نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
با سلام
من به راهنمایی احتیاج دارم
مدتی پیش من به خانمی که در نزدیکی محل کارم کار میکرد علاقه مند شدم و به خانواده خودم اطلاع دادم و خودم هم کم کم به این خانم نزدیک شدم تا ببینم عقاید و افکار و اخلاقش چه جوری هست و اطلاعاتی هم از خانواده اش بگیرم و بعد تصمیم بگیرم
من وارد زندگی این خانم شدم ازش اطلاعاتی گرفتم و حتی به صورت نا محسوس خانواده ام رو بردم دیدند و پسندیدند و در کل دختر خانم خیلی با وقار و با اخلاق و متینی هستند
و این اطلاعات رو در اختیار خانواده ام دادم از قبیل تعداد اعضا و کارشون و .....
یک روز توی یک موقعیت مناسب به ایشون با کمال احترام پیشنهاد ازدواج دادم و شرایط خودم رو گفتم
ایشون کمی شوکه شده بودن و من گفتم که عجله ندارم و کامل فکرشون رو بکنن
یک هفته بعد قرار ملاقاتی گذاشتیم و ایشون نامه ای به من دادن و گفتن که تموم حرف ها رو نوشتن
وقتی نامه رو خوندم فهمیدم که بعضی از اطلاعاتی که ایشون به من داده بودن اشتباه بوده و سرگذشت کامل خانواده رو شرح داده بودن چون فکر نمیکردن که من به ایشون پیشنهاد ازدواج بدم و اعتماد کامل نداشتن و دوست نداشتن کسی در محل کار از اوضاع ایشون با خبر بشه . حالا من موندم چیکار کنم ؟؟
من 26 ساله ام و ایشون 22 ساله و دختر خوبی هم هست و ازشون خوشم میاد و خودش هم سر این موضوع بهم ریخته هست .
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
سلام دوست گرامی ؛به کلبه همدردی خوش آمدید,
فکر نمیکنم با این توضیحات شما دوستان بتوانند شما را راهنمایی کنند؛چون شما از شرایط ایشان با خبر هستید ,نه ما,پس صحیح نیست که ما خودسرانه شما را راهنمایی کنیم.
فقط یک مورد میماند
اینکه شرایط این خانم؛به نظر خود شما؛از لحاظ خانوادگی ،اجتماعی ، و.....با شرایط شما یکی است ,و یا نزدیک است؟
اگر واقعا" مشکلی در این خصوص در میان نیست ؛و شما شناخت کافی از خصوصیات اخلاقی و رفتاری ایشان دارید ,جای نگرانی نیست؛
یک نکته لازم به ذکر است؛
دوست عزیز سعی کنید در این مواقع واقعبین باشد و با احساسات تصمیم نگیرید.
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
دوست عزیزم کیوان جان ممنون
ما از لحاظ خانوادگی نزدیک هستیم ولی من احساساتی نیستم و منظورتون از واقع بین رو متوجه نشدم !
من وقتی اطلاعاتی میگرفتم نمیگفتم که قصدم ازدواج هست و ایشون راجع به تعداد خواهر و شغل برادرشون اشتباه به من گفته بودند و حقایق رو توی نامه گفتند حتی اینکه چند سالی هست از شهرستان به تهران اومدند و به نظر من حس میکردن که شاید شرایط خانوادگیشون نسبت به من پایین هست در حالی که اینجوری نیست نزدیکیم. من راجع به خودم حقایق رو گفتم . اگر من به خانواده ام این ها رو بگم ایا نظرشون نسبت به ایشون برمیگرده یا نه ؟؟
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
سلام:72:
خوب مسلما این به نگرش ها و اخلاقیات خونوادتون بستگی داره که در مورد ایشون تغییر عقیده بدن یا نه.
شما با شناختی که ازشون دارید باید بدونید اطلاعات اخیر چقدر براشون حیاتی هستند.
به هرحال در این مورد با هم مشورت و همفکری می کنید. یا شما اونها رو قانع می کنید، یا اونها شما رو.
اما چیزی که هست، این خانوم خیلی صادقانه برخورد کرده اند، و به نظر می رسه شخصیت قابل اطمینان و قابل احترامی داشته باشند.
موفق باشید.
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
در خصوص پست دوم شما philosaraگرامی توضیح دادن
واما..
دوست گرامی بنده هم که ننوشتم شمااحساساتی هستید ؛
در این شرایط به دلیل احساس علاقه به طرف مقابل ؛پیش می آید که مواردی نادیده گرفته میشود که بعد از ازدواج متوجه اشتباه خود میشوند,
نهایتا" اینکه
به مسائل مهم توجه کنید و رؤیای نیندیشید,این یک توصیه بود.
موفق باشید
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
کیوان جان میشه از اون مواردی که احتمال داره نادیده گرفته بهم بگی و راهنماییم کنی
به عنوان برادر و دوست
من اکثر مواردی رو که لازمه به ایشون گفتم و نطر ایشون مثبت هست ولی تو نامه نوشتن که در ابتدا به علت نداشتن اعتماد کافی و فکر نکردن به ازدواج برخی اطلاعتشون نادرست بوده و واقیعت های زندگیشون اینهاست .
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
سلام anand:72:
به تالار ما خوش اومدی.
توصیه می کنم صبورتر باشی. بد نیست قبل از تصمیم گیری در این خصوص کمی اطلاعاتت رو در مورد انتخاب همسر بالاتر ببری . این به این معنی نیست که شما فاقد این اطلاعات هستی اما شاید با مباحث جدیدی برخورد کنی که شناخت شما رو از اون میزانی که هست بالاتر ببره ... طبیعیه که اگر با وجود اگاهیهای افزون تر و دقت بیشتر ایشون رو هنوز برای ازدواج مناسب دیدی باید کمر همت رو ببندی و از طریق مناسب خانواده رو (در صورت مخالفتشون با شرایط واقعی این خانم) قانع کنی که ایشون مناسب ترین فرد برای ازدواج با شماست ...
لینک های زیر رو حتما بخون . فارغ از احساسات کنونی و به منظور رسیدن به یک تصمیم درست.
- آیا تو نیمه گمشده من هستی؟
- نقش عشق و عقل در ازدواج؟!
- انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما
- [/url]اگر شرایط ازدواج ندارید.........(دمیدن در تنور احساسات ممنوع)...دوستی د
- لینک مقالات گلچین : مشاوره ازدواج
- و ....
و خیلی مقالات و موضوعات جالب و مفید دیگه که با کمی تامل و تیزبینی به بهترین شیوه ی ممکن قابل بهره برداریه .
موفق باشی.
:72:
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
دوست عزیز؛بنده همان اول به عرض شما رساندم که در خصوص شما و ان خانوم چیز بخصوصی نمیدانم (شرایط)چون شما توضیح نداده اید.
شما وقتی با اون خانوم آشنا شدید,و به قول خودتان از ایشان اطلاعاتی بدست آوردید؛شناخت شما از ایشان بر اساس آنچه که این خانم برای شما گفتن بوده,وشاید شما بر همین اساس به ایشان علاقه مند شده اید,حال که هویت واقعی ایشان برای شما مشخص شده؛آیا شما باز هم به ایشان علاقه دارید؛لطفا" جواب این سوال را با احساسات ندهید؛فکر کنید که این خانم چه چیزی داره که شما به اون علاقه داری؛معیارهای خودت رو مشخص کردی ؟اگر مشخص کردی و شناخت کامل از خودت داری؛آیا این خانوم معیارهای شما را دارند؟
ابتدا از خودت شروع کن بعد سراغ خانواده برو,
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
دوست عزیز،
واکنش ایشون معقول بوده. آدم اطلاعات زندگی شخصیش رو به هرکسی نمی ده.
یک سری مسائل هست که آدم برای خودش و اشخاص خاص نگهمیداره درسته؟ این نشونه ی درایت یک شخصه که تودار باشه.
ایشون هم که بعد از اطلاع از قصد شما، صادقانه برخورد کردن.
حالا مسئله برمی گرده به اینکه مواردیکه قبلا نگفته بودند، چه چیزیهایی بوده. آیا شغل برادرشون یا تعداد خواهر و برادرهاش یا اینکه چند ساله تهران اومدن بوده یا اینکه مثلا گفتند که من مطلقه هستم، یا پدرم معتاده یا ...
چطور مسائلی عنوان شده که شما رو به شک انداخته؟
درضمن روندی که تاحالا طی کردید (تلاش برای شناخت غیر شتاب زده، در جریان قرار دادن خانواده، و تصمیمتون برای مشاوره گرفتن) نشون دهنده ی اینه که راه درست رو خوشبختانه در پیش گرفتید.
از این به بعد هم اگه مصمم و معقول جلو برید مشکلی پیش نخواهد آمد. (مصمم برای انتخاب درست)
RE: نیاز به راهنمایی مشاوران خیلی فوری
اول که نامه رو خوندم کمی شوکه شدم و وقتی خودم رو جای اون گذاشتم قانع شدم که هرکسی وقتی با یک غریبه روبرو میشه تمامی لحظات زندگیش رو نمیگه و کمی عوضش میکنه
شرایط من : فردی هستم که تحصیلات کار شخصیت اجتماعی احترام به افراد خانواده متشخص و وضع مالی مناسب رو دارا هستم
از همسر اینده ام : اخلاق خوب - تحصیلات و خانواده نزدیک - احترام متقابل به خانواده - با شخصیت و محترم - دوست و همراه خوب در تمامی مرحل زندگی و درک متقابل و اصل زندگی بر اساس صداقت
نه خوشبختانه هیچ نقطه منفی از قبیل طلاق و اعتیاد و .... تو زندگیشون نیست کمی تو زندگیشون سختی کشیدن و دختر شکننده ای نیست
و از وقتی این مسایل رو گفته خودش رو ازار میده که چرا به من واقعیت رو نگفته و دروغ گفته و خودش رو داره میخوره و عذاب وجدان داره که من با صداقت پیش اومدم و اون نه و میگه که نمیتونه تو چشمای من نگاه کنه و همه چیرو فراموش کنم در حالی که من از اون شب بهش گفتم که اروم باشه و عجله نکنه و مدتی به این مساله فکر نکنه و با من عادی باشه
فرصت میخواستم که مشورت کنم و با خانواده ام مطرح کنم
البته من به شک نیفتادم و به ایشون اعتماد دارم چون اعتقادم از روی احساس نبوده و منطق داشتم
فقط میخوام بدونم چه جوری به خانواده ام توضیح بدم ؟؟؟
چون در جریان کامل کار های من بودن
مثلا گفته بودن که 4 بچه هستند و در حالی که 6 بچه اند و گفته بودن که برادرشون مهندس هست ( من خودم مهندس هستم) و فلان شرکت کار میکنن در حالی که مغازه دار هست
البته ایشون هم به من علاقه خاصی دارند
دوستان تا حد ممکن راهنمییم کنن ممنون میشم
من توی کارهام مخصوصا ازدواج دقت خاصی دارم