پیدا کردن همسر

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی اعضای محترم انجمن
مدتهاست مطالب این انجمن رو مطالعه میکنم و خوشحالم که باعث راهنمایی و حل مشکلات بسیاری از مراجعین انجمن بوده
خودم هم مشکلی برام پیش اومده که خیلی منو ازار میده
25 ساله--خونه دارم لیسانس سربازی رفتم فقط کار فعلا ندارم میخوام فروشگاهی یا هر چیز دیگه ای بزنم و اینم بگم خانواده میتونن از لحاظ مالی کمکم کنن مشکلی نداریم تا موقعی که کار راه بندازم
برادر کوچیکتر خودم که 23 سالشه ازدواج کرده و خدا رو شکر مشکلی از لحاظ مالی و مسکن نداره و تا اونجا که خانواده ها بتونن کمکشون میکنن

خانواده میگن تو هم ازدواج کن دخترایی رو معرفی کردن ولی از هیچ کدوم خوشم نیومدچند روز پیش یکی دیگه معرفی کردن باز خوشم نیومد.
خانوادم فکر میکنن من دارم از ازدواج فرار میکنم در صورتی که دوست دارم ازدواج کنم ولی مشکل اینه هیچکدومشون زیبایی نداشتن نمیدونم شاید من دیگه خیلی سختگیرم ولی باید منم بپسندم.قضیه یک عمر زندگیه اگر همرو دوست نداشته باشیم که زندگی نیست جهنمه
خلاصه بهم گفتن خودت یکی رو معرفی کن بریم خواستگاریش منم کسی رو نه تو فامیل مناسب میبینم نه تو همسایه ها..
تو دانشگاه یکی بود ازش خوشم اومد خواستم اقدام کنم ولی با خودم فکر کردم دیدم نخیر نمیشه چون نه درس تموم کرده بودم نه خدمت رفته بودم بنا براین بیخیال شدم..

بعضی وقتها میرم خیابون یا پارک دخترایی میبینم خیلی خوشم میاد ولی نمیشه که جلوشونو بگیرم بگم قصد ازدواج داری یا نه- مثلا همین چند روز پیش رفتم بانک یکی رو دیدم دوست داشتم یه طوری باهاش سر حرفو باز کنم ولی موقعیت نبود خواستم تعقیبش کنم خونشونو پیدا کنم بریم خواستگاری ولی باز پشیمون شدم..نمیدونم چیکار کنم نه تو فامیل نه تو محله نه بین همکلاسیهای خواهرم هیچکی نیست .
ولی بعضی وقتا تو بازار یا خیابون مواردی میبینم میزنه به سرم برم دنبالش تا خونشونو پیدا کنم و بریم خواستگاری..میترسم همینجوری دست رو دست بزارم یهو شدم 30 ساله و از ازدواج سرد شدم یا کسی به من دختر نده
به نظرتون این تعقیب کردن و پیدا کردن منزل کار درستیه؟نظر شما چیه؟چون دیگه راهی نمونده برام
راه مناسب پیدا کردن همسر چیه؟ایا این روش من رو تایید میکنید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 12ARASH

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی اعضای محترم انجمن
مدتهاست مطالب این انجمن رو مطالعه میکنم و خوشحالم که باعث راهنمایی و حل مشکلات بسیاری از مراجعین انجمن بوده
خودم هم مشکلی برام پیش اومده که خیلی منو ازار میده
25 ساله--خونه دارم لیسانس سربازی رفتم فقط کار فعلا ندارم میخوام فروشگاهی یا هر چیز دیگه ای بزنم و اینم بگم خانواده میتونن از لحاظ مالی کمکم کنن مشکلی نداریم تا موقعی که کار راه بندازم
برادر کوچیکتر خودم که 23 سالشه ازدواج کرده و خدا رو شکر مشکلی از لحاظ مالی و مسکن نداره و تا اونجا که خانواده ها بتونن کمکشون میکنن

خانواده میگن تو هم ازدواج کن دخترایی رو معرفی کردن ولی از هیچ کدوم خوشم نیومدچند روز پیش یکی دیگه معرفی کردن باز خوشم نیومد.
خانوادم فکر میکنن من دارم از ازدواج فرار میکنم در صورتی که دوست دارم ازدواج کنم ولی مشکل اینه هیچکدومشون زیبایی نداشتن نمیدونم شاید من دیگه خیلی سختگیرم ولی باید منم بپسندم.قضیه یک عمر زندگیه اگر همرو دوست نداشته باشیم که زندگی نیست جهنمه
خلاصه بهم گفتن خودت یکی رو معرفی کن بریم خواستگاریش منم کسی رو نه تو فامیل مناسب میبینم نه تو همسایه ها..
تو دانشگاه یکی بود ازش خوشم اومد خواستم اقدام کنم ولی با خودم فکر کردم دیدم نخیر نمیشه چون نه درس تموم کرده بودم نه خدمت رفته بودم بنا براین بیخیال شدم..

بعضی وقتها میرم خیابون یا پارک دخترایی میبینم خیلی خوشم میاد ولی نمیشه که جلوشونو بگیرم بگم قصد ازدواج داری یا نه- مثلا همین چند روز پیش رفتم بانک یکی رو دیدم دوست داشتم یه طوری باهاش سر حرفو باز کنم ولی موقعیت نبود خواستم تعقیبش کنم خونشونو پیدا کنم بریم خواستگاری ولی باز پشیمون شدم..نمیدونم چیکار کنم نه تو فامیل نه تو محله نه بین همکلاسیهای خواهرم هیچکی نیست .
ولی بعضی وقتا تو بازار یا خیابون مواردی میبینم میزنه به سرم برم دنبالش تا خونشونو پیدا کنم و بریم خواستگاری..میترسم همینجوری دست رو دست بزارم یهو شدم 30 ساله و از ازدواج سرد شدم یا کسی به من دختر نده
به نظرتون این تعقیب کردن و پیدا کردن منزل کار درستیه؟نظر شما چیه؟چون دیگه راهی نمونده برام
راه مناسب پیدا کردن همسر چیه؟ایا این روش من رو تایید میکنید

---

سلام داداش گلم من دقیقا هم سن توام بااین تفاوت که شرایطارو دارم اتفاقا مثل تو دختری میدیدم بیرون خوشم میومد ولی نمیتونسم چه جور سره صحبت بازکنم
بنظرم یکم حوصله کن شرایط جور بشه عجله م نکن بزار همه چی ردیف شد برو چیزی که میخوای به دس بیار سخت نیست انقدم دیرنشده برات سعی کن انتخاب ت رو اصول باشه من سنتی ازدواج کردم انتخاب گذاشتم دست پدر و مادرم خدارو شکرم راضی ام
ایشااحل میشه

دوست عزیز به نظرم ملاکتون نباید فقط زیبایی باشه خیلی چیزای مهم تری هست ازکجا میدونین اون دخترایی که تو خیابونن چجور آدمایی هستن بهتره به خونوادتون بگین و بگین که میخواین زیبا باشه دیگه اینجوری اونا میدونن چکار کنن.ولی همینطور که گفتم قیافه ملاک نیست میبینی خیلی زیباست ولی اخلاق بدی داره یا انسان خوبی نباشه

سلام
ببین دوست من رضایت از ظاهر همسر و زیبا بودنش یه ملاک مهمی هست که هرکس طبق سلیقه خودش بهش توجه میکنه و بهتون توصیه میکنم حتما همسری رو انتخاب کنید که چهرشون مورد پسندتون باشه اما...
مراقب باشید که دچار کمال طلبی محض نشید یعنی صرفا به دنبال یه همسر که از همه اطرافی زیباتر باشه نباشید و سطح توقعتون رو تعدیل کنید
این توصیه هم بهتون دارم که در مرحله اول معیارها وخصوصیاتی که از همسرتون انتظار دارید رو مشخص کنید و بعد اولویت بندی کنید مثلا اول اخلاق دوم نجابت سوم ظاهر و جمال چهارم اصالت و خونواده و....
بعدا اگر فردی تطابق زیادی با معیاراتون رو داشت انتخاب کنید و صرفا دنبال کسی نباشید که صد در صد واجد همه شرایطتون باشه
مراقب باشید دچار کمال طلبی نشید
سنتون هنوز برای ازدواج دیر نیست
با تامل و صبوری و البته با چشمهای باز یه گزینه رو انتخاب کنید...
موفق باشید...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پیمان.م

سلام داداش گلم من دقیقا هم سن توام بااین تفاوت که شرایطارو دارم اتفاقا مثل تو دختری میدیدم بیرون خوشم میومد ولی نمیتونسم چه جور سره صحبت بازکنم
بنظرم یکم حوصله کن شرایط جور بشه عجله م نکن بزار همه چی ردیف شد برو چیزی که میخوای به دس بیار سخت نیست انقدم دیرنشده برات سعی کن انتخاب ت رو اصول باشه من سنتی ازدواج کردم انتخاب گذاشتم دست پدر و مادرم خدارو شکرم راضی ام
ایشااحل میشه

---

درود
به نظر شما من همینجوری وایسم چجوری همه چی ردیف میشه؟تا حرکتی نزنیم که چیزی درست نمیشه..درسته دیر نیست ولی اگه همینجور بیخیال باشیم یا منتظر مواردی باشم که خونواده میگن مثل همیشه به دلم نمیشینن اخرشم گفتن ما دیگه کسی نمیشناسیم معرفی کنیم خودت پیدا کن.اگه بیخیال بشم یهو به خودم میام میبینم شد سی سالم اونوقت مطمئنن انتخابها سختتر میشه..نمیدونم چکار کنم.
من اصلا از رو احساس عمل نمیکنم باید با عقل و منطق جلو رفت اگه احساسی رفتار میکردم که همون موقع تو دانشگاه اینقدر بود ولی هیچوقت حرکتی نزدم چون نه درس تموم شده بود نه سربازی رفته بودم نه منزلی داشتم نه سنم مناسب بود..باز هم ترس ازدواج رو دارم ولی چیکار کنم نمیشه که تا اخرش مجرد موند بالاخره باید ازدواج کرد الانم موندم چیکار کنم.
باز ممنون از کمکتون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط minu22

دوست عزیز به نظرم ملاکتون نباید فقط زیبایی باشه خیلی چیزای مهم تری هست ازکجا میدونین اون دخترایی که تو خیابونن چجور آدمایی هستن بهتره به خونوادتون بگین و بگین که میخواین زیبا باشه دیگه اینجوری اونا میدونن چکار کنن.ولی همینطور که گفتم قیافه ملاک نیست میبینی خیلی زیباست ولی اخلاق بدی داره یا انسان خوبی نباشه

---

خوب از کجا بفهمم اون طرف اخلاق داره؟شاید خیلی هم بد اخلاق و بی احترام باشه ولی یه طوری رفتار کنه بگیم به به چه قدر خوب و خوش برخورده ولی همین که ازدواج کردیم اخلاقش گل کنه و بدبختیها شروع شه..زیبایی هم باید باشه همونطور که دختر دوست داره خواستگارش قیافه خوبی داشته باشه منم میخوام زیبا باشه ولی نگفتم مثل سیندرلا یا سفید برفی باشه یه طوری باشه به دل بشینه اخلاقم داشته باشه.
حتی اگه فامیل هم انتخاب کنی نمیتونی پی به اخلاق طرف ببری چه برسه به یکی که غریبه باشه یا خونواده معرفی کنن.
دختر دایی پدرم رو بهم پیشنهاد کردن خونه ماشین همه چی داشت ولی چون زیبا نبود جواب کردم پس من مثل خیلیها دنبال مادیات و چیزای دیگه نیستم من میخوام به دل بشینه اونوقت خودم کار میکنم زحمت میکشم زندگی رو میسازیم.
ممنون از پاسختون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 12ARASH

درود
به نظر شما من همینجوری وایسم چجوری همه چی ردیف میشه؟تا حرکتی نزنیم که چیزی درست نمیشه..درسته دیر نیست ولی اگه همینجور بیخیال باشیم یا منتظر مواردی باشم که خونواده میگن مثل همیشه به دلم نمیشینن اخرشم گفتن ما دیگه کسی نمیشناسیم معرفی کنیم خودت پیدا کن.اگه بیخیال بشم یهو به خودم میام میبینم شد سی سالم اونوقت مطمئنن انتخابها سختتر میشه..نمیدونم چکار کنم.
من اصلا از رو احساس عمل نمیکنم باید با عقل و منطق جلو رفت اگه احساسی رفتار میکردم که همون موقع تو دانشگاه اینقدر بود ولی هیچوقت حرکتی نزدم چون نه درس تموم شده بود نه سربازی رفته بودم نه منزلی داشتم نه سنم مناسب بود..باز هم ترس ازدواج رو دارم ولی چیکار کنم نمیشه که تا اخرش مجرد موند بالاخره باید ازدواج کرد الانم موندم چیکار کنم.
باز ممنون از کمکتون

---

نظر شما من همینجوری وایسم چجوری همه چی ردیف میشه؟تا حرکتی نزنیم که چیزی درست نمیشه
برادر گلم من منظورم اینه باتلاش کردن میتونی به چیزی که میخوای برسی.سعی کن عجول نباشی بیخیال نه ولی خب سریع بخوای به چیزی برسی خدایی نکرده ممکنه به مشکل بربخوری باور کن تک تک حرفاتو الان میخونم انگار خودمم دادا الان ۵ تا ۳۶۵ روز مونده تا شما به ۳۰ سالگی برسی بنظرمن پیگرباش کارت باش نزار جز زیبایی تو انتخابت دخیل باشه البته منظورم این نیست شما فقط به قیافه فک میکنی ایشاا موردی پیدا شد براخودت معیارهای درنظربگیر هیچ ادم کامل نیس دنبال کمال نباش برا یه طرف مطمن باش اینطوری خدایی نکرده به مقصود نمیرسی خسته میشی