-
تا الان با هیچ کس درموردش حرف نزدم
چون نمیتونم برام خیلی سخته ,مامانم خبر نداره
ب همه ی اونایم ک اون شب گفتم بهم زدیم هیچ کدومشون باور نکردن همه فک کردن یه قهر سادس
حتی خواهرم ازم یه کلمه نپرسید چرا همچین حرفی زدی ک بشینم باهاش یه دل سیر درددل کنم
تو دلم پر حرفه تا تنها میشم میزنم زیر گریه
اشتهام کلا کور شده در طول روز فقط چند قاشق غذا میخورم بعدش حالت تهوع بهم دس میده و بغض میکنم و میرم تو اتاق
همش پیاماشو میخونم و مرورشون میکنم
ب عکسش نگا میکنم و دلتنگتر میشم
با این کارام فقط دارم مامانمو اذیت میکنم
-
عزیزم انتظار نداشته باش که جند روزه خوب بشی. این حالات تا یک سال ادامه داره. به مرور کمرنگ میشه.. همه ی اینا طبیعیه. ماها هم یروزی این احساسات تورو تجربه کردیم. خود من شخصا الان خیلی خوشحالم که با کسیکه قبلا فکر میکردم دوستش دارم ازدواج نکردم. به حماقت خودم و اون عشق الکی میخندم و خدارو شکر میکنم که مراقبم بوده و منو با شوهر گلم آشنا کرد. میگذره این روزا فقط فکرت رو مشغول نگه دار همین که میبینی درموردش داری فکر میکنی فکرت رو منحرف کن. عکسها و اس ام اسهاش همرو باید پاک کنی. اینطوری زودتر از ذهنت پاک میشه. به خودت فکر کن...اون پسر اگه هم باهاش ازدواج میکردی خوشبخت نمیشدی. بعد ازدواجتون عشقتون کمرنگ میشد و صد در صد به این نتیجه میرسیدی که کاش قبل اینکه ازدواج کنید یجوری بهم میخورد.
-
سلام من تازه پیاماتو دیدم یه دوستی داشتم دقیقا مثل تو بود پسری که دوستش داشت رفت یه شهر دیگه واسه سربازی همین باعث دوریشون شد هیچوقت به دوستم زنگ نمیزد ولی باوجود خساست زیادش قبض گوشیش رو دویست تومن بود تابلو بود که با دخترای دیگس ولی هر چند ماه یکبار یه اس ام اسی تک زنگی چیزی میزد تا اینکه دوست من با پسر دیگه ای بعد از چهار سال نامزد کرد وقتی شیش ماه بعد نامزد قبلیش زنگش زد بهش که گفت پسره دیوونه شد حتی نزدیک بود بمیره میدونی چون وضع مالیش زیاد خوب نبود دوست منو گذاشته بود به قول معروف زاپاس تا وقتش که رسید باهاش زندگی خوبی شروع کنه حالام اگه خیلی دوستش داری باید صبر کنی تا وضع مالیش درست بشه واگه سرش جای دیگه گرمه دلشو بزنه بعد بیاد سراغت تو این فاصله تو هم زندگیتو بکن و انتظار زیادتر نداشته باش که قضیه لوس میشه اگرم نمیتونی صبر کنی بهتره نامزدیتونو بهم بزنی
-
از این ک دوس دختر نداره مطمئنم
چون عیدنوروز ک پیش هم بودیم اصن دس ب گوشیش نمیزد حتی تابستونا
من میترسم از رو لجبازی برم باکسی ک هیچ علاقه ای بهش ندارم,چون خودمو میشناسم خیلی لجبازم
الانم داداش یکی از دوستای دوره دبیرستانم ازم شماره مامانمو میخاد تا منو ازش خاستگاری کنه ولی من هیچ علاقه ای بهش ندارم من دلم پیش پسرعمومه
پسر خوبیه پنج شیش سال ازم بزرگتره کاره خوبی داره,خانوادشم ادمای خوبین
شیطونه میگه بهش جواب مثبت بدم ولی فکرشو ک میکنم میبینم نمیتونم
من در کل فقط چندبار ک اومده بود دنبال ابجیش دیدمش,میخام بهش بگم ک نامزد دارم تا بیخیال بشه,چون واقعا هنوز نامزدیمون کاملا بهم نخورده همه فک میکنن ما فقط قهریم
-
این همه ما بهت گفتیم فایده نداشت!!! باشه ادامه بده به این قضیه...
-
ن نمیخوام ادامه بدم ولی فک نکنم الان انقد زود بتونم کسی رو وارد زندگیم کنم چون من هنوز تکلیفم با خودم روشن نیس
هنوزم فکرم درگیر پسرعمومه,فکر نکنم این درست باشه ک وقت هنوز ب پسرعموم علاقه دارم یکی دیگه رو بیارو تو زندگیم نا اونو راحتر فراموش کنم
من خودم بدم نمیاد الان ی اتفاقی بیفته تا دیگه بهش فکر نکنم و غصه ی گذشته رو نخورم ولی ن اینجوری
-
با سلام
دختر خانم برنده واقعی شما هستید
شما کسی رو از دست دادین که عاشقش بودین ولی اون کسی رو از دست داد که عاشق نبود
حالا خودت قضاوت کن کی ضرر کرده این وسط?
-
سلام
مرسی,با این حرفتون واقعا بهم انرژی مثبت دادین
من اونو فقط و فقط بخاطر خودش دوسش داشتم چون اون موقع اون ی پسر دبیرستانی بود و ایندش مشخص نبود,ولی با همه ی وجودم دوسش داشتم
اما حالا اون هرکسی رو ک انتخاب کنه اول میبینن موقعیتش چطوریه وضع مالیش چطوریه, اینده داره یا ن بعد اگه همه ی این چیزا خوب بود میشینن تو خودشون علاقه ایجاد میکنن
ن مث من,از وقتی ک یادمه دوسش داشتم واسم با همه ی پسرای دنیا فرق داشت بخاطر همینم هیچ وقت ب هیچ پسری تا حالا فک نکردم,تا حالا دوس پسر نداشتم تا حالا ب هیچ پسری جز اون نگفتم دوست دارم
اره میدونم اون عاشق ترین دل دنیارو از دس داد,اون عاشقترین قلب دنیا رو شکست
دیگه هیچ کس ب اندازه ی من عاشق اون نمیشه. اینو مطمئنم
-
به نظر من که رویه درستی رو در پیش گرفتی و پیشرفتو میشه تو تاپیکت به وضوح دید
وارد کردن شخص دیگه به زندگیت با وجود علاقه به کس دیگه خیانت عاطفی حساب میشه
حداقل یکی دوسالی فکر ازدواج و این مساءل رو بزار کنار تا کامل بر این احساسات راجع به عشقت که هر چند وقت یه بار میاد سراغت غلبه کنی
شمه که سنی نداری وقت واسه ازدواج زیاده
اگه امکانش برات هست سعی کن یه ورزش یا یه هنری حرفه ای چیزی یاد بگیری که از بیکاری فکر و خیال نکنی
روزه گرفتن هم شنیدم خوبه برای راحت تر فراموش کردن چیزای آزار دهنده و خودم تصمیم گرفتم امسال برای رهایی از یه سری فکر مزاحم واسه اولین بار روزه بگیرم
-
بله خودم همین تصمیمو دارم ک تا وقتی بهش علاقه دارم ب شخص دیگه ای فکر نکنم
میدونم این طول میکشه ک فراموشش کنم یا شایدم هیچ وقت فراموشش نکنم ولی میخام سعی کنم با نبودنش کنار بیام چون خودمو دوس دارم و زندگی قشنگی دارم و نمیخام خودمو تو غصه غرق کنم
بهرحال زندگی ادامه و من نمیخام اینده ی بدی داشته باشم فقط بخاطر ی شکست
بله درسته روز گرفتن ب آدم ارامش میدم,من هرسال روزه هامو کامل میگیرم, روزه گرفتن برام سخت نیس خیلیم لذت بخشه
نمیدونم گفته بودم یا ن,پسرعموم نمازشو همیشه سر وقت میخونه روزهاشو میگیره کلا پسر خوبیه
من قبلا نمازام یکی درمیون بود ولی اون کاری کرد ک من نمازمو مرتب بخونم ,حجابم کامل باشه,زیاد ارایش نکنم
خیلی چیزارو توی من تغییر داد از من ی من دیگه ساختو رفت
امروز خیلی ارومتر از چند روز پیشم و دیگه خودمو توی اتاق حبس نمیکنم
همش دارم خودمو تو گروهای مختلف چت سرگرم میکنم البته همشون فامیلی و دوستای دوران دبیرستانم هستن
این کارو میکنم ک زیاد بهش فک نکنم ولی بازم همش تو فکر اونم
نمیدونم شاید کارم اشتباه باشه اینجوری میترسم زیاد ب گوشی وابسته شم
برنامه هاي طنز نگاه میکنم همش سعی میکنم بخندم
دارم خوب پیش میرم