بد شانسی های پی در پی :|:|:|

سلام
من آرش هستم 16سالمه . شاید جاش اینجا نباشه این تاپیک ولی اگه اشتباه بود بی زحمت مدیر انتقال بده

من تو زندگیم خیلی بدشانسم همین شش ماه پیش مادرم ب علت بیماری فوت کرد . چهار ماه پیش پدر بزرگه پدریم فوت کرد . سه ماه پیش پدر بزرگ مادریم فوت کرد . الان زندگیم کاملا بگند کشیده شده . البته قبل اینکه مادرم هم فوت کنه زندگی چندان خوبی نداشتم . من طرفدارسرسخت ورزش فوتبال هستم و بسیار تعصبی هستم و موقعی که تیمم میبازه میخوام ایینه توی اتاقم رو بشکونم برای مثال توپ میخوره به تیر دروازه خیلی عصبانی میشم . حالا این هیچ . تو فوتبال واقعی . دوستام شوت میزنن میخوره به تیرک میره تو گل ولی واسه من شوت میزنم میخوره به تیرک برمیگرده میره دست دروازه بان . حالا موقع درس :| من دانش آموز خوبیم تو مدرسه و نمره هم خوبه . موقعی که معلم میخواد پرسش کنه از شماره دفتر نمره برای خودش شانسی میگه . بعد میگه شماره نه :| اون موقع من درس نخوندم درست از من پرسش میشه . البته من درس نخوندم کخ کل کلاس دارس نخوندن و اصلا خبر نداشتن پرسشه . شماره نه نمرش صفر :| وقتی که با داداشم پلی استیشن 4 بازی میکننم اونم بازی فوتبال. کل بازی دست منه اون دقیقه 90 ی گل مسخره میزنه میبره. و همین باعث شده خیلی عصبانی بشم .
نگین نمیدونم خدا تورو میبینه اینجور حرفا . من همش دارم شانس بد میارم اصلا شانس خوب نمیارم . البته همه شانس داشتن اسمش شانس نمیشد . من نیازی به خوشانسی ندارم فقط هر اتفاقی که بیوفته به حق باشه

یا حق

سلام

این داستان کوتاه را بخوان

« در روزگاری کهن پیرمرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت.
روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه همسایگان برای دلداری به خانه اش آمدند وگفتند :
عجب شانس بدی آوردی که اسب فرار کرد!
روستا زاده پیر در جواب گفت : از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بد شانسی ام ؟
و همسایه ها با تعجب گفتند: خوب معلومه که این از بدشانسی است !
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت .
این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت همراه بیست اسب دیگر به خانه برگشت .
پیرمرد دوباره گفت: از کجا می دانید که از خوش شانسی من بوده یا ازبدشانسی ام ؟
فردای آن روز پسر پیرمرد حین سواری در میان اسب های وحشی زمین خورد و پایش شکست .
همسایه ها بار دیگر آمدند: عجب شانس بدی.
کشاورز پیرگفت: از کجا می دانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟
چند تا ازهمسایه ها با عصبانیت گفتند: خوب معلومه که از بد شانسی تو بوده پیرمرد!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ درسرزمین دور دستی با خود بردند. پسر کشاورزپیر بخاطر پای شکسته اش از اعزام معاف شد .
همسایه ها برای تبریک به خانه پیرمرد آمدند : "عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد.
و کشاورز پیر گفت : " از کجا می دانید که ….؟"»


همیشه زمان ثابت می کند که بسیاری از رویدادها را که بدبیاری و مسائل لاینحل زندگی خود می پنداشتیم، صلاح و خیرمان بوده و آن مسائل، نعمات و فرصتهای بوده که زندگی به ما اهدا کرده است .

عسی ان تکره و شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا وهوشرلکم والله یعلم وانتم لا تعلمون….

چه بسا چیزی را شما دوست ندارید و درحقیقت خیرشما در آن بوده وچه بسا چیزی را دوست دارید و در واقع برای شما شر است خداوند داناست و شما نمی دانید …

حرف خوبی زد درباره زمان ولی اینم بگقم که همه صبر ایوب ندارن . یعنی این همه بد شانسی های من خیر من بوده :((

سلام

فوت مادرتون و پدربزرگهاتون را تسلیت می گم.

پسر خوب مگه این اتفاق (فوت نزدیکان) برای برادر یا خواهر شما پیش نیامده. اگر شما مادر و پدربزرگتون را از دست دادید، برادرت هم همینطور.
چرا فکر می کنی تو بدشانسی و اتفاقهای بد فقط برای تو پیش می آد؟

چرا به این فکر نمی کنی که پدرت در مدت کوتاهی هم پدر و هم همسرش را از دست داده و شرایط سختی را می گذرونه؟

نگاهت را عوض کن
حست را عوض کن
کم کم این فکر بدشانسی از ذهنت می ره بیرون. بهش توجه نکنی، یه روزی به خودت می آیی می بینی دیگه نیست.

برای فوت مادر و پدربزگاتون متاسفم...خدا رحمتشون کنه

اما اینو اگه بذاریم به حساب بدشانسی فکر میکنم برادر شمام تو وضعیت مشابهی با شما هستند و تو این زمینه با شما مشترکند...

اگرم آدم معتقدی هستید میدونید که پیامبر اسلام هم تا سن 6سالگی هم پدر و مادرشون و هم پدربزرگشون رو از دست دادند...این میتونه تصلی بخش شمام باشه...

درمورد بازی فوتبال و پلی استیشن و...کلا سعی کن به هر چیزی به همون اندازه که ارزش دارن اهمیت بدی...از کنار این موارد باید با بیخیالی کامل رد شد...

شما هنوز سنی نداری...اینقدر تو زندگیت با پستی و بلندی های زیادی روبرو میشی که اگه بخای رو همشون اینقدر زوم کنی واقعا دچار مشکل میشیا...

مرسی واقعا ممنون . ی حرفی که بابام همیشه بهم میزنه اینکه خیلی حساسی به همه چیز

در کل ممنون از دوستان بابت پاسخگویی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Arash CR7

حرف خوبی زد درباره زمان ولی اینم بگقم که همه صبر ایوب ندارن . یعنی این همه بد شانسی های من خیر من بوده :((

---

دقیقا خداوند هم میخواد با اموختن صبر بهت، روحت رو بزرگ کنه. صبر کن ارزششو داره... شک نکن به خداوند...