-
اگه از نظر اینکه حس میکنی ممکنه با قطع ارتباط به اون خیانت کرده باشی و مثلا اون واقعا دوستت داشته باشه نگران هستی، پس چرا اون غیر از تو با تعدادی دیگه ای دختر دوسته؟!!! فکر میکنی اون از دختر جماعت چی می فهمه؟! (فقط مسائل جنسی رو خوب میفهمه!!!) مشخصه که هنوز پسر جماعت رو درست نمیشناسی. اگه اون به قول خودش عاشقت بود، یک ثانیه به دختر دیگه ای حتی نگاه نمیکره چه برسه به اینکه بره باهاشون به انگیزه های جنسی و با وعده هایی مثل ازدواج دوست شه. در مورد همین دوست دخترهایی که الان این پسره داره و حرفایی که بهشون زده و وعده هایی که بهشون داده تحقیق کن تا متوجه عمق ماجرا بشی.
-
واقعا از صمیم قلب خوشحال شدم وقتی گفتی توبه کردی...
نگران خواستگارای اینده هم نباش ایشالا خدا بخاطر برگشتن به سمت راستی و درستی یه نفرو بهتون میده که با شرایطتون کنار بیاد...
راستی ؛ نمیخام نگرانتون کنم ولی چون گفتین چند سال رابطه جنسی داشتین بدون اینکه به بکارتتون آسیبی برسه نگران شدم نکنه به بیماری مبتلا بشید
آخه اون مدل رابطه خـــــیـــــــــلـــــــی مضره وباعث بیماری و معذرت میخام بی اختیاری و ضعیف شدن ماهیچه های اون قسمت میشه که نتیجش آبرو ریزیه(معذرت میخام)
میتونین به دکتر مراجعه کنین که مشکلی دیگه براتون پیش نیاد
به عنوان یه پسر میگم اون نامرد به بدترین شکل ممکن ازتون و مخصوصا از سنتون سوء استفاده کرده
وقتی میگی دوست دخترای مختلف داشته و با شما هم سکس داشته و سر یه فنچ چهارده ساله رو با وعده ازدواج شیره مالیده دیگه ارزش فکر کردن هم نداره
پدرت خیر و صلاحتو میدونه یا خودتون که الان به واسطه سنتون و داشتن رابطه بهش وابسته این و عیباشو کوچیک میبینی؟
یعنی چی که با دوست دخترای دیگش بوده و شما رو قانع میکرده؟؟؟بد نیست واسه خودت ارزش قائل باشی خواهر عزیزم
معلومه دختر فهمیده ای هستی و از پس شرایطت سختی که داری بر میای
راستی نکنه خدای نکرده به واسطه رابطه با ادمای مختلف بیماریهای مقاربتی داشته باشه و به شما هم....(فقط به عنوان یه احتمال میگم)
درضمن اگه شما رو هم واقعا دوس داشته باشه پس مشکل روانی داره که بازم با وجود اینکه همه جوره تأمینش کردید بازم دنبال دوس دختر بوه
نمونه های زیادی از این جور ادما رو میتونی تو این تالار ببینی که چطور زندگی رو به کام زنشون زهر میکنن...
خدا پشت و پناهتون باشه و از صمیم قلب دعاتون میکنم
-
خیلی تفاوت سطح دارید از هر لحاظ و وجوه اشتراکتون بسیار ضعیفه. بهتره تمومش کنین به هر قیمتی که هست
- - - Updated - - -
خیلی تفاوت سطح دارید از هر لحاظ و وجوه اشتراکتون بسیار ضعیفه. بهتره تمومش کنین به هر قیمتی که هست
-
عزيز من معلومه دختر عاقلي هستي هرچه زودتر رابطه ت رو تموم كن اين شخص مناسبي برا ازدواجت نيست
ماكه با سلام و صلوات و كلي عشق و علاقه ازدواج كرديم تو زندگي به خداي احد و واحد مونديم چه برسه به تو با اين همه مشكلات
-
آقایkhaleghezey هیچوقت فکرنمیکردم کسی انقدربادقت به حرفام گوش بده.من تاحالاعضوهیچ گروهی نشدم چون از چت وفیسبوک و...بدم میاد ولی دقیقاتوتاریکترین لحظات زندگیم که خداروصداکردم باسایت همدردی آشنا شدمو عضوشدم وصحبتای شماواقعا آرومم کرد.
شایدتلاش تومهاراحساسی باشدکه میدانی نابجاست.شایدنیزکوشش درتغییرخودت آنجاکه مسیرت تورابه ناراحتی میکشاند.این جمله روهیچوقت یادم نمیره وازبابت مقاله هاواقعا ممنون.فقط تومقاله نکته ای بودکه نوشته شده بودکسیکه بقول خودش به شدت شیفته ی ماست ممکن است تهدیدمان کندکه اگرازاوجداشویم سرمایا خودش بلا می آورد.بایدبا احتیاط دست به عمل زد.یعنی چی؟من الان بایدچکارکنم؟ما13روزقبل رابطمون قطع شدومن حتی بهش نگفتم قصدجدایی دارم.آخرین حرفش این بود که ازین به بعدفقط باپدرت صحبت میکنم تا راضی شن وقول میدم تاقبل تابستون اجازه خواسگاری بگیرم.اون واقعاقصدازدواج داره وبه خانوادش هم همین وگفت ولی من ترسم از بعدازدواجه که واقعا بیماری روحی داشته باشه وبهم خیانت کنه.درضمن ماخیلی باهم نبودیم یعنی توتماتم طول سال شاید5بارهم وازنزدیک میدیدیم وبیشترصحبت هامون تلفنی بودآخه مسافت خونه هامون زیاده واون سرکار میره ومافقط وقتی شهرستان میریم هم ومیبینیم یعنی استان هایی که زندگی میکنیم جداست ولی شهرستان پدریمون یکیه البته چندبارهم دانشگاه اومدکه فقط باهم صحبت کردیم.
-
بانو nasr گرامی ما که کار ینکردیم نه تنها من بلکه بقیه دوستان هم وقتی میبینن شما دختر عاقل و باشخصیتی هستید و عاقلانه دارید تصمیم میگیرید زیر نظر پدرتان خوب چرا تشویقتان نکنیم و به حرفاتون گوش ندیم؟
فعلا که خیلی خوب داری کار میکنی ایشونم گفته میخواد با پدر شما صحبت کنه خوب این عالیه اگه توانست خودشو به پدر شما ثابت کنه چه بهتر یعنب داره تلاش میکنه بهتر بشه.اگرم نتونست که هیچی درکل بزار بابات فکر کنم باتجربست و عاقل خیلی خوب باهات رفتار کرده نشون میده خیلی رابطه خوبی توانسته با شما که دخترش باشی برقرار کنه که به حرفاش اعتماد دار ی و میدونی خیرو صلاحتو میخواد :104:
اصلا به این فکر نکن بعدها چی میخواد بشه در زمان حال زندگی کن.فعلا همه تمرکزت راب زار روی درسات عقب نمونی بخدا حیفه بابات اینهمه کار میکنه خرج دانشگاه شما را بده توی این گرانی اونوقت شما درس نخوانی خیلی ظلمه.
در هر صورت ما هستیم ایشالله کنار هم مشاورینم هستن تا مشکل شما حل بشه به امید خدا
-
سلام.من دیروزهرکار کردم پستم ارسال نشد.دیروزیکی ازپسرای فامیلمون بهم گوشی دادوگفت این واون پسردادوگفت کار واجبی داره.من نمیتونستم قبول نکنم چون دیگه نمیشدبهش پس بده.مادیشب تا5صبح بیداربودیم ومن بهش گفتم حسی بهش ندارم.هرکارکردم قبول نکردوفقط گریه کرد.راستش دیروز برام خواسگاراومد.25ساله لیسانسه خانواده 4نفره کاروماشین وخونم داشت.منم دیشب هرشرایطی که میتونستم براش گذاشتم وگفتم برام خواستگاراومد.گفتم خونه میخوام ماشین میخوام طلامیخوام فقط گریه کردوگفت اگه قراره بخاطرپول پیشم باشی باش.گفت تاتابستون بهم فرصت بده ازسرکارم وام بگیرم واسه ماشین واز ارث پدریم واسه خونه اقدام کنم.گفتم خواسگارم ودوسدارم گفت طوری میشم دوسم داشته باشی.گفتم پدرم مخالفه گفت این هفته میرم پیششون.گفت نهصد دادم برات نشون خریدم.گفت نابودم نکن.گفت اگه تاتابستون نتونستم باشرایطی که خواستیدبیام باهرکی خواستی ازدواج کن.گفتم بعدازدواج بهم خیانت میکنی گفت هرچقدر خواستیدمهریه تعیین کنیدوبه پدرتم گفتم حاضرم اعضای بدن ومهرت کنم وحق طلاقم به تومیدم.هربهانه ای آوردم فقط گریه کرد وقبول کرد.گفت اگه بهم فرصت بدی وتلاشم وکنم اگه نتونستم میذارم ازدواج کنی وکاری به زندگیت ندارم ولی اگه بهم فرصت ندی ونابودم کنی نمیذارم دست کسی بهت یرسه.من دوباره گیج شدم.گفت من 7سال زندگیم وبرات گذاشتم وشدی زندگیم.گفت نابودم نکن.من بایدامروز بهش جواب بدم.چکارکنم؟
- - - Updated - - -
درضمن گفت تعهدمیدم درسموادامه بدم واصلاتاوقتی مدرک لیسانسمونیاوردم عروسی نکنیم.گفتم توبه کردم گفت من نمیخواستم اذیتت کنم فقط چون فکرمیکردم بهرقیمتی شده باهات ازدواج میکنم بهت نزدیک شدم وخودم خیلی وقته واقعاپشیمونم بخاطرعلاقم بودنه هوس.گفت نمیتونم التماست کنم یابه پات بیفتم فقط ازت1فرصت خواستم. من هیچ حسی به هیچ پسری ندارم حتی او.ولی حس کردم حرفاش از روصداقته.آخه چرابایدانقدعذاب بکشه وهمه ی شرایطموقبول کنه؟میتونه باهرکی خواست ازدواج کنه.بخاطرظاهرخوبشم که شده خیلیابهش جواب رد نمیدن.نمیدونم چرا انقدر خل شده.لطفاکمکم کنید.
-
اینا مرد نیستند، بچه های ریش دار هستن!! مطمئنی بیماری روانی نداره؟! یا بیماری جسمی که اینطوری رفتار میکنه؟! به هر حال این طرف به نظر فرد متعادلی نیست و ممکنه کار احمقانه ای انجام بده یا خدای نکرده بلایی سرکسی بیاره باید مواظب بود. به نظر من کلا مورد رو بسپار به خانواده ات (دیگه هم اصلا خودت باهاش صحبت نکن). اگر هم وقت میخواد با خانواده ات صحبت کنه ببینیم چه گلی میخواد به سرش بماله! مهریه اعضای بدنشو میده!!!!! (آره جون خودش! بگو الان دوتا پا و یه چشمشو علی الحساب بده تا بعد!!) اصلا مغز نداره مثل اینکه! به هر حال با چند نفر دیگه هم مشورت کن و همچنین مشاور متخصص و همچنین اگه لازم بود خانواده ات با بزرگترهای فامیل مشورت کنند.
-
خانم nasr
تمامی تاپیک رو خوندم، خوشبختانه سایت همدردی تونسته اعضای دلسوز و فهیمی رو گرد هم بیاره
و شما هم از همین دسته از اعضا هستین
نکته قابل توجه شما اینه که به اشتباهتون پی بردین و گردن کسی نمیندازین! این برای شروع تغییر فوق العادست
نکته بعدی اینه که آقا پسره موضوع ما توی یه رابطه احساسی شدید گرفتار شده که حاضره با تمامی شرایط شما کنار بیاد ( البته از نظر لفظی. هنوز قطعیتی در قبولی شرایط شما نمایان نشده )
در حال حاضر شما دارین بهترین کار رو انجام میدین، همین که پدرتون درگیر این مسئله هستند خودش یه امتیاز بالایی محسوب میشه، فردای روزگار هم که جواب "نه" قاطعی بشنوه، اگه هم شروع به تهدید بکنن، پدرتون میدونن چطوری برخورد کنن.
وعده سر خرمن رو اکثر افراد میتونن بدن، ولی افراد عملگرا در اقلیت هستن
باز تصمیم با شماست، آیا معیار های ازدواجتون با این آقا همخوانی داره؟ آیا با ازدواج با ایشون مسیر زندگیتون رو به خوشبختی پیش میره؟
مقالات داخل سایت میتونه شمارو در مورد پاسخ سوالات راهنمایی کنه
به امید روز های شاد و پر انرژی
در ضمن- دوستان همدردی ( بعضی از دوستان )
خواهشا یک طرفه قضاوت نکنین، ما هیچی از شرایط و صحبت های آقا پسر نمیدونیم، و با صرف گفته های خانم nasr هم نمیشه قضاوت و تصمیم گیریه جامع و درستی کرد. پی بی زحمت این همه به پسر مردم برچسب نچسبونین:81:
-
دوست عزیزaminn جان من اگه اززندگی شخصیم صحبت کردم بخاطرمشاوره گرفتن بودنه مسخره شدن.ازنظر روحی که نمیدونم مشکل روانی داره یانه ولی ازنظرجسمی هیچ مشکلی نداره.من ازچندنفرازدوستاش واعضای خانوادش پرسیدم رفتارش چطوریه باشما؟گفتن فوق العاده مغروره وحرفای من وباورنکردن.گفتن امکان نداره اون اینجوری حرف بزنه باهات... .
فکرمیکنم حق باesssssiباشه.اون زیادی درگیرشده.درضمن تاحالاهرکاری گفته کرده حتی اگه واقعا براش گرون تموم میشد.درباره ی مهریه فکرکنم حق باشماست وچون میدونه خانوادم عمرا اعضای بدن بخوان گفت میزنم که اگه اونم پاش برسه کم نمیاره . بهرحال قرارشدآخرهفته گوشی وپس بدم ودوستیمون قطع شه واون به قولاش عمل کنه وتاتابستون بهش فرصت بدم.امیدوارم پشیمون نشم فقط.:203:
- - - Updated - - -
درضمن amminجان عزیز درپاسخ به پست26فروردینت:بخدامنم مشکلم همینه که نتونستم ثابت کنم دوست دختر داره.منظورم از این که ماهرانه قانعم میکردم همین بود.اون بمن گفت قبل توبا2نفر دوست بودم واز وقتی تو اومدی باکسی نبودم.یبارقافل گیرانه گوشیش وگرفتم وحدود1هفته دستم بود.ازشماره ناشناسی براش اس عاشقانه میومد ولی تو موارد ارسالیش هیچ جوابی داده نشده بودومن بهش زنگ زدم وطرف دختر بودوگفت دوست دخترشم وقتی گوشیش وبهش پس دادم وقضیه روگفتم شوکه شدوگفت دوست برادر زادمه که شمارم وازش گرفته ومن جواب اسا وتماساش وندادم راستش منم گوشیش وجلو روش باسنگ شکستم که فقط نگام کرد وبابت گوشی نازنینش هیچی نگفت.بعداگفت دیگه گوشیم درست نشد فقط چندوقت بعدبرادرزادش باهام تماس گرفت وگفت من شمارش وبه دوستم دادم و... .قصدم ازبیان این حرف این بودکه هیچوقت اثبات نشد دوست دختر داره.هروقتم پیشم میومدتمام گوشیش وکیف پول و...میگشتم وهیچی نمیگفت.یا انقدر پست وپلید وماهره که من نتونستم خوب مچش وبگیرم یا واقعا راست میگه.من مشکلم همین جاست که واقعا به هیچ نتیجه ای هم نرسیدم این که ازکجابفهمم راست میگه یا دروغ.مادرش گفت پسرم گفته اگه این دختر ازدواج کنه دیگه سرکار نمیرم وازدواج نمیکنم.راستش توفامیلمون یکی بود خانوادش وتهدیدکرد وبه خودکشی و...بعدبادختره ازدواج کرد ولی الان زندگی خیلی خوبی ندارن وچون حمایت خانواده رونداشتن به مشکل مالی زیادی هم برخوردن.دوست ندارم زندگیم اینجوری شه.آخه بعداز7سال دوستی هم نمیشه گفت آتیشی شده و تب تند زود عرق میکنه واین حرفا:33: .