سلام خانم آی تک، خیلی ممنون از اینکه به تاپیک من سر زدید و نظرتون اعلام کردید.
من قبلا چند باری با این دختران برخورد داشتم. یکی دو باری که به خارج از کشور سفر کردم، یکی دوبار در ایران (بعنوان tour leader)، چند بار در اسکایپ و به تعداد زیاد داستان مسلمان شدن دختران مسیحی اروپایی و آمریکایی در سایت Youtube دیدم. باید بگم بله نظر شما درسته. حتی بعضی از آنها دقیقا با همین ویژگی های ظاهری که خدمتتون عرض کردم هیکل های خیلی درشتی داشتند که وقتی میدیدمشون اصلا ظرافت یک دختر نداشتند. اما باید بگم گزینه مطابق با معیارهام هم زیاد بوده. یکی از زیبایی های این دنیا همین تنوع زیاد آدماشه. بعنوان مثال یه دختر هم سن خودم از اسکاندیناوی بودن که من بعنوان راهنماشون بودم. البته این قضیه راهنما بودن کلا دو سه بار بیشتر نبوده بخاطر همین تجربم در زمینه ارتباط مستقیم خیلی کمه. اما سایت Youtube اگه کسی به تکنیک های جستجو کمی وارد باشه ویدئوهای خیلی خوبی میتونه پیدا کنه. . واقعا که سایت محشریه.
راجع به این قضیه آشنایی نظرتون واسم جالب شد. یعنی من دقیقا باید چکار کنم؟ چطوری میشه اعتماد دختری که اصلا من نمیشناسه (فقط میدونه هم دانشگاهی هستیم) رو جلب کرد که بعنوان مثال یکی دو دفعه با من بیاد بیرون و از خودش راحت حرف بزنه؟ من همیشه پیش فرضم این بوده که هیچ پدری همچین اجازه ایی به دخترش نمیده مگر اینکه قبلش با خود پسر و خانوادش دیداری داشته باشه. وگرنه اون دختر باید از پدرش این قضیه رو پنهان کنه و نهایتا فقط به مادرش بگه. چیزی که من الان در دانشگاه ها دارم میبینم دقیقا همین مسئلست. یعنی دختر پسر اول خودشون آشنا میشن بعد به خانواده اطلاع میدن. به نظرم این قضیه مخصوصا برای دختر اصلا پسندیده نیست.
در ضمن شما از هر طرف رو به رشته کوه های آلپ نگاه کنید پشتش یک کشور توسعه یافته قرار می گیره. پس از این نظر خانواده های ایرانی خیلی باحالن :104:.