توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
با سلام و خسته نباشید. با اینکه 22سال سنی ازمون گذشته و دغدغه زندگی داریم، باید منطقی فکر کنیم و ...! چرا به دختری علاقمند میشیم که نصف سنمون رو داره؟ یکساله که دارم خودم رو متقاعد میکنم که توی مسیر اشتباهی هستم به نتیجه ای نرسیدم تا جاییکه این موضوع دو طرفه شده. خودم رو نتونستم متقاعد کنم، چطوری طرف مقابلم رو متقاعد کنم که این احساس ها اشتباهه درصورتیکه قبل اینکه من بهش علاقه پیدا کنم بهم علاقه داشت. دقیقا رفتارمون شده مثل بچه دبستانی. من ایشون رو واسه آیندم انتخاب کردم و حاضرم واسش صبر کنم تا 18 سالش بشه، ولی اختلاف سنیمون زیاده. هر چند میدونم اینکارم اشتباهه، چرا نمیتونم خودم رو متقاعد کنم؟ خواهشا راهنماییم کنید. با تشکر
RE: توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
به نظرم خیلی ه مغیر طبیعی نیست
البته نه عشقتون ها ( اون که زوده ) اما اختلاف سنیتون
الان اون دختر 11 سالشه 7 سال دیگه میشه 18 شما هم میشی 29 زیاد دیدیم با بیشتر از این اختلاف سنی ها ازدواج کنند
اما مشکل شما این نیست . اینه که آخه پسر خوب یک دختر 11 ساله زود نیست به فکر ازدواج باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا اون می دونه معیار ازدواج چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از کجا معلوم 18 سالش شد بازم شما رو بخواد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این که اون هم عاشق شماست مثل این می مونه که عاشق عروسکش باشه
پسر خوب این رابطه رو کش نده . و بیخیالش شو . حالا تا 7 سال دیگه اگه باز هم دیدی هنوز می خواهیش اون وقت وقت اینه که اقدام کنی . الان به جزء این که به اون دختر آسیب بزنی کار دیگه ای نمی کنی .
توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
قبل از هر چیز، تشکر میکنم.
میدونم، آره اشتباه کردم.
همه حرفاتون درست.
مشکلم اینه که یکساله دارم سعی میکنم این قضیه رو درست کنم، با اینکه درست و غلط رو میدونم ولی انگاری عقلم مسموم شده.
همون روزهایی که سعی میکردم بهش بفهمونم اینکار شدنی نیست و حرفای دیگه، یه روز فهمیدم خودم بهش علاقه پیدا کردم.
RE: توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
پسر خوب اگر واقعا اونو برای ایندت انتخاب کردی و حاضری براش 7 سال صبر کنی و توی این یکسال نتونستی خودت رو قانع کنی پس صبر کن. گذشت زمان و آینده باعث میشه هم برای شما و هم برای ایشون مسائل طور دیگری جلوه کنه. فقط حواست باشه در این مدت صبر کردن، دست از پا خطا نکنی که پشیمونی داشته باشه. فقط صبر و کارهای روزمره زندگیت.
توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
چطوری بهش بفهمونم که دوست داشتنش مثل این که عروسکش رو دوست داره همونیکه شما گفتین؟
چرا همچنین اتفاقی برای بعضیها پیش میاد؟ من که به موضوع خودم فکر میکنم به جوابی نرسیدم!؟
ممنوووووون از مشاورتون
RE: توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
دختر 11 ساله؟؟؟؟؟
یعنی دانش آموز ابتدایی؟؟؟ اصلا موضوع اختلاف سنی نیس.
اون دختر خیلی بچس نه فکر اونو با این چیزا درگیر کن نه خودت بهش فک کن.
مطمئنم اصلا نمیدونه ازدواج چیه . اگر هم ابراز علاقه میکنه از رو بچگی و احساس و ناپختگیه.
بذا به درساش برس. هنوز نوجوون هم نشده.
البته به قول خودتون اصلا تو موقعیتش قرار نگرفتم واسه همین خیلی برام عجیبه!!!!!!!
RE: توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
چطوری بهش بفهمونم که دوست داشتنش مثل این که عروسکش رو دوست داره همونیکه شما گفتین؟
چرا همچنین اتفاقی برای بعضیها پیش میاد؟ من که به موضوع خودم فکر میکنم به جوابی نرسیدم!؟
ممنوووووون از مشاورتون[hr]از کجا میشه فهمید یه نفر با این حرفا مارو سرکار نزاره. هرکی هرچی بنویسه.
بهرحال موفق باشید
RE: توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
.
.
.
..
.
.
.
===========
پاورقی:
ali9999 گرامی
لطفا سئوال خود را در یک تاپیک پیگیری نمائید و از ایجادتاپیک های متعدد اجتناب فرمایید
RE: توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
ali من خودم وقتی تو این سن بودم هر روز عاشق یه نفر میشدم حتی کسایی که 15 20 سال ازم بزرگتر بودن
اتفاقا خیلی م شدید عاشق میشدم البته اونا نمیدونستن ولی من خودم تو ذهن خودم کلی خیال بافی میکردم
بعد فقط کافی بود 1 ماه اونا رو نبینم سریع فراموششون میکردم خودمم نمیفهمیدم واسه چی عاشقشون بودم
به نظرم شمام یه مدت اصلا نبینش و باهاش ارتباط نداشته باش مطمئن باش یادش میره
RE: توی موقیعتش قرار نگرفتی که بفهمی من چی میگم...
اینجا کسی واسه سرگرمی نومده
ستاره های بالا سره هر فرد نشون دهنده مدتیه که رد این تالار فعالیت می کنه . هر کی با مشکلی اومد اینجا و حالا خیلی ها حل شد خدا رو شکر خیلی ها در حال حل شدنه
علی آقا منم با هاجس موافقم من خودم 11 سالم بود تو دلم از یه مرده 30 ساله خوشم می اومد هر روز هم عینک دودیمرو می زدم می رفتم از جلوش رد می شدم اون من رو مثل بچه اش می دید به من یم خندید من فکر می کردم اون هم از من خوشش میاد
الان هم دارم یم نویسم خنده ام یم گیره .
هاجس حرف قشنگی زد سعی کن اصلا نبینیش و هر وقت دیدش حتی نخند . اگه خودت دوستش داری صبر کن . بدون اینکه اون بفهمه در حال صبر کردنی .
هر چند 80 درصد مطئنم فکرش در آینده کلی تغییرمی کنه حتی اگه بازم انتخابش شما باشی .
خودت رو عروسک اون بچه نکن . اون واسش خیلی زوده
بهترین راه گرفتن فاصله از اونه
و توجه نکردن به کار هایی که برای جلب توجه شما می کنه