یادمه یکی از همکارام میگفت چند روزی بود عروسی کرده بودیم هر بار که میرفتم خونه مادر شوهرم یا خواهر شوهرم ، وقتی برمیگشتیم خونه شروع میکردم در مورد خانواده ی همسرم صحبت کردن و غر زدن
دیدی فلانی چی گفت ؟ دیدی منظورش از این حرفش من بودم ؟ دیدی با من چه رفتاری کردن ؟
دیدی فلان چیزی که تازه خریده بود داشت به من نشون میداد؟ پس تو متوجه نشدی؟
همش از این حرفا و گریه میکرده ، میگه همسرم می اومد اتاق بعد با کلی قربون صدقه میگفت نه ناراحت نشو ، منظورشون تو نبودی ، توور خدا گریه نکن و از این حرفا ...
میگفت بار اول دوم سوم چهارم و ... اینطوری پیش رفت
تا اینکه سری دهم برگشت گفت فقط لطفا در اتاق رو ببند دارم تلوزیون میبینم
همکارم میگه همون لحظه با خودم گفتم ای وای از بس اینکارو کردم برای جلب توجهش دیگه عادی شده .میگه از همونموقه اون رفتارمو گذاشتمش کنار
نمیگم شما هم اینکارو بکنید
منظورم اینه وقتی به چیزی توجه بیش از حد میکنید طرف مقابل فکر میکنه اون رفتارش عالی بوده و به هدفش رسیده
چه در مورد زن ها چه در مورد مردها
منم با راهنمایی خانم پاییزه موافقم
سعی کنید کمی بی تفاوت باشید ، نه با بی احترامی ، مثلا خودتون رو بزنید کوچه علی چپ
مثلا متوجه غرزدن ها و این رفتارت نشدم
بزارید خودشون متوجه شن هرچیزی زیاد تکرار شه اثرشو از دست میده
یه احتماله دلیل هم داره ، اینکه محبت شما خیلی نوسان داره و وقتی خانومتون محبت بیشتری از شما دریافت میکنه که قهر کنند ( به اصطلاح جلب توجه بیشتر )
در کناراین رفتارها محبتتون رو بیشتر کنید ، موقع قهر کردنش نه ها
در این صورت فکر میکنه بخاطر اون کارش پاداش گرفته از شما
فقط از رفتارهای خوبش تعریف کنید و در مورد قهرکردناش هیچی نگید
در مورد قهر و منت کشی صحبتی به میون نیارید
