از خانواده ام ميترسم !! !
سلام.
با دختر خانمي آشنا شدم و با هم قرار ازدواج گذاشتيم . اما من به دليل نرفتن به سربازي و تمام نشدن درس دانشگاهي و يه سري از چيزهايي كه مقدمه ازدواج هست و من فعلا ندارم با اين خانم به اين توافق رسيدم كه 5 سال ديگر با خانواده ها صحبت و كار را شروع كنيم.
حالا اينجا مشكل اينه كه :
با اين خانم 1 سال اختلاف سني
با هم تفاوت محل سكونت داريم
سطح مالي با هم تفاوت داريم
و ....
حالا 2 حالت ما دونفر رو اذيت ميكنه :
1. اگر تو اين 5 سالي كه گفتم براي اين خانم خواستگار اومد تكليف من چيه ؟
2.اگر بعد از 5 سال خانواده يكي از ما (كه درصد بيشتري براي خانواده من در نظر بگيريد ) راضي به اين ازدواج نشه چي ؟
مشروط بر اين كه آلان به هيچ عنوان نميشه با خانواده ها صحبت كرد .
ممنون
RE: از خانواده ام ميترسم !! !
كسي جوابي براي سوال من نداره ؟
RE: از خانواده ام ميترسم !! !
سلام آقا وحید
شما چاره دیگری به جز رفتن به سربازی و تمام کردن دانشگاه و آماده کردن شرایط خود برای ازدواج دارید؟
مسلما اگر داشتید این کار را میکردید البته شما الان هم میتوانید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید ولی باز هم سربازی رفتن شما باعث جدایی شما میشود و من هم گمان میکنم شما تصمیم درستی گرفتید انشالله بعد از 5 سال تمام مشکلات شما حل خواهد شد و میتوانید با رضایت هر دو خانواده با هم ازدواج کنید .
RE: از خانواده ام ميترسم !! !
سلام .
شما با صبر و شكيبايي ميتونيد در اين راه به آساني به سر منزل مقصود برسيد ، در اين راه توكل به خدا را در صدر همه ي امور قرار دهيد .
پدر بزرگ خدا بيامرزم هميشه يه شعر فوق العاده داشت كه ميدونم حتما به درد شما و همه كساني كه ممكنه اين يادداشت رو بخونند ميخوره .
خدا بيامرز ميگفت :
كارساز ما به فكر كار ماست
فكر ما در كار ما آزار ماست
پس با توكل به خداي بزرگ ، اميدوارم زندگي سرشار از عشق و دوستي در كنار خانواده و همسر آينده خودتان داشته باشيد
در آخر از محبت شما تشكر ميكنم .
موفق و منصور باشيد .
RE: از خانواده ام ميترسم !! !
سلام vahid2h
دوست عزیز شیوه و روش شما وارونه و اشتباه هست. یه جورایی قیف را وارونه گذاشتی.
ببین دوست عزیز... در این دنیای مدرن که حتی گوشی های موبایل و مدل رایانه و سیستم های صوتی، تصویری و ... همه روز به روز در حال تغییر و رشد هستند و هر روز هر چیزی آپدیت میشه و تغییرات روز افزونی می کنه... شما حتی در انتخاب اینگونه وسایل هم نمی توانی یه انتخابی برای 5 سال بعد از این داشته باشی. چون در آن صورت حتما پشیمان میشی.
حالا اینکه یک مثال است( در مثال هم مناقشه نیست)، اما انسانها با این همه پیچیدگیهای روانی، احساسی، رفتاری، فکری و ...، که هر روز که هیچ ، بلکه در هر لحظه توانایی تغییر دارند، چگونه شما بدون هیچ تعهدی و هیچ رسمیتی می خواهید یک انتخاب برای 5 سال بعد داشته باشید، آن هم در جایی که متغیرهای کمی اکنون در کنترل تو هستند.
نتیجه:
1 - هر وقت شرایط ازدواج داشتید، آشنا بشوید، خواستگاری بروید، تحقیق کنید، و انتخاب کنید.
2- اگر اکنون کارهای ناتمام و ضروری دیگری دارید، یا باید هر دو طرف و خانواده ها رضایت بدهند و به صورت رسمی شما متعهد هم باشید، و به ترتیب به کارهای دیگر برسید. یا اینکه بدون اینکه وابستگی خود را افزایش بدهید، چنین رابطه ای را یا شروع نکنید یا اگر شروع کرده اید، قطع کنید.
3 - راه سوم هم اینکه که هر جور لذت بیشتری براتون داشت ادامه دهید. در آن صورت بهای این لذت کوتاه، یک عمر رنج و پشیمانی هست.