نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
سلام دوستان ،
نمی دونم چی بگم شوهرم نمی فهمه ؟ بی مسئولیته ؟ بی خیاله ؟ کینه ای و لجبازه ؟
شوهرم 30 سالشه ولی گاهی فک می کنم با یه پسر بچه 10ساله دارم سر و کله می زنم که هر چی بهش می گی هیچی نمی فهمه .
اصلا نمی تونم باهاش حرف بزنم . هر وقت یه مشکل پیش می آد تا می ریم حرف بزنیم کار به دعوا می کشه و متاسفانه خجالت می کشم بگم که جدیدا کار به فحش دادن و چیز پرت کردن و هل دادن همدیگه می رسه .:(
می گم "مشکل" . چیزایی که من بهش می گم مشکل اگه براتون بگم خندتون می گیره که من اسم اینا رو مشکل می ذارم ، چون با کارایی که شوهرم می کنه تبدیل می شه به یه مشکلی که چند روزی درگیرشیم و سرش داد و دعوا داریم .
بزارین همین آخریه رو که باعث شده بیام اینجا تا درد دل کنم تا کمی سبک شم رو براتون تعریف کنم :
قراره بریم حج ، شوهرم تحویلدار بانکه ، دیروز بهش زنگ زدم می گم 5/4 میلیون بریز به حساب بابا بره دنبال کارای اعزام حج ، الکی لج کرده می گه امروز نمی تونم ، وقت ندارم ، بابا مگه نگفته بود 2 -3 میلیون می شه ؟ منم عصبانی شدم و پشت تلفن با عصبانیت باهاش حرف زدم و قطع کردم . خیلی تعجب کردم از این کارش .
غروب که رسیدیم خونه بهش می گم چته ؟ حرف حسابت چیه ؟ الکی موضوع رو کشش می ده و تمام مشکلات و نقطه ضعفهای منو مکشه وسط ( این عادتشه تو بحثا ) مثل بچه ها لج می کنه که من با شماها حج نمی آم . نزدیک به یک ساعت هی اون یه چیزی گفت و من . تازه فهمیدم صبح که من بهش زنگ زده بودم ظاهرا چون عجله داشتم لهن صحبتم طوری بود که آقا پیش خودش سوء تعبیر کرده (می گه تو به من حالت دستوری گفتی که پولو بریز بحساب بابا . من دوست ندارم کسی بهم دستور بده !)
خندتون گرفت نه ؟ همین موضوع کوچیکو گرفت تا شب ما تلفنی و حضوری و اس ام اسی با هم دعوا و بگو مگو داشتیم . داره با من لج می کنه و کارایی رو که می دونه منو ناراحت می کنه انجام می ده و آزارم میده اونم تو این موقعیت که داریم برای حج اقدام می کنیم و باید خوشحال باشیم !
همیشه اوضاع ما همینه . صبح خوبیم طوری که فک می کنیم خوشبخت تر از ما توی دنیا نیست . یه حرف ، یه حرکت ، یه چیز کوچیک باعث می شه که همه چیز بهم بریزه بدترین حرفا بین ما رد و بدل می شه .
اصلا انعطاف نداره ، اصلا نمی تونه هلاجی کنه ، هر چی من توضیح می دم تو کتش نمی ره ، نمی فهمه . حتی اگر هم ثابت بشه که اشتباه کرده زیر بارش نمی ره و به لجبازیش ادامه می ده . خیلی کینه ایه .
یه کتاب دارم در مورد تربیت کودکه ( برای بهتر تربیت کردن بچم می خونمش ) ولی وقتی می خونمش فک می کنم خیلی از شگرداش راجع به همسرم کاربرد داره . اینو واقعا می گم . گاهی فک می کنم شوهرم یه پسر بچه لجباز و نفهم 10 سالست . درکش ، فهمش ، تفکرش اندازه بچه 10 سالست .
راستشو بخواید منم زود عصبانی می شم و صدام بالا میره و اینم یه جورایی اوضاع رو بدتر می کنه .
یه مورد دیگه که خیلی اذیتم می کنه ولی هر چی بهش می گم نمی فهمه و ترک نمی کنه :
ما هردو کارمند یه بانکیم تو یه شهر ولی شعب مختلف .
شوهر من عادت داره با دوستاش و همکاراش اس ام اس و شوخیهای بد مردونه انجام می ده . از این کار لذت می بره و این کار زیاد انجام می ده . البته که اونا هم خوششون می آد و به خاطر همین همه دوسش دارن .
کلا ماها توی یه شعبه ثابت نمی مونیم و هر چند وقت یک بار کارمندای بانک رو جابجا می کنن یعنی خیلی از همکارای شوهرم ممکنه یه روزی همکار نزدیک من بشن ( که این اتفاق بارها افتاده )
بهش می گم زشته با وجود من و همکاری من با اونا تو به اونا چنین اس ام اس هایی می دی ، وقتی منو می بینن یاد تو و شوخیهات و اس ام اس هات می افتن . باور کنید گاهی گوشیشو می بینم و بعد که چشمم به اون همکار می افته خجالت می کشم ، می گم الان تو چه فکریه ؟
اینا در صورتیه که آقا خیلی غیرتی تشریف دارن !
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
سلام دوست عزیز
به نظر من اصلا خنده دار نبود شما باید یه کم لحن حرف زدنتو عوض کنی و با حالت دستوری با شوهرت صحبت نکنی. شوهر منم اخلاقش مثل شوهر شماست. وقتی چیزی ازش بخوام و با لحن عادی بهش بگم میگه تو داری به من دستور میدی و باهام لج میکنه و اون کارو انجام نمیده میگه من خوشم نمیاد زنم بهم دستور بده. ولی اگه همون کارو با لحن خواهش ازش بخوام مثلا بهش بگم عزیزم لطف میکنی فلان کارو واسم انجام بدی؟ یا اینکه ممنونت میشم اگه فلان کارو واسم بکنی با جون و دل انجام میده. شما می تونستی به شوهرت بگی عزیزم اگه وقت داری یه لطفی بکن پولو به حساب بابا واریز کن اگه هم وقت نداری اشکالی نداره (عجله داشتی ولی این جمله 1 دقیقه بیشتر طول نمیکشه)اونوقت میدیدی که شوهرت با اشتیاق اون کارو واست انجام میداد. باید یه کم غرورتو کنار بذاری و با خودت نگی که وظیفشه این کارو بکنه.
اینم بگم که وقتی یه کاری ازش می خوای حتی اگه وظیفشم باشه وقتی انجام داد باید بعدش ازش تشکر کنی. این کار خیلی جواب مییده مردا از قدردانی و تشکر خیلی خوششون میاد.این کار باعث میشه که دفعه بعد بیشتر ترغیب به انجام کار بشه.
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
سلام مهتاب جان میخواستم منم بهت بگم که شوهر منم دقیقا اینجوریه با این که خیلی خیلی مهربون و دوست داشتنیه ولی به محض اینکه من به حالت دستوری اونم ناخواسته بهش یه چیزی میگم:163: فوری اخلاقش عوض میشه فوری میگه مگه بچه ی کوچیکم که بهم دستور میدی خوشم نمیاد و باهام سرد برخورد میکنه یه دو روزی:325: من فکر کنم اکثر اقایون اینجورین یه غروری خاصی دارن یه احساس برتری نمیدونم دوست دارند همسرشون بهشون احترام بزاره همیشه و در ضمن فکر میکنم این خواسته زیادی نباشه چون وقتی ما زنا هر جور خودمون باهاشون رفتار کنیم همونو رفتارو ازشون پس میگیریم
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
کجای این رفتار خنده داره؟ اصلا هم ربطی به بچه بودن نداره! یک اخلاق مردونه است که دوست ندارند با لحن دستوری، بعدش با عصبانیت وبعد از اون با قطع کردن تلفن باهاشون رفتار بشه!
شما ماشالله سه پاراگراف نوشتی جز تحقیر همسرت کاری انجام ندادی.
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
سلام مهتاب عزیزم
به نظر من هم زیاد با شوهرت خوب حرف نمیزنی!! لحن درخواست خواسته هات رو تغییر بدی میتونی نتیجه بگیری. اینو بدون که با دعوا و مرافه و لحن طلبکارانه هیچ نتیجه ای نمیگیری عزیزم !
برای تنهاییت همخودت باید فکری بکنی و توی این شهر جدید دوستان تازه پیدا کنی. حتی میتونی یک کلاس نیمه خصوصی زبان برای خانمها ترتیب بدی که تا حدودی هم دستت توی جیب خودت باشه! موفق باشی عزیزم
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
ایست ..... ایست .... ایست
کلا بحث من این نیست که چرا از لحنم ناراحت شد . ( علی رغم اینکه من تو لحنم عجله داشتم و سرم شلوغ بود مشتری بود بالای سرم )
حرف من اینه : چرا نمی تونه مثل آدم حرف بزنه ، بگه از این حرفت ناراحت شدم . حالا هم که من اومدم می گم چته؟ باز نمی گه . الکی لج می کنه قهر می کنه هزار مساله و عیب و ایراد دیگه رو پیش می کشه روی اعصاب من راه می ره . من هزار تا فکر کردم تا غروب . خیلی بهم بر خورد که گفت : بابا گفته بود 2-3 میلیون ولی حالا شده 5/4 میلیون .
وقتی هم فهمیدم از لحنم ناراحت شده بهش توضیح دادم که من عجله داشتم ، مشتری داشتم ، اصلا منظوری نداشتم . بازم قبول نمی کنه . بابا...... نمی فهمه حرف منو . نمی خواد قبول کنه اشتباه کرده . بازم مثل بچه لج می کنه
اگر هم می بینید توی این تاپیک اینقدر تحقریش کردم چون خیلی از دستش عصبانیم خیــــــلــــی . به خاطر هیچ و پوچ یک روز کامل حرص خوردم به خاطر هیچ گناه و تقصیری .
من دردم اینکه که چرا ما نمی تونیم بشینیم مثل دو تا آدم مثلا تحصیلکرده به هم نگاه کنیم و حرف بزنیم در کمال آرامش . بهش می گم بیا ببینم چی می گی . می گه من با تو حرف ندارم . خودشو مشغول بازی با موبایل یا تلویزیون می کنه . من که حرفم رو می زنم چیزی می گه که من عصبانی می شم و صدام می ره بالا .
بعدشم خدا نکنه چیزی از دهن من بیرون بیاد . همونو پیرهن عثمان می کنه . انگار دنبال بهانه می گرده .
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahtab65
منم عصبانی شدم و پشت تلفن با عصبانیت باهاش حرف زدم و قطع کردم . خیلی تعجب کردم از این کارش .
غروب که رسیدیم خونه بهش می گم چته ؟ حرف حسابت چیه ؟
سلام عزيزم
يعني واقعا خودتون نميدونستيد چشه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
همین حالا از خواندن نوشته هایت هم می شه فهمید که وقتی عصبانی و ناراحت می شی هیچ کنترلی روی اعصابت نداری
معلومه. منم اگه شوهرم با لحن دستوری باهام حرف یزنه بهم بر می خوره و ازش انتظاار دارم تا خودش متوجه رفتار بدش بشه. نه اینکه من برایش توضیح بدهم
چه برسه به شوهرت که یک مرده و غرورش خیلی بیشتره
بعضی وقتا لازمه به خاطر بدست آوردن آرامش یه جاهایی گذشت کنیم. به خدا زندگی خیلی آسون تر می شه با گذشت.اگه دائم در حال تحلیل و بررسی این باشیم که حق با کی بوده، همش باید حرص و جوش بخوریم یا در حال دعوا باشیم.
این قضیه هم اصلا چیزی نبود که تو یک روز تمام به خاطرش خودتو اذیت کنی.یک جمله مهربانانه می تونست مشکلتون و حل کنه تا کار به دعوا نرسه.
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
عزیز دلم
اول از همه به خودت ایست بده. :311: با این طرز برخورد با شوهرت به هیچ جا نمیرسی! این رو از من که دو تا پیراهن بیشتر پاره کردم قبول کن :72::72:
نقل قول:
حرف من اینه : چرا نمی تونه مثل آدم حرف بزنه ، بگه از این حرفت ناراحت شدم . حالا هم که من اومدم می گم چته؟ باز نمی گه . الکی لج می کنه قهر می کنه هزار مساله و عیب و ایراد دیگه رو پیش می کشه روی اعصاب من راه می ره . من هزار تا فکر کردم تا غروب . خیلی بهم بر خورد که گفت : بابا گفته بود 2-3 میلیون ولی حالا شده 5/4 میلیون .
اولا سعی کن که یک مقدار صبرتو بیشتر کنی و با کوچکترین چیز و یا حرفی که بینتون پیش میاد اینجور به هم نریزی!!
بعد هم اگه میبینی عصبیه و به قول خودت قهر کرده! یک کم بهش فرصت بده خیلی آروم کارهاتو انجام بده انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده. تا هر دوتون یک کم آروم بشید. بعدش هم نباید بااین لحن بگی ""چته؟!!"" یا ""بیا ببینم چی می گی "" بعد از اروم شدن هر دوتون میتونی بری بهش بگی میخوای راجع به اون موضوع حرف بزنیم؟ مثل اینکه دچار سوتفاهم شدی!! درسته که شما زن و شوهر هستید و نزدیکترین آدمها به همدیگر هستید ولی این دلیل نمیشه که با بی احترامی با هم حرف بزنید و همدیگر رو خطاب قرار بدید! سعی کن همیشه احترامش رو نگه داری حتی در خلوت!!
نقل قول:
وقتی هم فهمیدم از لحنم ناراحت شده بهش توضیح دادم که من عجله داشتم ، مشتری داشتم ، اصلا منظوری نداشتم . بازم قبول نمی کنه . بابا...... نمی فهمه حرف منو . نمی خواد قبول کنه اشتباه کرده . بازم مثل بچه لج می کنه
اگر هم می بینید توی این تاپیک اینقدر تحقریش کردم چون خیلی از دستش عصبانیم خیــــــلــــی . به خاطر هیچ و پوچ یک روز کامل حرص خوردم به خاطر هیچ گناه و تقصیری .
هر چه قدر هم که عصبانی باشی نباید با لحن تحقیر آمیز با شوهرت صحبت کنی. بذار خودت و اون آروم بشین و بعد بشینید با هم صحبت کنید.تحصیلکرده ها اینجوری صحبت میکنند .اشتباه دیگه ات اینه که با صجبتهات میخوای بهش بقبولونی که تو اشتباه کردی و حق با من بوده!! معلومه که این بحث به نتیجه نمیرسه!! باید حرفات رو بهش بزنی بدون اینکه در حرفات بخوای کسی رو محکوم کنی. اینکه با زور و و دعوا صدا بلند کردن نظرت رو به کسی بقبولونی هیچوقت جواب نداده.
اول از همه خودت رو آروم بکن و به خاطر این چیزای پیش و پا افتاده هم اعصاب خودت رو و هم اون بنده خدا رو به هم نریز عزیزم. حیف نیست روزهای به این خوبی رو با این دعواهای الکی خراب کنید؟!
عزیزم به نظر من یکم باید روی کنترل عصبانیتت کار کنِی!! این میتونه به بهتر شدن روابطت با شوهرت و کلا اجتماع کمک کنه موفق باشی عزیزم.
RE: نمی تونم با شوهرم حرف بزنم
سلام مهتاب جان
اول از حضور تمام دوستان و كارشناسان عذرخواهي مي كنم كه بنده حقير پامو از گليمم درازتر كردم. ولي اين مشكلات كه در ارسال هاي اخير مشابه است موارديه كه خودم درگيرش بودم و با راهنمايي و تجربيات و مطالعات تونستم تا حدودي كنترل كنم.
كاش اين آزمايشگاه ها كه وقتي ميري آزمايش ازدواج بدي به جاي كلاس هاي آموزشي در مورد روابط جنسي كمي هم در مورد ارتباط موثر زوجين و شناخت تفاوتها و شباهتهاي دنياي متفاوت مرد و زن مي پرداختند. به نظر من آمار طلاق و اختلافات به شدت كاهش مي يافت:305:
نقل قول:
دیروز بهش زنگ زدم می گم 5/4 میلیون بریز به حساب بابا بره دنبال کارای اعزام حج ، الکی لج کرده می گه امروز نمی تونم ، وقت ندارم ، بابا مگه نگفته بود 2 -3 میلیون می شه ؟ منم عصبانی شدم و پشت تلفن با عصبانیت باهاش حرف زدم و قطع کردم . خیلی تعجب کردم از این کارش .
غروب که رسیدیم خونه بهش می گم چته ؟ حرف حسابت چیه ؟ الکی موضوع رو کشش می ده و تمام مشکلات و نقطه ضعفهای منو مکشه وسط ( این عادتشه تو بحثا ) مثل بچه ها لج می کنه که من با شماها حج نمی آم . نزدیک به یک ساعت هی اون یه چیزی گفت و من . تازه فهمیدم صبح که من بهش زنگ زده بودم ظاهرا چون عجله داشتم لحن صحبتم طوری بود که آقا پیش خودش سوء تعبیر کرده (می گه تو به من حالت دستوری گفتی که پولو بریز بحساب بابا . من دوست ندارم کسی بهم دستور بده !)
شما هم مثل اكثر زوج هاي جوان مشكلاتتون به دليل عدم آگاهي از مهارتهاي گفتگو و ارتباط بين زوجينه.:305: اولا بايد ببخشيد كه اينو مي گم ولي طريقه حرف زدن با شوهر رو ياد بگيري تا مثل موم تو دستت باشه. خوب معلوم با اين لحن كه صحبت كردي هر كس ديگه اي هم بود لجش مي گرفت.:311:
دوماً لج بازي از خصلت مردهاست كه توي بعضي زياده و توي بعضي كم.
به شما هم توصيه مي كنم كتاب زنان ونوسي و مردان مريخي رو بخونيد خيلي توي نگرش و رفتارت تاثير مي ذاره. توي اين كتاب نوشته ممكنه خانم جمله اي بگه ولي آقا يه چيز ديگه بشنوه و يك برداش ديگه بكنه. باور كن دكشنري مردها و زن ها در برخي كلمات و جملات كاملاً متفاوته.
نقل قول:
اصلا انعطاف نداره ، اصلا نمی تونه هلاجی کنه ، هر چی من توضیح می دم تو کتش نمی ره ، نمی فهمه . حتی اگر هم ثابت بشه که اشتباه کرده زیر بارش نمی ره و به لجبازیش ادامه می ده . خیلی کینه ایه .
یه کتاب دارم در مورد تربیت کودکه ( برای بهتر تربیت کردن بچم می خونمش ) ولی وقتی می خونمش فک می کنم خیلی از شگرداش راجع به همسرم کاربرد داره . اینو واقعا می گم . گاهی فک می کنم شوهرم یه پسر بچه لجباز و نفهم 10 سالست . درکش ، فهمش ، تفکرش اندازه بچه 10 سالست .
اولاً يكي از دوستان من پيش يك روانشناس رفته بود و جمله اي در توصيف مردها گفت كه خيلي جالب بود( البته با پوزش از تمام آقايان تالار) مردها همان بچه هاي قولدراند
دوماً اولين چيزي كه به زنها گفته مي شه اينه كه مواظب باش نقش مادر را براي همسرت بازي نكني. تو زنشي نه مادرش. از حرفت معلومه كه اونو مثل بچه ات مي بيني كه بايد همه چي رو بهش توضيح بدي. بگي اين كارو بكن و اون كارو نكن. يا اين كارت اشتباه تو هنوز انقدر نمي فهمي كه چه كاري درسته و چه كاري اشتباه بايد من بهت بگم. قدرت حلاجي مسائل رو نداري هميشه من بايد حلاجي كنم :324:
نقل قول:
شوهر من عادت داره با دوستاش و همکاراش اس ام اس و شوخیهای بد مردونه انجام می ده . از این کار لذت می بره و این کار زیاد انجام می ده . البته که اونا هم خوششون می آد و به خاطر همین همه دوسش دارن .
کلا ماها توی یه شعبه ثابت نمی مونیم و هر چند وقت یک بار کارمندای بانک رو جابجا می کنن یعنی خیلی از همکارای شوهرم ممکنه یه روزی همکار نزدیک من بشن ( که این اتفاق بارها افتاده )
ببخشيدها دوست عزيز اصلاً شما چه اجازه اي داري گوشي شوهرت را وارسي كني و بعد به روش بياري:327:
اگه هم خودش بهت مي گه كه ديگه بدتر با اين كارت باعث مي شي ديگه بهت اعتماد نداشته باشه و اس ام اسهاش رو برات نخونه. بعدش هم چقدر حساسي مگه خود شما با دوستان اس ام اس بازي نمي كني. خانمها هم شايد اس ام اس ها يا جك هاي بد بهم بگن. چرا فكر مي كني چون اون اين كارو مي كنه پس آقاي همكارتون ممكنه با ديدن شما به اون اس ام اس فكر كنه:163: با درست و غلط بودن اصل موضوع كاري ندارم ها. ممكنه شما اين نوع ارتباط دوستي را بد بدونيد ولي براي يكي ديگه بي تفاوت باشه .
يكمي سعي كن بيشتر راجع به دنياي زن و مرد مطالعه داشته باشيد. بيشتر تمركزت رو روي يادگيري مهارت هاي زندگي بذار نه روي رفتارها شوهرت. يكم منصف باشي مي بيني كه رفتارهاي غلط شوهرت در نتيجه رفتارهاي شماست.
موفق باشي:72: