<EMBED align=center src=http://www.hamdardi.net/music/eftekhari/mastam.wma width=100 height=28 type=audio/x-pn-wmaaudio-plugin autostart="true" LOOP="true">
اگر دیوانه و مستم، اگر سود و زیانم را ندانستم،از آنم ، نازنینم بی تو پستم.
خدايا كيست كه طعم محبّت تو را چشيد و جز تو را آرزو كرد؟
خدایا وصل بودن به تو ، و مست گشتن در بیخودی ناشی از عشق تو مرا کفایت می کند.
مرا در آغوش گیر که سخت نیازمند آرامش با تو بودنم و خسته از فاصله هایی که به سبب زیاده خواهی هایم بر من تحمیل شده است.
اگر مرا در بر خود نشانی ، قرارم می بخشی. و قصه غصه فراغم را پایان می دهی.
اما به آن هنگام که با دست تهی و چشم امیدم بسوی تو می آیم. شاید که ستاره ی اشکانم تلالو شب تارم و جهت بخش اعمالم گردد.
لیلی نازآفرینم، آن دم که تو مرا به خود خواندی، من هنوز به خود نیامده بودم ، لیک عشوه غماز تو دل از من ربود، و من از توجه نگاهت مست و مدهوش و غرق نور شدم.
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
از سمک تا به سهایش کشش لیلا برد
و این جذبه توست که غبار وجودم را در امتداد اشعه نورانی لایزالت رو به بی نهایت دارد.
<center>
<img border="0" src="http://www.hamdardi.net/pic/tabiat/42.jpg" width="386
" height="410">
<center\>
من به سر چشمه خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
او که می گفت:
من خسی بی سرو پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
کجاست.
شود آنروز که ندای رو به دریا گذاشتن، از سینه ما هم به در آید.
کجاست آن باده که مستم کند. تا من هم علامه وار ترنم کنم که:
جام صهبا به کجا بود مگر دست که بود
که در این بزم بگردید و دل شیدا برد
ای خوشا آنروز که از روی کرم، نظری هم به من خسته کنی، تا خم ابرو بر آری و نشان از من ببری. غصه را طی کنم و باز گویم که:
خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود
که به یک جلوه ز من نام و نشان یک جا برد
اگر مستم ، اگر هوشیار، نبودم من که تو ، در من نشستی. خودت مهرم فزودی، خودت با مهرویی ، قرار با تو بودن را گذاشتی:
خودت آموختیم مهر و خودت سوختیم
با بر افروخته رویی که قرار از ما برد
گفتم بودم که چو مهره به کف دست تو هستم. همه بودیم ولی، ناز نگاهت ، باده را ارزان نمود و دل سنگینم ربود:
همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
خم ابروت مرا دید و ز من یغما برد
تنشم بی تو و با تو همه آرام شوم، عاقبت مرده به پیشت شده ، آزاد شوم. تو اگر در بگشایی و مرا با خود ببری، هر کجا ذبح کنی، من دعا گوی تو باشم:
همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشت سر انداخت مرا تنها برد
:72::72::72::72::72::72::72::72::72::72::72::72::7 2::72::72::72::72::72::72:
مستم اگر من ، مست نگاهت
جز می عشقت باده نخواهم
ای همه جا لطف تو پشت و پناهم
در بگشا دلبرا خسته راهم
در بر خویشم نشان که بی قرارم ...
تاب فراق تو را دگر ندارم ...
گنج من است ای دوست
چشم گهر بارم
دستم اگر خالی (خدا)
دیده پر دارم
به دشت شب ز اشکم ستاره می کارم ...
شبی که از تو خبر گرفتم
به آسمان تو پر گرفتم
از آتش نگاهت شرر گرفتم
به دیدن تو جان دگر گرفتم
من از نسیم نفست ثمر گرفتم (ای دوست)
گنج من است ای دوست ...
برای دانلود موسیقی روی لینک زیر راست کلیک کرده و Save Target As را انتخاب کنید
