دلم می خواد از این کثافتی که توشم بیام بیرون؛ اما ارادم صفره!!!

منم یه دختر 23 سالم فکر کنم مشکلم با تو یکیه .:302: . منم تصمیم گرفتم با همه ی سختیش خودمو پاک کنم. البته بارها توبه کردم ولی شکستم و میدونم خدا هم من رو دوست نداره و ازم عصبانیه . بیا با هم این سختیو تحمل کنیم . محرم نزدیکه دوست من تنها نیستی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط کاربر عادی

من عادت نداارم مقصر رفتارای بدم رو دیگران بدونم؛ می دونم که ایمان خودم ضعیف بود... و هزار و یک دلیل دیگه که اینجا جاش نیست!!!

آقا محمد ازدواج کردن برای من به این راحتی نیست... دلم می خواد اونقدی پاک بشم که فردا بتونم به بچم بگم "مامان جون پاک زندگی کن!"

باید اونقدی پاک بشم که ظاهر و باطنم یکی بشه... وقتی آقایی میاد خواستگاری دو روز بعد بهم نگه گولم زدی!!!

دلم می خواد اونقد عزت نفس داشته باشم که محبت رو گدایی نکنم بلکه به پام بریزه!

باید اونقدی پاک باشم که بتونم از طرف مقابلم هم انتظار پاکی داشته باشم...

در غیر این موارد تا الان که عزمم رو جزم کردم اینقدی رو خودم کار کنم که اگه تا آخر عمرم هم نتونستم به کسی دل بدم... اما پااک بمونم!!!!

---

میدونم چی میگید ولی گاهی برای جدایی از گناه باید ازدواج کرد.. گاهی بعضی از گناها رو بدون ازدواج شاید نشه جلوش رو گرفت..
پس از اینکه فک کنی گول زدی شوهرت رو نترس.. مهم اینه که شما هدفت اینه که ادم پاکی بشی و وفاداریت رو به همسرت حفظ کنی.
البته نمیگم بخاطر این یه مساله ازدواج کن چون باید امادگیش رو هم داشته باشی .

سلام


"کاربر عادی "عزیز همینکه میدونی داری اشتباه میکنی خودش خیلیه.تو نصف راه رو رفتی فقط میمونه انجام ندادن
کارهایی که میدونی اشتباهه .
من مطمئنم تو میتونی بهترین مادر و همسر دنیا باشی چون وجدان داری .
حتما به راهکارهایی که دوستان وکارشناسای باتجربه ی تالار ارایه میدن گوش کن ومطمئن باش بد جایی نیومدی.

موفق باشی :72::72::72:

کاربر عادی عزیز شما داری نیت درست رو میکنی و مطمین باش نتیجه خوب میبینی.. هر چقد هم به قول خودت بدی کرده باشی بازم گناهات از خدا بزرگتر نیست . ازش طلب بخشش کن و تفریحات خودت رو عوض کن تا هم لذت ببری و هم گناه نکنی.
موفق باشی

نمیدونم مشکلتون چی هست.. ولی اگه اونی که حدس میزنم باشه راه داره.. اصلا هم سخت نیست. فقط باید بخوای و همین که اومدی اینجا یعنی خواستی.. یعنی خدا خواسته که پاک باشه.. یعنی پشتته..

تنها جان از این که مثه خودمی خوشحال نیستم.... ولی از اینکه تنها نیستم بی اندازه خوشحالم... دلم می خواد تا جایی پیش بریم که رو عفتمون قسم بخورن!!!

ممنونم؛ آقا محمود، حتماً بعد از این که به یه رضایت درونی از خودم رسیدم ازدواج می کنم.

هیام جان... نمی دونم کدوم نصفه ی راه سخت تره، عذاب وجدان اولش و تصمیم برای پاکی یا انجام ندادن آخرش... احساس می کنم قدمای آخر سخت تره...

آقا محمد این جایگزینی تفریحات تو این شرایط برام یکم سخته، چون ذهنم تو این زمینه یاری نمی کنه. ولی تا حدودی سعی می کنم با کارای خونه پرش کنم، چون اینجوری عصیانیتم رو هم خالی می کنم و در ضمن نیازی به کمک هم ندارم. این کارم درسته؟ چی رو جایگزین کنم برا خودم؟

اس-اچ جان راهش چیه؟ راهش فقط خواستن منه؟

دوست خوبم . من خیلی خیلی خوب میدونم که چقد برات دشوار خواهد بود و عصبی خواهی شد ولی کاری که باید کرد قبل از هر چیز خواستن از ته دلت هست من شیوه ای که خودم درپیش گرفتم برات شرح میدم میتونی از بعضی جاهاش استفاده کنی . :305:
من به خاطره این گناهم اولین چیزی که میدونم اینه که مانعی برای اجابت دعاهامه و اینکه ماه محرم نزدیکه
و من به شدت به حرمت این ماه اعتقاد دارم و تصمیم دارم این ماه با خودم به خاطرش بجنگم با اینکه میدونم چه عذابی خواهم کشید دوست خوبم من یه تسبیح نازک و خوشرنگ که دوست داشتم خریدم سبز نیست گلبهیه ولی من این رنگو دوست دارم و دیدنش بهم حس خوبی میده اونو دور دستم پیچیدم و مثل دستبند همرامه وقتی عصبی هستم و تنهام و وسوسه میشم اونو باز میکنم و ذکر میگم گاهی صلوات البته همون موقع ارامش ندارم و قلبم به شدت میزنه و خیلی حالم بد میشه ولی بعد از چند دقیقه سختی همه چی تموم میشه و من از حس کاری کردم انقد غرق خوشحالی میشم که حتی اعتماد بنفس هم میگیرم .
دوست من راهی که تورو واقعا منع میکنه پیدا کن مثلا من ازینکه دعام مستجاب نشد و اینکه
خدا زندگی ایندمو به خاطره کارم نابود کنه ترسیدم واقعا میترسم همین ترس منو منع میکنه . به خودت جرات بده
هر وقت حتی به لرزیدن افتادی بیا اینجا بنویس تا اروم شی . موفق باشی

چیزی که باعث شد به خودم بیام این بود که داشتم با یه دوست مطلقه ام حرف می زدم؛ گله و شکایت می کرد که مردم به خاطر طلاقش که شرعی و قانونی هم بوده بد نگاش می کنن درصورتی که اونم می تونست مثه خیلی دخترای دیگه ( از جمله من!!!:302:) دست به هر کاری بزنه اما عقد نکنه و درواقع پنهانی کارش رو انجام بده!!!


این حرف من رو از درون شکوند... غرورم یکجا له شد و باعث شد به خودم بیاد؛ مدام دوستم رو دعا می کنم که هم زندگیش رو به راه شه و هم این که باعث شد زندگی من وارد مسیر اصلیش بشه.

خدایا کمکم کن تو این راه بمونم...:316:

از صمیم قلب برات آرزو می کنم راهت رو به سمت خوبیها پیدا کنی و در اون راه ثابت قدم باشی که خیلی مهمه!

بهترین دعایی که می تونستی در حقم بکنی، همین بود وینتر عزیز.

[undefined=undefined]دلم می خواد امضات رو با تمام وجودم فریاد بزنم!!![/undefined]