میخوام شخصیتم به طور کل عوض بشه

سلام.شاید عنوان سوالم به نظرتون عجیب و غیر ممکن به نظر برسه ولی من میخوام کاملا شخصیتم رو تغییر بدم ولی نمیدونم چطور.
خیلی دلم میخواد به جای این که یه آدم سربه زیر و اروم باشم یه شخصیت شلوغ و شیطون داشته باشم. یه آدم اجتماعی که همه دوست دارن باهاش معاشرت کنن. با ادمای جدید سخت باب اشنایی رو باز میکنم و نمیدونم چطور باید رفتار مناسبی نشون بدم .میخوام تو جمع های دوستانه و فامیلی شلوغ باشم.میخوام این توانایی رو داشته باشم که بتونم با زبون از حقم دفاع کنم و به هیچ کس اجازه که فکر کنه من مظلومم. از کلمه مظلوم و ساکت که در مورد خودم به کار بره شدیدا بیزارم.
اصلا به نظر شما این تغییر امکان پذیره؟ اگه هست خواهش میکنم کمکم کنین .ممنونم

سلام
این تغییر در این حدی که شما نوشتی نه،امکان پذیر نیست :160:
به نظر من اینکه آدم شخصیت شیطون و شلوغ داشته باشه یا آروم و ساکت یه چیز ذاتیه،اکتسابی نیست که بشه کاملا تغییرش داد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Sky180

با ادمای جدید سخت باب اشنایی رو باز میکنم و نمیدونم چطور باید رفتار مناسبی نشون بدم .
میخوام این توانایی رو داشته باشم که بتونم با زبون از حقم دفاع کنم و به هیچ کس اجازه که فکر کنه من مظلومم. از کلمه مظلوم و ساکت که در مورد خودم به کار بره شدیدا بیزارم.

---

ولی در مورد اینا به نظرم اولا باید اعتماد به نفستو بالا ببری،بعدشم در مورد روش های ارتباط با دیگران مطالعه کنی.
میدونی آدم اگه تو رفتارش و حرفاش صمیمیت داشته باشه،بقیه جذبش میشن،حتی اگه آدم آرومی باشه!

شاید تا حدی بشه. می تونی درباره کودک درون و والد و بالغ سرچ کنی و مطلب بخونی. توی همین سایت هم می تونی سرچ کنی و بخونی.

بنظر من امکان پذیره البته به تدریج و در طولانی مدت
من پیشنهاد میکنم اول تمرین کنی تا اعتماد به نفستو افزایش بدی
خودتو قبول داشته باشی و خودتو دوست داشته باشی
اینترنت پر از مطلب هست و کتابخونه ها پر از کتاب
مطالعه کن در باره افزایش اعتماد بنفس
فکر کنم این اولین قدم باشه
:72:

دوست عزیز شما شخصیتتون احتمال زیاد درون گراست(بر اساس چیزایی که گفتی)....این اصلا چیز بدی نیست و ذاتی هست....خیلی از افراد جامعه هم شخصیت درون گرا دارند و در عین حال موفق هم هستند
اما نباید بذاری این شخصیتت مانع پیشرفتت بشه....نباید بذاری کسی حقت رو بخوره
شروع کتاب به بالا بردن سطح دانشت در زمینه ارتباطات و آداب معاشرت از طریق کتاب و سی دی و سمینار....کار سختی هم نیست فوق العاده آسونه....یواش یواش شروع کن هر چی میخونی توام با عمل باشه....به مرور دیگه شخصیت هم عوض میشه اعتماد به نفست بالا میره راحت میتونی با بقیه ارتباط برقرار کنی در عین حال شخصیت درون گرایی خودت رو هم حفظ کردی
ضمنا فکر نکن یک آدم شیطون و بازیگوش لزوما آدم موفق و خوشبخت و موفقیه....میتونه باشه میتونه هم نباشه.
واسه خودت هدف گذاری کن که بتونی به مرور اعتماد به نفست رو در زمینه های مختلف افزایش بدی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Sky180

خیلی دلم میخواد به جای این که یه آدم سربه زیر و اروم باشم یه شخصیت شلوغ و شیطون داشته باشم. یه آدم اجتماعی که همه دوست دارن باهاش معاشرت کنن.
میخوام این توانایی رو داشته باشم که بتونم با زبون از حقم دفاع کنم و به هیچ کس اجازه که فکر کنه من مظلومم. از کلمه مظلوم و ساکت که در مورد خودم به کار بره شدیدا بیزارم.
اصلا به نظر شما این تغییر امکان پذیره؟ اگه هست خواهش میکنم کمکم کنین .ممنونم

---

سلام
بله 100 درصد امکان داره . من خودم تجربش کردم . یکسال زیر نظر روانشناس بودم و الان خیلی خوب هستم و از اون همه احساس حقارت خلاص شدم . منم تمام عمرم برچسب مظلوم روم بود که خدا رو شکر رفع شد. روانشناس کاری کرد که با ترسهام روبرو بشم به وسیله غرقه سازی که برای انواع فوبیا انجام میشه. و الان خیلی خوشحالم بعد از اون ماجرا هرکه منو برای اولین بار میبینه میگه صد در صد عوض شدی ان شاالله شما هم میتونی به خواستت برسی.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

شاید تا حدی بشه. می تونی درباره کودک درون و والد و بالغ سرچ کنی و مطلب بخونی. توی همین سایت هم می تونی سرچ کنی و بخونی.

---

من کتاب وضعیت اخر رو در این مورد پیشنهاد میکنم . برای من که مشکل شما رو داشتم خیلی بدرد بخور بود و متوجه اشکالاتم شدم . توصیه میکنم حتما این کتاب رو بخونید.
کتب روانشناسی اعتراض هم خیلی میتونه مفید باشه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

کتاب از حالب بد به حال خوب فصلی رو که در مورد فوبیا نوشته رو حتما حتما بخونید در مورد غرقه سازی توضیح داده که البته من فکر میکنم راه درمان شماست که حتما یک روانشناس ماهر باید براتون انجام بده البته بگم که روش دردناکی هست من تا یکی دو ماه افسرده و مضطرب بودم خوب البته سختی کشیدن لازمه ی رشد و تغییر هست اگه میخوای همچین اتفاق بزرگی برات بیفته باید خودت رو برای روبرو شدن با سختی ها و ترس هات اماده کنی اما به شیرینی بعدش می ارزه .

سلام اسکای عزیز
نظر شخصی من اینه که قبل از اینکه با دید منفی به شخصیت خودتت نگاه کنی با دید محبت نگاه کن.
پیدا کردن نواقص کار و کم رنگ کردن عیوب ممکن هست و اتفاقا خوبه اما اینکه شخصیتت خودتو بطور کلی زیر سوال ببری نه..
اصلا تا وقتی که حس منفی به شخصیت خودت داری چطور توقع داری دیگران به به و چه چه بگن؟؟
یه شخصیت اروم و سر به زیر کاملا توان بالقوه داره که به یه شخصیت محکم،منطقی و مرموز و جذاب تبدیل بشه..و لزوما برای خوب بودن نیازی به شلوغ و شیطون بودن نیست.
پس
1- به خودت محبت کن..قربون صده خودت برو..جلو اینه وایسا بگو عاششقتم:46:..به شخصیت خودت علاقمندی نشون بده.

2-نقاط ضعفت رو پیدا کن..مثه ترس از ارتباط گیری اما با دیده نفرت نگا نکن بهش.به این صفاتی که اشاره کردی میگن نیمه تاریک درون..که لزوم برطرف کردنش پذیرفتنشون هست.و...بهتره لینک زیر رو نیگا کنی.باقیش هم تو لیست درساش هست

نیمه تاریک

3-یه دفترچه تهیه کن و تموم کارایی که میخوای انجام بدی رو بنویس.مثلا احقاق حق..و هروقت یه قدم برداشتی حسابی خودتو تشویق کن و از خجالت خودت دربیا :)

4-به دیگران اجازه اظهار نظر منفی نده..اگه گفتن هم تو زود تحت تاثیر قرار نگیر..مطمئن باش همه ی همه ی همه ادما نقاط خوب و بد رو با هم دارن..مثه تو و بقیه.

5-نقاط مثبت شخصیتت رو پیدا و تقویتشون کن.

موفق باشی

من معمولا از زبون کم میارم نمیدونم شایدم به خاطر پایین بودن اعتماد به نفسمه. دلم میخواد مثل اونایی بشم که همیشه حرف تو آستین دارن.بعضی ها با شخصیت اروم خودشون کنار میان ولی من این نوع شخصیت رو دوست ندارم البته بگم که من اصلا گوشه گیر نیستم ولی تو بعضی جمع ها که همه شیطون هستن و میگن و میخندن احساس خوبی ندارم میخوام مثل اونا باشم. این راههای که شما دوستای گلم پیشنهاد دادین خوبه ولی فکر می کنم برای یه تغییر اساسی کافی و عملی نیستن. توی جمع خیلی سعی می کنم حرف بزنم ولی واقعا حرفی به ذهنم نمیرسه و غبطه می خورم به کسایی که با حرفای جذابشون دیگرانو جذب می کنن.

من خیلی کم حرف بودم یعنی اصلا توی جمع سکوت کامل بودم توی مهمونی ها یه کلمه هم کسی از من نمیشنید دقیقا مثل شما میخواستم ادم شیطون و اجتماعی ای باشم اما نمیتونستم اما بعد از غرقه سازی دیدم که تنها چیزی که باعث میشد ابراز وجود نکنم ترس بود ترس از حرف زدن و مورد قضاوت واقع شدن وقتی ترس هام با غرقه سازی ریخت دیدم چه راحت همین جور صحبت به ذهنم میرسه چقدر راحت میتونم با دیگران ارتباط برقرار کنم قبلش اصلا اینجوری نبودم . فکر میکنم درد و درمانمون یکی باشه.

سحرجان واقعا ممنونم خیلی امیدوارم کردی. تا الان احساس میکردم اصلا نمیتونم موفق شم. میتونم اسم روانشناسی که میرفتی پیشش بپرسم؟

واقعا دوست دارم کسانی که مشکل من رو دارن راهنمایی کنم و بگم که من تونستم از اون همه حقارت خلاص بشم و امکان تغییر حتما وجود داره و هیچ چیزی از دیگران کم نداریم.
شما اهل کجا هستید؟ اگه شیرازی باشی یا بتونی یه روز در هفته بیای شیراز میتونم کمکت کنم.
در ضمن راهنمایی هایی که دیگران کردن(بهار زندگی-meinoush) هم با توجه به مدتی که به کلاس روانشناسی میرفتم میتونه بهت کمک کنه اما از همه مهم تر کمک گرفتن از یک روانشناس هست.

من تهرانی هستم و امکانش نیست که بیام شیراز. باید همین جا دنبال یه روانشناس خوب بگردم. توی تاپیک غرقه سازی پست هاتو خوندم.شما با غرقه سازی توی اون کارگاه خوب شدی یا مراجعه به روانشناس بیشتر تاثیر داشت؟

بعضی عادتها تغییرشون سخته. ولی باید خودت بخوای که تغییر کنی. مثلا من خودم عادت ندارم تحت هیچ شرایطی مشکلاتمو با خونوادم،همسرم، دوستم یا نامزدم مطرح کنم. به ویژه از مطرح کردن مشکلاتم با همسرم همیشه ابا دارم. البته فیدبکهای بدی که از خانومها مبنی بر ضعیف بودن مردی که مشکلاتش را بروز می کند دیدم باعث تقویتش شده. مثلا من حتی زمانی که سرطان داشتم، رابطه رو قطع کردم تا به مداوای خودم بپردازم و چندین ماه تنها تحت درمان بودم. بعدش که فهمید بسیار عصبی شد و گفت که من اونو یک وحشی فررض کردم. خونوادم هم اواخرش فهمیدند. ولی هرگز حتی یک بار نخواستم دلسوزی کسی رو ببینم. اینها رو برای این گفتم که بدونی گاهی اوقات تو مقصر نیستی. آموزشهای اطرافیان به تو می گوید باید در حاشیه باشی، مظلوم باشی یا برخی اوقات باید آنقدر قوی باشی که حتی مشکلاتت را ابراز نکنی. بایستی به شدت و سختی بجنگی تا بتوانی عادتت را تغییر دهی.

من در دو کارگاه روانشناسی ای که شرکت کرده بودم بدون اینکه خودم بدونم زیر نظر دو روانشناس بودم و فقط یک جلسه مشاوره در اونجا رفتم و اونها بیشتر متوجه مشکلم شدند و در همون کارگاه من رو درمان کردند . کارگاه خویشتن شناسی اگه گیر اوردی خیلی خوبه که بری یا کارگاههی مهارت های ارتباطی و قاطعیت

سلام سحر جون.منم به خاطر این موضوع رابطم با خونواده شوهرم به هم ریخته.کمکم میکنی؟نمیونم به شوهرم بگم بریم پیش روانشناس.کمکم میکنی؟ممنونت میشم:43::43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ruz

سلام سحر جون.منم به خاطر این موضوع رابطم با خونواده شوهرم به هم ریخته.کمکم میکنی؟نمیونم به شوهرم بگم بریم پیش روانشناس.کمکم میکنی؟ممنونت میشم:43::43:

---

سلام
خوشحال میشم اگه کاری از من بر بیاد انجام بدم. ولی چه کمکی از من ساخته است؟
اگه شیرازی باشید میتونم بگم کجا برید. میتونید با همسرتون توی یه کارگاه روانشناسی شرکت کنید بعد با روانشناس پنهانی در مورد همسرتون صحبت کنید یا اصلا خودتون برید پیش روانشناس تا راهکاری به شما بده که همسرتون هم ترغیب بشه که به روانشناس مراجعه کنه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

تاپیک درون گرایی تون رو خوندم فکر کردم همسرتون مشکل دارن حالا که مساله درون گرایی شماست خوب نیازی نیست همسرتون در جلسه مشاوره شرکت کنه فعلا مشکل خودتون رو حل کنید . من که درونگرایی بیش از حدم حل شده دیگه مشکل زیادی در رابطه با دیگران ندارم و فقط به تجربه نیاز دارم . امیدوارم زندگیتون مثل زندگی من رنگ و روی تازه ای بگیره.:43:

واي سحر جون اينكه ميگه مشكل درون گرايي بيش از حدت حل شده خيلي عاليه من بزرگترين آرزوم همينه گاهي

وقتا خواب ميبينم كه يه دختر شلوغ و شيطونم كه توي جمع داره بلند بلند حرف ميزنه و ميخنده

از اينكه بقيه بهم بگن واي چه دختر خوب و مظلومي متنفرم...

هميشه دوست دارم مشكلم حل بشه و برم پيش مشاور ولي نميدونم كي و پيش كي؟

حالا كه ميگي حل شده و درمان داره خيلي خوشحال شدم يعني ميشه:316:

ميتوني از اون كارگاهي كه رفتي بپرسي كه تو تهران يه همچنين جايي رو معرفي كنه كه من برم؟

چشم هروقت فرصت کردم حتما می پرسم.

سلام
سحر خانم امکانش هست آدرس کارگاه هایی که توی شیراز برگزار میشه رو بگید؟
من دانشگام نزدیک شیرازه
از کجا باید آدرس کارگاه ها رو بپرسم....بعد هزینه هر کارگاه چند تومنه؟
ممنون میشم راهنمایی کنید

سلام
به این سایت مراجعه کنید.
http://www.hamyaran.ir/
هزینه کارگاه اول 230000تومان هست که در مدت سه ماه میتونید بپردازید. خویشتن شناسی هم هزینه اش 300000تومان هست

سلام دوست عزيز:46:
شخصيت ما انسانها 70% ناخودآگاه و در دوران جنيني و بعد از تولد تا 3- 4 سالگي شكل مي گيرد و قابل تغيير نيست و 30% بقيه به طور خود آگاه است و قابل تغيير مي باشد.
كه در مور اين 30 % تئوري انياگرام است كه یکی از تئوری های جالب در زمینه تیپ های شخصیتی است که هنوز در ایران در بین روانشناسان متخصص و اساتید دانشگاه، چندان شناخته شده نیست. این تئوری در ابتدا توسط جورجیوف دانشمند و عارف بزرگ روسی مطرح شد و بعدها توسط روانشناسان وارد حیطه روانشناسی گردید و تا کنون پژوهشهای زیادی در ابعاد گوناگون روی آن صورت گرفته است و اکنون جایگاه ویژه ای در جهان پیدا کرده است.
تئوری انیاگرام یا تیپ های نه گانه (دز شکل فعلی آن) در واقع ترکیبی از عرفان شرقی و روانشناسی مدرن است .هدف جورجیوف از تحقیق در این زمینه شناخت ابعاد شخصیت انسان و ارائه راهکار برای رشد و خود آگاهی بیشتر انسان بوده است .زیرا جورجیوف بر این باور بود که تا انسان خود را به درستی نشناسد، قادر به کمک به خود و نیز کمک به دیگران نخواهد بود. او انسانها را به نه تیپ شخصیتی تقسیم می کند که هر تیپ دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود می باشد . البته تمام اين 9 تيپ شخصيتي در همه ما وجود دارد ولي ما تا اخر عمرمان فقط 3 تا از اين تيپها در وجودمان فعال است و بقيه خواب هستند. ما با آگاهي و بالا بردن نقاط قوت و پايين آوردن نقاط ضعف اين تيپها مي توانيم آن 30% را تغيير دهيم. اين 9 تيپ شخصيتي از اين قرارند:

تیپ شخصیتی یک: اصلاح طلب و کمال گرا .تاثیر گذار قوی، نکته بین، عدم بروز احساسات ظاهری، ناظم، تصحیح دیگران

تیپ شخصیتی دو: مهربان و کمک کننده.بدون چشم داشتی به دیگران خدمت می‌کنند ،دارای هنر خوب گوش دادن، تسلی دهنده دیگران، مهربان و دلسوز

تیپ شخصیتی سه:موفق و موفقیت طلب، پیشرفتگرا. روابط عمومی عالی، امتیاز گیرنده قوی، مقایسه گر، افراط در مدیریت و استرس زا، وفاداری کم، شهرت طلب

تیپ شخصیتی چهار:رمانتیک،هنر دوست و خیال پرداز.درون گرا، علاقه به عشق و احساسات، خلاق، هنرمند، توانا در کاهش دردهای دیگران،توجه زیاد به همدردی و تشویق،احساس عدم درک شدن توسط دیگران

تیپ شخصیتی پنج:فکور و اهل مطالعه.عاشق مطالعه، کم حرف و متفکر، ضعیف در حضور جمع، آرشیو ساز، بسیار مطلع، گوشه گیر و محقق، دوست ندارد برای فرد وقت و انرژی خود را صرف کند، خود و دانش خود را در خدمت بشریت می‌گذارد.

تیپ شخصیتی شش:وفاخو و وفاجو.بیزار از جنگ و دعوا، تمایل به یک رنگی، تمایل به داشتن کاری مشخص، قابل اطمینان و وفادار و دوست یاب خوب، امنیت خواه، کارآمد در موقعیتهای اجتماعی

تیپ شخصیتی هفت:خوش خو و خوش گذران.دارای غم پنهان ولی شاد و سرحال، بیزار از محیط افسرده و یکنواخت، چندکاره، دوستدار شور و شوق و هیجان

تیپ شخصیتی هشت:رهبر و مدیر .با شهامت، شجاع، اهل مشاجره و مجادله، تلاش در احقاق حقوق دیگران، رک گویی و رک خواهی، تمایل به مطلع شدن از عقاید دیگران، تمایل به کسب و کار مستقل، قدرت طلب، سلطه گر

تیپ شخصیتی نه:صلح خو و صلح جو.حفظ کننده آرامش به هر قیمتی، خوش بیان، دید آسان به زندگی، دارای حس همدردی بدون توقع، مشاور و میانجی خوب

براي اطلاعات بيشتر مي تونيد در اينترنت سرچي كنيد. اين هم سايتي كه شايد كمكتان كنه:
http://mihanpet.ir/thread7573.html

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Sky180

من معمولا از زبون کم میارم نمیدونم شایدم به خاطر پایین بودن اعتماد به نفسمه. دلم میخواد مثل اونایی بشم که همیشه حرف تو آستین دارن.بعضی ها با شخصیت اروم خودشون کنار میان ولی من این نوع شخصیت رو دوست ندارم البته بگم که من اصلا گوشه گیر نیستم ولی تو بعضی جمع ها که همه شیطون هستن و میگن و میخندن احساس خوبی ندارم میخوام مثل اونا باشم. این راههای که شما دوستای گلم پیشنهاد دادین خوبه ولی فکر می کنم برای یه تغییر اساسی کافی و عملی نیستن. توی جمع خیلی سعی می کنم حرف بزنم ولی واقعا حرفی به ذهنم نمیرسه و غبطه می خورم به کسایی که با حرفای جذابشون دیگرانو جذب می کنن.

---

سلام
تو باید یه مدت پیش من باشی که یاد بگیری:311:من دلم میخواد یکمی آروم شم
نگران نباش.مدیران و کارشناسا کمکت میکنن
اینی که میگی دوست داری با حرف زدنت دیگران رو جذب کنی!!یه سری از افراد که در گروه سمعی هستن به طور ذاتی توی این کار تخصص دارن.بدون اکتساب!!!
بیشتر سخنرانان سرشناس افراد سمعی اند.مثلا من یه آدم بصری ام.ادمای بصری توی حرف زدن میخوان سریع تند تند حرف بزنن.ضربان قلبشون میره به اووووووووووج.اما!!!!
به هر حال یه سری از فن ها هست
1.خودتو مشتاق نشون بدی
2.خوب به حرفاشون گوش کنی
3.با دقت و سنجیده و شمرده شمرده صحبت کنی.اولش می ترسی فکر میکنی کسی بهت محل نمیذاره!!این فقط یه احساسه که تو داری
4.توی حرف زدن یهو نری جاده خاکی
5.کم گویی و گزیده گوی چون دُر
6.نشون بده که از جمع دوستانت لذت میبری.مثلا در حد وسعت یه چیزی مهمونشون کن.کم کمش یا حتی به هرکدوم یه نارنگی بده!!!!!
اینجوری نگاهی که نسبت به تو داشتن عوض میشه میفهمن که دختر با حال و پر احساسی هستی

التماس دعا