بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
:302::302::302:
سلام.خوبید؟؟؟
یه راست میرم سراصل مطلب.
من کلا دختریم که تقریبا اکثر مواقع مستقل بودم...چیزایی که میخواستم بگیرم رو خودم تهیه میکردم...از بعد دانشگاه که تقریبا کاملا اینجوری بودم.تو دوره دانشجویی تا حد زیادی و قبلش تا حدودی.
خوب این مستقل بودم اونم ازلحاظ مالی خیلی بهم کیف میده..
ازبچگی هم عادت داشتم رعایت کنم..نمیدونم چرا؟؟با اینکه خونوادم وضع مالی خوبی دارن اما باز همش هی میگفتم گناه دارن!!!امان ازاین دلسوزی نا به جام.
حالا من مستقلم یه طرف..مشکل اینجاست که خونوادم هی جلوی این و اون مظلوم نمایی میکنن...همش فامیل و دیگران فکر میکنن من هر چی دارم یا خریدم یا هر کاری کردم اونا خرجشو دادن یا اونا بهم کمک کردن..اصلا نمیدونن اینا عین خیالشون نیست و منم اصلا به این کار عادت نکردم.
تازه نصیحتم میکنن که چرا اینجوریم؟یا واسه مامان بابام دل هم میسوزنن...
به مامانم میگم چرا بهشون میگین اینکارا رو شما واسه من انجام دادین..میگه زشته نمیشه گفت خودت اینکارا رو میکنی..زشته بگیم دستت تو جیب خودته و ..
هر کاری خودم میکنم به اسم خودشون تموم میکنن و بقیه هم دلسوزی میکنن و میگن وای چه پدری!!چقد داره اذیت میشه
حالا به نظرتون من به دیگران بگم اینا الکی میگن و همه کارا رو من خودم انجام دادم.حتی گاهی چوب لای چرخم هم گذاشتن..یا بذارم هی بذارم موردم اشتباهی فکر کنن؟
البته یکی دوباری که راستشو گفتم اینا ازم خیلی کفری شدن..اما نمیشه همه کارا با خودم اسمش واسه اونا
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
سلام بهار جون
بیا با خودت یکم روراست باش. شما چرا دوست داری مستقل باشی و کارهات رو خودت انجام بدی؟ چرا دوست نداری از پدر و مادرت کمک بگیری؟
بخاطر اینکه مردم ازت تعریف کنن؟
یا احیانا مردم پدر و مادرت رو زیر سوال ببرن؟
برای اینکه از استقلال لذت می بری؟
بخاطر اینکه به پدر و مادرت کمکی کرده باشی؟
.
.
.
اگه واقعا قصدت تعریف و تمجید دیگران ازت نیست، با توجه به اینکه مادر و پدرت طبق گفته هات می دونن که خودت داری زحمت می کشی، پس غرورشون رو نشکن.
اتفاقا وقتی دارن میگن برای بهار فلان کار رو کردیم، شما هم بگو واقعا پدر و مادر خوبی دارم. منم قدر زحمتهاشون رو می دونم و انشاءا.. که جبران کنم.
اگه کسی هم بهت گفت که پدر و مادرت گناه دارن و بهشون فشار نیار، بدون اینکه غرورشون رو بشکنی فقط بگو حواسم بهشون هست و نمی ذارم فشار بیاد.
از زندگی با پدر و مادرت لذت ببر. از اینکه با غرور میگن برای بهار فلان کار رو کردیم، تو هم از غرورشون لذت ببر.
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
سلام بلو اسکای
من مستقل بودن رو دوست دارم چون حس خوبی بهم میده..باعث میشه یه چیزایی یاد بگیرم..عزت نفسم حفظ بشه.
نه برام مهم نیست دیگران ازم تعریف کنن اما اینکه اینجوریم فکر کنن رو دوست ندارم.
نقل قول:
چرا دوست نداری از پدر و مادرت کمک بگیری؟
نگفتم دوست ندارم..اما گاهی دلم سوخته..اصلا نمیدونم با اینکه وضع مالیشون خوبه چه جای دلسوزیه؟!!!گاهی هم جوری بودن که ترجیح دادم خودم کارامو انجام بدم.
نقل قول:
از اینکه با غرور میگن برای بهار فلان کار رو کردیم، تو هم از غرورشون لذت ببر.
خوب اگه خیلی دوست دارن غرورشون حفظ بشه واقعا انجام بدن و بگن..کسی جلوشونو نگرفته که انجام ندن.
نه مشکل مالی دارن نه چیزی.
وقتی باهام عین غریبه ها دو دو تا 4تا حساب کتاب میکنن...وقتی اصلا به روی مبارک نمیارن مشکل برام پیش اومده.
نمونه اخرش چند میلیون پول نیاز داشتم نگفتن بذار یه کمکی بهت کنیم.خودم با زحمت جور کردم.خوب پول از اسمون هم نمیفته تو بغلم.براش زحمت کشیدم.اونوقت همه جا گفتن ما بهش پول دادیم:302:
جالب اینجاست بابام از پدرش ایراد میگیره چرا برام کاری نکرده و فقط توقع داره ازم؟یا چرا به عموم کمک نمیکنه؟واسش هم مثال میزنه ببین واسه بهار همه کار میکنم.:302:
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
بهار جان به نظر من لازم نیست خودتو جلو مردم بندازی و دروغ اونا رو دراری. یه طوری جلوی بقیه مردم رفتار کن که انگار خیلی مامان و بابات دوست دارن و خیلی خیلی بهت توجه می کنن و بهت می رسن. اینطوری احترامت بیشتر می شه بین اطرافیان. یعنی می گن به به چه دختر خوشبختی که مادر پدرش انقدر بهش اهمیت می دن. خودتم به این وضعیت در رفتارت افتخار کن. اصلا لازم نیست به زبون چیزی بگی که تایید کنی دروغ اونارو.
در عوض قطعا شروع کن کم و کمتر از پولات خرج کن و کاری کن که دقیقا همه ی خرجتو خود مامان و بابات بدن که بندگان خدا سر پیری دروغ نگن!! پولاتو جمع کن بعدا لازمت می شه. شتر سواری که دولا دولا نمی شه. یا زشته به قول مامانت که خرجتو خودت بدی، که در این صورت باید خرجتو خودشون بدن! یا زشت نیست که نباید دروغ بگن!!
توصیه ام اینه که اصلا جلوی مردم خودتو نندازی چون اگه بگی اونا دروغ می گن عین تف سربالا می شه. اگه هم به زبون بیای دروغ اینا رو تایید کنی خودت حالت بد می شه. هرچی می گن ریلکس باش. از اونطرف هم بدون اینکه بهشون بگی که باهات مقابله کنن کم کم خرجتو ازشون شروع کن به گرفتن. یه طوری که براشون خیلی محسوس نباشه و عادت کنن. نمی شه که هر رفتاری بخوان بکنن. یا این یا اون.
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
ولی من اصلا بلد نیستم خرجی بگیرم...خوب وقتی خودم دارم راحت میرم سراغ پول خودم...چه کاریه هی به اونا بگم؟
از این که خودم خرج کنم اصلا ناراحت نیستم تازه حس خوبی هم دارم..کیف داره..به این مدل عادت کردم
راستش هنوز نمیتونم خودمو راضی کنم چاخاناشونو برملا نکنم.
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
راستش هنوز نمیتونم خودمو راضی کنم چاخاناشونو برملا نکنم.[/font][/color]
بهار هدفت چیه از این کار!هدفت از اینکه می خوای به قول خودت چاخاناشونو بر ملا کنی چیه؟
خودت رو بزرگ کنی،خودتو مستقل نشون بدی؟
اونارو تحقیر کنی ؟کوچیکشون کنی!!؟
یا هدفت اینکه تلاش های خودت رو به پای دیگری گذاشته نشه؟
واقعا هدفت چیه؟
خوب اونها خانواده تو هستند با چاخان گو جلوه دادن اونها و ابروشون رو ریختن ،خودت زیر سوال میری ،چون تو دختر اون خانواده ای....
بهار نمی دونم چه قدر در امد داری و از کی داری کار می کنی ولی هر چه قدر هم درامد داشته باشی و از سن خیلی کم کار کرده باشی بازم بعید می دونم از عهده همه خرج و مخارجت بر بیای
و مطمئنا ی سری خرج ها مثل خرد و خوراک به عهده پدرته...
پس فکر نکن اونها برای شما کاری نمی کنند...
در ضمن اونها کار خودشون رو کردند اونها تونستند دخترشون رو طوری تربیت کنند که تو سن کم بتونه کاملا مستقل باشه از لحاظ مالی ...و وابسته نباشه و بتونه رو پای خودش وایسه.
البته
از ی طرفم برای اینکه برای انجام کارهات تو فشاری و اونها فقط نظاره می کنند و بعدش به نام خودشون تموم میشه ،حق می دم یکمی ناراحت شی...
ولی خوب دلیل این کارشون رو که خودشون گفتند ،گفتند خجالت می کشند !پس وقتی دلیلشون رو می دونی دیگه چرا این حرفارو می زنی...
راستی بهار
تو که از مستقل بودن خودت لذت می بری و از اینکه دستت تو جیب خودته کیف می کنی !جوری هم که می گی مشخصه درامدخیلی خوبی هم داری
پس مشکلی از این لحاظا نداری و تحت فشار نیستی...
فقط مشکل اینکه تلاش تو و عرضه تو نا دیده گرفته میشه و به چشم بقیه نمی اد..
خوب
طرز فکر پدر و مادرت هم درست نیست!!!
اونها چرا باید از اینکه تو درامد مستقل داری و از عهده خرج خودت بر می ای خجالت زده باشن
بلکه باید به خودشون افتخار کنند که چنین دختری دارن
سعی کن این ذهنیتشون رو عوض کنی و بگی که ابایی نداشته باشن از اینکه بگن مثلا دخترمون ماشینش رو خودش خریده.
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
ولی من اصلا بلد نیستم خرجی بگیرم...خوب وقتی خودم دارم راحت میرم سراغ پول خودم...چه کاریه هی به اونا بگم؟
از این که خودم خرج کنم اصلا ناراحت نیستم تازه حس خوبی هم دارم..کیف داره..به این مدل عادت کردم
راستش هنوز نمیتونم خودمو راضی کنم چاخاناشونو برملا نکنم.
بهار جان هيچوقت يادت نره اونا خونواده ات هستن نه يه نيروي مهاجم در جبهه مخالف كه ميخواي بقول خودت دروغاشونو برملا كني
با خودت كنار بيا
يا دوست داري بهشون وابسته باشي يا نه
يا نظر ديگران در مورد استقلال خودت مهمه يا نه
قراره چه چيزي اين وسط ثابت بشه؟؟؟فقط و فقط به اون فكر كن و اونو بنويس و براي اون راه حل بخواه
با خودت روراست باش
تو دختر منطقي هستي و تا اونجا كه من فهميدم كنترل شرايط زياد واست سخت نيست
مي مونه اين وسط يه حس منفي كه اول دليلشو پيدا كن و بعد راهشو
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
بهار جان من فقط بر اساس تجربیات خودم می نویسم و ممکنه که درست نگم چون مشاور نیستم. ولی من اصلا نگران ابرو و غرور و این چیزای مادر پدرت نیستم. دروغ که می گن باید پای عواقبش هم واستن. اما بر اساس تجربه ام آدما وقتی فکر کنن که مثلا شما خیلی مورد توجه و عنایت والدین یا همسر یا اطرافیانت هستی خودبه خود بیشتر بهت توجه مثبت می کنن و اجازه ی بی احترامی به شما رو تحت هیچ شرایطی به خودشون نمی دن. مثل کسی که خیلی پول داره و اعتبارش بیشتره بین بقیه. اینم همونه چون شما رو بین خونوادت معتبر می بینن اغلب باهات خوب رفتار می کنن. پس دلیلی نداره بی خودی دروغ اونا رو دراری چون پدر مادرتن و به خودت ربط دارن و اخرش هر اشتباهی هم اونا بکنن خجالتش می مونه واسه بچه. اما به هر حال من نمی دونم و شاید شرایط شما این بهتر باشه که خودت می گی. خودت تصمیم بگیری بهتره.
پول گرفتن که کاری نداره. اگه اونا روشون شده که به دروغ بگن پول می دن خوب شما هم ازشون بگیر پولو دیگه. خجالت نداره.
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
نقل قول:
بعید می دونم از عهده همه خرج و مخارجت بر بیای
و مطمئنا ی سری خرج ها مثل خرد و خوراک به عهده پدرته...
پس فکر نکن اونها برای شما کاری نمی کنند...
مگه من گفتم اونا کاری برام انجام نمیدن؟؟؟!!!!!!!!!
چرا حرف تو دهن من میذارید؟؟؟اصل مشکل من یه چیز دیگه است..چرا وقتی من زحمت میکشم تلاش میکنم به اسم خودشون میگن..خوب یه ذهنیت بد از من تو فامیل ایجاد شده..فکر میکنن چه دختر پر خرج و پر توقعی هستم...و اصلا دیگران رو در نظر نمیگیرم...
خوب زورم میاد شرایط گاهی سخت رو خودم تحمل کنم تا به خواسته ام برسم اونوقت دربارم اینطوری فکر بشه...
نقل قول:
،گفتند خجالت می کشند !پس وقتی دلیلشون رو می دونی دیگه چرا این حرفارو می زنی...
از چی خجالت میکشن..به نظر من که خجالت نداره..اما اگه به نظر اونا خجالت داره خوب خودشون انجام بدن...در توانشون هم هست
اخه یه بام و دو هوا نمیشه که..نمیشه هم خدا رو بخوان هم خرما
نقل قول:
از اینکه دستت تو جیب خودته کیف می کنی !جوری هم که می گی مشخصه درامدخیلی خوبی هم داری
ازیه جهت دیگه کیف میکنم..نه اونقدا نیست اما تقریبا میتونم شرایطمو مدیریت کنم و دروغ نگم این مدیریت رو تو همین مستقل بودن یاد گرفتم و میدونم بعدا خیلی به دردم میخوره.
نقل قول:
اونا خونواده ات هستن نه يه نيروي مهاجم در جبهه مخالف كه ميخواي بقول خودت دروغاشونو برملا كني
لا اله الا الله..کی من گفتم نیروی مهاجمن؟؟!!!!!!!!!!اما من از دروغ بدم میاد..چه دلیلی داره من زحمت بکشم به اسم اونا تموم بشه...
البته این مستقل بودن فقط مالی نیست..خیلی وقتا یاد گرفتم مشکلمو خودم حل کنم..خوب گاهی خیلی برام سخت بود..گاهی واقعا عذاب کشیدم اما خوب خیلی چیزا یاد گرفتم..الان نسبت به قبل تو شرایط سخت میتونم بهتر رفتار کنم.
اما بلاخره گاهی ادم نمیتونه..کم میاره
اینم بگم تو اینکه پدر و مادرم دوسم دارن شک ندارم..یعنی بحث احساسشون نیست.بحث رفتارشونه.
البته نمیدونم این چیزا ارثی میشه یا نه؟اما گمونم عموم و پدربزرگم هم یه جورایی این مدلین.
همونطور که گفتم اینکه پدر و مادرم بهمون علاقه دارن برای همه اشکاره و تقریبا همه فامیل میدونن چقد ما رو دوست دارن و پدرم همیشه جلوی دیگران هم محبتشو ابراز کرده و هم خیلی رو حرفمون حساب باز میکنه.
در کل خیلی وقتا طرف مشورتشون ما هستیم و ازاین نظر که ما کوچیک بشیم مثلا مشکلی پیش نمیاد چون همه میدونن والدینم چقد ما رو دوست دارن.
پس بحث احساس نیست
میگم اینطوری وجهه من خراب میشه..فکر میکنن پر توقعم و...
و دروغ هم دوست ندارم
RE: بار زندگیم رو دوش خودمه اما مامان بابام الکی میگن با اوناست
خوب عزيزم يعني اگه شما دروغاشونو بقول خودت برملا كني فكر ميكنن كم توقعي؟؟؟؟
چرا اون روي قضيه رو نگاه نميكني
وقتي پدر ومادرت ميگن ما كرديم يعني ميگن به زور كرديم و بهار توقع بيجا داشته؟!
اگه اينه پس ياد بده حداقل بگن از جون و دل واسه عزيز دردونه مون كرديم و بيشتر ازينا هم بخواد ميكنيم كه فكر نميكنم اين باشه
اگه هم نه فقط ميگن از دستمون بر ميومد وكرديم شما هم يه لبخند بر از غرور بزن كه ممنوني
اگه هم ببخشيد زورت مياد كه نكردن و ميگن كرديم بشين باهاشون اتمام حجت كن يا ازشون بخواه انجام بدن يا ازشون بخواه دروغ نكن
كلا هر چيزي رو واسه خودت دغدغه نكن دختر پرتوقع:311: