-
RE: اعتیاد همسرم
خانم آنی فرمودید:
فرد معتاد بیمار است و خانواده ی وی هم بیماری دارند حتی اگر مواد مصرف نکنند
در مورد شیشه و موادی که نقظه اشاره شان بر تخریب مغز و اعصاب است مساله فقط بیماری جسمی نیست ایشان از لحاظ روانی خطرناک هست.
باز هم فرمودید:
اجازه بده نیوشا را به مسیر اصلی هدایت کنیم بدون اینکه وی را بیشتر وارد دنیای ترس و وحشت و اضطراب وبی اعتمادی و ناامیدی و ..............کنی .
دقیقا هم نیت من همین بود .مثل اینکه شما به عمق مساله دقت نکردید
خیلی روی اعصابش تاثیر گذاشته تا جایی که چند روز پیش با چاقو زد پای راستم رو داغون کرد و 14بخیه خورد
حرف شما سرپوش گذاشتن بر جراحت است ..جو به خودی خود بی اعتمادی و اضظراب هست.توجه کنید که یه بچه داره توی این محیط استرس زا زندگی می کنه .محیطی که هر لحظه منتظره پدرش با چاقو و ....به خودش و مادرش صدمه بزنه .مساله یه اعتیاد ساده نیست.حالا تصور کنید این بچه می خواد توی این محیط درس بخونه رشد کنه!
به هر حال من اصلا صحبتی از طلاق و یا زندگی نکردم .تنها چیزی که مسلمه و نیاز به تخصصم نداره اینه که این مرد خطرناکه و بودن در کنارش با این وضعیت صلاح نیست.
-
RE: اعتیاد همسرم
وقتی رفتی دکتر و پات را بخیه زدی باید یک گواهی چیزی میگرفتی که شوهرت این کار را کرده و ...
منظورم اینه که اگر بتونی مدارک این چنینی ارائه کنی و شاغل هم که هستی قانون بچه را به شما میده.
ضمن تلاش واسه زندگیت و درمان همسرت ( اگه هنوز بعد از ۱۱ سال امید به درمان داری !! ) مدارک لازم واسه گرفتن بچه را هم جمع کن.
حتا اگه شاغل نباشی و ثابت بشه موندن بچه با پدرش صلاح نیست ( به خاطر اعتیاد ) یا خطرناکه ( مثل کاری که با شما کرد ) بچه را به مادر میدن.
-
RE: اعتیاد همسرم
سلام باز هم از راهنمایی هاتون متچکرم .درسته ،پسرم توی یک جوی داره بزرگ می شه که همش شاهد دعواهای من و همسرم است هر چقدر سعی می کنم که جلوی پسرم این اتفاق ها نیفته باز نمی شه.الان هم به بهونه ی مختلف می ره خونه مامانم یا عموش که نزدیک به ما هستن به طوری که شب همونجا می مونه.در حالی که پسر من بدون من جایی نمی رفت چه برسه بخوابه.خلاصه اینکه از شما دوستان خواهش می کنم من را در رفتارم با همسرم راهنمایی کنید که چکار کنم بزاره کنار .چون خودش می گه رفتار تو باعث می شه من به مواد رو بیارم.
-
RE: اعتیاد همسرم
بله نیوشا رفتار شما در اعتیاد همسرتان نقش جدی و اساسی داره . شما و حتی پسرت و حتی مادر بزرگ و عموی این پسرت اضلاع بازی معتاد هستید و باید قاعده ی این بازی به هم بریزد و وابستگی های افراد دخیل در رابطه در کنار همسرتان مداوا بشود .
اگر شما پای خودت را از این بازی بکشی بیرون این آقا اعتیادش را ترک خواهد کرد . ( منظورم جدایی نیست )
من در مقابل صحبت های mahdiiiبرایت این ماجرا را می اورم تا امیدت به ترک همسرت و سلامت زندگی به دست بیاد که توضیحا از این دست ماجرا ها هم زیاد دیده ام . که توضیحا نتایج روش های غلط شفا را هم زیاد دیده ام .
چندی پیش دکتری جراح و به نام از پزشکان تهران که دو فرزند دختر و پسر معتاد داشت . کلافه ی فرارهای فرزندانش و اعتیاد آنها و..............شده بود .
یکی از دوستان متخصص در اروپا را مطلع کردیم با دو جلسه گفتگو با این آقای جراح و خانمش تیمی برای یافتن بچه ها در خیابانهای جنوب شهر تشکیل شد و با اولین پرواز به صحرای سینا کمپینگ ترک اعتیاد منتقل شدند . یک هفته ی اول آنها به فکر خماری و .............خود بودند ......
از هفته ی دوم مجبور شدند قطره چکان دستشان بگیرند و به بچه های گرسنه و آدم های فقیر کمک کنند و.....................
دوسال از آن تاریخ می گذرد این دو نفر پاک پاک هستند و از فعالین کمپ به حساب می آیند و به هیچ عنوان هم حاضر نیستند پایشان را ایران بگذارند چرا که تازه انگیزه و عشق کمک به هم نوع پیدا کرده اند و دیروز خود و افراد معتاد را آدم های بی مصرفی می دانند که به دلیل عدم آگاهی - عشق - انگیزه - عدم ارتباط سالم با هم نوع و............به اعتیاد رو می آورند
آنها تمام این دوسال را در گرمای طاقت فرسای صحرای سینا به خلق خدا خدمت می کنند و زندگی را از نو شروع کرده اند ......................
روش درست ترک و شفا یعنی این . این آقای دکتر و همسرش بهای ترک و شفای فرزندانشان را اینگونه دادند و باعث سربلندی خود و آنها شدند . در اصل مثلث بازی شکسته شد .
حال این نمونه را داشته باش تا بدانی راه شفا هست اما شفا از راه درست نه با روش های غلط دلم نمی آد و لوس بازی و .........
-
RE: اعتیاد همسرم
چقدر زندگی ما عجیبه....شوهر معتاد داریم...کتک وچاقو میزنه....وهزار تا خاطره تلخ دردلمون میگذار ه وباز باهاشیم چون تنهایی از همه اینها سختتره.....من واقعا نمی دونم....تلاشتو بکن تا درست بشه......
-
RE: اعتیاد همسرم
سلام دوستان عزیزم.خیلی دلم برای صحبت با شماها تنگ شده بود.الان که ایمیلم و باز کردم دیدم یه پیام از سایت همدردی دارم خیلی خوشحال شدم از اینکه حداقل یکی حواسش به ما هست.از همسرم بگم که نسبت به اون چند وقت پیش خیلی بهتر شده ومن هم تلاشم اینه که بهترش کنم.امشب شب آرزوهاست پس من و از دعای خیرتون بی بهره نکنید. :323: