احساس کشش و جذب به خواستگارم ندارم

سلام
دوستان لطفا با تجربیات شخصی خودتون من رو راهنمایی کنین.
حدود 1 سال پیش آقا پسری برای ازدواج با من اشنا شدن. فاصله ی سنی حدود 1 سال داریم. تحصیلاتمون تقریبا در حد هم هست. ایشون سربازی هم رفتن. موقعیت شغلی شون هم دارن تلاش میکنن که تثبیت کنن و من شرط گذاشتم تا موقعیت شغلی شون تثبیت نشه بله نمیگم. ماشین دارن ولی در مورد مسکن خانواده شون با همدیگه فعلا در حال چانه زنی هستن! از 2 شهر متفاوت ولی نزدیک به هم هستیم. فرهنگ خانواده ها چون فقط یک خواستگاری تقریبا رسمی شکل گرفته دقیق نمیدونم چه اندازه شبیه هم هست. اما خود این اقا من رو بسیار دوست دارن. تا اینجای رابطه هم نه ولخرج بودن و نه خسیس بلکه به جا و در حد توانشون برای من کم نزاشتن. دروغی تا به حال ازشون نشنیدم. همیشه حمایتم کردن به لحاظ روانی. محبت کردن. با من با نهایت احترام و ادب صحبت کردن. شان و حرمتم رو همیشه حفظ کردن. خلاصه از چیز خاصی خدا رو شکر تا به این لحظه گله ندارم. اخلاقشون در کل مورد پسندم هست و تحصیلاتشون. خانواده ی بدی هم نیستن و خوشنامن خدا رو شکر. فقط یه مشکلی هست. من به لحاظ ظاهری باهاشون دلم را نمیاد. نمیگم خیلی زشته ها. نه. فقط قدش یکم کوتاس یعنی از من فقط چند سانتی متر بلندترن. یکم چاقن. یکم کچلن. لباس پوشیدنشون معمولیه. اهل ادکلن و اسپری نیستن اصلا، برعکس من که خیلی به بو حساسم. اگر این موارد رو رعایت میکرد خیلی عالی میشد ولی رعایت نمیکنه با اینکه 100 ها بار بهشون گفتم. از اونجایی که زیاد رو تغییر ادما حساب باز نمیکنم میترسم از گفتن بله. دوستان متاهل واقعا عشق بعد از ازدواج ایجاد میشه؟ چرا تو این 1 سال برا من این اتفاق نیافتاده؟ این موارد ظاهری باعث شده حتی دوست نداشته باشم بغلم کنه یا بوسم کنه یا دستمو بگیره. میشه راهنماییم کنین؟

سلام خانم .

فکر میکنم جواب سوالاتون رو خودتون در تاپیک های گذشته داده اید.
شما دو تا تاپیک زدین در مورد خصوصیات همسر اینده.
کل اون خصوصیات رو که میخونی، متوجه میشی هیچ ملاک ظاهری مدنظرتون نیست. حالا شخصی هست که اکثر اون خصوصیات رو داره ولی باز به دله شما نمیشینه!
فکر میکنید ایراد از کجاست؟
شما دغدغه هایی داشتید که همسرتون به مانند شوهر دوستتون نباشه و همین براتون کافی بود ولی حالا.........!
پیشنهاد من به شما دو چیزه، یکی از جانب خودتون و یکی خواستگارن.
اول خودتون:
شما به نظر یکم رو کمال گرایی و وسواس خودتون کار کنید. چون ممکنه این اقا در اینده خوش تیپ بشه، ولی باز ممکنه بعدش خانواده اش به دلتون در ادامه شناخت نشینه.
2. قدرت و سیایت زنان.
شما خیلی راحت با سیاست های زنانه میتونید لباس و یا عطر دلخواهتون رو در اینده به همسرتون بقبولونید،
من خیلی از دوستان مغرور و به ظاهر غیر قابل تغییرم رو دیدم که بعد از ازدواج لباس صورتی پوشیدن، عطر فلان زدن و یا مسایل مربوط به ابرو و ریش ........ راز این تغییرات هم فقط یه چیزه که خانم ها همشون از حفظ اند.

آقای محمد رضا باور میکنید من همیشه به همه میگفتم وقتی اخلاق، تحصیلات، مسئولیت پذیری، اصل و نسب و خانواده، شغل و وضعیت مالی یک پسری مطلوب دختری باشه به احتمال زیاد با اون آقا پسر خوشبخت میشه و نباید از دستش بده و عوامل ظاهری رو میشه درست کرد و ... ولی الان متوجه شدم که به دل نشستن هم خیلی مهمه.
همه ش با داداشم مقایسه ش میکنم میگم من یک کفش پاشنه 5 سانت بپوشم دیگه قدم از اون بلند تر میشه ولی کنار داداشم 10 سانتم میپوشم کوتاه ترم. یا مثلا داداش من همیشه از برندهای معروف پرفیوم استفاده میکنه که بوش ادمو مست میکنه بعد این اقا اصلا فک کنم تا حالا یه دونه هم پرفیوم استفاده نکرده. خارج از محیط دانشگاه و سازمان میتونه تیپ های اسپورت به روز مورد پسند من بپوشه ولی این کارو نمیکنه. میدونم با امکانات حال حاضر باشگاه های بدنسازی و متخصصین پوست و مو جهت کاشت مو مشکل چاقی و کچلیش رفع میشه ولی موندم چرا تو این 1 سال تلاشی برای رفع این نقص ها نکرده. درسته مشغله ی زیادی داشته ولی بازم باید توجه میکرد. حتی گاهی به تن صداش و نوع صحبت کردنش دقیق میشم میبینم جذاب صحبت نمیکنه. چرا بعضی از اقایون کلا دست از فاکتورهای ظاهری خودشون برداشتن؟ نمیدونن مرد هم باید کشش و جذابیت داشته باشه؟ موندم چطور خودشون دنبال دخترای جذاب و شیک پوش و شیک رفتار میرن ولی به جذابیت و شیکی خودشون اهمیت نمیدن؟ من قد کوتاه های جذاب و شیک هم دیدم ولی ایشون اصلا به اندامشون و سر و وضعشون اهمیت نمیدن. میخوام یکم دیگه دست نگه دارم ببینم چه مقدار خودشو باب میل من میکنه. درسته کارم؟

سلام دوست عزیز.
راستش من دلیل علمی و اثبات منطقی برای این نظرم ندارم ولی خودم تجربه کردم و به کرات در مورد دخترهای دوست و آشنا و فامیل این موضوع رو دیدم و بهش اعتقاد دارم.
به نظر من، وقتی برای اولین بار به یک آقا به چشم خواستگار نگاه میکنی، هر احساسی که بهش داشته باشی اون حس تا آخر رابطه باهاته و تغییر نمیکنه. اگر بار اولی که ایشون رو به عنوان فردی دیدید که قراره در مورد ازدواج باهاش تصمیم بگیرید بهش حس خوبی داشتید یعنی مناسب هم هستید و هر چقدر این حس خوب بیشتر باشه رابطه شما عاشقانه تر خواهد بود، اگر بی تفاوت باشید یک ازدواج معمولی و با نقاط ضعف و قوت مختلف و اگر حس منفی داشته باشید ازدواج خوبی نخواهد بود. البته این احساسات فقط درمورد دختر خانم ها صادق هست.
شاید کمی عجیب به نظر بیاد و باورش سخت باشه. من خودم قبلا در موردش میشنیدم که مثلا دختر خانوم میگفت از همون روز اولی که دیدمش مهرش به دلم افتاد و عاشقش شدم و حس کردم مدت هاست میشناسمش و خودشه! و میدیدم که رابطه ایده آل و خونواده سالمی داشتند.
یا مثلا بارها دیدم خانوم گفته از همون روز اول که دیدمش ازش خوشم نیومد ولی به اصرار خونواده یا دوستام و به خاطر شرایط خوبی که داشت ادامه دادم. و بعد یه زندگی پر از مشکل و ناسالمی داشتند...
حالا شمام این مو رو از ماست بیرون کشیدنات رو فعلا بذار کنار :) بدون فکر کردن به اینکه ادکلن میزنه یا نه و شغلش چیه و موقعیتش چیه و قدش چند سانته، اولین باری که با این آقا به عنوان خواستگار ملاقات کردی چه حسی نسبت بهش داشتی؟؟؟ فکر کردی مرد رویاهاته؟ بهش اشتیاق و کشش داشتی؟

میدونم شاید الان دوستان کلی انتقاد کنن و بگن این یه جور سطحی نگریه و... من خودم هم اعتقاد نداشتم بهش، اما تجربه کردم، و فکر میکنم دلیلش یه چیزی در ارتباط با هماهنگ بودن امواج انسان ها با همدیگه باشه.

با سلام


با توجه به مواردی که بیان کردید ، اون پسر ملاک هایی از شما مانند ( اخلاق - تحصیلات - علاقه به شما و ......) داره - و یا داره تلاش میکنه بدست بیاره مثل ( تثبیت شغلی و ....)

و چیزهایی هم هست که با هم دارید بررسی می کنید ( فرهنگ ها و .....)

ولی تو چهره دو دل موندید !

یعنی معیار دل نشستن برای شما اهمیت زیادی داره !! ( بیشتر در چهره )




اینکه فرمودید بعد از ازدواج علاقه ایجاد میشه یا نه ،،،،،به نظرم نمیشه بگیم حتما این اتفاق می افته یا نه ( جواب جامعی نداره به نظرم )

شاید خیلی ها بودند ، بعد ازدواج صمیمیت بهتری باهم پیدا کردند - بعضی ها بودند تو زندگی مشکل پیدا کردند و .....




باید با خودتون صادق باشید . ( تو معیارها )

باید بشینید معیارا هایتان را با ترتیب اولویت ،،، فهرست کنید ! و براش نمره بگذارید . ( البته مراقب کمال گرایی افراطی و وسواس هم باشیم )

مثلا معیار اول شما به دل نشستن هست - و برای خودتون نمره 17 و ... در نظر داشتی - خب به نظرت اون پسر اگر نمره 17 نگیره ( در چهره ) نمره 14 میگیره !! ( به غیر عطر و ادکلن و ...)




این دل نشستن ظاهری خودش چند تا معیاره !!!

مثلا چهره - ادب و احترام در رفتار - حس آرامش در صدا - پاکیزگی - و ......

باید ببینی کدوم برات خیلی مهمه !! و نمی تونی باهاش کنار بیای !! و برات زیبا نیست !!

مثلا یکی اخلاق و ادب فرد خیلی براش مهمه و با چهره نمره 13 هم ،،، زندگی میکنه !

ولی شخص دیگر میگه چهره باید نمره 17 باشه ( حالا نگیم 20 ) - ولی اخلاق 12 هم قبوله !!


این مقایسه کردن ها خیلی خطرناکه !!!! ( مراقب باش : چه قبل ازدواج - چه بعد ازدواج )



باید بیشتر بررسی کنید و احساسی تصمیم نگیرید :72:

سلام

مشکل اصلی شما کمالگرا بودن است اگر این مشکل حل نکنید در تمام ابعاد زندگی دچار مشکل میشید .

مشکل ظاهر ایشون نیست اگر ظاهرشونم خوب بود ولی درامدشون یا تحصیلاتشون کمی پایین بود باز هم احساس رضایت نداشتید

کلا افراد کمالگرا دشمن خودشون هستن و به سختی از زندگی لذت میبرن در حالی که میشه به زندگی ساده تر از این حرف ها نگاه کرد

سلام دوست عزیز

منم با نظر خانم مهندس موافقم دفعه اول که دیدیش چه حسی داشتی؟

آیا بعد از گذشت1 سال با شناخت بیشتر روی روحیات و اخلاقش واینکه دوستت داره این حس تغییر کرد؟

ذاتن خودت چقداهل مقایسه ای منظورم تو همه موارده؟چون گفتی ایشونو با برادرت مقایسه میکنی

چقد پای تصمیماتت هستی؟فرض کن به این آقا جواب مثبت دادی نظر دیگران چقد رو احساست تاثیرمیذاره؟مثلا اگه دوستت بگه شما سرتری چه حسی پیدا میکنی؟
این حس چقد رابطتو باهمسرت تحت تاثیرقرارمیده؟
نمیگم کمالگرایی اما خودم تجربه کردم وقتی کسی از اول به هردلیلی به دلم نمی نشست ایراداش واسم بزرگتر جلوه میکرد ومدام مقایسش میکردم حتی وقتی تو اکثرمقایسه ها بهتر بود بازم دلم یه جوری بود.
حالا همه چیز بستگی به ویژگی های شخصیتی خودت داره و بهتراز هرکسی میتونی به خودت کمک کنی،موفق و خوشبخت باشی.

سلام

دوست عزیز اگه نسبت به تیپ و اندام و کلا پرستیژ ایشون حس و کششی ندارید زود به این رابطه خاتمه بدید و جوری به ایشون بگید که نفهمن بخاطره این چیزا جدا شدید..

ولی اگه بخاطر بعضی رفتارهای ایشون مثله ادوکلن زدن و بروز نبودن باشه به مرور براتون عادی میشه و یا با کمک خودتون میتونه کم کم این چیزا رو یاد بگیره و تو خرید براش بخرید..

و حرفائی مثله این که (( اندامش بعدا عادی میشه- مهم اخلاقه- عوضش پولداره و ... )) رو توجه نکنید که باعثه سوختن و ساختن یا طلاق خواهد شد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nardil

این اقا اصلا فک کنم تا حالا یه دونه هم پرفیوم استفاده نکرده. خارج از محیط دانشگاه و سازمان میتونه تیپ های اسپورت به روز مورد پسند من بپوشه ولی این کارو نمیکنه. میدونم با امکانات حال حاضر باشگاه های بدنسازی و متخصصین پوست و مو جهت کاشت مو مشکل چاقی و کچلیش رفع میشه ولی موندم چرا تو این 1 سال تلاشی برای رفع این نقص ها نکرده. درسته مشغله ی زیادی داشته ولی بازم باید توجه میکرد. حتی گاهی به تن صداش و نوع صحبت کردنش دقیق میشم میبینم جذاب صحبت نمیکنه. چرا بعضی از اقایون کلا دست از فاکتورهای ظاهری خودشون برداشتن؟ نمیدونن مرد هم باید کشش و جذابیت داشته باشه؟ موندم چطور خودشون دنبال دخترای جذاب و شیک پوش و شیک رفتار میرن ولی به جذابیت و شیکی خودشون اهمیت نمیدن؟ من قد کوتاه های جذاب و شیک هم دیدم ولی ایشون اصلا به اندامشون و سر و وضعشون اهمیت نمیدن. میخوام یکم دیگه دست نگه دارم ببینم چه مقدار خودشو باب میل من میکنه. درسته کارم؟

---

یک سال گذشته و ایشون تغییری نکرده، چرا فکر می کنید قراره تغییر کنن؟

حتی اونهایی هم که بخاطر طرف مقابلشون تغییری نشون می دن، بعد از این که خیالشون راحت شد برمی گردن به عادت قبلیشون.

شما تغییر کوچیکی هم از ایشون نمی خواهید که بگیم حالا خودت تلاش کن و کمکش کن و ...

قدش کوتاهه
چاقه
موهاش ریخته
عطر و ادکلن و ... نمی زنه
لباس اسپرت و باب میل شما نمی پوشه

1- قدش را که کاری نمی تونه بکنه

2- ورزش رفتن و لاغر کردن حتی برای خانمها که بیشتر به زیباییشون اهمیت می دن و مهم تر هست براشون، راحت نیست.
انتظار نداشته باش یه مرد پاشه بره کلاس بدنسازی برای شما ... اگه علاقه ای نداشته و نداره بعد از این هم همینه

3- مو کاشتن هم یه تصمیم خیلی شخصی و حساسه. هر مردی راحت قبول نمی کنه. شما انتظار داری ایشون دوران آشنایی ( که فقط یه جلسه خواستگاری رسمی داشته) بخاطر شما بره مو بکاره؟
آدم اگه کاری را واسه خودش و بخاطر خودش کرد، که هیچی.
اگر نه، واسه کسی دیگه فکر نکنم !! مگه خیلی طالب محبت و توجه و خواسته شدن باشه که خودش را به آب و آتیش بزنه که یکی نگاهش کنه. آدم عادی این کار را نمی کنه.

4- شاید کمی بتونی روی لباس پوشیدنش اثر بذاری. اونم وقتی با هم زندگی می کنید و با هم خرید می رید (هر روز می بینی چی می پوشه و می تونی بهش بگی این با اون سته و اون رنگ بیشتر بهت می آد و ... )

به قول آقای هلاکویی ... این تحفه ای که الان می بینید بعد ازدواج یه ده بیست درصد هم بدتر می شه
به امید تغییر با کسی ازدواج نکنید.

ضمن این که شما خیلی هم خودخواهانه متنتون را نوشتین. بخاطر من !!
چرا باید بخاطر شما بره مو بکاره؟
شما حاضری به خاطر ایشون بری دماغت را عمل کنی یا سینه ات را پروتز کنی یا ؟؟؟

این موضوع خیلی شخصیه. به نظر من انتظار شما زیادیه.

وقتي اوّل هيچ کششي نيست،کلا هيچ رابطه اي هم نيست.
فقط تورو خدا با جنبه هاي پولي و اجتماعيش معامله نکن که عاقبت خوشي نخواهد داشت.

ممنونم از همه ی دوستانی که نظر دادن.
دوستان نزدیک و صمیمی خودم تو دانشگاه که سالهاست با هم هستیم طی صحبت هایی که باهاشون داشتم میگن ظاهرش بد نیست و خوبه. فکر میکنم حساسیت مازاد من از زمانی اغاز شد که مادرم تو خواستگاری ظاهر این اقا پسر رو پسند نکردن و البته اون زمان موانع دیگه ای هم بود، مثل اینکه ایشون سرباز بودن و شغل ثابتی نداشتن اما الان سربازیشون تموم شده و با توجه به تحصیلاتشون موقعیت شغلی خوبی رو دارن تثبیت میکنن اما زمان خواستگاری 1 سال پیش، مادرم همه ی موانع رو با جمله ی کلی "من نپسندیدمش و زشت بود" بیان کردن تا من هم نه بگم.
من 1 سال هست که اخلاق این پسر رو میبینم و منی که بسیار به اخلاق و ادب و متانت و وقار و حرمت نگه داشتن مرد حساسم واقعا اخلاقش رو خدا رو شکر تایید میکنم. مردی به این مهربانی و با اخلاقی واقعا کم پیدا میشه حتی دوستانم هم اخلاق این اقا رو دیدن و میگن در مرد اخلاق و پول خیلی مهمه که ایشون هر 2 رو دارن. بهم حق بدین که اون همه دوست داشتن رو نخوام به راحتی و بدون مشورت و فکر کردن از دست بدم. شاید دارم اشتباه میکنم. این اقا همیشه از من حمایت میکنه، بینهایت دوسم داره، در برابر بداخلاقی های من همیشه با اخلاق بوده و کوتاه اومده. به والدینم بینهایت احترام میذاره. فرد پاکیزه ای هم هستن فقط تو مصرف اکسسوری هایی مثل ادکلن کم کاری دارن! من نمیگم بوی بدی ازش میاد نه اصلا، فقط من چون زیاد مورد مصرف ادکلن و پرفیوم و... دیدم ناخوداگاه مرد رو با اون بوهای خاص که همیشه تو خونه برادر و پدرم استفاده میکنن میشناسم.
شیدای عزیزم خب این خودخواهی نیست من قراره همسرش بشم. قطعا اگر من هم ایرادی رو همسرم ازم بگیره سعی میکنم رفعش کنم کمااینکه ایشون ارایش لایت رو میپسندن و با این که من اصلا ارایش رو دوست نداشتم و انجامش نمیدادم ولی پذیرفتم.
الان قراره مجددا برای خواستگاری بعد از تثبیت شغل و اقدامات ابتدایی برای تهیه ی مسکن حدود 2 ماه بعد اقدام کنن. من همه ی این موارد رو به خود ایشونم گفتم. جوابشون هم قانع کننده بوده. میگن این 1 سال این قدر درگیر سربازی و تثبیت موقعیت شغلی و تهیه ی مسکن و مقدمات عروسی و... بودن که زمان کافی برای باشگاه و متخصص مو نداشتن. اما اقدام خواهند کرد. این اخرین بارم که لباس میخواست بخره با من رفتیم و همونی رو برداشت که من میخواستم.
ایشون تا به اینجای رابطه واقعا همیشه با من مشورت کردن که برای من خیلی مهم بوده همیشه مرد تو تمام مسایل زندگی با همسرش مشورت کنه و 2 نفری تصمیم بگیرن.
سوال من به طور جزئی تر این هست. خانم های متاهل عزیز سایت حالا که شما تجربه ی زندگی مشترک دارید اگر با همین بینش و تجربه و آگاهی به زمان مجردی تون بر میگشتین کدام خصوصیات رو در مردتون بیشتر جست و جو میکردین که داشته باشن و کدام خصوصیات رو اصلا توجهی بهشون نمیکردین؟ مثلا دوست صمیمی من که خودش هم متاهله میگن اخلاق مرد و پولش خیلی مهمه و قیافه بعد یه مدت عادی میشه و بهش توجه زیادی نداشته باش چون این پسر زشت نیست و خوبه.
فکر کنید من خواهرتون هستم چه پیشنهادی به من میدید؟ زمان خواستگاری رو یکم به تعویق بندازیم یا نه؟

اگه یه زمان خاصی ... مثلا وقتی خیلی تمیز مرتب نیست دوست نداری بغلت کنه، عادیه.

اما این که اصلا دلت نخواد بغلت کنه و حس خوبی نداشته باشی ... عادی نمی شه. فقط عادت می کنی. چون "عادت می کنیم "!

باید ببینی ته دل خودت چه حسیه. کشش جنسی و جسمی بهش داری یا نه.

آرایش لایت با مو کاشتن خیلی فرق داره.

به نظرم این که سرم شلوغ بود و کار داشتم بهانه است ( برای لباس مرتب پوشیدن و ادکلن )
اما می شه گفت سرش شلوغ بوده و نتونسته به تصمیم نهایی در مورد موکاشتن برسه. نیاز داره تو آرامش بهش فکر کنه.

بعد ازدواج سرش شلوغ تر می شه. توجهش به کار و درآمد و مسائل زندگی بیشتر می شه
کلا اولویت آقایون کار و موقعیت اجتماعی و مسائل اقتصادی و مالی خانواده و ... است.
احتمال این را بده که تغییری اتفاق نیفته یا حتی کمی بدتر بشه.
شما می گی صدبار گفتم و گوش نکرده. وقتی به شما برسه بعیده گوش کنه. نه این که بخواد کلک بزنه و کلاه سرت بذاره.
ولی آدمها سخت تغییر می کنن.

سلام

با بوی ادکلن و اسپری مشکلی ندارن؟
فقط قضیه شون سلیقه هست و اینکه عادت ندارن به استفاده از این چیزها؟

اگر جوابت مثبت هست و بخش عمده ای از مشکلت با بویی که از ایشون ساطع میشه حل میشه، وقتی وارد زندگی مشترک شدی، لباساش رو که تو کمد می گذاری ادکلن بزن، صبح تا صبح فبل از اینکه بره سرکار به لباسش ادکلن بزن. لباس های تو خونه ای و کلا کشوش رو معطر کن و کارهای اینجوری.

ولی اگه ایشون این کارها رو سوسول بازی می دونند یا با بوی عطر و ادکلن مشکل دارند، روی خودت کار کن.
امتیاز ویژگی های مثبتش بالاست.

در حالت کلی هم روی خودت کار کن که جزئی نگر و ریزبینی ت کمتر بشهف نمی گم الان مشکلی داری ها، ولی لازمه زندگی با یه مرد، برای اینکه تبدیل به یه زن حساس، غر غرو نشی اینکه خودت رو بزنی به ندیدن خیلی چیزا.

با سلام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nardil

فکر کنید من خواهرتون هستم چه پیشنهادی به من میدید؟ زمان خواستگاری رو یکم به تعویق بندازیم یا نه؟

---

سلام آبجی nardil


من احساس می کنم شما به ایشون برا ازدواج یه گرایشی داشته باشید .( اگر اشتباه می گم توبه )

از طرفی دختری که یه پسری را برای ازدواج ،، دلش نشینه ،،یک سال زمان هدر نمی ده برای او - و حداکثر تو سه جلسه به طرف میگه خداحافظ

یعنی یه ویژگیهایی خوبی از ایشون دیدید و لذا در پست بالای شما هم میشه به این مهم رسید .


کمکی که به شما می تونم بکنم اینکه یه مدت به خودتان فرصت بدهید و روی این چند مورد زیر کار کنید : ( دوستان هم اشاره داشتند )

- بحث کمال گرایی در ازدواج
-سیاست زنانه (نفوذ به سنگر مرد )
-یکی اینکه شما زیاد از محیط خارجی تاثیر میگیرید ( دوست - مادر و ....) ( البته مشورت مهم و جایگاه خودش را دارد )
- وسواس فکری نداشته باشیم – و از طرفی بی خیال معیارها هم نباشیم و سعی کنیم واقعیت را ببینیم !!!



امکان داره کم مویی برای بعضی دخترها جذاب نباشه و برای بعضی جذاب باشه ( قد هم همین طور)

امکان داره شما فردی را زیبا ببینید برا ازدواج ،، ولی برادرتون یا دوستتون زیبا نبینه ( یا برعکس)

خودتون مهم هستید !!!
قراره شما ازدواج کنید



معیارهای اصلی خودتون و ویژگیهای اون آقا ( آقای خواستگار ) را تو کاغذ بنویسید و بهش نمره بدهید !
و یادتان باشه آدمها کامل نیستند - انسانها ترکیبی از خوبی ها و بدی ها هستند ( از دید هر فرد! )
و این قشنگه در انسانها !


سپس معدل این میانگین را پیدا کنید - اگر معدل اون نمره ها ، قلب شما را ok میکنه ،، می تونید دوره شناخت را ادامه دهید و پیش مشاورها و.....برای مراحل بعد برید.

ولی اگر باور قلبی پیدا نکنید و زندگی با این ایشون ( همین آقای خواستگار را میگم ) وابسته چیزی بدونی درآینده ( مثلا مو کاشتن و .... ) ،،،، قبل از عقد همچین درخواستی داشته باشید ،،
دیگه نشه بعد ازدواج به هر دلیل طرف تفرحه بره .


به اصلی ترین معیارهایتان دقت بسیار داشته باشید با خودتون خلوت کنید و بررسی بیشتر کنید .

ببخشید اگر نصیحت کننده صحبت کردم


ان شالله درسترین تصمیم را بگیری .:72:


یا حق .:72:

مرسی دوستای خوبم. شیوا و صبای عزیزم و اقای باغبان ایشون یه کلکسیون بزرگ از بهترین برندهای ادکلن تو خونه شون تو اتاقشون دارن اما یه بار هم استفاده نمیکنن! میگن پدر و مادرشون به بوی ادکلن حساسیت و آلرژی دارن. یه بار گفتم یکیشونو بزار توی ماشین موقع هایی که با منی استفاده کن ولی یادش رفت و ازم عذرخواهی کرد. بله درست میفرمایید من گرایشی برای ازدواج با ایشون دارم. چون طی تحقیق مختصری که کردیم خانواده ی خوش نام و با ابرویی بودن. زمان خواستگاری برادرم از روی رفتار و صحبت هاشون و شرایط کلی شون تاییدشون کردن. مسئولیت پذیر هستن و تو این 1 سال تو تمام مناسبت ها حواسشون به من بوده روز تولد، روز دختر، رفتن به مراسمی مثل عروسی و ... در حد توانشون برام هدیه خریدن و وسایل مورد نیازمو تهیه کردن ( بعد مالیش به کنار اما اینکه خودش اینقدر فهمیده س که یه دونه از مناسبت ها رو هم رد نمیکنه و بهم توجه میکنه خیلی برام ارزشمنده)، هر روز چندین بار بهم زنگ میزنه و نمیزاره دلتنگش بشم، اینجا خیلی از خانمها گلایه دارن که همسرانشون نمیان مشاور خانواده یا روانشناس در حالی که ایشون خودشون خواستن که حتما قبل از ازدواج بریم و کار از محکم کاری عیب نمیکنه، مشکل منو مشکل خودشونمیدونه و با تماممممم وجود سعی میکنه در حد توانش حلش کنه نمیدونین چه حس خوبی بهم میده این ساپورتش از من. کلا حمایتگریش از من خوبه، بارها ازش سوالاتمو غیر مستقیم پرسیدم یعنی به صورت موردی، در قالب داستان، با قرار دادن تو شرایط و ... خواستم واکنشش رو بسنجم و دیدم همونیه که میخوام، کامل کامل به تمام حرفام گوش میده و خودشم میگه از وظایفمه که همه ی حرفاتو بشنوم و خالی بشی و بخندی.
شیدا جان اتفاقا وقتایی که لباسای مد نظرمو میپوشه و اونطوری که میخوام شیو میکنه و اینا خیلی دوس دارم لمسش کنم حتی شده دستشو بگیرم. تا به اینجا شده من یه رفتاری از خانواده شون ببینم یا ایشون هم همینطور که باب میلمون نبوده ولی نه من اهل سرکوفت زدنم و نه خدا رو شکر ایشون.
با حرفای شما عزیزان فکر میکنم راه بهتر اینه که یه مدت صبر کنیم و عجله نداشته باشیم تا ایشون کاراشون رو قلتک بیافته و حکمشون بیاد و بعدش قبل از عقد بگم که دقیقا مایلم ظاهرت اینطوری باشه و لااقل قبل عقد کاشت مو رو انجام بده و یکم لاغر کنه تا بعدا از زیرشون در نره! این خوبه؟

سفارش دادن از روي منوي رستوران ديده بوديم ولي براي پيدا کردن شوهر خير.
اگر شما مردي را عوض کنيد،او ديگر خود واقعي اش نخواهد بود و تبديل به انساني بي خود مي گردد که ديريا زود به اصلش بازخواهد گشت.

اگر اخلاق و رفتار و خانواده و .... همه چیش تا این حد باب میل شما و مطابق خواسته هاتون هست
اشتباهه که بخاطر مسائلی که گفتید ایشون را رد کنید.
چون گفتید به دلتون نشسته، بهش تمایل و احساس دارید، ولی دوست دارین بهتر باشه!

البته من همچنان فکر می کنم مو کاشتن خیلی خصوصی و شخصیه.
آیا شما در این مورد صحبت کردید و ایشون قولی دادن؟
یا خیلی سطحی می گن حالا باشه ببینم؟

بله شیدا جان با هم راجبش صحبت کردیم. اصولا ما راجب همه چیز خدا رو شکر صحبت میکنیم. از ریز تا درشت. معتقدیم تا با هم صحبت نکنیم و به نتیجه ی منظقی ای نرسیم نمیشه کنار هم خوشبخت زندگی کنیم. راجب کاشت مو هم صحبت کردیم. خیلی استقبال کردن. گفتن تا زمان عقد یه کاریش میکنیم. تا حالا هر قولی بهم داده عملیش کرده. اگر نتونه عملیش کنه واقعا قولی بهم نمیده اما گزینه ی مناسب بعدی رو پیشنهاد میکنه. این موارد یه جوریه که احساس میکنم باید یکم صبر داشته باشم و اجازه بدم زمان بگذره تا ببینم چی میشه.
شیداجان یعنی چی خصوصیه؟ ما مگر قرار نیست همسر باشیم؟ همسران مگه 1 روح در 2 بدن نیستن؟ من فکر میکنم واژه ی خصوصی معنی ای نداره بین همسران، اشتباهه نظرم؟ خب ایشونم راجب خیلی چیزا با من صحبت میکنن و نظر میدن مثلا مکررا به من میگن که همیشه از اپیلاسیون استفاده کن تا پوستت تیره نشه و اسیبی نبینه، ارایش لایت کن، کفش خیلی پاشنه بلند نپوش تا تناسب قدمون حفظ شه، فلان شلوار رو مناسب نمیبینم بپوشی، مدل موهاتو هر کاری میکنی بلندیشو حفظ کن و ...

سلام خانم ناردیل ... امیدوارم بتونم کمکتون کنم....
نمی تونم چجوری منظورمو خوبو محکم برسونم... می خوام بگم از بس این آقا خوبی داشتند و دارند و این مدت به شما نزدیک شدند که شما همه ی اون خوبی ها براتون عادی شده و به چیزایی فکر می کنید (که خیلی هم قابل احترام و ارزشه و نمی خوام بگم بی اهمیت هستش و...) که واقعا اصل ماجرا نیست ...
اون آقا هم از بس ملاحظه گر شما هستند و نمی خوان شما برنجید احتمالا اکثر حرفای شما راجب این موارد رو می پذیرند که این باعث شده شما یکم دچار تعلل بشید در واقع اگه اون آقا می دونست که اگه بعضی جاها سفت و محکم تر بیسته (علی الرغم میل باطنیشون که نمی خوان شما رو اذیت کنند حتی به بهای این که پای روی خواسته های دل خودشون بذارن) به شما و خودشون بیش تر کمک می کرد(که ملاحظه گری مرد در این جور ها به نظرم خوب نیست برای هر دو نفر)...مثلا می گفت مدل موهام مگه چه ایرادی داره و... یک تلنگری به شما می زد ... برای تایید این حرفم اگه می خواید ببنید واقعا حرف دل خودشون چی هستش ... مثلا برای همین مدل مو یکجوری صحبت کنید که الات براتون مهم شده خواسته ی دل ایشون چیه ... مثلا بگید به نظرم همین طوری هم خیلی خوبه و... اگه ایشون خندیدن و گل از چهرشون شکفت یعنی در عذاب بودند و فقط برای رضایت دل شما می خواستند این کارو بکنند و... و کلی از این رفتار شما خوشحال خواهند شد


راجب عطر و... خب شاید ایشون واقعا مثلا تو خونشون محدودیت دارند... حالا هر جور که فکرشو بکنید... و نمی خواستند به شما حقیقتو بگن یکبار هم مثلا گفتند فراموش کردند و....

ایشون چون شما رو خیلی دوست دارند می خوان هر چی شما می گید عملی کنند توصیه می کنم از این به بعد برای این که بهتر بتونید خواسته ی قلبی ایشون چی هست راجب چیزایی که خودتون می خواید قبل این که خواسته ی دلتونو بگید اول یک جوری که خودتون هم بهتر بلدید نظر ایشون رو بدونید... مثلا راجب کاشت مو اتفاقی با دیدن آگهی و... یا هر چی می گفتید نظرت راجب این آدمایی که مو می کارند چیه و... طبیعتا اگه ایشون براشون جالب نباشه میگن به نظرم مسخرست و... ولی وقتی اول شما پیشنهاد بدید و... طبیعتا همچین مرد با ملاحظه ای حرف دلشونو شاید به شما نگن...

توصیه آخرم این هستش که به یک بهانه ای یک مدتی(مثلا یک هفته) کلا ارتباطتون رو با هم قطع کنید نه پیامی و تلگرامی و... (و خیلی هم دوستانه پیشنهادش با خودتون) اون وقت باور کنید خیلی بهتر می تونید فکر کنید به خوبی های ایشون چون بعضی خوبی ها از بس نزدیک میشند دیگه به چشم نمیان ....

ان شاالله بهترین تصمیمو بگیرید.

ناردیل عزیز سلام

من تاپیکتون که مال اسفند 94 درمورد خواستگاری بود خوندم.نظرات خوبی توی اون پست بیان شده بود و بابت تمام موفقیت هات بهت تبریک میگم انصافا عالی بودی و امیدوارم همیشه تو زندگیت موفق باشی.چند تا سوال برام پیش اومد ممنون میشم جواب بدی

1-شما زمانی که اون تاپیک رو گذاشتی با این آقا آشنا شده بودی؟منظورم اینه غیر از ظاهر سایر خصوصیاتی که توی اون تاپیک بیان کردی ایشون دارن؟

2-از نظر تحصیلاتی که بیان کردی چقد در حد شما هستن؟نوشته بودی تقریبا تحصیلاتتون مشابهه،یعنی ایشون از نظر دانشگاه خوب و phd در کل تحصیلاتشون چقد شبیه شما هستن؟

3- کار و شغلشون چی؟تو این موارد مثل اکثریت جامعه هستن که مثلا از یه دانشگاه معمولی مدرک دارن و کاری مطابق با اون، یا مثل خود شما خوب رو به عالی ان؟

درکل ظاهرو فاکتور بگیریم ایشون رو چقد شبیه خودتون میبینید؟

راستش من اونجا دیدم خیلی به غرور متهم شدین میخواستم ببینم آقایی که الان جدا از ظاهر بقیه خصوصیاتشو پسندیدین چقد تاپ هستن،چون اگه اون چیزی باشن که از تاپیک برداشت میشد خدارو شکر میشه فهمید مطابق با معیاراتون فرد مورد نظرتون رو پیدا کردین اینجا خیلی منطقیه که ظاهر در مقابل اونهمه معیار خوب به چشم نیاد.

و اگه یه آدم معمولی باشن بازم کاملا معلومه اونجا شما معیاراتون رو گفتین و درنهایت بدون غرور کسی به دلتون نشسته وتا حد زیادیم همون کسی هستن که شما میخواین حتی ممکنه خیلی از معیاراتون هم تعدیل شده باشه.

در هردو حالت و دوباره خوندن همون تاپیک خیلی به تصمیم گیریتون کمک میکنه و هم اینکه آقایون و خانم هایی که این دو تاپیک رو میخونن خیلی میتونه تو انتخاب بهشون کمک کنه که هم میتونن معیارای اصلی خودشون رو حفظ کنن و هم تعدیل بعضی معیارها کاملا منطقیه و بدون اون ها هم میشه انتخاب خوبی داشت و به یه زندگی آروم رسید.

خوشبخت و موفق باشید

بر خلاف خیلی از دوستان من به شما حق میدم چون تا حدودی خود من هم این قضایا برام مهم هستش، ولی چون ایشون ویژگی های مثبت زیادی دارن که باب میلتون هست پس به راحتی ازشون نمیشه گذشت، پس بهتره سراغ راه

و چاره این امر باشیم. من یه تجربه شخصی رو باتون در میون میذارم، خواهر بنده فوق العاده آدم حساس به این جور چیزا از جمله پوشش و ظاهر و اینکه مرد همیشه باید بوی عطر بده و لباس تمیز بپوشه و بسته به مکانش

تیپ اسپرت بپوشه و کجا تیپ رسمی داشته باشه... بودند، با همسرش که آشنا شد وقتی برای اولین بار دیدمشون متوجه شدم که فاقد کلیه معیارهای ظاهری که خواهرم برای همسرش داشت، هستن و این مورد و با خواهرم

درمیون گذاشتم. چون همسرش هم از نظر سطح فرهنگ و سطح خونوداگی و هم از نظر وضعیت ظاهری با خواهرم تفاوت عمده داشت. ولی به دلیل اینکه سوای این اختلاف ها همسرش ویژگی های مثبت خیلی زیادی داشت صبر کرد و به

مرور زمان تو نوع رفتار ها و پوشش و حتی سلیقه های شخصی همسرش تاثیر گذاشت. برای مثال الان همسرش صبح ها بدون عطر زدن از خونه خارج نمیشه، یا توی داشبورد ماشینش یه عطر داره که مدام استفاده میکنه،

آدمی که اهل لباس اسپرت نبود، دنبال خرید تیشرت و شلوار جین هستش. و هیچ گونه مشکلی سره این چیزا ندارن، منظورم اینه مرد و زن بعد یه مدت زندگی مشترک ناخود آگاه شبیه هم میشن و اگه طرفین منعطف باشن

میشه روی نظرات و سلایق هم دیگه میتونن تاثیر بذارن. این به معنی تغییر دادن شخص نیس بلکه تاثیر گذاشتن روی ایشونه، ما ذات شخص و علاقه باطنی اون شخص نسبت به لباس رسمی و از بین نبردیم و نمیتونیم هم این

کارو انجام بدیم ولی بهش نشون دادیم لباس اسپرت هم شیک هستش و یه وقت هایی پوشیدنش به جا هست. و اینکه اگه ایشون آدم منعطفی باشه و یادگرفتن چیزای خوب و دوس داشته باشه وقتی وارد خونواده شما بشه و

نوع لباس پوشیدن پدر و برادرتون و اینکه چطور دائم از عطر و ادکلن استفاده میکنن و ببینن بصورت غیرارادی کششی به این سمت پیدا میکنن و اگه شما محرک خوبی براشون باشین میتونین این کارو جز علایق ایشون کنین. و

الان شاید به دلیل صمیمیت کمی که تو رابطتون وجود داره خیلی راحت نتونین بشون حرفتون بزنین ولی مطمئنا بعد ازدواج راحت تر میتونین خواسته هاتون و بیان کنین. برای مثال یه بار یه عطری و بهشون بزنین یا وقتی یه عطری

زده بودن بغلشون کنین و بگین عاشق این عطرشین، یا وقتی این عطرو میزنی همش دوس دارم بغلت کنم و کنارت باشم. با این کار ایشون و ترغیب میکنین که باز هم اون کارو مکررا انجام بده. ولی لزوما در این راستا لزوما تمام

چیزایی که میخواین و ممکنه بهش نرسین و سعی نکنین بابت اون چیزایی که باب میلتون نیس دچار شک و دو دلی بشین. آخر اکثر آقایون بعد ازدواج کچلی یا کم پشتی مو و بزرگ شدن شکم هستش دیگه حالا ایشون یکم

زودتر و قبل ازدواج به این مرحله رسیدن:indecisiveness:، ناراحتی نداره که. پس بجای ایراد گرفتن از ایشون و بولد کردن نقاط ضعفشون نحوه ی تشویق صحیح ایشون و با سیاست درست زنانه یاد بگیرین تا به چند تا از موردهای مورد

دلخواهتون برسین تا هم ایشون شمارو از دست نده و هم شمام کنار ایشون احساس آرامش کنین.

سلام arah عزیزم و ممنون بابت نظرات ارزشمندت دوست خوبم.
1. بله اون زمان حدودا یک ماهی میشد که با هم اشنا شده بودیم. و چون نیومده بودن خواستگاری مطمعن نبودم ازشون. بعدا اقدام به خواستگاری کردن و انصافا تو خواستگاری هم کم نزاشتن. یادمه گفتم من گل طبیعی یا مصنوعی دوست ندارم و نقره میپسندم و دسته گل نقره اوردن یا شیرینی ای که خودم دوست داشتم رو اوردن. یه شال سفید خیلی خوشگل هم اوردن. بله تا حدود زیادی معیارهای مورد قبول من رو دارن.
2. ایشون دانشجوی مقطع دکتری یک رشته ی فنی مهندسی تو دانشگاه صنعتی شریف هستن. لیسانس و ارشدشم تهران بودن.
3. سازمانی که ایشون قرار هست ان شاالله توش استخدام بشن نسبت به دانشگاه که من هیات علمی اون هستم مزایای خیلی زیاد دارن و حقوقشون هم از ما بیشتره. همچنین چون 2 تا داداش هستن که رشته های هر 2 از رشته های کاربردی و خوب هستن یک شغل دومی هم دارن راه اندازی میکنن که درسته بودجه ی زیادی میخواد ولی خب درامد زیادی هم داره ان شاالله.
arahجان ایشون خیلی به لحاظ فکری به من شبیه هستن. من تو این مدت حتی یه کادوی کوچیک براشون نخریدم. حتی یک بار از من توقع زنگ زدن ندارن. هر چیزی بخوام تو کوتاه ترین زمان ممکن فراهم میکنن. من میدونم همه ی این خصوصصیات خیلی خوبن و تو هر کسی نیستن اما از طرفی میگم نکنه الان که هنوز عقد نکردیم اینقدر خوبه شاید بعد از بله گفتن دیگه این مدلی نباشه! و الان همه ی این خصوصیات خوب باعث بشه از معیار ظاهر چشم بپوشم و بعد از بله گفتن ببینم از طرفی این اخلاق های خوبش حفظ نشد و از طرفی ظاهرش اونی نیست که من دقیقا میخوام! چقدر مردهای شما بعد از ازدواج بدتر شدن؟ این اقا همیشه این مدلی میمونه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nardil

سلام arah عزیزم و ممنون بابت نظرات ارزشمندت دوست خوبم.
1. بله اون زمان حدودا یک ماهی میشد که با هم اشنا شده بودیم. و چون نیومده بودن خواستگاری مطمعن نبودم ازشون. بعدا اقدام به خواستگاری کردن و انصافا تو خواستگاری هم کم نزاشتن. یادمه گفتم من گل طبیعی یا مصنوعی دوست ندارم و نقره میپسندم و دسته گل نقره اوردن یا شیرینی ای که خودم دوست داشتم رو اوردن. یه شال سفید خیلی خوشگل هم اوردن. بله تا حدود زیادی معیارهای مورد قبول من رو دارن.
2. ایشون دانشجوی مقطع دکتری یک رشته ی فنی مهندسی تو دانشگاه صنعتی شریف هستن. لیسانس و ارشدشم تهران بودن.
3. سازمانی که ایشون قرار هست ان شاالله توش استخدام بشن نسبت به دانشگاه که من هیات علمی اون هستم مزایای خیلی زیاد دارن و حقوقشون هم از ما بیشتره. همچنین چون 2 تا داداش هستن که رشته های هر 2 از رشته های کاربردی و خوب هستن یک شغل دومی هم دارن راه اندازی میکنن که درسته بودجه ی زیادی میخواد ولی خب درامد زیادی هم داره ان شاالله.
arahجان ایشون خیلی به لحاظ فکری به من شبیه هستن. من تو این مدت حتی یه کادوی کوچیک براشون نخریدم. حتی یک بار از من توقع زنگ زدن ندارن. هر چیزی بخوام تو کوتاه ترین زمان ممکن فراهم میکنن. من میدونم همه ی این خصوصصیات خیلی خوبن و تو هر کسی نیستن اما از طرفی میگم نکنه الان که هنوز عقد نکردیم اینقدر خوبه شاید بعد از بله گفتن دیگه این مدلی نباشه! و الان همه ی این خصوصیات خوب باعث بشه از معیار ظاهر چشم بپوشم و بعد از بله گفتن ببینم از طرفی این اخلاق های خوبش حفظ نشد و از طرفی ظاهرش اونی نیست که من دقیقا میخوام! چقدر مردهای شما بعد از ازدواج بدتر شدن؟ این اقا همیشه این مدلی میمونه؟

---

nardil جان خیلی عالیه که معیارای اخلاقی که مد نظرت بود رو ایشون دارن واقعا اینهمه خصوصیت خوب خیلی کم پیش میاد که توی یه نفر جمع بشه.

درمورد طرز لباس پوشیدن و عطر که خیلی راحت بعد از ازدواج نه تنها ایشون حتی شما هم تغییر میکنی اما بهتره حالا تصمیم بگیری میتونی دوسش داشته باشی یانه با همین ظاهر و اخلاق.

یه مسئله دیگه هست مورد بعدی که واسه ازدواج واستون پیش میاد از نظر ظاهری ممکنه خیلی بهتر باشن اما قطعا از نظر اخلاقی به پای این آقا که اینهمه به دلتون نشسته نمیرسن.

عزیزم بهترین راه شناخت خودته که همونطور تو پست اولم گفتم آیا خیلی اهل مقایسه هستی و حرف بقیه خیلی روت تاثیر داره؟چی باعث آرامشت تو زندگی میشه؟اگه یه زمان تصمیم بگیری فقط زن باشی نه کارمند نه استاد دانشگاه نه محقق و یهو همه چیزو کنار بذاری اونموقع چی باعث میشه احساس خوشبختی کنی؟

هیچی تو ازدواج به اندازه شناخت خودت مهم نیس و تجربه تمام مردم دنیا هم به اندازه خودت نمیتونه کمکت کنه.

درمورد تغییر ایشون بعد از عقد هیچکس حتی خود ایشون نمیتونه نظر قطعی بده، همسر من بعد از عقد نه تنها اخلاقش عوض نشد بهترم شد اما منم متقابلا بهتر شدم و سعی کردم با مهارت بیشتر و عاقلانه تر برخورد کنم.

بعد از ازدواج قطعا یه سری موارد تغییر میکنه و این تغییر بسته به هردوطرفه وخیلی رفتارای شما ممکنه ایشون رو تغییر بده و برعکس. شما میتونی ایشونو تبدیل به یه آدمی کنی که مدام دربرابرت جبهه بگیره یا همین حمایت یا اخلاقشو با مهارت خودت بیشتر و بهتر کنی.

مسئله مهم اینه بعدا تغییراتی که اتفاق میفته ظاهر برات بیشتر تشدیدش نکنه واگه ایشون رو انتخاب میکنی با جون و دل انتخاب کنی که بعدا مشکلات و تغییرات عذابت نده و بعد از بله گفتنت پرونده ظاهر واسه همیشه بسته بشه.

اینم بگم چند ماه اول ذوق داری ازینکه کنارشون راه بری همه بدونن همسرته بهشون افتخار کنی (البته منظورم ظاهریه) ولی بعدش وقتی همه به ظاهرشون عادت کردن و اونوقته که اخلاق و ادبشون،طرز برخورد و اجتماعی بودن، اطلاعات،چشم پاکی و... واست میشه مایه افتخار و سربلندی.

من ماه های اول هرکی همسرمو میدید میگفت سنش بالا میزنه،موهاش سفید شده، سبزه اس حتی رودر روی خودمم نمیگفتن به مامانم زنگ میزدن که پسره اصلا قیافه نداره چی داشت بهش دختر دادین و خیلی ازین حرفای خاله زنکی دیگه اما فرق من و شما این بود که من از اول به دلم نشست منی که خیللللیییییی رو ظاهر و تیپ و قیافه حساس بودم ایشون تو یه نگاه دلمو برد. :43:درمقابل همه اون حرفا من با یه لبخند تو دلم میگفتم "اگر در دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی"(البته واسه من برعکسش بود:311:)

حالا همه اونایی که درمورد ظاهر حرف میزدن مدام از همسرم تعریف میکنن که عالیه. اینو گفتم دقت کنی اول و آخر مهم خودتی و مردم حزب بادن.

بعد از عقد حتی تحصیلاتم واسه من بی اهمیت شد و چیزی که برام پررنگ شد مهربونی و حس حمایتی بود که همسرم بهم میداد.
منم دانشجوی ارشد فنی ام برام مهم بود همسرم حتما ارشد باشه اونم فنی وخیلی چیزای دیگه که همسرم داره، اما اعتراف میکنم الان که میگم به بچگی خودم خندم میگیره :58:چون نه مدرک ارشد نه ظاهر بعد از نزدیک یه سال عقد و نامزدی هیچ جایگاه خاصی پیدا نکرد الان واسه اینکه با همسرم باشم لحظه شماری میکنم بخاطر اینکه منو درک میکنه،حرفاو نگرانیامو میفهمه،مهربونه،همیشه پشتیبان منه و بهم حس امنیت میده.من اصلا یادم نیس چقد بهم کادو داده و تاحالا چقد برام خرج کرده اما تک تک لحظاتی که حس کردم همراهمه یادم مونده.

ازدواج مهمترین تصمیم زندگی امیدوارم درست ترین تصمیمو بگیری و همیشه خوشبخت و موفق باشی :72:

سلام

پست من شاید خیلی مرتبط به تاپیکتون نباشه

1- آیا الان شما نامزدید؟ یعنی دیگه خواستگار قبول نمی کنید به خاطر این آقا؟

2- این آقا ظاهرا هنوز کار ندارن. من خیلی مراحل سربازی و کار و ... را برای آقایون نمی دونم چطوریه.
ولی به نظرم ضعف بزرگیه و نمی شه به عنوان یه خواستگار خوب روش حساب کرد.
شاید در آینده شاغل شدن، شایدم شغل چندان خوبی نتونن داشته باشن.
با توجه به این که برای شما خیلی مهمه و خودتون هم هیات علمی هستین، فکر کنم این از مساله عطر و لباس مهم تره.

3- این همه مطیع بودن و لی لی به لالای شما گذاشتن و ... دلتو نمی زنه ؟
خسته نمی شی؟

به نظر من یه کم بیش از حده این رفتارهاشون. البته از پستها و تاپیکهای شما حس می کنم خودتون به شدت خواستار همچین شخصیتی هستید
ولی این شخصیت به نظرت ضعیف نیست؟

و اگر الان حتی نامزد شما نیستن، خیلی روی این رفتارها حساب نکنید. چون آقایون بعد از عقد ( بعضی ها هم بعد از عروسی ) روی اصلی خودشون را نشون می دن :82:
البته همه اش هم از عمد نیست. ذات مرد اینه. تا نرسیده همه ی تلاشش را می کنه، همین که رسید خیالش راحت می شه :18:

برای همین شما بیشتر روی شخصیت و خصوصیات اخلاقیش دقت کن
نه این که چند بار گل خریده.

برای من این همه تسلیم و سرسپرده بودن عجیبه.

مخصوصا این که شما خیلی دقیق و ریزبین و نکته سنجید و به نظرم خیلی منعطف هم نیستید
اینها رفتارهایی هست که آقایون خیلی دوست ندارند. اگه تا این حد تسلیم شماست یه علتی باید داشته باشه.

4- در مورد مو کاشتن پرسیدید، من نمی دونم چطوری توضیح بدم
ولی همچنان معتقدم خیلی شخصیه. ببینید مثل پروتز سینه.
اگه مردی از شما این عمل جراحی را زمان خواستگاری درخواست کنه نظرتون راجع بهش چیه؟

من فکر می کنم موضوع خیلی شخصیه. واقعا اینقدر شخصی که حتی همسر آدم هم نباید نظرش را تحمیل کنه.
فقط می تونه بگه موافقه یا به نظرش فکر خوبیه.

از جوابی که این آقا به شما دادن و دست دست کردنشون هم ... حس می کنم دلش نمی خواد.
منتظره یا شما پشیمون بشی ... یا یه جوری خودش را قانع کنه انجامش بده. البته احتمال دومی هست ( با این همه سرسپردگی)
ولی تو همچین مردی را می خوای؟
فردا بعد از رسیدن به شما ... اگه خسته از این همه تلاش، انگیزه اش را از دست داد چی؟

مشاوره رفتین؟
شاید از نظر مشاور شخصیت شما دو تا برای هم جور باشه.
نظر من کارشناسی نیست. مهم اینه که شخصیت شما دو نفر مناسب هم باشه.

سلام
شیدا جان
1. نه نامزد رسمی نیستیم و 1 سال پیش شرط گذاشتیم که حتما باید وضعیت سربازی و شغل ایشون کاملا مشخص بشه و برای مسکن هم اقداماتی بکنن تا بعدا خواستگاری رسمی مجدد صورت بگیره و جواب قطعی داده بشه. راستش خواستگار دیگه داشتم ولی 2 باری که اجازه دادیم اومدن من از برخورد خودشون یا خانواده هاشون خیلی راضی نبودم.
2. شغلشون ان شاالله تا 2 ماه دیگه کاملا معلوم میشه ولی در حال حاضر نه خیر حکمشون نیومده و تا حکمشون نیاد من بله نمیگم و میدونم کار مرد چه اندازه مهم هست و اصلا کوتاه نمیام.
3. راستش نه دلمو نمیزنه. من چون در خانواده ای بزرگ شدم که پدرم همچین رفتاری با مادرم نداشتن یعنی مثلا روز تولد مادرم یادشون نمیموند، روز زن رو ما یادشون میاوردیم، هرگز جلوی جمع به مادرم عزیزم نگفتن، تو خیلی از کارها با مادرم مشورت نمیکردن، هواخوری و مسافرت هفته ای یا ماهانه ی مادرم رو یک لزوم نمیدونستن، تو کارهای خونه خیلی کمک نمیکردن، راجب همه ی چیزهایی که در محل کارشون اتفاق افتاده با مادرم صحبت نمیکردن، عاشقانه خندیدن مادرم رو نگاه نکردن، در برابر عصبانیت مادرم صبور و مهربان و با گذشت نبودن، کمبودها و رفتارهای ناپسند خانواده ی پدریشون رو قبول نمیکردن و گارد میگرفتن در برابر فامیلای پدریشون، به خواست مادرم مدل ماشین رو عوض نمیکردن و... همه ی این رفتارها برام جذاب و زیباست.
حدستون خوبه من شخصیت خیلی منعطفی ندارم مخصوصا زمانی که محیط بی کلاس و بی ادب و سطح پایین باشه. جز خانواده ی درجه ی یکم به افراد دیگه و رفتارها و زندگیشون و ... اهمیت نمیدم و اصلا اهل سرک کشی نستم. به شدت علاقه مند خونه و خانواده هستم. به خوراک و پوشاک و گرش و خونه و اسباب منزلم اهمیت میدم چون بدون توجه به اون ها افسرده میشم. به شدت اهل مطالعه هستم. روزی که بیرون نرم از خونه احساس خفگی میکنم. تنوع رو در حالت کلی و به معنای مثبت خیلی دوست دارم. خودم میل جنسی معمولی رو به بالایی حدس میزنم که دارم.
نه فعلا مشاوره نرفتیم و من میخوام 1 ماه بعد بریم. چون الان سرم شلوغه و سر ایشونم شلوغه و ان شاالله اواخر اذر میریم.
من الان خدا رو شکر مشکلی تو سینه م ندارم نمیدونم اگر داشتم یا پیشنهاد خواستگارم خوشحال میشدم یا نه!
arah جان اتفاقا ایشونم همیشه به من میگن "اگر در دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی". بارها به من گفتن کاش میشد خودتو یک بار از نگاه من ببینی تا متوجه بشی من چی میبینم. و دوستان متاهلمم همینو میگن که اخلاق خوب و پول مرد بعد از مدتی میشه تمام زندگیت و اصلا این چیزا مهم نیست. شاید واقعا من به حرف مردم اهمیت میدم اما خودم خبر ندارم!!! و این باعث شده که تا این اندازه مستاصل باشم.

معمولا افراد با کسي ازدواج مي کنند که بدترين صفت والدين شان را دارا باشد.
اين حّد از سرسپردگي يک مرد بايد يک دليل رواني مخفي داشته باشه،اين يوسف ثاني شما!!!!!
خلاصه از ميخوام ميخوام بترس.
اميدوارم عاقبتش به خير بشه
نوشته هاي شما بسيار خودخواهانه و خودمدارانه مي باشد و بوي از صميميت در آن نيست.

ببخشید با توجه به نوشته هاتون شما یک فرد منفعت طلب هستید . به نظرم اون اقا کمی اعتماد به نفسش پایین است وگرنه میتونست گزینه های بهتری پیدا کند . شما دنبال یه ادم

پرفکت اونم از نظر خودتون هستید که شاید حتی به نوع برند جوراب ایشونم گیر بدید .تا حالا به این فکر کردید که خودتون هم میتونید ایراداتی داشته باشید ولی طرف مقابل چون میدونه

همه ادم ها کامل نیستن گذشت کرده .

با توجه به شرایط این اقا به راحتی میتونه گزینه های دیگه ای پیدا کنه حالا اگر باز هم میخای به این رفتارتون ادامه بدید فکر کنم فقط شما ایشونو از دست میدید

پ.ن: شما خودتون دانشجو دکترا هستید چطور هیئت علمی شدید !!! من فارغ التحصیل هایی از دانشگاه های درجه یک تهران (تو همون رشته های فنی ) میشناسم نتونستن هیئت علمی بشن با رزومه عالی

با آقای مازیار موافقم !

به نظرم شما دارین از اونور بوم می افتین

الان نقش این آقا تو زندگی شما دقیقا چیه؟ برای من روشن نیست.

شما یک ساله با ایشون هستی و به قول خودتون در مورد همه چی ( از اپیلاسیون بدن شما تا موکاشتن ایشون) صحبت می کنید و برنامه می ریزید، بیرون می رید، کادو و مناسبتهای مختلفتون سرجاش هست ( البته یک طرفه !! انگار اون آدم متولد نشده و روز مرد نداره و وجود نداره و آدم نیست !) ، روابط احتمالا جسمی دارید و ....

بعد خواستگار هم قبول می کنید. جوابتون به این آقا هم اصلا مشخص نیست. یعنی در حالی که الان داره تلاش می کنه برسه به شغل یا شرایطی که با هم قرار گذاشتید، اگه کیس بهتری پیدا بشه شما ازدواج می کنید.

این آقا اگه دوست پسر یا نامزد یا خواستگار یا هر چی باشه باید خیلی ... باشه که تو این شرایط بمونه !!
هر چند اصلا توی هیچ گروهی نمی گنجه. نه خواستگاره، نه نامزده، نه دوست پسره ...

هیچ ارزش و احترامی برای خودش قائل نیست؟

من برداشتم از پستهای شما در تاپیکهای خودتون و دیگران این بود که نگاه برده داری به مرد دارید. انگار نه انگار یه انسانه و شان و منزلت و احساس و غرور و ... داره.
راستش برام خیلی عجیب بود این همه خشم پنهان شما به مردها.

فکر کنم این آقا مناسب خواسته هاتون باشن. حداقل ظاهرا
ولی مردی که با شما اینطور رفتار می کنه و اینقدر خودش را حقیر می کنه، با بقیه هم همینه.
فردا تو کار و زندگی و معامله و دوستی و فامیل و ... همه جا این مشکل را باهاش خواهی داشت.

یه کم روی این قسمتها فکر کن ببین برات قابل پذیرشه؟
چون رفتارهای بین فردی شما دو نفر مناسب هم هست، فقط می مونه این که روابط و رفتارهاش با بقیه که روی زندگی مشترکتون تاثیر خواهد گذاشت، چقدر برات قابل تحمله.

------------------------------------

به خواستگارهاتون هم می گید که همچین کیسی هم یکساله در جریانه؟
جدی خیلی به مردهای اطرافتون زور می گید و ازشون طلبکارید !!
فکر می کنید اگر بدونن یکی دیگه هم با این شرایط هست، حاضرن خواستگاری را ادامه بدن؟

------------------------
ببخشید من نوع ادبیات و نگارشم توی این سایت همیشه مورد سوال بوده. خیلی سعی کردم بهترش کنم.
الان حس می کنم این نوشته خیلی مناسب نیست. اما نمی دونم با چه کلماتی می شه بهترش کرد.
مطمئنم که باید بهتر می نوشتم. پیشاپیش عذر می خوام. شما مهربون و آروم بخونش.:72:
قسمت اصلی پستم همونه که بولد کردم.

بعد از گذشت یک سال تازه فهمیدین به خواستگار کشش ندارید؟! به دل نشستن طرف تو همون جلسات اول مشخص میشه دیگه.
بر فرض تو همون جلسات اول هم متوجه شدید که به دلتون ننشسته ولی این یه سال دیگه جا واسه تردید نمیذاره.

خیلی همسر آینده رو از همه جهات آنالیز دقیق نکن، اگه جمعا نمره خوبی تو همه ملاکها گرفته پس میتونه همسر خوبی باشه.

این وسط شمایی که داری مته به خشخاش میذاری. خیلی وسواسی هستی.

اگه یک سال گذشته و نظرت عوض نشده که باید اعلام کنی ا ایشونم تکلیفشو بدونه نمیشه که تو آب نمک نگهش داری!
در ضمن یه کم واقع بینانه تر به موضوع آشنایی فکر کن و همه چی رو تو ظواهر نبین اخلاق منش کردار نیک طرف رو بسنج نه قد و هیکل و مال و ...:81:

سلام
به نظر من دودلی که الان دارید بر میگرده به رفتاری که خواستگارتون باهات داره
احتمالا این اقا مهر طلب باشه و چون بیش از حد به شما احترام گذاشته و بیش از حدبهتون اعتماد به نفس داده و جایگاهتونو بالا برده که فکر میکنید ادم بزرگ و کاملی هستید و همین باعث شده که ضعف هایی که دارید و نبینید و احساس کنید که لیاقت شما خیلی بیشتر از این آقا هست
بهتره که واقع بین باشید و مجموع نکات مثبت و منی این اقا رو ببینید به فکر برطرف کردن نکات مفیش نباشید
فرض کنید که خواستگارتون نتونه یه کار خوب پیدا کنه و مو نکاره و هیچ وقت از عطر های خوش بو استفاده نکنه
با این شرایط بازم کنارش میمونید و جوابتون بله هست یا خیلی بی رحمانه کنارش میزارید؟

به نام خدا

دوست گلم بله بعد از عقد مهر ایشون به دلتون می افته و بعد از ماهها به ایشون عادت خواهید کرد و سختتون میشه ازشون جدا بشین ولی .... ولییییییییی گلم این برداشت فعلی شما از ظاهر ایشون هیچگاه از ذهنتون خارج نمی شه، شما تا اخر احتمالا یادتون هست که از لحاظ ظاهری با ایشون مشکل داشتید و تا مدتی بعد از عقد پیش دوستان و جامعه این حس شدیدتر میشه و چون اون رو جزیی از خودتون می دونید در این مورد شرمنده و سرخورده خواهید بود و اختلافات احتمالی بعد از عقد که معمولا پیش میاد باعث دلسردی و دلزدگیتون میشه که اگر این احساسات منفی از سمت شما به خوبی کنترل نشه و طرف مقابل هم کم تجربی کنه بسیار گران تمام خواهد شد............
من جدا هشدار میدم در صورتی که حس خوشایندی ( نه اینکه حس خوب ازدواج که هر دختری داره....بین این دو تفاوته) بهتون نمیده ، دلتون نمی خواد با ایشان پیش دوستاتون ظاهر شید ، احساس می کنید صد در صد از ایشون برترید و اگر موقعیت شغلی و مالی و..... رو نداشتند مورد مناسبی برای زندگی نبودند و سایر مواردی که شما رو به این نتیجه می رساند که بعد از عقد ایشون باید جلوی شما کوتاه بیان و قبول کنن که شما کاربلدترید در روابط اجتماعی از ازدواج زود هنگام و عجولانه با ایشان خودداری فرمایید.............. بررسی بیشتری نمایید که میتونه خطرناک باشه.