28 سالمه کارشناس ارشدم 3 ماهه کار پیدا کردم، نمی دونم واسه ازدواج اقدام کنم یا نه؟

سلام دوستان

می خوام شرایطمو بهتون بگم که راهنماییم کنید. 28 سالمه کارشناس ارشدم. 6 ماهه خدمتم تموم شده الان تقریبا 2ماه و نیمه که کار پیدا کردم تو یه شرکت خصوصی که حقوقش خیلی ناچیزه. یه سرمایه 4 پنج تومنی هم دارم ولی نه خونه دارم و نه ماشین.
خیلی دلم می خواد ازدواج کنم ولی به خاطر مسایل مالی اصلا نمی تونم برم جلو. تو شرکتی که کار میکنم یه دختر خانوم هستش که می پسندمش ولی زیاد باهاش آشنا نیستم. ولی به نظرم اهل صرفه جویی نباشه و کلا شاید به خاطر مسایل مالی حاضر به ازدواج با من نشه.
نمی دونم چکار کنم. موضوع رو مطرح کنم یا نه؟ اگه جواب رد بده دیگه نمیتونم تو محیط کار راحت باشم.
از طرفی نمیدونم چطوری باهاش بیشتر آشنا بشم و اگه امکان شناخت فراهم بشه و به توافق نرسیم بازم تو محل کارم راحت نمیشم.
اگه راهنماییم کنین خیلی ممنون میشم ازتون. نمیدونم چکار کنم. تومحیط کارم خیلی از افراد کم سوادتر و کم سن تر از من ازدواج کردن. احساس میکنم تحصیلاتی که در پیدا کردن یه شغل با درآمد بالا بهم کمک نکرده، باعث افزایش سنم شده. :(
ممنون

سلام . به تالار همدردی خوش اومدین .
در کارتون چقدر نیازه که با اون دختر خانم در ارتباط باشید ؟ چون اینطور که من متوجه شدم ارتباط کاری چندانی باهاش ندارید . چون در دو ماه و نیم تقریبا چیزی در موردش نمی دونید . در هرحال به نظر من با توجه به سن و سال و با توجه به اینکه درستون رو تموم کردید و شغلی دارید ولو اینکه حقوقش پایین باشه ، کم کم باید به فکر ازدواج باشید.
یه سوال دیگه ! اونجا شغل دائمی شماست ؟ یا شما هم مثل من و خیلی های دیگه در صف آزمون های استخدامی هستین و به دنبال شغل دیگه ای هستید ؟
به نظر من باید قضیه رو با دختر خانم مطرح کنید. شما نمی تونید از جانب ایشون فکر کنید . شاید هم شرایط شما رو قبول کنند. ضمنا به این جانب قضیه هم فکر کنید. شاید ایشون قبول کردن و شما دیدین که رفتاراشون چیزی نیست که با معیارهای شما بخونه .
باز هم یه سوال دیگه ! نظر خانواده در مورد ازدواج شما چیه ؟ مشکلی ندارن با اینکه خودتون انتخاب کنید ؟ خودشون موردی رو پیشنهاد ندادن ؟

با توجه به شرایط خاصی که در محل کار دارید و گفتید که جواب منفی براتون سخت میشه ، به نظر من حدود یکی دو ماهی ایشون رو زیر نظر بگیرید . اخلاقیات و رفتارهاش رو. سعی کنید گاهی برخورد کاری داشته باشید. در نهایت اگه این انتخاب تا حدی به نظرتون معقول اومد با ایشون مطرح کنید.

نوع مطرح کردن هم می تونه از طرف خودتون یا خانوادتون باشه . دوستان به احتمال زیاد بگن خانواده مطرح کنن بهتره . اما به نظر شخصی خودم خودتون مطرح کنید و بعد بلافاصله خانواده ها رو در جریان بذارید بهتره .
البته نوع مطرح کردن با توجه به فرهنگ متفاوت شهر ها و مناطق کشورمون و با توجه به تحصیلات ، دیدگاهها و باورهای افراد می تونه متفاوت باشه .
موفق باشید.

سلام آسمانی جان
سوال :در کارتون چقدر نیازه که با اون دختر خانم در ارتباط باشید ؟

جواب :ایشون منشی مدیر عامل هستن منم مدیر کنترل کیفی شرکت هستم. کارای تایپی رو معمولا ایشون انجام میدن منم اگه کار تایپ داشته باشم میدم به ایشون. ولی بیشتر از این نمی تونم باهاش ارتباط برقرار کنم.


سوال : یه سوال دیگه ! اونجا شغل دائمی شماست ؟ یا شما هم مثل من و خیلی های دیگه در صف آزمون های استخدامی هستین و به دنبال شغل دیگه ای هستید ؟

جواب: اینکه اینجا شغل دایمیمه یا نه نمیدونم چی بگم. چون امیدی به استخدام دولتی ندارم و کلا حال امتحانو مصاحبه رو ندارم. بیشتر به فکر شروع یه کار توسط خودم هستم نه کار واسه دیگران ولی فعلا توانشو ندارم. کلیتش اینه که 50 پنجاهه که بمونم یا برم از اونجا.

به نظر من باید قضیه رو با دختر خانم مطرح کنید. شما نمی تونید از جانب ایشون فکر کنید . شاید هم شرایط شما رو قبول کنند. ضمنا به این جانب قضیه هم فکر کنید. شاید ایشون قبول کردن و شما دیدین که رفتاراشون چیزی نیست که با معیارهای شما بخونه .
باز هم یه سوال دیگه ! نظر خانواده در مورد ازدواج شما چیه ؟ مشکلی ندارن با اینکه خودتون انتخاب کنید ؟ خودشون موردی رو پیشنهاد ندادن ؟

شنیدم تک دختره. اخلاقشو می پسندم. خیلی مهربون به نظر میرسه. یکم پوششو من نمی پسندمش. ولی زیاد برام مهم نیس.
خانوادم مشکلی با انتخاب کردن توسط من ندارن. ولی نظر اونا برام مهمه. اگه تایید نکنن به احتمال زیاد منم نرم جلو. مواردی که پیشنهاد میدن چون من نمیشناسمشون و کلا موندم که ازدواج کنم یا نه، زیاد جدی نمی گیرمشون.
من درآمدم پایینه و این عامل مهمترین علت عدم پاپیش گذاشتنمه. آخه شرایط جامعه رو میبینین که. اصلا اوضاع خوبی نیس. از طرفی هیچ درآمد جانبی هم ندارم. واسه همین خیلی مرددم.
بازم ازاینکه لطف کردین و جواب دادین ممنونم.

از من می شنوی اصلا زن نگیر فکرتم با این چیزا مشغول نکن چون فقط باعث استرس و افسردگیت میشه
اولین کاری که می کنی برو و با چند نفر که تازه ازدواج یا عقد کردن فقط صحبت بکن و ازشون بخواه که برات تعریف بکنن. اینکه چی کارا کردن و چیکارا لازمه که انجام داد و چه مراحل و مشکلاتی رو گذروندن
خواستگاری که رفتی و بله رو بهت گفتن ، بعدش فقط یه سرویس طلای خیلی خیلی خیلی معمولی و به قیمت امروز طلا میشه حدود 10 میلیون تومن
گیرم عروسی هم که نخوای برای صرفه جوییت بگیری ، بعدش باید خونه اجاره کنی یا رهن کنی. اجاره که با این وضعیت نمی تونی بدی. مجبوری رهن بکنی که برای اونم باید وام مقدار بالا بگیری حداقل 10 میلیون برای رهن و 10 تومن هم فقط برای سرویس طلا. اینا خرجای عمده هستن حالا خرجای متفرقه دیگه بماند
چشم روی هم بذاری می بینی سنت از 30 سال رد شده و هنوز تا خرخره توی قرض و وام هستی ، هنوز هم عروسی نکردید
حالا اینا شرایطیه که خانواده عروس هیچ مشکلی نداشته باشه. جهازی رو که تا پارسال 15 میلیون میخریدی ، الان باید 50 میلیون بخریش. جهاز معمولی
در بهترین حالات مشروط به اینکه فقط بچسبی به کار و هیچ تفریح و خرج اضافی نداشته باشی و همه پولاتو بدی جای قسط و وام ، بعد 30 سالگی می تونی عروسی بگیری و بری توی خونه خودت
من دوست ضمیمیم شرایطش دقیقا مثل شماست. دقیقا توی 27 سالگی خدمتش تموم شد ، یه سال دنبال کار گشت تا الان شده کارمند راه آهن و با لیسانس ماهی 600 تومن می گیره. الانم 30 سالشه. این بشر تموم زندگیش شده کار و هر چی در میاره یه راست میده به بانک برای قسط و وام. از 600 تومن که می گیره باورت نمیشه در ماه 30هزار تومنش برای خودش می مونه. انقدر هم این دوستم زمان مجردیش اهل بیرون و تفریح بود ، اما الان صبح تا عصر میره کار بعدشم هنر کنه یکم تی وی و خواب
تازه الان غصه خونه گرفتن رو می خوره که با کدوم پول حونه تهیه بکنه.
ازدواج کردن برای پسرهایی که حمایتی از سمت پدر و خانواده شون ندارن بینهایت مشکله. کسایی که تمام بار زندگی شون رو خودشون باید به دوش بکشن
همه اینا رو قبل از اقدام باید بررسی کنی دوست عزیز و با کسانی که تازگی ازدواج کردن حتما مشورت بکن و شرایط خودتو و اونا رو بسنج. شاید اونا یه پدر پولدار داشته باشن که هزینه عروسی و خونه شون پرداخته اما پدر شما وسعش نرسه

اینم بدون ازدواج باید برای رشد و آسایش انسان باشه ، نه اینکه همین آسایش فعلی هم که داری رو از دست بدی و روزی هزار بار آرزو بکنی که ای کاش همون مجرد می موندم
براتون آرزوی موفقیت و شادکامی می کنم

مسلما هر کسی در چند ماه اول کارش با مشکل درآمد که شما مواجه هستین مواجه میشه . اما به مرور زمان وضعیت بهتر میشه . به خصوص که شما درستون هم تموم شده و مسلما فرصت زیادی دارید که به وضعیت اقتصادی خودتون برسید. مشکل امروز اکثر پسرا امروز همین مشکل اقتصادی شماست.
خیلی خوبه که در مورد کارتون فکر می کنید و به دنبال ایده نو هستید . مثل اینکه خودتون شغلی رو آغاز کنید یا ... . در جایی راکد نبودن می تونه بهبود شغلی شما کمک کنه . همواره در حینی که مشغول کار هستین به دنبال شغل بهتر باشید.

اگر دوست داشتین این فایلها رو هم از دکتر فرهنگ دانلود کنید و گوش بدید . مسلما در نگرشتون به معیارهای ازدواج تاثیر زیادی خواهد داشت. چون شما در مرحله انتخاب هستید و این معیارها مورد نیاز شماست.
دانلود رایگان سخنرانی های روانشناسی - دانلود سمینار ازدواج موفق (دکتر شاهین فرهنگ)

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بابک 1369

از من می شنوی اصلا زن نگیر فکرتم با این چیزا مشغول نکن چون فقط باعث استرس و افسردگیت میشه
اولین کاری که می کنی برو و با چند نفر که تازه ازدواج یا عقد کردن فقط صحبت بکن و ازشون بخواه که برات تعریف بکنن. اینکه چی کارا کردن و چیکارا لازمه که انجام داد و چه مراحل و مشکلاتی رو گذروندن
خواستگاری که رفتی و بله رو بهت گفتن ، بعدش فقط یه سرویس طلای خیلی خیلی خیلی معمولی و به قیمت امروز طلا میشه حدود 10 میلیون تومن
گیرم عروسی هم که نخوای برای صرفه جوییت بگیری ، بعدش باید خونه اجاره کنی یا رهن کنی. اجاره که با این وضعیت نمی تونی بدی. مجبوری رهن بکنی که برای اونم باید وام مقدار بالا بگیری حداقل 10 میلیون برای رهن و 10 تومن هم فقط برای سرویس طلا. اینا خرجای عمده هستن حالا خرجای متفرقه دیگه بماند
چشم روی هم بذاری می بینی سنت از 30 سال رد شده و هنوز تا خرخره توی قرض و وام هستی ، هنوز هم عروسی نکردید
حالا اینا شرایطیه که خانواده عروس هیچ مشکلی نداشته باشه. جهازی رو که تا پارسال 15 میلیون میخریدی ، الان باید 50 میلیون بخریش. جهاز معمولی
در بهترین حالات مشروط به اینکه فقط بچسبی به کار و هیچ تفریح و خرج اضافی نداشته باشی و همه پولاتو بدی جای قسط و وام ، بعد 30 سالگی می تونی عروسی بگیری و بری توی خونه خودت
من دوست ضمیمیم شرایطش دقیقا مثل شماست. دقیقا توی 27 سالگی خدمتش تموم شد ، یه سال دنبال کار گشت تا الان شده کارمند راه آهن و با لیسانس ماهی 600 تومن می گیره. الانم 30 سالشه. این بشر تموم زندگیش شده کار و هر چی در میاره یه راست میده به بانک برای قسط و وام. از 600 تومن که می گیره باورت نمیشه در ماه 30هزار تومنش برای خودش می مونه. انقدر هم این دوستم زمان مجردیش اهل بیرون و تفریح بود ، اما الان صبح تا عصر میره کار بعدشم هنر کنه یکم تی وی و خواب
تازه الان غصه خونه گرفتن رو می خوره که با کدوم پول حونه تهیه بکنه.
ازدواج کردن برای پسرهایی که حمایتی از سمت پدر و خانواده شون ندارن بینهایت مشکله. کسایی که تمام بار زندگی شون رو خودشون باید به دوش بکشن
همه اینا رو قبل از اقدام باید بررسی کنی دوست عزیز و با کسانی که تازگی ازدواج کردن حتما مشورت بکن و شرایط خودتو و اونا رو بسنج. شاید اونا یه پدر پولدار داشته باشن که هزینه عروسی و خونه شون پرداخته اما پدر شما وسعش نرسه

اینم بدون ازدواج باید برای رشد و آسایش انسان باشه ، نه اینکه همین آسایش فعلی هم که داری رو از دست بدی و روزی هزار بار آرزو بکنی که ای کاش همون مجرد می موندم
براتون آرزوی موفقیت و شادکامی می کنم

---

آقا بابک 1369 زنده ایم که زندگی کنیم . نه اینکه مثل آب راکد یک جا بمونیم و دلمون خوش به آرامش دروغینی باشه که در نهایت منجر به مرداب شدن ما خواهد شد. زندگی صحنه مبارزه ست. این رنج ها رو بالاخره باید ببری . اگر همسفرت واقعا همسفر باشه و با هم این دوران سختی اقتصادی رو بگذرونی مسلما به آرامش خیلی بیشتری خواهی رسید. تصور کن ایشون رو از ازدواج منصرف کنی ، ده سال دیگه که حدود 38 ساله هستن و مسلما تا اون موقع پول و پله ای هم به هم زدن و به اهداف اقتصادیشون رسیدن ، خب حالا که چی ؟؟؟ باید منتظر چی باشن دقیقا ؟ دیگه چه لذتی از زندگی خواهند برد ؟ اگر می فرمایید تو اون سن ازدواج کنند ، با کدوم شور و شوق ؟؟ بهترین روزهای زندگیشون گذشته .تصور کنید تو اون سن بخوان بچه دار بشن . تفاوت سنی شون با بچه شون چقدره ؟ آیا حال و حوصله یه تفریح دو نفره براشون مونده ؟

آقا بابک این طور که مشخصه ( از اسمت ) هنوز سن کمی داری و زندگی تجربه زیادی به تو یاد نداده . گول حرف های دوستتون رو نخورید . مسلما اون از آرامشی که با ازدواج بهش رسیده برای شما تعریف نمی کنه و فقط در مورد موارد اقتصادیش براتون میگه .

من سعی می کنم تاپیک این دوستمون رو منحرف نکنم و همه پستها به نوعی انتقال اطلاعات به ایشون باشه
من خیلی خوش بینانه همه موضوعات رو مطرح کردم. مثلا نگفتم باید احتمال اینم بدید الان که صنایع بخش خصوصی تند و تند و پشت سر هم دارن ورشکست و تعطیل میشن یا در حالت خوش شانسی تعدیل نیرو می کنن ، ممکنه همین شغل فعلی تون هم از دست بدید. و شما برای تقبل مسئولیتهای ازدواج باید این احتمالات رو هم حساب کنید

دوست عزیز آسمانی
برای تجربه داشتن حتما نباید خودمون تجربه کنیم. بهترین حالت اینه که از تجربیات دیگران استفاده کنیم. بنده هم به استارتر تاپیک گفتم که اولین قدم حتما با کسانی که تازه ازدواج کردند مشورت کنند و کسانی که شرایط مشابه شون رو داشتند
هر مبارزه ای هم خوب و مفید نیست دوست من. مبارزه باید برای هدفی معقول باشه. اول هدف از زندگی رو باید مشخص کرد بعد در راستای اون مبارزه و تلاش کرد. نه مبارزه و تلاش بیهوده که فقط باعث گذر عمر انسان میشه
باز هم آرزوی موفقیت برای شما

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بابک 1369

من سعی می کنم تاپیک این دوستمون رو منحرف نکنم و همه پستها به نوعی انتقال اطلاعات به ایشون باشه
من خیلی خوش بینانه همه موضوعات رو مطرح کردم. مثلا نگفتم باید احتمال اینم بدید الان که صنایع بخش خصوصی تند و تند و پشت سر هم دارن ورشکست و تعطیل میشن یا در حالت خوش شانسی تعدیل نیرو می کنن ، ممکنه همین شغل فعلی تون هم از دست بدید. و شما برای تقبل مسئولیتهای ازدواج باید این احتمالات رو هم حساب کنید
خیلی هم خوشبینانه مطرح نکردید . با این محاسبات شما ، من فردا صبح از منزل خارج نخواهم شد . چون ممکنه تصادفی رخ بده و من دردم جونم رو از دست بدم !!! برپایه محاسبات احتمالی نمیشه زندگی کرد . اتفاقاتی که ناگزیر و خارج از اراده ما هستن ، زندگی ما رو تعیین نمی کنند . بلکه برنامه ریزیهای از پیش تعیین شده ما زندگی ما رو پیش می بره .

دوست عزیز آسمانی
برای تجربه داشتن حتما نباید خودمون تجربه کنیم. بهترین حالت اینه که از تجربیات دیگران استفاده کنیم. بنده هم به استارتر تاپیک گفتم که اولین قدم حتما با کسانی که تازه ازدواج کردند مشورت کنند و کسانی که شرایط مشابه شون رو داشتند
هر مبارزه ای هم خوب و مفید نیست دوست من. مبارزه باید برای هدفی معقول باشه. اول هدف از زندگی رو باید مشخص کرد بعد در راستای اون مبارزه و تلاش کرد. نه مبارزه و تلاش بیهوده که فقط باعث گذر عمر انسان میشه
من نگفتم هر مبارزه ای خوبه . اما ما در تمام دوران عمرمون هر لحظه آگاهانه و ناآگاهانه در حال مبارزه ایم . و این مبارزه در راستای هدفیه به نام زندگی ، به نام زنده بودن . چه بهتر که این زندگی رو آمیخته با لذت کنیم و فکر نمی کنم هدف تشکیل خانواده که مستحکمترین بنا در اسلامه و موجب آرامش روحی و روانی یک فرد میشه ، هدف معقولی نباشه !

باز هم آرزوی موفقیت برای شما

---

ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم ... موجیم که آسودگی ما عدم ماست
من هم به احترام منحرف نشدن تاپیک دوست عزیزمون و همینطور خلاف مقررات بودن بحث ما در این تاپیک از ادامه این بحث خودداری می کنم .
براتون آرزوی خوشبختی دارم .

از دوستان خوبم که اومدنو جواب دادن ممنونم.
راستش باید بگم که نمیتونم تنهایی رو تحمل کنم. من خیلی به خدا و کمکش معتقدم. تا امروزم هر طور بوده تو زندگیم خدا راهمو باز کرده. نمیدونم شایدم تلاش خودم بوده. ولی توکل به خدا رو تو این شرایط تنها جارم می بینم.
من خیلی زحمت کشیدم تو دانشگاه سراسری درس خوندم و اختراع و مقاله دارم ولی متاسفم که تو یه جای معتبر نشد که کار کنم. کارم تو این شرکت بد نیس. ولی با این اوضاعی که هست بعید می بینم حقوقم به ن زودیا بالا بره.
به هر حال شاید زمان همه چیزو حل کنه.
بازم دوستان اگه نکته ای به ذهنشون می رسه خوشحال می شم که بخونم.

شما مهمترین و اساسی ترین شرط ازدواج (پول) رو ندارید .

ولی به نظر شخصی خودم که یک خانمم اگر دختری انتخاب کنند در حد توقعات خودشون باشه چرا نمیشه
ایشون شرایط اولیه رو دارند.
همه که ایده ال نمیشن و نمخان.وگرنه اینجور شما ترسوندید همه مجرد بمونند.
کسی رو انتخاب کنید شرایط شما براش قابل قبول باشه.نه یک ادم پر توقع
ایشالا خوشبخت میشید

سلام
ایا شما فکری برای خانه کردین؟ کجا میخواین زندگی کنین؟پدر و مادرتون کمکتون میکنن یا باید از حقوق خودتون اجاره و رهن بدین؟؟ در این صورت ایا اجاره و رهن در شهر شما به قدری هست که با رهن خونه قادر به تامین بقیه هزینه های زندگی باشین؟ به هر حال به نظر من باید یه فکری برای این مسایل کنین و بعد ببینن شرایط این رو دارین که برای خواستگاری اقدام کنین

2رود
28 سال واسه پسر باسواد ک سربازیم رفته زیادنیس. بیخود این فکرای مذخرف نکن. خیلیا مث تو و بدتر از تواند.
درست نیس خودتو با کم سوادی ک سابقه ازدواجش بیش از تو هس قیاس کنی. اصلا از اونا عقب نیسی!
سعی کن ب بهونه های منطقی بیشتر بری پیش دختره و باهاش هم کلام شی.
شماره و آدرسشو گیر بیار و مطمئن شو مجرده!
ضمنا تو عاشق نیسی، فقط ب ذهنت خطور کرده؛ پس جایی واسه عجله باقی نمی مونه.
تا بخای بشناسیش سابقتم رفته بالا. اون موقع تکلیف حقوقتم روشن تره.
اصلا از خواستگاری نترس. قرار نیس در صورت جواب منفیش همه همکارات خبر شن.
سفت و سختم بچسب ب کارت تا هرطور شده منتتو بکشن ک تو همون شرکت بمونی. منم با 4 سال سابقه کار مهندسی، الان چن روزه تو ی شرکت خوب و جدیدی رایگان کار میکنم ولی مدیر بهم قول داده تا خودم نخواستم از اینجا نرم.
همه جا اولش اوضاع خوبی واسه حقوق نیس. اصلا زندگی همینه ولی شاهنامه آخرش خوشه. بذا بیفتی رو غلطک ببین چطور التماست میکنن واسه کار
اگه میترسی دختره از دستت بره، مادرتو بذار تو جریان. مادرا خوب بلدن این ماجراها رو سناریو نویسی کنن!
اصل ماجرا رو بگو و قرار مداراتونو بذارین واسه زمانی ک شرایطت بهتر شه
توکل کن ب خدا ولی مشورت و صبر رو هرگز نفراموش
بی خبرمون نذار
موفق و خوشبخت باشی!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahsa63

ولی به نظر شخصی خودم که یک خانمم اگر دختری انتخاب کنند در حد توقعات خودشون باشه چرا نمیشه
ایشون شرایط اولیه رو دارند.
همه که ایده ال نمیشن و نمخان.وگرنه اینجور شما ترسوندید همه مجرد بمونند.
کسی رو انتخاب کنید شرایط شما براش قابل قبول باشه.نه یک ادم پر توقع
ایشالا خوشبخت میشید

---

پیدا کردن یه خانمی که شرایط منو قبول کنن خودش یه مسئله است. به هر حال حرف شما درسته البته اگه بشه همچین دختری رو پیدا کرد. بازم ممنون از نظرتون.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط HAMSEDA

2رود
28 سال واسه پسر باسواد ک سربازیم رفته زیادنیس. بیخود این فکرای مذخرف نکن. خیلیا مث تو و بدتر از تواند.
درست نیس خودتو با کم سوادی ک سابقه ازدواجش بیش از تو هس قیاس کنی. اصلا از اونا عقب نیسی!
سعی کن ب بهونه های منطقی بیشتر بری پیش دختره و باهاش هم کلام شی.
شماره و آدرسشو گیر بیار و مطمئن شو مجرده!
ضمنا تو عاشق نیسی، فقط ب ذهنت خطور کرده؛ پس جایی واسه عجله باقی نمی مونه.
تا بخای بشناسیش سابقتم رفته بالا. اون موقع تکلیف حقوقتم روشن تره.
اصلا از خواستگاری نترس. قرار نیس در صورت جواب منفیش همه همکارات خبر شن.
سفت و سختم بچسب ب کارت تا هرطور شده منتتو بکشن ک تو همون شرکت بمونی. منم با 4 سال سابقه کار مهندسی، الان چن روزه تو ی شرکت خوب و جدیدی رایگان کار میکنم ولی مدیر بهم قول داده تا خودم نخواستم از اینجا نرم.
همه جا اولش اوضاع خوبی واسه حقوق نیس. اصلا زندگی همینه ولی شاهنامه آخرش خوشه. بذا بیفتی رو غلطک ببین چطور التماست میکنن واسه کار
اگه میترسی دختره از دستت بره، مادرتو بذار تو جریان. مادرا خوب بلدن این ماجراها رو سناریو نویسی کنن!
اصل ماجرا رو بگو و قرار مداراتونو بذارین واسه زمانی ک شرایطت بهتر شه
توکل کن ب خدا ولی مشورت و صبر رو هرگز نفراموش
بی خبرمون نذار
موفق و خوشبخت باشی!

---

درود هم صدا
آره موافقم که باید بیشتر باهاش ارتباط داشته باشم. تا بیشتر بشناسمش. الان احساس میکنم نظر خاصی در مورد من ندارن یعنی به نظرم میرسه که به عنوان شوهر آینده به من نگاه نمی کنن یا فکر نمی کنن. اگه ارتباطم بیشتر بشه شاید در موردم فکر کنن. من به شرطی موضوع رو مطرح می کنم که علامتی از علاقه در ایشون ببینم.

با گستردگی ارتباطت ممکنه خودشم ب ماجرا پی ببره و از رفتار و عکس العملش می تونی بفهمی ک چ حسی داره. حتی اگ ندیدی حسی داره اون موقه میتونی مطرح کنی.
پیش داوری هیچ موقع نکن. شاید با هم صمیمی شین و اون اصلا ب ازدواج فکر نکنه. بنابراین باید خواسستو ب زبون بیاری
البته تا زمانی ک ارتباطت خوب تر نشده یهو بش نگو
شوکه اش نکن

راستش الان که نگا می کنم می بینم از پوششش خوشم نمیاد. موهاشو بیش از حد بیرون میزاره. من به این مسائل خیلی حساسم. مادرم کلا از دخترایی که اینجور پوشش دارن خوشش نمیاد. موضوع دیگه ای که هست اینه که به علاقه یکی از کارگرا به این خانم پی بردم هر چند بعید میدونم بهش جواب مثبت بده. از طرفی تحمل شنیدن حرف و حدیث از اینو اونو پس از ازدواج
ندارم. نمی دونم قید ازدواج با همکارو کلا بزنم یا نه؟

سلام

عجله نکنی بهتره . دختر انقدر هست ک تا 30-40 سالگی هم می تونی انتخاب خوبی داشته باشی ولی الان پول نداشته باشی احتمال اینکه به مشکل بخورین زیاده مگه اینکه کلا برین تو یه جزیره دور دست ک هیچ کس نباشه اون وقت مشکلی نیست

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ahuman

سلام

عجله نکنی بهتره . دختر انقدر هست ک تا 30-40 سالگی هم می تونی انتخاب خوبی داشته باشی ولی الان پول نداشته باشی احتمال اینکه به مشکل بخورین زیاده مگه اینکه کلا برین تو یه جزیره دور دست ک هیچ کس نباشه اون وقت مشکلی نیست

---

میگی عجله نکن!!!!؟؟؟
خب 28 سالشه نه 18 تا الان هم چطور از لحاظ جنسی و عاطفی ارضا شده و دوام اورده بماند مگه تا اون وقت سلامت عقلی براش میمونه ؟ باید نیازهاش براورده بشه ...
ببین کجای کار رسیدیم به 28 سال میگیم ازدواج نکن
خود من 24 سالم لیسانس مهندسی از دانشگاه دولتی ارشدم درومدم سال پیش نرفتم الان دنبال یه کار هستم برم با مطلقه ازدواج کنم ازدواج دائم
هزار رحمت به مطلقه ها تازه بازم اونا هزار جور ... می خوان اما از این باکره ها (...) که اول زندگیت باید با چاقو دولبه بازی کنی خیلی بهترن
همه هم از دماغ فیل افتادن

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ahuman

سلام

عجله نکنی بهتره . دختر انقدر هست ک تا 30-40 سالگی هم می تونی انتخاب خوبی داشته باشی ولی الان پول نداشته باشی احتمال اینکه به مشکل بخورین زیاده مگه اینکه کلا برین تو یه جزیره دور دست ک هیچ کس نباشه اون وقت مشکلی نیست

---

میگی عجله نکن!!!!؟؟؟
خب 28 سالشه نه 18 تا الان هم چطور از لحاظ جنسی و عاطفی ارضا شده و دوام اورده بماند مگه تا اون وقت سلامت عقلی براش میمونه ؟ باید نیازهاش براورده بشه ...
ببین کجای کار رسیدیم به 28 سال میگیم ازدواج نکن
خود من 24 سالم لیسانس مهندسی از دانشگاه دولتی ارشدم درومدم سال پیش نرفتم الان دنبال یه کار هستم برم با مطلقه ازدواج کنم ازدواج دائم
هزار رحمت به مطلقه ها تازه بازم اونا هزار جور ... می خوان اما از این باکره ها (...) که اول زندگیت باید با چاقو دولبه بازی کنی خیلی بهترن
همه هم از دماغ فیل افتادن

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mhg

سلام دوستان

می خوام شرایطمو بهتون بگم که راهنماییم کنید. 28 سالمه کارشناس ارشدم. 6 ماهه خدمتم تموم شده الان تقریبا 2ماه و نیمه که کار پیدا کردم تو یه شرکت خصوصی که حقوقش خیلی ناچیزه. یه سرمایه 4 پنج تومنی هم دارم ولی نه خونه دارم و نه ماشین.
خیلی دلم می خواد ازدواج کنم ولی به خاطر مسایل مالی اصلا نمی تونم برم جلو. تو شرکتی که کار میکنم یه دختر خانوم هستش که می پسندمش ولی زیاد باهاش آشنا نیستم. ولی به نظرم اهل صرفه جویی نباشه و کلا شاید به خاطر مسایل مالی حاضر به ازدواج با من نشه.
نمی دونم چکار کنم. موضوع رو مطرح کنم یا نه؟ اگه جواب رد بده دیگه نمیتونم تو محیط کار راحت باشم.
از طرفی نمیدونم چطوری باهاش بیشتر آشنا بشم و اگه امکان شناخت فراهم بشه و به توافق نرسیم بازم تو محل کارم راحت نمیشم.
اگه راهنماییم کنین خیلی ممنون میشم ازتون. نمیدونم چکار کنم. تومحیط کارم خیلی از افراد کم سوادتر و کم سن تر از من ازدواج کردن. احساس میکنم تحصیلاتی که در پیدا کردن یه شغل با درآمد بالا بهم کمک نکرده، باعث افزایش سنم شده. :(
ممنون

---

دوست عزیز منم شرایطم باهات یکیه
درکت می کنم
ببین برادرانه میگم این دختر بدردت نمی خوره با این شرایطی که گفتی 80-90 درصد دخترا بدردت نمی خورن اون 10 درصدم خودشون یه مشکلی دارن که بهت جواب مثبت میدن
ببین داداش گلم
شما بدنبال ازدواج باش حتما الان 28 سالته اتفاقا وقتشم هست و کمی هم دیر شده ببین دنبال یه زن مطلقه باش برای ازدواج دائم وگرنه اول زندگی باید پیریت رو ببینی

نقل قول:

---

میگی عجله نکن!!!!؟؟؟
خب 28 سالشه نه 18 تا الان هم چطور از لحاظ جنسی و عاطفی ارضا شده و دوام اورده بماند مگه تا اون وقت سلامت عقلی براش میمونه ؟ باید نیازهاش براورده بشه ...
ببین کجای کار رسیدیم به 28 سال میگیم ازدواج نکن
خود من 24 سالم لیسانس مهندسی از دانشگاه دولتی ارشدم درومدم سال پیش نرفتم الان دنبال یه کار هستم برم با مطلقه ازدواج کنم ازدواج دائم
هزار رحمت به مطلقه ها تازه بازم اونا هزار جور ... می خوان اما از این باکره ها (...) که اول زندگیت باید با چاقو دولبه بازی کنی خیلی بهترن
همه هم از دماغ فیل افتادن

---

بله می گم عجله نکن . نه به خاطر اینکه زوده برای ایشون ، به خاطر اینکه اینجوری با دیدن دختر اول و علاقه مند شدن سخت به سر منزل مقصود برسن . زمونه و آدما رنگارنگ شدن

در مورد ازدواج با مطلقه هم بماند فعلا :)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ahuman

بله می گم عجله نکن . نه به خاطر اینکه زوده برای ایشون ، به خاطر اینکه اینجوری با دیدن دختر اول و علاقه مند شدن سخت به سر منزل مقصود برسن . زمونه و آدما رنگارنگ شدن

در مورد ازدواج با مطلقه هم بماند فعلا :)

---

این دختر اولین دختری نیس که من دیدم. من قبلا 2 سال پیش هم عاشق دختری شدم ولی به خاطر کار نداشتن و خدمت نرفتن قید ازدواج باهاشو زدم. نمی دونم تا کی باید هی ازدواجمو شیفت بدم عقب!!!!

منم مثل شما هستم داداش . گاهی از اینکه نمی شه ازدواج کرد اندر حرصم می گیره دلم می خواد برای همیشه مجرد بمونم . ولی ازدواج از ترس اینکه سنم می ره بالا هم می ترسم بعدش پشیمون بشم به خاطر عجله .کلا دو دلم من
ایشالله به زودی شرایط ازدواج تون فراهم بشه ولی با صبر و تحقیق کامل نه از روی نگرانی و اضطراب بالا رفتن سن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mhg

این دختر اولین دختری نیس که من دیدم. من قبلا 2 سال پیش هم عاشق دختری شدم ولی به خاطر کار نداشتن و خدمت نرفتن قید ازدواج باهاشو زدم. نمی دونم تا کی باید هی ازدواجمو شیفت بدم عقب!!!!

---

سلام

اگه اون اون خانم تقریبا تمام معیارهای شما رو داره وفقط مشکلتون با حجابش هست ممکنه قابل حل باشه.
البته بستگی به این داره که حجاب فعلی این خانم چقدر از چیزی که مدنظر شماس متفاوته.اگر شما خیلی روی حجاب تاکید دارید وایشون تقریبا خیر، مسئله جدی تر هست.

اینم هست البته، شما نباید به فکر تغییر ایشون باشید.
یعنی شما فرض رو بر این بذارید که ایشون برای همیشه همین حجاب رو خواهند داشت.ولی ممکنم هست که اگه همسر آیندش ازش بخواد حجابش رو بیشتر کنه.

و اینکه منم میگم شما میتونید کسی رو برای ازدواج انتخاب کنید که معیاراش شما رو بپسنده! یعنی پول معیار اولش نباشه!

نقل قول:

---

و اینکه منم میگم شما میتونید کسی رو برای ازدواج انتخاب کنید که معیاراش شما رو بپسنده! یعنی پول معیار اولش نباشه!

---

بعدش ک تو زندگی افتاد و عادی شد براش و بی پولی کشید ، معیاراش یادش میره احتمالا و شروع یم کنه مثل خیلی از دخترهای امروزی به غر زدن و اشتباه کردمو تو رو انتخاب کردمو ....
پیشنهاد می کنم تا به یه حدی از دارایی نرسیدین قید دخترهای امروزی رو بزنین

برداشتی که من دارم اینه که شما اعتماد به نفستون پایینه.
به گفته ی خودتون شما عاشق دختر دیگری هم بوده اید که به خاطر مسایل مالی فکر ازدواج رو از سرتون بیرون کردید.
حداقل بهتر بود که بهش میگفتید و نظرش رو میپرسیدید شاید صبر میکرد.
نترسین .
بالاخره باید یه موقع که اقدام کنید:)

سلام mhg
درسته که الان وضعیت اقتصادی خیلی چیزا رو تعیین می کنه . این جا هم دوستان لطف کردن تا تونستن تاختن و از خودشون فتوا صادر کردن. بدون اینکه یه دختر رو شناخته باشن. واقعا قلبم به درد اومد از خوندن این نوشته ها . یکی گفته بری مطلقه بگیری که به خاطر عیبش !!!!! نتونه ازت توقعی داشته باشه ، یکی گفته کلا ازدواج نکنی و .....
ببین همین طور که مردا خیلی با هم فرق دارن ، خانم ها هم با هم فرق دارن . هستن خانمهایی که وضعیت اقتصادی و پول براشون در اولویت قرار نداره . امیدوارم خودت مثل این دوستان همه رو به یه چشم نبینی . کما اینکه وضعیت اقتصادی شما قرار نیست تا ابد به این صورت بمونه و فقط یکی دو ساله که شما یه مقدار مشکل خواهی داشت. بعد از اون هم مثل همه مردم که زحمت می کشن و زندگی می کنن باید زحمت بکشی و زندگیت رو بچرخونی. آدمیم. به دنیا اومدیم که زندگی کنیم و تلاش کنیم . بدون تلاش کردن انسان بودنمون هم معنی نخواهد داشت.
ببین دوست عزیز
شما 28 سالته و یه آدم طبیعی و نرمال تو این زمونه و تو این سن باید به دنبال یه دختر خوب بگرده تا زندگیشو بسازه . از تمام آدمهایی که این تفکرات تو رو اشتباه می دونن به شدت حذر کن. چون سلامت روانیشون زیر سواله .
در مورد اون دختر و تمام دخترای دیگه ، مواردی رو در اطرافت خوب زیر نظر بگیر. تا شما اقدام کنی و دختر مورد نظر رو پیدا کنی و آشنا بشی و ..... یه دو سالی از وقتت گرفته ست . تو این دو سال هم خوب پولاتو جمع کن که اول زندگی مشکل نداشته باشی. دختری هم که انتخاب می کنی یکی از معیارات برای انتخابش قانع بودن باشه . اینو از روی رفتاراش می تونی ببینی . نمیخواد ازش بپرسی . اگه هر روز تو خریده ، اگه برای ازدواجش از انواع طلاها و لباسها و مراسم آنچنانی حرف می زنه ، خب نشون میده تا حد زیادی قانع نیست. از اولم تکلیفت رو باهاش روشن کن و شرایطت رو بگو.
در مورد این دختر هم خیلی به فکر تغییرش نباش. ببین پوشش یه دختر معمولا بعد ازدواج یه مقداری خودبخود تغییر می کنه و محجبه تر میشه . اگه خیلی با چیزی که تو میخوای متفاوته می تونی یا بهش فکر نکنی یا یه جلسه باهاش حرف بزنی و همون اولش هم بهش بگی که باید پوشش رو بیشتر رعایت کنه . دیگه خودش بهت میگه که حاضره بیشتر رعایت کنه یا خیر.
بعد اینکه یه دختر خواستگارای زیادی داره . یکیشونم اون آقا. نباید به این مسئله حساس باشی .
من بازم میام. وقتم کم بود. حرف زیاد داشتم . فعلا .
امیدوارم موفق باشی .

- - - Updated - - -

سلام mhg
درسته که الان وضعیت اقتصادی خیلی چیزا رو تعیین می کنه . این جا هم دوستان لطف کردن تا تونستن تاختن و از خودشون فتوا صادر کردن. بدون اینکه یه دختر رو شناخته باشن. واقعا قلبم به درد اومد از خوندن این نوشته ها . یکی گفته بری مطلقه بگیری که به خاطر عیبش !!!!! نتونه ازت توقعی داشته باشه ، یکی گفته کلا ازدواج نکنی و .....
ببین همین طور که مردا خیلی با هم فرق دارن ، خانم ها هم با هم فرق دارن . هستن خانمهایی که وضعیت اقتصادی و پول براشون در اولویت قرار نداره . امیدوارم خودت مثل این دوستان همه رو به یه چشم نبینی . کما اینکه وضعیت اقتصادی شما قرار نیست تا ابد به این صورت بمونه و فقط یکی دو ساله که شما یه مقدار مشکل خواهی داشت. بعد از اون هم مثل همه مردم که زحمت می کشن و زندگی می کنن باید زحمت بکشی و زندگیت رو بچرخونی. آدمیم. به دنیا اومدیم که زندگی کنیم و تلاش کنیم . بدون تلاش کردن انسان بودنمون هم معنی نخواهد داشت.
ببین دوست عزیز
شما 28 سالته و یه آدم طبیعی و نرمال تو این زمونه و تو این سن باید به دنبال یه دختر خوب بگرده تا زندگیشو بسازه . از تمام آدمهایی که این تفکرات تو رو اشتباه می دونن به شدت حذر کن. چون سلامت روانیشون زیر سواله .
در مورد اون دختر و تمام دخترای دیگه ، مواردی رو در اطرافت خوب زیر نظر بگیر. تا شما اقدام کنی و دختر مورد نظر رو پیدا کنی و آشنا بشی و ..... یه دو سالی از وقتت گرفته ست . تو این دو سال هم خوب پولاتو جمع کن که اول زندگی مشکل نداشته باشی. دختری هم که انتخاب می کنی یکی از معیارات برای انتخابش قانع بودن باشه . اینو از روی رفتاراش می تونی ببینی . نمیخواد ازش بپرسی . اگه هر روز تو خریده ، اگه برای ازدواجش از انواع طلاها و لباسها و مراسم آنچنانی حرف می زنه ، خب نشون میده تا حد زیادی قانع نیست. از اولم تکلیفت رو باهاش روشن کن و شرایطت رو بگو.
در مورد این دختر هم خیلی به فکر تغییرش نباش. ببین پوشش یه دختر معمولا بعد ازدواج یه مقداری خودبخود تغییر می کنه و محجبه تر میشه . اگه خیلی با چیزی که تو میخوای متفاوته می تونی یا بهش فکر نکنی یا یه جلسه باهاش حرف بزنی و همون اولش هم بهش بگی که باید پوشش رو بیشتر رعایت کنه . دیگه خودش بهت میگه که حاضره بیشتر رعایت کنه یا خیر.
بعد اینکه یه دختر خواستگارای زیادی داره . یکیشونم اون آقا. نباید به این مسئله حساس باشی .
من بازم میام. وقتم کم بود. حرف زیاد داشتم . فعلا .
امیدوارم موفق باشی .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mhg

منم موافقم که ایشون 21 سالشه

---

نه. ربطی نداره. درست میگه. حداقل می تونستی بگی که دوسش داری. یه راهی پیدا می شد. اسمانی هم درست راهنماییت کرد.
هرچند سخته اما هیچوقت نباید ادم بدون اینکه هیچ تلاشی بکنه خودشو پیش پیش بازنده فرض کنه. موفق باشی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

نه. ربطی نداره. درست میگه. حداقل می تونستی بگی که دوسش داری. یه راهی پیدا می شد. اسمانی هم درست راهنماییت کرد.
هرچند سخته اما هیچوقت نباید ادم بدون اینکه هیچ تلاشی بکنه خودشو پیش پیش بازنده فرض کنه. موفق باشی.

---

اون قضیه رو نمی خام قاطی این موضوع کنم . من با اون دختر مطرح کردم و بیشتر از این نمی خوام توضیح بدم

سلام mgh عزیز
قسمت این بود که اولین پست من در این انجمن دادن نظرم در مورد موضوع شما باشه. نمیدونم حرفم نصیحته یا چی. ولی ازت میخوام توی تصمیمات صحبتای منو هم توی ذهن داشته باشی
یک این که وضعت شغلی من مثل شماست. جایی مشغول هستم و نمیدونم اسمش کار هست یا نه ولی به هر حال میگذرونیم. حدود 5 ساله که ازدواج کردم.
اینکه کسی حاضر باشه با این وضعیتت کنار بیاد یا نه قطعا هستن. من خودم با وجود سطح مالی خیلی معمولی یا بهتره بگم پایین ازدواج کردم. اما باید بگم احتمالا به خودت خیلی سخت میگذره. بعد از ازدواج فشار روانی زیادی رو به خاطر مسایل مالی باید تحمل کنی (در مورد من که اینطور بوده) اینکه سر سال صاحب خونه اجارت رو بالا ببره و نتونی پرداخت کنی. مدت ها با وجود مشغله فراوان باید بگردی دنبال خونه ولی از طرفی با وجود این همه فشار مجبور باشی نقش یه آدمی رو بازی کنه که از نظرش مشکلی نیست. چون همسرت رو میبینی که به جای آروم کردنت داره صبح تا شب غصه میخوره گریه میکنه و حسرت میکشه و این تویی که مجبوری با وجود این همه فشار روانی آرومش کنی و این هم بر فشار روت اضافه کنه البته این فقط در مورد خونه بود من بقیشو فاکتور گرفتم. تازه اون هم در مورد خانمی که خیلی قناعت گره و خودش خرج اضافی نمیکنه
دیدم از تنهایی و اینا گفتی. نمیگم ازدواج نکن چون واقعا در آینده شاید تنهایی فیزیکی داشته باشی و به هر حال باید یکی کنارت باشه چون این روال زندگی هست. اما فکر نکن قرار بعد ازدواج اتفاق خاصی بیفته. خوشی ها و احساسات فقط مال یکی دو سال اوله. و بعد تو میمونی و تنهایی! میدونم متناقضه اما میخوام بگم منتظر معجزه بعد از ازدواج نباش که دیگه هیچ وقت احساس تنهایی نمیکنی و یه عشق آسمونی داری و ازین چیزا. این موارد تازه با این مسیله توی زندگیم هست که منو همسرم توی زندگی مشکلی با هم نداریم و خب طبیعتا همدیگه رو هم دوست داریم ولی این دوست داشتن معجزه نمیکنه.
امیدوارم بتونی بهترین تصمیم رو در زندگیت بگیری

حرف من چه ربطی به سنم داره؟
:confused::confused::confused::confused::confused:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kaveh21

حرف من چه ربطی به سنم داره؟
:confused::confused::confused::confused::confused:

---

حرفت چه ربطی به سنت داشت؟؟؟
دوست عزیز صادقانه می گم نظری که دادی مشخص کرد از لحاظ فکری چقدر سنت پایین هستش..
سعی کن چشمات رو رو واقعیت جامعه امروزی باز کنی... احساسی نشو واقعیت رو ببین
جبر زندگی رو لمس کن
سخته تو 21 سالگی ولی وقتی رسیدی به 24 به این نظر خودت میگی ...

حرفت درست بود . حتی اگه سنت 21 باشه ، خیلی خوبه که تو این سن این همه عاقلانه به این موضوع نگاه کردی :)

من اصلا احساسي صحبت نكردم
بالاخره يه روزي كه بايد ازدواج كنن
اوني هم كه براي پول ادمو بخواد بهتره كه جور نشه
بحث بر سر اينه كه يه مقدار جسارت و شجاعت داشتن بد هم نيست
سنگ مفيد گنجشك هم مفت

خوبه كه لااقل امتحان كنه نه كه ذهن خواني كنه.
:rolleyes:

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط love_life

حرفت چه ربطی به سنت داشت؟؟؟
دوست عزیز صادقانه می گم نظری که دادی مشخص کرد از لحاظ فکری چقدر سنت پایین هستش..
سعی کن چشمات رو رو واقعیت جامعه امروزی باز کنی... احساسی نشو واقعیت رو ببین
جبر زندگی رو لمس کن
سخته تو 21 سالگی ولی وقتی رسیدی به 24 به این نظر خودت میگی ...

---

منظورتون رو نگرفتم
در درست بودن حرفم شكي ندارم
شايد عملي كردنش سخت باشه ولي درستش همينه.
زن مطلقه خيلي هم خوبه
ولي نيت شماها بده
چون ميدونيد طرف يه بار شكست خورده و براي بار دوم مجبوره با خيلي از شرايط كمتر بياد شماها ميخوايم ازش سواستفاده كنين نيتتون رو درست كنيد
خيلي متاسف شدم

دوستان من فعلا قید ازدواجو زدم. برام مهم نیست. اگه ازدواج به جای آرامش باعث قرار گرفتن زیر 1000 تن فشاره من نمی خوام. بهتره بگم فعلا نمی خوام.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mhg

دوستان من فعلا قید ازدواجو زدم. برام مهم نیست. اگه ازدواج به جای آرامش باعث قرار گرفتن زیر 1000 تن فشاره من نمی خوام. بهتره بگم فعلا نمی خوام.

---

اگه میلیاردر هم باشی ، همسفر زندگیت رو درست انتخاب نکنی به آرامش نمی رسی .
ولی فقیرترین هم باشی ، همسفر زندگیت رو درست انتخاب کنی به آرامش می رسی .
آرامش در انتخاب درسته .
و اقتصاد چیزیه که نیاز به مدیریت و تلاش داره .
آرامش آدمها ارتباطی به میزان ثروت اونها نداره .
امیدوارم تصمیمت کوتاه مدت و تا بهبود موقعیت اقتصادیت باشه .
موفق باشی .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemani

ولی فقیرترین هم باشی ، همسفر زندگیت رو درست انتخاب کنی به آرامش می رسی .

---

این حرفای فانتزی و تخیلی رو کنار بذارید لطفا.
وقتی نون شب نداشته باشی یا مریض بشی خرج دکتر نداشته باشی میفهمی عشق به هیچ دردی نمیخوره .

یه سر به محله های فقیر نشین بزنید ببینید عشق و آرامش چه نقشی در زندگی مردم داره .

نقل قول:

---

دوستان من فعلا قید ازدواجو زدم. برام مهم نیست. اگه ازدواج به جای آرامش باعث قرار گرفتن زیر 1000 تن فشاره من نمی خوام. بهتره بگم فعلا نمی خوام.

---

تصمیم درستی گرفتید . با این وضعیت اقتصادی جامعه ازدواج برای آدمای بی پول حماقته . مگه اینکه از طرف خانواده ی پسر یا دختر حمایت بشن .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط soheil2

این حرفای فانتزی و تخیلی رو کنار بذارید لطفا.
وقتی نون شب نداشته باشی یا مریض بشی خرج دکتر نداشته باشی میفهمی عشق به هیچ دردی نمیخوره .

یه سر به محله های فقیر نشین بزنید ببینید عشق و آرامش چه نقشی در زندگی مردم داره .

تصمیم درستی گرفتید . با این وضعیت اقتصادی جامعه ازدواج برای آدمای بی پول حماقته . مگه اینکه از طرف خانواده ی پسر یا دختر حمایت بشن .

---

لطفا قوانین تالار رو رعایت کنید . شما حق ندارید در مورد تاپیک های دیگران اظهار نظر کنید و فقط می تونید به سوال مراجع پاسخ بدید.
با وجود اینکه اصلا نمی خوام بحث تاپیک منحرف بشه اما مجبورم توضیح بدم.
کسی نگفت عشق برای زندگی کافیه !!!
این دوستمون به کلمه آرامش اشاره کردن. من گفتم که آرامش رو در پول نبینید . چه بسا کسانی که پولدار هستن ، اما آرامش لازم رو ندارن.
من در مورد انتخاب صحیح صحبت کردم که آرامش رو به همراه میاره .
اگر که بدونید آرامش به چه معنیه .
اگر که تفاوت دو کلمه آرامش و آسایش رو بدونید .
بله . پول فقط آسایش میاره . نه آرامش. و من در مورد این موضوع به ایشون توضیح دادم .
خوشبختانه این دوست عزیز تحصیل کرده هستن و می تونن خیلی سریع جاشون رو تو این جامعه پیدا کنن.

سلام. من هم سن شما و مجردم. با اینکه ایده ی ازدواج با مطلقه رو بعضی ها مسخره کردند ولی به نظر من ایده ی بدی نیست. دخترای امروزی اگر یکم خوش برو رو باشن خدا رو بنده نیستند و منتظرند یک نفر با تمام امکانات و خونه و ماشین و حقوق بالا بیان خواستگاریشون تازه اونها با کلی ناز و منت و عشوه سر اون آقا منت بذارن و بله رو بگن و شوهره هم تو زندگی حتی نتونه بگه بالای چشمت ابروئه. من خودم اگر یک مطلقه با شرایط خوب و مورد پسندم باشه بهش فکر می کنم. لااقل خوبیش اینه که بادش خوابیده و درک بهتری از زندگی داره و بیشتر دنبال مسائل اصلیه تا ظواهر چون تجربه ی ناموفق داشته. بحث پر توقع بودن خانم های ایرانی ( البته نه همه) فقط در ایران مطرح نیست. من در یک کشور خارجی هستم و اینجا یکبار تلویزیونشون بحث زنان خارجی بود و مردانی که از اون کشور با دختر ایرانی دوست بودند یا آشنایی داشتند این مسئله رو عنوان می کردند و اینکه هر کاری براشون کنی باز غر می زنند و انگار هیچ وقت قرار نیست راضی بشن. نکته ی بعدی هم به آرایش خیلی غلیظ و غیر عادی دختران ایرانی اشاره می کردند. البته من می دونم دختر خوب و کم توقع هم زیاده اما معمولاً دختری که محاسن نسبی داره به همون میزان توقعات و غرورش بسیار زیاده. اگر این غرور برای حفظ شان دخترانه ش باشه باز قابل توجیهه اما حتی اگر بخواد بعد از ازدواج با افاده و سرکوفت نسبت به همسرش برخورد کنه هیچ مردی این رو نمی پسنده. خانم ها از غرورتون کم کنید. جنسیتتون کالا نیست که در برابرش توقعات مادی مطرح می کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemani

اگه میلیاردر هم باشی ، همسفر زندگیت رو درست انتخاب نکنی به آرامش نمی رسی .
ولی فقیرترین هم باشی ، همسفر زندگیت رو درست انتخاب کنی به آرامش می رسی .
آرامش در انتخاب درسته .
و اقتصاد چیزیه که نیاز به مدیریت و تلاش داره .
آرامش آدمها ارتباطی به میزان ثروت اونها نداره .
امیدوارم تصمیمت کوتاه مدت و تا بهبود موقعیت اقتصادیت باشه .
موفق باشی .

---

از یه فرد به نامی می پرسن
آیا به نظرت پول خوشبختی میاره ؟
جواب میده : من نمی دونم پول خوشبختی میاره یا نه اما بی پولی مسلما بدبختی میاره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mhg

سلام دوستان

می خوام شرایطمو بهتون بگم که راهنماییم کنید. 28 سالمه کارشناس ارشدم. 6 ماهه خدمتم تموم شده الان تقریبا 2ماه و نیمه که کار پیدا کردم تو یه شرکت خصوصی که حقوقش خیلی ناچیزه. یه سرمایه 4 پنج تومنی هم دارم ولی نه خونه دارم و نه ماشین.
خیلی دلم می خواد ازدواج کنم ولی به خاطر مسایل مالی اصلا نمی تونم برم جلو. تو شرکتی که کار میکنم یه دختر خانوم هستش که می پسندمش ولی زیاد باهاش آشنا نیستم. ولی به نظرم اهل صرفه جویی نباشه و کلا شاید به خاطر مسایل مالی حاضر به ازدواج با من نشه.
نمی دونم چکار کنم. موضوع رو مطرح کنم یا نه؟ اگه جواب رد بده دیگه نمیتونم تو محیط کار راحت باشم.
از طرفی نمیدونم چطوری باهاش بیشتر آشنا بشم و اگه امکان شناخت فراهم بشه و به توافق نرسیم بازم تو محل کارم راحت نمیشم.
اگه راهنماییم کنین خیلی ممنون میشم ازتون. نمیدونم چکار کنم. تومحیط کارم خیلی از افراد کم سوادتر و کم سن تر از من ازدواج کردن. احساس میکنم تحصیلاتی که در پیدا کردن یه شغل با درآمد بالا بهم کمک نکرده، باعث افزایش سنم شده. :(
ممنون

---

منم همسن شما هستم شاغل (دولتی) هستم و مجرد
اوایل که وارد محیط کار میشی این جور احساسات معمولا پیش میاد بذار یه مدت بگذره ببین طبیعیه یا زودگذر
الان زوده به نظر من حداقل یه سال بذار بگذره و قبل از ازدواج هم فکر کن ببین از پس مشکلاتش بر میای یا نه

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تهمتن

سلام. من هم سن شما و مجردم. با اینکه ایده ی ازدواج با مطلقه رو بعضی ها مسخره کردند ولی به نظر من ایده ی بدی نیست. دخترای امروزی اگر یکم خوش برو رو باشن خدا رو بنده نیستند و منتظرند یک نفر با تمام امکانات و خونه و ماشین و حقوق بالا بیان خواستگاریشون تازه اونها با کلی ناز و منت و عشوه سر اون آقا منت بذارن و بله رو بگن و شوهره هم تو زندگی حتی نتونه بگه بالای چشمت ابروئه. من خودم اگر یک مطلقه با شرایط خوب و مورد پسندم باشه بهش فکر می کنم. لااقل خوبیش اینه که بادش خوابیده و درک بهتری از زندگی داره و بیشتر دنبال مسائل اصلیه تا ظواهر چون تجربه ی ناموفق داشته. بحث پر توقع بودن خانم های ایرانی ( البته نه همه) فقط در ایران مطرح نیست. من در یک کشور خارجی هستم و اینجا یکبار تلویزیونشون بحث زنان خارجی بود و مردانی که از اون کشور با دختر ایرانی دوست بودند یا آشنایی داشتند این مسئله رو عنوان می کردند و اینکه هر کاری براشون کنی باز غر می زنند و انگار هیچ وقت قرار نیست راضی بشن. نکته ی بعدی هم به آرایش خیلی غلیظ و غیر عادی دختران ایرانی اشاره می کردند. البته من می دونم دختر خوب و کم توقع هم زیاده اما معمولاً دختری که محاسن نسبی داره به همون میزان توقعات و غرورش بسیار زیاده. اگر این غرور برای حفظ شان دخترانه ش باشه باز قابل توجیهه اما حتی اگر بخواد بعد از ازدواج با افاده و سرکوفت نسبت به همسرش برخورد کنه هیچ مردی این رو نمی پسنده. خانم ها از غرورتون کم کنید. جنسیتتون کالا نیست که در برابرش توقعات مادی مطرح می کنید.

---

همیشه دوست داشتم با یه دحتر خارجی مسلمون ازدواج کنم
امیدوارم به خانم ها بر نخوره اما 90 درصد دخترهایی که دیدم دارای غرور و توقعات بیجا هستن که البته شاید دلیلش ریشه در فرهنگمون داشته باشه

سلام

نمیخواستم دیگه تو این تاپیک پست بذارم ولی ظاهرا آقایون دست بردار نیستن.

دارید زیادی تند میرید.
این تاپیک شده محلی برای تجمع آقایون که هر چی از زمین وزمان دلشون گرفته بیان اینجا با توهین به خانما تلافی کنن.

آقای mhg یه چیزی رو لازمه بدونید... تا وقتی که نگاه شما به ازدواج اینه، بایدم ازدواجتون رو به تعویق بندازید. چون دخترانی با همین طرز فکر شما رو پسند خواهد کرد.

آقای تهمتن وقتی شما فکر میکنید خارج رفتن شده آرزوی دخترا وبرای شما یه امتیازه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! باید چشمتون فقط خانمایی رو ببینه که زیبایی دارن و ادعای....(نمیدونم در مورد دخترای ایرانی چی فکر کردید!)

لطفا اینقدر به خانما توهین نکنید.

شما آدمایی رو فقط می بینید که طرز فکرشون مثل خودتونه. تا وقتی که دارید به ازدواج به دید معامله نگاه می کنید بهتره ازدواج نکنید.یا دیگه اعتراضی نداشته باشید.

نقل قول:

---

البته من می دونم دختر خوب و کم توقع هم زیاده اما معمولاً دختری که محاسن نسبی داره به همون میزان توقعات و غرورش بسیار زیاده.

---

واقعا نمیدونم چی بگم...

من این برداشت رو دقیقا از تاپیک خودتون داشتم. ..


آقای mhg شما هم زمانی که ازدواج کنید انتظاری از همسرتون نداشته باشید به دید بهتری به شما نگاه کنه... شما فقط یه فرصت میشی برای خانم که از زندگی بهتر لذت ببره. نه اینکه عشقش باشید...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط reihane_b

سلام

نمیخواستم دیگه تو این تاپیک پست بذارم ولی ظاهرا آقایون دست بردار نیستن.

دارید زیادی تند میرید.
این تاپیک شده محلی برای تجمع آقایون که هر چی از زمین وزمان دلشون گرفته بیان اینجا با توهین به خانما تلافی کنن.

آقای mhg یه چیزی رو لازمه بدونید... تا وقتی که نگاه شما به ازدواج اینه، بایدم ازدواجتون رو به تعویق بندازید. چون دخترانی با همین طرز فکر شما رو پسند خواهد کرد.

آقای تهمتن وقتی شما فکر میکنید خارج رفتن شده آرزوی دخترا وبرای شما یه امتیازه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! باید چشمتون فقط خانمایی رو ببینه که زیبایی دارن و ادعای....(نمیدونم در مورد دخترای ایرانی چی فکر کردید!)

لطفا اینقدر به خانما توهین نکنید.

شما آدمایی رو فقط می بینید که طرز فکرشون مثل خودتونه. تا وقتی که دارید به ازدواج به دید معامله نگاه می کنید بهتره ازدواج نکنید.یا دیگه اعتراضی نداشته باشید.



واقعا نمیدونم چی بگم...

من این برداشت رو دقیقا از تاپیک خودتون داشتم. ..


آقای mhg شما هم زمانی که ازدواج کنید انتظاری از همسرتون نداشته باشید به دید بهتری به شما نگاه کنه... شما فقط یه فرصت میشی برای خانم که از زندگی بهتر لذت ببره. نه اینکه عشقش باشید...

---

من نمی دونم تو زندگی چیکار باید می کردم. این همه زحمت کشیدم و درس خوندم. کلی زحمت کشیدم و تا ساخت یه دستگاه برای اولین بار در ایران پیش رفتم به امید اینکه تو این مملکت جایگاهی برای منم پیدا بشه. حالا می بینم این همه زحمت همش بی فایده بوده. بهتر بود دنبال پول می بودم تا راحتتر زندگی کنم. چون اگه تو این زمونه پول نداشته باشی حتی نمی تونی عاشق بشی. بدتر اینکه واسه عشقت نتونی خرج کنی. این درد منه. تصور اینکه عشقت به خاطر بی پولیت فشار ببینه بیشتر از هر چیزی آزار دهنده ست.