سلام
ان شاالله ، ایام به کامتان ،، خوش :72:
متاسفانه نرسیدم که از دوستان قبل سئوال بپرسم - معذرت می خوام:72:
آقا سرشار ،، ای دوست خوبم
رنگ سبز مهربونیت
سرخی نگاهت
با دل سفید آسمانیت
با این سه رنگ رنگین کمونی
میشه قلب هر کیو نگاه کرد !
حتی خورشید هم به شاقت
تو شب ها ،، خدا خدا کرد :72:
( عجب شعری )
ان شالله فرصت بشه در یه زمانی با هم گفتگوی داغی داشته باشیم
مراقب خودت باش دوست من .:72:
..............................
سلام خانم نارجیس گرامی :72:
1 ) از خودتان راضی هستید ؟
1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟
1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟
1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟
1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟
1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟
1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟
1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!!
1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟
1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟
1.10 ) رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟
1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟
1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟
ممنون .:72:
..............................................
2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما میخواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟
– پیش خودتان فکر میکنید این داوطلب چه کار خوبی انجام میدهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش میکند.
– این درخواست برایتان آزاردهنده است و آن را مناسب نمیدانید.
– دردناک است که شخصی اینطور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
– با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد میگویید.
2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستادهاید. سرانجام آسانسور میآید و داخل میشوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار میکنید؟
– تظاهر میکنید که او را ندیدهاید و تو دل خودتون میگید بای بای .
– دستتان را جلوی در قرار میدهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
– دکمه بسته شدن در را فشار میدهید.
– خوشحال میشوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.
2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار میکنید؟
– ممکن است اوضاع مالیتان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی میخرید.( با توجه به پولتان )
– یک نامه عذرخواهی برایش مینویسید و به او میگویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران میکنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
- فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید
2.3 ) در صف اداره پست ایستادهاید که متوجه میشوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمیشود؛ چه واکنشی دارید؟
– از آنها میخواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
– آنها را به حال خودشان رها میکنید و میروید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز میگردید تا کارتان را انجام دهید.
– مداخله میکنید و از آنها میپرسید کمک میخواهند؟:18:
– به حرفهایشان گوش میدهید تا ببینید میتوانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده میگیرید یا شخصی را در صف پیدا میکنید که بتواند این مشکل را حل کند.:305:
برای دومین بار در هفته همسایه شما مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟
– اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوتشان را میپذیرید و با سر و صدای آنها همراه میشوید.
– به پلیس زنگ میزنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
– پیش خودتان فکر میکنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر میدهید بیشتر رعایت کنند.
– چشمهایتان را میبندید و گوشهایتان را میگیرید. در غیر این صورت غر میزنید.
.................................................. ..........................................
3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )
کاراکترهای داستان :
مادر عروس : باغبان
خاله عروس : خاله قزی
خواهر عروس : سرشار
برادر عروس : فدایی یار
دایی عروس هم محمد رضا 164
عروس هم شخص خیالی : کوکب
داماد هم : محمد 93
...........................................
4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :
https://encrypted-tbn2.gstatic.com/i...av06cdb5vV68bA
....................................
ممنون خانم نارجیس
موفق باشید:72:
- - - Updated - - -
سلام
ان شاالله ، ایام به کامتان ،، خوش :72:
متاسفانه نرسیدم که از دوستان قبل سئوال بپرسم - معذرت می خوام:72:
آقا سرشار ،، ای دوست خوبم
رنگ سبز مهربونیت
سرخی نگاهت
با دل سفید آسمانیت
با این سه رنگ رنگین کمونی
میشه قلب هر کیو نگاه کرد !
حتی خورشید هم به شاقت
تو شب ها ،، خدا خدا کرد :72:
( عجب شعری )
ان شالله فرصت بشه در یه زمانی با هم گفتگوی داغی داشته باشیم
مراقب خودت باش دوست من .:72:
..............................
سلام خانم نارجیس گرامی :72:
1 ) از خودتان راضی هستید ؟
1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟
1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟
1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟
1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟
1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟
1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟
1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!!
1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟
1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟
1.10 ) رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟
1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟
1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟
ممنون .:72:
..............................................
2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما میخواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟
– پیش خودتان فکر میکنید این داوطلب چه کار خوبی انجام میدهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش میکند.
– این درخواست برایتان آزاردهنده است و آن را مناسب نمیدانید.
– دردناک است که شخصی اینطور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
– با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد میگویید.
2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستادهاید. سرانجام آسانسور میآید و داخل میشوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار میکنید؟
– تظاهر میکنید که او را ندیدهاید و تو دل خودتون میگید بای بای .
– دستتان را جلوی در قرار میدهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
– دکمه بسته شدن در را فشار میدهید.
– خوشحال میشوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.
2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار میکنید؟
– ممکن است اوضاع مالیتان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی میخرید.( با توجه به پولتان )
– یک نامه عذرخواهی برایش مینویسید و به او میگویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران میکنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
- فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید
2.3 ) در صف اداره پست ایستادهاید که متوجه میشوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمیشود؛ چه واکنشی دارید؟
– از آنها میخواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
– آنها را به حال خودشان رها میکنید و میروید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز میگردید تا کارتان را انجام دهید.
– مداخله میکنید و از آنها میپرسید کمک میخواهند؟:18:
– به حرفهایشان گوش میدهید تا ببینید میتوانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده میگیرید یا شخصی را در صف پیدا میکنید که بتواند این مشکل را حل کند.:305:
برای دومین بار در هفته همسایه شما مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟
– اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوتشان را میپذیرید و با سر و صدای آنها همراه میشوید.
– به پلیس زنگ میزنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
– پیش خودتان فکر میکنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر میدهید بیشتر رعایت کنند.
– چشمهایتان را میبندید و گوشهایتان را میگیرید. در غیر این صورت غر میزنید.
.................................................. ..........................................
3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )
کاراکترهای داستان :
مادر عروس : باغبان
خاله عروس : خاله قزی
خواهر عروس : سرشار
برادر عروس : فدایی یار
دایی عروس هم محمد رضا 164
عروس هم شخص خیالی : کوکب
داماد هم : محمد 93
...........................................
4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :
https://encrypted-tbn2.gstatic.com/i...av06cdb5vV68bA
....................................
ممنون خانم نارجیس
موفق باشید:72: