-
سلام ساشا جان
به نظرم الان اون پسر داغ عاشق کور و کر شده و متوجه نیست هر کاری کنی نمیبینه و میبخشه نمیگم کارت اشتباه اما 2 سال دیگه که عشقش خوابید منطقش اومد وسط اون موقع هست که شک و شبه ها شروع میشه تو هر دعوایی این مسئله رو تو سرت میکوبه فقط الان رو در نظر نگیر که گفته عیب نداره 4 سال دیگه رو هم ببین که واقعیت زندگی الان نیست عزیزم موفق باشی
-
عزیزم شما نه تنها خیلی منفعلانه رفتار کردید . بلکه از علاقه این اقا سو استفاده کردی و با رفتار فوق العاده صمیمی اونطور که خودت گفتی ایشون رو کاملا وابسته خودت کردی در حالی که رابطه قبلی رو برای خودت حل نکرده بودی . ( منظورم از سو استفاده اینه ) به قول اون دوستمون ایشون هنوز به خاطر عشقش کور و کر شده ولی پس از فروکش احساسات زمانی وارد زندگی مشترک شدید . این جریانات توی ذهنش دوباره مرور خواهد شد . مگر اینکه اعتماد سازی از طرف شما باشه . اون هم با این طرز فکری که حریم خصوصی من مال خودمه امکان پذیر نیست . در زندگی مشترک من و تو تبدیل به ما میشه . و حریم خصوصی اونطور که مورد نظر شماست دیگه وجود نداره . همسر شما در خصوصی ترین کارهای شما هم ممکنه نظر بده و بالعکس .
-
اگه بعدها خود ساشا خانوم نسبت به خواستگارش سرد نشه و اشتباهشو تکرار نکنه یقینا این موضوع در اینده هیچ مشکلی براشون بوجود نمیاره اما اگه خدانکرده کوچیکترین خطایی ازشون سر بزنه اون موقعست که همسرشون ممکنه حرف از پشیمونی یا سرکوفت کردن بزنه.
البته بهتر یکم تاریخ عقد رو عقب بندازین تا بیشتر باهم سر این ماجرا کنار اومده باشین. وسعی کنین بیشتراز علایق خودتون با خواستگارتون حرف بزنین.
چون شما هم با خواستگارتون اتمام حجت کردین که اگه نمیتونه گذشته شمارو بپذیره از هم جدا شین.
با این حرف هیچ منت و سرکوفتی در اینده برای شما نداره وشما هم بخاطر خودتون از فکر یه ادم که واقعا ارزش فکردن بهش هم نداشته زندگی ایندتون رو سست نکنین..
-
خيلى ممنون از نظرهاتون دوستان عزيز، مليحه جان شما كه ميگى ازش سوال ببرس كه بيشتر بشناسيش، مثلا چه سوالهايى ميتونم ازش بپرسم؟ ما مشاوره داريم ميريم، تقريبا خيلى سوال از هردومون پرسيده، ما الان يه شناخت كلى از شخصيت هم داريم، ولى خب شناخت دقيق تر صورت نگرفته
واحد عزيزم ممنون كه به تاپيك من سر مى زنين، شما هميشه نظراتتون خيلى پخته و منطقيه و من هميشه چندبار ميخونمشون، در مورد اعتماد سازى گفتين، من چطور ميتونم اعتماد ايشون رو جلب كنم؟ آخه دوست ندارم مدام سرش تو گوشى و كامپيوتر من باشه، البته من اصلا و ابدا از اين به بعد چيزى رو ازش پنهان نخواهم كرد، شما و مايده عزيز و يك عده دوستان ديگه گفتن عشق الان ايشون رو كور و كر كرده، ايشون به من گفته من پتانسيل اينو دارم كه كلا همه چيز رو بذارم كنار فقط واسه اين كه با هم خوشبخت باشيم يه برنامه ريزى بلند مدت كنم، ولى فكر نكن اگه ديگه از اين به بعد كارى با موبايل و رفت و آمدت ندارم كلا حواسم بهت نيست، چون تو يه تيكه از خودمى و آدم كه نميتونه بى خيال خودش بشه، بعد هم ايشون دوست داره از همين الان تمام مسيوليت هاى منو به عهده بگيره، ترجيح ميده از همين الان هرجا ميريم با هم بريم و هركارى مى كنيم با هم بكنيم، بالطبع من هم به ايشون وابسته شدم، منتها من دوست دارم عقلانى رفتار كنيم و اگه يك درصد احساس كنم رفتارم از رو منطق نيست ترجيح ميدم ايشونم بدبخت نكنم، ولى ايشون از همين الان تو كوچكترين كارهاى شخصيم مثل دكتر رفتن يا تعميرگاه بردن ماشين با من همراهى مى كنه، كه بيشتر شايسته يه شوهره تا مثلا يه خواستگار، اما كلا از همون روز اول اينجورى بود و نسبت به من احساس مسيوليت مى كرد، و اصلا بحث سو استفاده يا اينجور چيزها نبود
-
ساشا جون بخدا اصلا قصد بدی ندارم اما نمیدونم چرا وقتی پست هات رو میخونم همش حس میکنم همه چیز رو داری خوب میبینی و حتی یه ایراد منفی نمیگی ...
یا واقعا همه چیز ایده ال که خداکنه همینطور باشه
یا اینکه تو اصلا متوجه بدی های ایشون و تفاوت هاتون نیستی
به هرحال ایشااله که خوشبخت بشی عزیزم
-
عزیزم صبر کن واست یه مورد بهتر پیدا شه
اون آقای خواستگار هم درگیر احساسات شده
البته تمامی مدارک قبلی ات رو پاک کن لطفا
تا کی باید تاوانشو بدی دوست جون؟؟
خودتم میدونی که زندگی با این خواستگار با این همه مسئله ی لو رفته بهتره که تشکیل نشه
مشکلاتت چند برابر میشه خانومی
خوش باشی
-
تو همون کتابی که بهت گفتم کلی سوال هست که میتونی شخصیت طرف مقابل رو بسنجی ..
الان واسه شکاکی این آقا باید یه فکر اساسی بکنی .. مثلا بهش بگو بعد از ازدواج دوست داری بری ورزش .. ببین چی میگه؟ با اینکه تنها بری ورزش و بیای مشکلی داره یا نه ..
یا اینکه بگو ممکنه دوستات ناهار دعوت کنن دوست داری بری .. ببین واکنشش چیه ؟؟
خیلی رو این سوالها مانور بده و از الان حواست باشه .. چون این اقا وضع مالی خوبی داره و میتونه همش خونه باشه و همش بگه همه جا با خودش بری و بیای ..
ضمن اینکه عزیزم به نظرم باید قبل از اینکه خیلی وابسته تر بشی پدر و مادرش بیان خواستگاری .. با توجه به اختلاف طبقاتی ممکنه پدر و مادرش بیان و زندگی شما رو نپسندن ..
راجع به این قضیه هم خیلی صحبت کن ... کسی که انقدر مایه دار هست شاید انتظار داشته باشه شما تو جهازت مبل مارک دار 100 میلیونی داشته باشی .. یا شاید واسه نامزدیت حلقه برلیان چند میلیونی بخرن و متقابل انتظار داشته باشن حلقه پسرشون هم اینطوری تهیه بشه از طرف شما ..
عاقلانه راجع به این دوتا قضیه فکر کن و سوال کن ازش ..
-
مرسى مليحه جان، در مورد شكاك بودنش كه يه مدت گير داده بود به رابطه من و رييسم، حالا خوبه رييسم يه مرد پنجاه ساله ست، گيرشم از اونجا شروع شد كه رييسم به من گفته بود قراره يه سفر كارى به هندوستان داشته باشيم، شما ميتونى با من بياى؟ كه من گفته بودم نه. از همونجا شك و ترديدهاى خواستگارم شروع شد كه اين همه ادم دارن تو اون شركت كار مى كنند، چرا رييست اينقدر نفهم بوده كه به يه دختر جوون پيشنهاد سفر داده، (حالا طفلك رييسم اين پيشنهادو فقط به خاطر تسلط كامل من به زبان داد) الانم ميگه من بعد از ازدواج دوست دارم تو يا كلا كار نكنى يا بياى پيش خودم كار كنى كه من اتفاقا خيلى هم استقبال كردم، چون كار كردن بيرون خيلى خسته م مى كنه، كلاس هامو الان ميتونم تنها برم منتها قبل و بعدش حتما زنگ مى زنه، چند شب پيش هم دوتا از دوستام دعوتم كرده بودند بريم بيرون شام بخوريم، كه من ديدم حساس شده كلا نرفتم و بهشم نگفتم، ولى اس ام اس دوستامو كه ديده بود گفت خب چرا نرفتى و مگه بهناز و نيلوفر دوستاى صميميت نيستند؟
در مورد جهازم من مشكلى ندارم و خداروشكر پدرم از چندسال قبل برام پول پس انداز كرده كه منتها خيلى زياد نيست، حالا خواستگارم ميگه تو اون پولو از پدرت بگير، هرچى خواستى بخرى من كمكت مى كنم ولى به هيچ كس نميگيم كه با هم خريديم! حالا من نميدونم كه اين كار درسته يا نه! چون خودش شرايط مالى مارو ديده كه متوسط هستيم، گفته توقع هيچى ندارم، اتفاقا واسه تولدم هم با هم رفتيم يه حلقه فلاور خريد، قيمتش شد حدود هشت تومن، كه جلو مامان خودم و مامان خودش بهم كادو داد، حالا جالبه كه مامانم اون روز كلى خوشش اومد بعدش كه فهميد هشت تومن خريديم گفت نبايد مى گرفتى
الان مشكل ما فقط باباى من و تا حدودى باباى خودش هستند، پدر خودش گفته خواستگارى ميريم، اگه اوكى شد يه نامزدى مى گيريم، بعد عقد و عروسى رو ميذاريم واسه حدود يك سال ديگه!
حالا ايشالا گوش شيطون كر قراره تو همين ماه يه مراسم خواستگارى رسمى تو خونه خودمون باشه