نوشته اصلی توسط
saba.khaste
سلام..سلام علی اقا..موندم باهمسرت چیکارکردی..؟درست شد..چندماه طول کشید؟ما دوتا داماد دیگه داریم اقان..گل خانواده ماهستن واسه من فقط وضع مالیش وتحصیلاتش ازبقیه بالاتربود..اخلاقش صفر..اصلارفتارهایی داره خانوادهم شوکه شدن..هم خودش هم خانواده ش..حالا بری بازارسوال کنی همه رو اسمشون قسم میخورن..این اقایی هم بیشتر معتمد خودشون بود میگفت من شوکه شدم این سبک رفتاری رودیدم..چی بگم. یه ماه دیگه عروسی خواهرم فقط بخاطر اینکه مهمان ها ازخارج ازکشور بتونن بیان زود دارن عروسی میگیرن..همه فامیلای ما میان..عید معمولا ما مسافرت هستیم وکسی پیش ما نمیاد ومتوجه نمیشه...ولی عروسی مصیبت میشه واسم عین بمب میترکه..والله من سعی کردم تاالان جلوی چشمش نباشم وموفق هم بودم...تقریبا یک ماهی میشه که منو ندیده..رفته گوشی وایبردارخریده..مدام ان لاین و اف لاین بودن منو چک میکنه..میخواستم عکسموهم ازوایبربردارم که اصلامنو نبینه بعدباخودم گفتم بزار بفهمه بهم خوش گذشته عکس های جدید عید گذاشتم..اصلا موندم به معنای واقعی..حالا تهدید هم کرده سرکارنرو اگه بری میام محل کارت ابروریزی راه میندازم اسمت توی شناسنامه منه و حق رفتن نداری...وقتی کلید عوض کرده دیده خبری نیست..حالا دیگه شروع کرده به تهدید..میدونم اینکاررو میکنه ومیادمحل کارم ..من کارمند دولتم..چه بدبختی منو گرفته..
- - - Updated - - -
ازهمه بدتر اینه که بابام عکس العمل نشون میخواد بده به این تهدید شوهرم..امروز بهم گفت من بااین واسطه که خودشون قبولش دارن میرم پیش برادربزرگش تا تکلیف شو مشخص کنم..دست از این پیغام دادن برداره..یابیادحرف بزنه یابرای همیشه تمومش کنه..حالا بابامو چیکارکنم..؟؟؟بره بگه اوضاع فاجعه میشه..من بهش گفتم نرو من میرم سرکار..واسه خودش یه حرفی زده..مهم نیست من اهمیت نمیدم ..ولی کو گوش شنوا..دلم میخواد زود بمیرم از این اوضاع راحت شم..:203::54:هرکی یه چی میگه..از طرفی شوهر من توانایی دادن کل مهریه منو داره یک دلیل اینکه اقا جلو نمیاد دلش تنگ نمیشه این پول توی جیبش.فعلا درحال انتقال اموالش به نام برادروپدرش..ازترس مهریه...هر دختری هم راحت جذبش میشه..بدبخنی من یکی دوتا نیست که..