشه :47: شايد دلشو توي اين قضيه شكوندي ؟ به ديدن خانواده درجه يك ايشان برويد البته با توافق خودش
به نظر من اگه نتونستي علتش و بفهمي از خودش بپرس . اون به خاطر ارايش كردن تو يا شام درست كردن تو كه افسرده نيست يعني مي خوام بگم گاهي اوقات ممكنه همه چي از نظر مادي و ظاهري درست و روبه راه باشه ولي از نظر عاطفي و باطني نه يعني شايد شما اونجور كه بايد با ايشان رفتار نمي كنيد .
توي دوران مجردي برات پيش نيومده خيلي ناراحت باشي عصبي باشي و يا به يك نوعي خودخوري كني بعد مامانت يا پدرت بهت مي گن اخه اين بچه چي كم داره اينكه همه چيش فراهمه مگه ديگه چي ميخواد ما كه همه كار براي اين مي كنيم بعد تو هم بگي مگه همه چي رخت و لباسه يا مگه همه چي اين چيزاست كه مي گيد
من مي گم شايد شوهرت دوست داره تو مستقيم ازش بپرسي كه چي شده و چرا اينجوري شده يا شايد دوست داره تو دركش كني و خيلي چيزها رو خودت بفهمي بالاخره خانومها بايد خيلي ذكاوت از خودشون نشون بدن و خيلي چيزها رو از حسشون پي ببرن :303::shy:
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
با سلام و درود به هنرمند
همه حرف های شما شوکی به من وارد کرد به خصوص جمله آخر که نوشته بودید
" شايد دوست داره تو دركش كني و خيلي چيزها رو خودت بفهمي بالاخره خانومها بايد خيلي ذكاوت از خودشون نشون بدن و خيلي چيزها رو از حسشون پي ببرن"
دقیقا همین جمله را از خودش ماه ها پیش شنیدم .
این جمله هم شنیدم : دوست دارم ایده آل باشی.
پس من باید ناراحتی را سریع فراموش کنم . خودم از صفر کیلومتر شروع کنم و اگه بازم ناراحت شدم زود فراموش کنم تا روی هم انباشته نشود .
اونوقت به نظر شما این مهربانیهای من ، کارهایم برای شوهرم عادت نشود ؟
چی کار کنم که این کارها در دراز مدت تبدیل به وظیفه و عادت نشود ؟
یا اینکه فعلا به خاطر مشکلات روحی اش به کارهایم ادامه دهم ؟
چی کار کنم فضای خونه غرق شادی بشه ؟
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
سلام كيميا :72:جون از اينكه اينقدر با ذوق و خونه داري و عليرغم اينكه شاغلي اينقدر براي زندگي و همسرت وقت ميگذاري واقعا بهت غبطه ميخورم اما واقعيت اينه كه ادما بيش از اونچه كه فكر كني با هم تفاوت دارند توي كتابي به نام 5 زبان عشق خوندم كه ادمها زبانهاي متفاوتي براي ابراز عشق و همينطور درك محبت از همدارند اگر تونستي حتما اين كتاب رو بخون :303:اولين قدم اينه كه زبون ابراز عشق خودت و همسرت رو بشناسي شايد راههايي كه تا به حال براي ابراز محبت به شوهرت استفاده كردي با زبون عشق او مطابقت نداشته مثلا اگر بوسيدن رو دوست نداره ديگه سعي كن از اين روش براي ابراز علاقت استفاده نكني با توجه به چيزهايي كه دربارش گفتي من حدس ميزنم كه زبون عشق شوهرت انجام خدمات باشه افراد با اين ويژگي رو كارهاي معمولي وروزمره زوم ميكنند و دلشون ميخواد كه اين كارها خوب و بدون نقص انجام بشه و وقتي كه شما براي انجام اين كارها دقت بيشتري به خرج بدي و وقت بيشتري بذاري احساس ميكنند كه مورد توجه و محبت واقع شدن اونها اصلا با ابراز محبت كلامي مثل نوشتن نامه هاي قشنگ كه گفتي و ابراز محبت لمسي مثل بوسيدن كه گفته بودي انجام ميدي رابطه اي ندارند به نظر من بهتره مدتي انرژيت رو صرف امتحان راهي بكني كه اون دوست داره .برات ارزوي موفقيت مي كنم.
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
خواهش مي كنم كيميا جان
پس سعي كن حساسيت و كم كني و در مورد سوالات بايد بگم كه بهتره هرزگاهي كمي تنوع بدي يعني هميشه هميشه همه چي سر جاي خودش باشه يا همه چي خيلي عالي باشه خوب نيست هرزگاهي هم ميتوني به خودت اوانس بدي و كمي ساده تر همه چي و برگزار كني .فضاي خونه با شام و سفره و ارايش شاد نمي شه بايد خودت سرحال باشي نه سفره بايد خودت دروني سرحال باشي نه صورتا ( ارايش ) سعي كن هميشه چه توي رفتارت چه توي لباس پوشيدنت چه توي اشپزي تنوع ايجاد كني منظورم اين نيست كه هميشه بهترين لباسها و ارايشها رو بكن و بهترين شامها رو درست كن بعضي اوقات لازمه ادم معمولي باشه ، خودموني باشه ، جوليده پوليده باشه اينجوري هم براش عادت نمي شه كه بعد از مدتي براي شما حكم وظيفه رو داشته باشه هم يك تنوعي توي كارات ايجاد كردي و كمي هم وقت پيدا مي كني كه به خودت فكر كني براي خودت باشي اگه اينجوري پيش بري زود خسته مي شي و ديگه نمي توني هميشه اينجوري باشي با توجه به اينكه شما كار هم مي كنيد
به گونه ايي رفتار كن كه تا هميشه بتواني همان گونه باشي
از موزيكهاي متنوع( با توجه به موقعيت روحي فكري ) استفاده كن
موفق باشي
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
سلام به دوستان خوبم .
ممنونم بابت نظرهای قشنگتان .
در مورد سوال merka باید بگویم که شوهرم اصلاً بعد از کارش جایی نمیره ، از بابت اینکه ممکنه کسی تو زندگی اش آمده باشد ، خیالم کاملاً راحت است .
من می دونم مشکل شوهرم چیست ولی راه های شاد کردن او و به طور کلی شوهر داری را به طور کامل نمی دانم .
اینکه چه موقع محبت و چه موقع بی توجهی و .... را چطور و کی نمی دانم .
مثال های واضح رفتاری مد نظرم است .
RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
بهترین همسران دنیا!
آشنایی با برخی مهارت های همسر داری
1- شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
2- صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمیدانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
3- منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بیطرفانه قضاوت کنیم.
4- کم توقع باشیم؛ از همسرمان آنقدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.
5- مثبتنگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبههای خوب زندگی را فراموش نکنیم.
6- خوشبین باشیم؛ داشتن نگاه خوشبینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه میشود.
7- یکدل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم میشود و یکدلی به وجود میآورد.
8- شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت میکند حتیالامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرفهای او توجه داریم.
9- مشوق همسر خود باشیم؛ برای رفتارها و صحبتهای همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیتهای موفق گذشته ، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.
10- به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم؛ آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود میبرد ما هستیم.
11- خوش قول باشیم؛ برای حرفها و قولهای خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوشقولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.
12- به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.
13- ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر میباشد.
14- با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی میتوانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.
15- محبتپذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.
16- راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایههای زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایههای زندگی را سست میکند.
17- محیط خانواده را با صفا کنیم؛ فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
18- به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم؛ ارزشها از ارکان و ستونهای اصلی خانواده محسوب میشوند و مقید بودن به ارزشها موجب دوام و استحکام خانواده میشود و اصالت آن را حفظ میکند.
19- به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب میشود خواستههای خود را به راحتی بیان کند.
20- بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم؛ در سایه ی سلامت جسمی و روانی میتوانیم به هدفهای خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.
21- با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر میشود.
22- قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیتها و همکاریهایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمههای خاصی نیازمند نیستیم!
23- احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفتهاند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
24- برنامهریزی کنیم؛ در حقیقت برنامهریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان میبخشد.
25- الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
26- خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه میکردم؟»
27- به خواستهها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
28- میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرمودهاند «خیرالامور اوسطها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و...) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل میشویم.
29- با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز میتواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
30- روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین میشود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو میکند.
31- به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختیهای زندگیمان را میپذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او میشود.
32- همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمیکند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمیگذارد.
33- با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایستهتر است.
34- برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
35- سختیها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبکتر مینماید.
36- فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
37- تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان میبرند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
38- از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره میشود.
39- روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوهدادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت میشود. هرگز نباید از نقطه ضعفها به عنوان اسلحهای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
40- مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.