-
نجمه جان،
کسی نمی دونه تو دل اون آقا چی می گذره. شما که سه سال باهاش بودی، الان مطمئن نیستی.
ولی قاعده کلیش اینه که آقایون منطقی تر (بعضا فرصت طلب تر) از خانمها هستند. یک ویدئو کوتاه از یک سخنرانی چند وقت پیش یکی از دوستان معرفی کردند در مورد تفاوت نگاه خانمها و آقایون به ازدواج و عشق، اگر یکی از دوستان یادش باشه و معرفی کنه براتون خوبه.
خانمها تقریبا تو تمام دوره های سنی و عمرشون عشق و علاقه فاکتور اول تصمیم گیریشون هست، ولی برای مردها هرگز اینطور نیست.
به هر حال الان به این موضوعات زیاد فکر نکن.
بهترین کاری که به نظر من می رسه اینه که اصلا با ایشون تماس نگیری. اگر واقعا شما را بخواد و به فکرش باشه اقدام می کنه.
این را مطمئن باش.
اگر هم برنگشت، اولویت های دیگه ای تو زندگیش داشته که از این رابطه براش مهم تر بوده.
ولی منتظرش نباشی بهتره. کمتر اذیت می شی.
-
ممنون دوستان
خیلی دردناکه، اما باید پذیرفت این واقعیت رو... فقط ایشون به من گفت من مثل بقیه مردا نیستم و برمیگردم و آدم بشدت احساسی بود!!، اگه قطعا بهم ثابت میشد که اون دیگه داره منطقی فکر میکنه و برنمیگرده من بهتر میتونستم راه زندگیمو پیدا کنم..
امیدوارم خدا بهم کمک کنه شرایط سختیه:(
-
نجمه جان هر وقت برگشت بهش فکر کن. الان که نیست.
یه جیزایی رو کلی می گم نمی دونم در مورد شما درست باشه یا نه.
بعضی وقتا آدم نمی تونه دل از کسی بکنه که دوست داره. دلیلش اینکه که فکر می کنه دیگه نمی تونه کسی رو پیدا کنه که دلش اونو بپذیره. یا فکر می کنه وقتی براش نمونده. یا حتی می خواد جبران گذشته هاشو بکنه که درست کسی رو دوست نداشته. به هر دلیلی فکر می کنه این ادم اخرین فرصتشه. این باعث میشه بیش از توان خودش برای طرف مقابل احساس بذاره.
ادم ها افکارشون و همینطور احساساتشون باهم متفاوته. هر کسی یه طوریه. هر کسی مدل خودش فکر می کنه مدل خودش هم احساس می کنه و به شیوه و سرشت خودش عشق ورزی می کنه. هیچ دو نفری مثل هم نیستن. حالا این تفاوت ادم ها رو با تفاوت در جنسیت در محیط و فرهنگی که توش بزرگ شدن در خونواده ها و .... کنار هم بذار. می بینی نمی تونی بفهمی واقعا کی چطور حس می کنه یا فکر می کنه.
سعی کن خودتوو احساستو ازاد نگه داری و شاد. به سلامتت و ارامشت رسیدگی کن. اگه کسی اومد بررسیش کن. این اقا هم همینطور.
وقتی ازاد باشی فکر و احساست هم ازاد می شه. اونوقت می تونی خوش اخلاق هم باشی. وقتی کسی جلوت بود باهاش خوش رفتار باش وقتی رفت اصلا به یاد نیارش ازاد باش. وقتی اومد و واقعا خواست پیشت بمونه بررسیش کن.
از عمر و جون و اعصابت برای کسایی هزینه کن که ارزش داشته باشن.
اما در عین حال هم خوش رو باش و خوش اخلاق.
سخته خیلی. اما اینکارواگه بتونی بکنی خیلی خوبه.
درکنارش هم واسه خودت هدف هایی داشته باش و زندگیتو پیشرفت بده.
:72:
-
مینوش عزیز ممنونم درسته حرفاتون ..
بچه ها توی تالار آقا حضور نداره؟ دوس دارم از زبون یه مرد هم این حرفارو بشنوم، مردا همدیگرو شاید بیشتر بشناسن، هرچند دوستان خانوم هم فوق العاده راهنمایی کردن و ازشون ممنونم..
-
ببین اون اقای محترم هم مثل شما الان ناراحت هستش و به شما هم داره فکر می کنه . مطمئنا شما رو هم فراموش نکرده.
اما چون شما به هر حال خانم هستید و یک مقدار احساسی فکر می کنید ، در نتیجه دوست دارید ازدواج سریع انجام بگیره.
اما اگر اون اقا تا الان با شما ازدواج نکرده ، دلایل منطقی داره که به هر حال یک مرد به راحتی نمی تونه ازش بگذره:
1- مهم ترین دلیل اقتصادی هستش. به هر حال ایشون باید تونه حداقل خرج دو نفر رو بده که زندگی راحت بگذره ( مثل اجاره یا خرید خانه و دیگر هزینه ها که به هر حال همه ادم ها نیاز دارن.)
2- اختلاف فرهنگی که خودتون اشاره کردین. باعث شده که خانواده پسر قبول نکنن. به هر حال ایشون باید خانواده اش رو راضی کنه ، چون هم به حمایت شون نیاز داره و هم به هر حال نمی تونه بخاطر ازدواج یک عمر با خانواده اش اختلاف داشته باشه و از طرفی باهاشون بی ارتباط بمونه.
البته به نظر هم میرسه ایشون داره همین کار رو هم می کنه که بدون خانواده خودش بیاد خواستگاری اما چون فعلا مشکل اقتصادی داره نمی تونه بیاد جلو.
--------------------------------------------------------------------------------
به هر شکل دو حالت بیشتر وجود نداره:
1- ایشون به بخاطر دو دلیل منطقی بالا دیگه نیاد خواستگاری شما و یک مدت هم سعی کنه این رابطه رو فراموش کنه که برای ایشون هم یکم سخت هستش.
2- ایشون شرایط اقتصادی شون رو بهتر کنن که همراه با خانواده یا بدون خانواده بیاد خواستگاری دوباره. این مورد هم به هر حال زمان مشخصی نداره و ممکن هستش حتی چند سال هم طول بکشه. به هر حال ایشون یک شبه که نمی تونه وضع اقتصادی رو بهتر کنه.
-
سلام
تمام این حرفارو قبول دارم، اما چجوری سختی این دوران و تحمل کنم؟ من یه دختر احساساتی هستم و چون حرفه هنری دارم دیدگاهم به زندگی خیلی نمیتونه منطقی باشه، هرچند تا الان خدا بهم کمک کرده و تو این مدت قطع رابطه دارم رو خودم کار میکنم اما چیز دیگه ای که خیلی بهم کمک کرده امید به برگشتن هست که میترسم واهی باشه... و باز از روزهایی میترسم که بی قراری کنم و کار خطایی انجام بدم واسه برگشتنش.. :( دوستان امیدوارم خستتون نکرده باشم ممنونم
-
عزیزان حرفه ی هنر که خیلی دلبرن ماشالا و اصلا نمیشه هم باهاشون رقابت کرد
در مورد ترست. تمرکز فکریت الان روی اون اقاست واسه همین هی از جهات مختلف ذهنت داره بررسی می کنه. تمرکزتو از روی این ادم بردار و ذهنتو مشغول یه چیز مفیدتر کن. مثلا همون حرفه ی هنرت یا یه زبان خارجی جدید به جز انگلیسی یا هر چیز دیگه ای. اینطوری ذهنت بیکار نمی مونه و کم و کمتر به اون ادم فکر می کنی. در نهایت اگه واقعا یه روزی اومد خواستگاری کرد اونوقت بررسیش کن. اما وقتی نیومده گزینه های ازدواج دیگه ات رو از دست نده اگه مورد خوبی که دلنشینت هم باشه داری.
موفق باشی.
-
سلام دوستان کمکم کنید حالم اصلا خوب نیست ، من طی یه مکالمه باهاش فهمیدم دیگه مثل قبل دوسم نداره البته میگفت باید منطقی باشیم و دیگه نمیخواد بیشتر از این زندگیمو خراب کنه و فقط تمرکز نیاز داره تا مستقل بشه،یادمه آخرین بار کلی بهم امید داد ولی اینبار گفت هیچی مشخص نیست و بهم گفت منطقی باش و زندگیت و بساز... خیلی گریه کردم تقصیر خودم بود که دوباره باهاش حرف زدم،چرا آدمی که انقد بهم علاقه داشت حالا به این راحتی انقدر منطقی شد و من و گذاشت کنار؟ من جز محبت و خوبی کاری باهاش نکردم، خیلی حالم بده، مطمئنم تا چندروز دیگه کامل من و میذاره کنار، واقعا دردناکه کمکم کنید چطور ازش قطع امید کنم سخته..
-
سلام دوست گلم باور کنید بچه های تالار به بهترین نحو دارند راهنماییت میکنند راحت از حرفاشون نگذر و به دقت تموم گوش کن و توصیه هاشون را به کار ببر.
اصلا خدایی نکرده فکر نکن که بقیه درکت نمیکنند و برای رفع تکلیف یه حرفی میزنند.
نه اصلا این طور نیست .
راهش تنها همینه که بچه ها میگند و بارها و بارها هم تو تالار تکرار شده.
بهترین ها را واست آرزو دارم:72:
-
میدونید زندگی بالا و پایین زیاد داره
زندگی ای که از اول خوب شروع شه احتمال موفقیتش خیلی بیشتر
وگرنه تقی به توقی میفته دو طرف وقتی میان داستانشون رو برای بقیه تعریف می کنن میگن از اول هم خانواده هامون مخالف بودن ... از اول هم ایشون خیلی اصرار می کرد من زیاد نمی خواستم ... راهمون دور بود ... ارتباطمون مجازی بود .... و ...
سعی کن پله های اول رو صحیح تر و با دقت بیشتری برداری
- - - Updated - - -
تو منتظر نباش ببینی اون چه تصمیمی می گیره تو خودت برای زندگیت تصمیم بگیر
پسرها اگر بخوان می تونن خانوادشون رو راضی کنن در غیر این صورت زیاد نمی خوان یا دو دل هستن
تو بهترین روزهای زندگیت رو ریسک نکن
به برنامه زندگی خودت برس به درس یا کار یا ورزش و مهمونی و خانواده و گردش
عشق واقعی خودش پیش می یاد نه با اصرار و گریه
موفق باشی
- - - Updated - - -
دیگه اصلا بهش زنگ نزن سخته اما می تونی