-
پریای عزیز ممنونم امیدوارم زودتر مشکلت حل شه
راستش من ازین ناراحتم که شوهرم هیچ مشکلی نداره فقط مشکل خانواده م اینه که خانواده همسرم در سطح کلاس ما نیستن وگرنه شوهر من همه چوره از خواستگار خواهرم سره همه هم اینو میدونن و میگن حتی خواهر کوچیکترم که پیش شوهر من خیلی راحت لباس میپوشه به من گفت اگه اون آقا دومادمون بشه من پیش اون حجاب کامل میذارم چون آدم قابل اعتمادی نیست و مثل شوهر تو چشم پاک نیست ولی چون خانواده م متاسفانه عقلشون تو چشماشونه خصوصا پدر و مادرم مطمئنم با اونا رفتار بهتری خواهند داشت و مثل الان باز تفریح دسته جمعی میرن و به من وشوهرم نمیگن. البته تو موارد دیگه واسمون کم نمیذارن به شوهرم میرسن احترام میذارن ولی تفریح و مسافرت و... خودشون میرن خیلی سعی میکنم به روی خودم نیارم ولی نمیتونم آخه قبل از ازدواجم منم باهاشون بودم ولی الان همه جا حتی مهمونی خودشون میرن انگار من دیگه ازونا نیستم من تفریحای دو نفره با شوهرمو دوست دارم ولی دسته جمعی رو هم خیلی دوست دارم گاهی دلم واسه دوستامون واسه دوران مجردیم واسه اون بیرون رفتنا خیلی تنگ میشه....
-
عزيزم خب چاره چيه؟ يه مدت تحمل كن به روي خودت نيار صبر كن گذ زمان همه چي رو به نفعت ميكنه
پيش خونوادت خيلي تعريف شوهر و خونوادشو بكن. كم نيار.
اصلا هم ايجاد حساسيت نكن.اونا يه روزي پي به اشتباهشون ميبرن. الان مهمترين كس تو زندگيت اونه اونو بايد نگه بداري نه خونوادتو.آينده ات با اونه كه شكل ميگيره. متاسفان خيلي از مردم اينطوري شدن و عقلشون به پول و ...شده ولي تو توكلتو بكن به خدا و صبر كن.راستي دوستات ازدواج نكردن؟ با اونا برو . يه روزايي هم به شوهر ت بگو ميخواي با دوستاي مجردت بري بيرون.
ميدونم سخته ولي صبر كن و يه مدت بيخيالش بشو
-
اشک یخی عزیزم واقعا شوهرت فرشته است قدرشو بدون ،اون خودش میفهمه دلیل اینکه خونوادت به خونوادش محل نمیزارن چیه و ازتوو خودشو میخوره اما اینقدر عاشقت هست که بهت هیچی نمیگه و تازه داره اینقدر به خونوادت محبت هم میکنه،عزیزم شوهر به این خوبی داری دیگه غصه ای نباید داشته باشی ،سعی کن رابطتو با خونوادت کمتر کنی ،تا این رفتارا رو کمتر ببینی ،و سخی کن چند تا دوست خونوادگی با شوهرت داشته باشن که یه وقتایی که دلتون میخواد توو جمع باشید با اونا برید تفریح،چون با این چیزایی که از رفتار خونوادت میگی حتی اگه بهتون هم بگن بریم بیرون بازم بدتر به جای اینکه بهتون خوش بگذره ناراحتی پیش میاد با رفتاراشون چون مسلما اونجام رفتارشون همون طوریه،و پیش خونواد خیلی به شوهر عزیزت احترام بذار بدرقش کن و استقبال کن ازش و وقتی از راه میرسه بهش بگو آبی چایی و... میخوری بیارم واست عزیزم،و همیشه پیش خونواده هاتون شوهرتو با اسم های خوشگل صدا بزن و وقتی اون هم صدات میکنه با جان جوابشو بده اینطوری خونوادت هم میبینن که تو واسه شوهرت احترام قائلی،و پیش خونوادت از شوهرتو و خونوادش از خوبی هاشون و مهربونی هاشون تعریف کن، و وقتی میری پیش خونواده شوهرت و بعد که برمیگردی کلی واسه مامان اینا تعریف کن که خیلی بهم خوش گذشت و ... و اگه خدا نکرده یه موقعی خونوادت به شوهرت بی احترامی کردن و حرف بدی بهش زدن تو با احترام از شوهرت دفاع کن و انتقاد کن که اصلا دوست نداری کسی به شوهرت بی احترامی کنه،حتی اگه پیششوهرت بهش بی احترامی کردن همون لحظه و باشوهرت با احترام بیشتری رفتار کن ولی بعد بهشون انتقاد کن.....عزیزم حیفه شوهر به این خوبی و خونواده شوهرت هم که به این خوبی نذار رفتارهای خونوادت تاثیر بدی رووت بذاره ،ماهن به خدا خونواده شوهرت اینا قدرشونو بدون(تو الا باید اینطوری باشی:310:) ،اگه مامانت اینا بهشون بی محلی میکنن تو جبران کن وقتی میرید خونشون واسه پدر و مادرشوهرت شده یه هدیه کوچیک بخر و بهشون محبت کن.... و خیلی هواشونو داشته باش،عزییییییییییییییییزم امشب اسپند دود کن حما واسه خودتون چون همه به دلمون نشسته رفتارهای شوهرت و خونوادش یادت نرههههههههههههههه:46::46::46:
-
خوش به حالت كه همچين خونواده شوهري داري
- - - Updated - - -
خوش به حالت كه همچين خونواده شوهري داري
-
سلام اشک یخی عزیز. نمی دونم چرا وقتی خودتم میدونی که خانواده ت کار درستی نمیکنن بازم به جای اینکه از اونا شاکی باشی شوهرتو اذیت میکنی!!!!!!
عزیزم قدر شوهرتو بدون اگه تو تحویلش نگیری چه طور انتظار داری خانواده ت تحویلش بگیرن. همسر تو لیاقت احترام و توجه رو داره به خاطر اشتباه خانوادت اینو ازش نگیر.
-
دوستای خوبم از همه تون ممنونم به توصیه هاتون در مورد بدرقه و استقبال و... دارم عمل میکنم. شوهرم آرومتر شده. ولی بازم میگم مشکل اصلی من خواهرمه که فعلا اینجا نیست ولی چندوقته دیگه واسه اینکه خواستگارش میان میخواد بیاد اینجا و بعدشم عقد کنن و هنوز هیچی نشده به مامانم گفته که اون آقا از شوهر من خیلی بهتره (که در واقع اینطور نیست) و مامانمم حرفشو قبول کرده با اینکه همه چیز رو در مورد اون آقا میدونه. در حال حاضر جو خیلی بد نیست ولی با ازدواج اونا میدونم که بدتر میشه چون خانواده اون آقا در سطح خودمونن و همونطورن که خانواده من میخوان و ما تنهاتر میشیم هم اینکه خواهرم خیلی حرفهای نیشدار میزنه هروقت من از شوهرم یا خانواده ش تعریف میکنم سریع بحث رو عوض میکنه. از اولم نه توی مجلس خواستگاریم حاضر شد و نه بله برونم فقط سر عقدم اومد با اینکه خواهر بزرگترم بود و خیلی دلم میخواست بیاد ولی هیچکاری واسم انجام نداد:(
-
اشك يخي عزيز
همه حرفارو هم خودت خوب ميدوني و هم دوستان بالاتفاق گفتند سه جمله هم من دارم ولي ساعتها براشون فكر كن:
1- فردا را هيچكس نميتونه پيشبيني كنه كه چه كسي در كجا خواهد ايستاد بشرطي كه امروزت را باور كني و قدر بداني
2- خود را باور كن و خداي خود را و منزلت و توجه اوست كه ارزش واقعي دارد نه ديدگان ظاهر بين خود خواه آيا تو دوست داري خود خواه باشي؟
3- زندگي را و شادي و احترام و عظمتش را خودتون بايد بسازيد نه با تائيد يا تعريف يا همراهي خود خواهان و بي منطقان و نيازي نيست كه كسي شمارو قبول يا رد كند خودتان انتخاب كنيد و هيچوقت منتظر انتخاب شدن از سوي كسي جز خدا نباشيد.
- - - Updated - - -
تمام دنيا در مقابل اراده و عظمت و حكمت خدا هيچند هر چه داده با ارزشترين است و هر چه دوست داريد از او بخواهيد و تلاش با اعتماد و آرامش و اصلاً عجله نكنيد فقط با شادي به تلاشتون ادامه بديد
- - - Updated - - -
4- بعضي دوستان از توجيه و ماست مالي رفتارهاي خانوادت در كم محلي به خانواده شوهرت حرف زدن من عقيده دارم
: نبايد ماست مالي كني و توجيه كن ، زيرا شوهرت آدم فهميده اي هست و همه چي را كامل متوجه ميشه حتي از يك نگاه لذا فقط شاخ و برگ نده تكرار و ياد آوري نكن زيا د عذر خواهي هم لازم نيست بكني ولي ولي ولي با شوهرت همراه باش و صادق و بگو او برات مهمه و با هيچي عوضش نميكني اگر صادقي و رفتار ديگران نشان دهنده شخصيت خودشونه ما كه بي شخصيت نيستيم و ثابت كن با شوهرتي و دنبال توجيه و دفاع بي جا نيستي در عين حال نميخواي هم فكرتو مشغول آنها كني و سعي كن محدوده ارتباط را بعهده شوهرت بگذاري اصلاً خودت را از فكر خلاص كن هم شوهرت بهت بر ميگرده و هم چيزي عذابت نميده
-
حسین عزیز ممنون که وقت گذاشتید
بله در حال حاضر تنها چیزی که بهم آرامش میده نماز و دعا و صحبت با خداست و میخوام همه چیز رو به خودش واگذار کنم
-
اشك يخي عزيزم زياد وقتتو نگيرم ولي چند جمله ديگه:
من منظور و اعتقادم باور همه گونه خدايي است كه رب العالمين است و ما بايد با توكل به اون خدا بدون كوچكترين تاثير پذيري و مقايسه خود با مخلوقات چه خواهر و مادر و پولدار و عالم و عارف و... بايد آنچه خودمون هستيم و خدا بهمون داده بهترين بدانيم و با آن راه سعادت زندگيمون را طي كنيم و نتيجه را هر چي شد بهترين بدانيم وبراهمون ادامه بديم سعادت و خوشبختي واقعي پيمودن را زندگي با نشاط و توكل به خداوند متعال است نه بهره مندي از امكانات و اموال زياد و رسيدن به آنها؟؟؟ شاد باش عزيزم شما بهترينيد احمق و فقير آنهايي هستند كه شما را نمي فهمند.
-
واقعا ممنونم جملاتتون رو یادداشت کردم که هرو روز بخونم. در حال حاضر اوقات فراغتم رو با نماز و دعا و قرآن میگذرونم و همه ش از خدا میخوام انقدر دلم رو بزرگ کنه که به ظواهر اهمیت ندم هرچند که خیلی سخته چون من همونطوری بزرگ شدم