برخورد با افراد پرحاشیه وبر هم زننده اسایش
سلام خیلی وقته تاپیک نداشتم ولی الان واقعا بریدم از این همه حاشیه.از حاشیه که نمیدونم چه جور ازش دوری کنم.من 29 سالمه وشوهرم 30 سالش سه سال عقد بودیم وپارسال ازدواج کردیم یه برادر شوهر دارم که قبل ما ازدواج کرد ویه بچه داره که طلاق گرفت که پارسال براش زن گرفتیم تا پارسال مادر شوهرم همیشه حواسش به من بود وعروس دیگه که نداشت من خیلی اذیت شدم تا عروس جدید که امد سرگرم شد ورابطش با من خوب شد از طرفی یه خاله مجرد داریم که چهل سال به بالاس وقتی مادرشوهرم بعد ازدواج وبچه دار شدن دیگه به بهونه معتاد بودن شوهرش اامد خونه پدربزرگم دیگه با هم بودن این دونفر از همه لحاظ حاشیه دارن برای تمام فامیل واز اونجا که من وشوهرم به اون ربط پیدا میکنیم همشیه درگیر این رفتارهاشون هستیم اینقد که خودمون همش دعوا میکنیم وقتی شوهرم از رفتارای بد وحاشیه سازشون حرف میزنه تذکر میده با بیگناه جلوه دادن خودشون ومظلوم نمایی که ما با زحمت ودردسر بدون پدر شما رو بزرگ کردیم زجر کشیدیم وکلی گریه وزاری تا دیگه همه رو راضی کنن تا کاری انجام میدن که شوهرم بفهمه واز فامیل کسی گلایه ای بکنه خیلی زود گذشته رو وسط میکشن وشوهرم دیگه حرفی نمیزنه ودوباره همچی از اول شروع میشه از اونجایی من نمیتونم ونمیخوام به مادر شوهر بی احترامی کنم ووالبته جرات اینکار رو هم ندارم که ازش دوری کنم نمیدونم چه رفتاری در پیش بگیرم واز طرفی همه جور تو کار خودمم دخالت میکنن حتی راجع به خرج روزانم واقعا بریدم