دور بودن از همسرم در دوران عقد

سلام،من و نامزدم در دو شهر متفاوت و با فاصله زياد زندگي ميكنيم،طوري كه براي هر ديدار بايد كلي از قبل برنامه ريزي كنيم،چون ايشون شاغل هستند و نميتونن به راحتي مرخصي بگيرند و دير به دير همديگر را مي بينيم،
هفته ديگر قرار است به اميد خدا عقد كنيم،اما ايشون ميخوان روز فرداي مراسم برگردند به شهرشون،وقتي بهشون گفتم كه حداقل چند روز بمون چون يه مرحله جديدي از زندگيمون شروع ميشه مي توني خونه مون بموني و كنار هم باشيم (چون تو دوران نامزدي دو سه باري كه اومد رفت هتل) همه بهمون ميرسن و خيلي ذوق داره عروس دوماد ميشيم...
اما ناراحت و عصبي شد گفت يكم منطقي باش،نميتونم بيشتر از اين مرخصي بگيرم،گفت تازه ما هنوز ازدواج نكرديم...

شايد حق با اون باشه من منطقي به موضوع نگاه نميكنم...
اما دوست داشتم اين دوران شاد و پر از هيجان و عاشقي باشه...

زیاد تحت فشار قرارش ندید و به زور نمیتونین اون چیز که میخواین را پیش ببرید بهتر بود :
با یک لحن خاص و خیلی توی دل برو ازش سوال کنین که مثلا نمیشه حالا چندروز مرخصی بگیری بخاطر عقد بمونیم پیش هم و ....
قطعا ایشونم ذوق دارن و این را میخوان ولی شما جوری باهاش برخورد نکنین که احساس کنه انگار شرایط را متوجه نیستین یجور برخورد کنین که نشون بدید کاملا به شرایط واقف هستید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط b3hnam

زیاد تحت فشار قرارش ندید و به زور نمیتونین اون چیز که میخواین را پیش ببرید بهتر بود :
با یک لحن خاص و خیلی توی دل برو ازش سوال کنین که مثلا نمیشه حالا چندروز مرخصی بگیری بخاطر عقد بمونیم پیش هم و ....
قطعا ایشونم ذوق دارن و این را میخوان ولی شما جوری باهاش برخورد نکنین که احساس کنه انگار شرایط را متوجه نیستین یجور برخورد کنین که نشون بدید کاملا به شرایط واقف هستید.

---

ممنون متوجه شدم ،این بار طوری که گفتید مطرحش می کنم،
اما بعضی وقتا حس میکنم واقعا هیچ ذوق و اشتیاقی برای مراسم نداره.فقط به کارای اجرایی مراسم اهمیت میده...شاید همه پسرا اینجوری ن.شاید به اشتباه انتظار دارم مثل دخترا رفتار کنه.