-
ازدوج با کی ؟
[align=justify]سلام دختری هستم 27 ساله میخوام ازدواج کنم دلم میخواد زندگیم تغییر کنه ولی هنوز خواستگاری نداشتم این موضوع خیلی اذیتم می کنه نمی دونم علتش چیه کاردانی حسابداری دارم کار هم می کردم که در حال حاضر کار نمی کنم بیکاری از یک طرف بهم فشار اورده از طرف دیگه هم اینکه کسی هنوز نتونسته من و به عنوان همسر خودش قبول کنه دوستای زیادی داشتم ولی همه فقط برا دوستی من و می خواستن آدم بدی نیستم حداقل خیلی بد نیستم نمی دونم چرا این طوری شده به هر حال خیلی ناراحتم از اینکه عشقی نداشتم
من مقصرم یا ...؟:47:[/align]
-
RE: ازدوج با کی ؟
با سلام و درود به عضو تازه وارد خانم مهديه تاجداري
دوست عزيز ابتدا ورود شما رو به تالار همدردي خوش آمد ميگم اميدوارم با ورود به اين سايت حس اميد و اعتماد به نفس در شما قوي تر بشه تا ابتدا به يك آرامش نسبي برسيد و با همدردي و همفكري دوستان و مدير محترم راهكاري مناسب براي مشكل شما پيدا كنيم بهتون توصيه مي كنم توكلتون رو از دست نديد به خداوند مهربان كه عاشق و معشوق همه ماست توكل كن و اميدوار به لطف بيكران او ، اما ازشما در خواست مي كنم كمي بيشتر در مورد خودتون( سطح خانواده ، موقعيت شما در خانواده، و .....) توضيحاتي رو بديد بخصوص در مورد خواستگاران قبلي و دلايلي كه باعث عدم مقبوليت خواستگاراي قبلي شد رو اگه بيان كنيد ممنون مي شيم . با تشكر
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام ممنون از اینکه راهنمایی کردید .
ما 7 تا بچه هستیم 4 خواهر و 3 برادر که دو خواهر و دو برادرم ازدواج کردند من بچه 6 خانواده هستم الان هم 1 برادر بزرگتر و 1 خواهر کوچکتر از خودم در خانه هستیم. یک خانواده در حد متوسط هستیم برادرم به دلایل شخصی خود قصد ازدواج ندارد برای خواهرم که از من 4 سال کوچکتر است خواستگارانی البته نه رسمی ولی عنوان شده در خانواده بوده ولی من تا کنون خواستگاری نداشتم البته خواهرم ظاهری امروزی پسند دارد اندامی باربی تیپ آنچنانی و غیره
من خودم یه آدم معمولی هستم عادی ولی نمی دونم چه علتی باعث شده که تا کنون خواستگاری نداشته باشم تو اجتماع زیادگشتم فعالیتم زیاد بوده خیلی شیطون بودم خیلی شاد بشاش ولی با این همه کسی تمایل به زندگی با من رو نداشته آدمی هستم که به زندگی خیلی اهمیت می دم تا حالا با کسی برخورد نداشتم که من و آدم غیر منطقی بدونه یا از من ناراضی باشه نمی دونم شایدم اینطور نباشه تو فامیل اکثراً ازدواج کردند حتی کوچکتر از من ولی من ...
نمی دونم شاید نشه از این طریق مسائلم رو مطرح کنم ولی از لحاظ روحی به نهایت داغونم و نمی دونم باید چکار کنم می ترسم دچار افسردگی بشم
-
مایوس از ارسال سوال؟
[[[align=justify]align=right]align=justify][align=justify]بازم سلام
می دونستم کسی نمی تونه سوالمو جواب بده شاید بگید چقدر عجولم نه اینطور نیست تا حالا هیچکسی نتونسته به من جوابی در این مورد بده شاید اصلاً نباید در این مورد سوالی کنم چرا چون این مسئله تو ایران ما یه چیز عادی ولی چرا باید اینطوری باشه ؟ واقعاً چرا ....؟ چون دختریم باید صبر کنیم تا انتخاب شیم چرا حق نداریم انتخاب کنیم؟ چرا وقتی انتخاب می کنیم نمی تونیم مثل پسرا بریم خواستگاری ؟ گل و شیرینی ببریم؟ نمی تونیم عشقمونو ابراز کنیم ؟ چون دختریم ...؟ نمی خوام ادای فیلم دختر ایرونی رو در بیارم نه ولی واقعاً برام سوال شده که این چه رسمیه ؟
اصلاً شاید نباید این سوال ومی پرسیدم بهتره که سوالمو پس بگیرم و از مدیریت محترم سایت بابت اینکه سایت و اشغال کردم معذرت خواهی کنم .
ممنون و خدانگهدار همه . ::160::72:[/[/align]align][/align][/align]
-
RE: مایوس از ارسال سوال؟
تا اندیشه ها دگرگون نشود،این حرف درست و بجای سرکار هم انجام شدنی نیست.به هر حال ما کشوری جهان سومی و سنتی هستیم و فعلاً که روزگار بر من و شما و همانندان ما،سخت می گیرد.
-
RE: مایوس از ارسال سوال؟
سلام مهدیه تاجداری
به تالار همدردی خوش آمدی....
دوست عزیز در زندگی علاوه بر صبر به دقت و مهارت در هر کاری هم نیاز داریم تا بدین وسیله به آنچه می خواهیم برسیم.
یک مثال بزنم...
ببین مثلا شما همین روشی که در این تالار دارید( احتمالا در زندگی هم به کار گرفته ای) و این می تونه برات مشکل ساز شده باشه....
شما بدون یک مطالعه سریع و بررسی دقیق، یک سئوال تکراری را در یک بخشی از انجمن می زنید؟ که قبلا پاسخهای زیادی گفته شده است.
بعد هم بدون صبری برای دریافت پاسخ دوباره یک پست دیگری می زنید و یاس و ناامیدی خود را عنوان می کنید... آیا تصور نمی کنید در زندگی برای هر چیزی زمان و فعالیت نیاز است... چرا تصور می کنید که همه باید سریع پاسخ شما را نیاز بدهند، اما شما هیچ احساس مسئولیتی نسبت به سئوال و نیاز دیگران ندارید.... شما چگونه با دوستان دیگر همدردی کردید؟!
اما خطرناکتر اینکه، شما پیش پیش به دیگران تلویحا می گوئید که من خودم جواب مشکلم را می دانم، اما نمی خواهم بپذیرم.« آنجا که گفته اید:چقدر عجولم نه اینطور نیست تا حالا هیچکسی نتونسته به من جوابی در این مورد بده ».
اشتباه دیگر اگر ما سئوالمان و نیازمان را جای غیر مرتبط سراغ بگیریم جوابی نخواهیم گرفت...
مثلا برای پیگیری سئوالهای بدون پاسخ در همان صفحه اول محلی را در نظر گرفته ایم... اما شما به آن توجهی نکرده اید....
هرچیزی جایگاه و موقعیت مناسب خودش را می طلبد، در مورد ازدواج هم باید بدانیم که چگونه باید با آن برخورد کنیم....
توصیه می کنم، شما با آرامش ، صبوری قبل از هر پاسخی چند روزی فقط در این تالار مطالعه کنید....، مخصوصا بخش خواستگاری را: مثل : موضوع من خواستگاری ندارم، موضوع خواستگاری دختر از پسر و .....
بعد در همانجا می توانی تمام این نظراتت را مثبت و منفی بیان کنی....
راستی شما دیروز عضو شدی... ، من زیادی سرتون را درد آوردم....
در داخل تالار همدردی، بعضی ها را همان روز اول با پرچونگی سرشون را درد می آوریم، اما آنها کم کم خودشون شروع می کنند و در حل مشکلات دیگران قلم فرسایی می کنند.
به هر حال ما اعضاء تالار همدردی در کنارت هستیم.....
اگر چند روز دیگر بگذرد و شما گشتی در تالار ما بزنی ، متوجه می شوی ما هم مثل تو دردمندیم، و جالب هست بعضی ها را خواهی دید که دقیقا مشکل شما را دارند.... اما به همدیگر کمک می کنید که راه برون رفت از این مشکلات را بیابیم....،
ما از روشهای قبلی که بدون نتیجه مانده گذشته ایم، مثل محکوم کردن، منفی دیدن، یاس و ناامیدی، متهم کردن، بی تفاوت شدن، سست بودن، زودرنجیدن، بی تحملی، و آرزوی سریع رسیدن، احساس محوری و.....
امروز ما دوستان از طریق شیوه حل مسئله، برنامه ریزی، صبر، شکستن اهداف بزرگ به اهداف کوچک، احساس ارزشمندی، همدلی و همدردی، کمک از صاحبان فکر و اندیشه، کنترل احساسات و نیازها و با امیدواری در پی حل مسائل همدیگر هستیم....
و خود می بینی که کار عظیم اما شدنی را در دست داریم...
و خوشحالیم تو هم به عنوان یک یار دیگر در کنارمان هستی....
و از افکار شما هم به مرور بهره مند خواهیم شد...
منتظریم...
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام مهدیه جان
امیدوارم بتونم کمکی بکنم
اولا شما 27 سال بیشتر ندارید و موقعیتهای زیادی برای ازدواج دارید باور کن
شما میتونی فعلا که شرایط ازدواج نداری سعی کنی یک مهارتهایی رو توی زندگی یاد بگیری که حتی بعدها توی زندگی مشترک اینده هم به دردت بخوره و خوشبخت تر میشی
خیلی از ادمها زودتر ازدواج می کنند و برخی دیرتر
خدا توی هر ضمینه ای صبر ادما رو ازمایش می کنه
شما اگر صبور باشی و عجله نکنی انشاالله شرایط ازدواج هم برات مهیا میشه و با کسی ازدواج می کنی که حتی زندگیت از خیلی های دیگه که مدام خواستگار دارند یا خیلی از انهایی که ازدواج کردند بهتر میشه
باور کن نمی خوام شعار بدم هنوز فرصت داری
اگر احساس تنهایی می کنی خوب عزیزم خودت هم میگی که دلیلش بیکاریه پس سعی کن خودت رو به کاری که دوست داری سرگرم کنی
موضوعات مشابهی در تالار وجود داره که خواندن انها هم کمک بزرگی به شما میکنه
امیدوارم که خوشبخت و سعادتمند بشوید
-
RE: مایوس از ارسال سوال؟
ممنون از اینکه جواب دادید ولی من چیزی نتونستم برداشت کنم یعنی میدونید من خیلی وقته که دنبال جواب سوالم می گردم به خاطر همین هم بی طاقت شدم نمی دونم فعلاً شرایط روحی خوبی ندارم به خاطر همین هم عضو سایت شدم شاید نباید فعلاً سوالی می پرسیدم باید تو سایت می گشتم تحقیق می کردم بعد وارد این بحث می شدم ولی حالا بهر حال سوالمو پرسیدم و جوابهایی دریافت کردم باز همین که مشکلم رو جایی مطرح کردم اروم تر شدم خیلی احساس تنهایی می کنم شاید مزید بر ایت علت فوت پدرم بوده که پشوانه زندگیم رو از دست دادم و می خوام با ازدواج این خلا رو پر کنم نمی دونم واقعاً گیج شدم البته من به ازدواج به این شکل نگاه نمی کنم بیشتر دوست دارم مستقل بشم خودم برای زندگیم تصمیم بگیرم به همسر هم به دید کسی برای استقلال خودم نگاه نمی کنم من به همسر به عنوان یک عشق و امید در زندگی نظر دارم من خیلی احساساتی هستم و عشق تو زندگی از هر چیز دیگه ای برم با ارزشتره شاید خیلیا این نظر من رو قبول نداشته باشند ولی به هر حال هر کسی برای خودش یه ایده هایی در زندگی داره هر کسی یه جوره و کسی رو نمی شه صد در صد عوض کرد ببخشید با حرفای تکراریم سرتون رو درد آوردم
بازم ممنون می شم اگه راهنماییم کنید این طوری احساس می کنم تنها نیستم
یه پیشنهاد هم دارم کاش می شد ای تالارها عمومی تر بر گزار می شد جوری که بشه حضوراً با هم حرف زد حداقل تو همین سایت از طریق voice . ببخشید جسارت کردم .
-
RE: ازدوج با کی ؟
دوست عزیز سلام
به این تالار خوش اومدی.:228:
بهت تبریک می گم به خاطر شحاعتت برای عنوان کردن یک معزل اجتماعی . عزیزم شرایط اجتماعی خراب شده، نه تنها شما بلکه خیلی از دخترها و پسرها از این مسئله رنج می برن. الان همه به دنبال بالاتر از خودشون می گردن. آقایون که دیگه دستشون بازه، از صدقه سری انقلاب و جنگ از بس که دختر زیاد شده ، حتی کمترینشون از لحاظ اجتماعی و ظاهری و ... دنبال یه دختر می گردن مثل پنجه آفتاب، یکی یه دونه، باباش مایه دار و .... البته تقصصیری هم ندارن. آدم که تو موقعیت انتخاب قرار می گیره سعی می کنه بهترین گزینه رو انتخاب کنه.
27 سال سن کمی نیست که بخواهیم خودمون دلداری بدیم. حق داری نگران باشی. اون موقعی که دختر تو چهاردیواری خونه بود از همه چی بی خبر 10 سالگی ازواج می کرد. حالا تو این آشفته بازار با این همه محرک ... واقعاً تحملش سخته.
به نظرم هر چیزی وقتی داره. از وقتش که بگذره دیگه اون اهمیت و لذت رو نداره. وقتی که دیگه آدم به هزار جور گناه مبتلا می شه، وقتی که همه فکر و ذهن آدم رو مشغول می کنه و باعث می شه آدم تمرکز رو کاراش نداشته باشه، و اگه اغراق نباشه باعث عدم موفقیت تو کار باشه، وقتی آدم افسرده می شه، وقتی آدم از هر کس و ناکسی زخم زبون می شنوه (به قول معروف نوشدارو بعد از مرگ سهراب می شه) دیگه می خوام چی کار کنم.
نداشتن خواستگار هر دلیلی می تونه داشته باشه به جز شخص خودت. البته یه چیز هم بگم. توی این بیکاری و گرونی آخه کدوم جوونی خودشو تو چاه زندگی مشترک می ندازه. خلاصه در این باره به اندازه یه کتاب حرفه:
تنها راه حل تحمله، =======>>>>> تحمل :47:
-
RE: ازدوج با کی ؟
مهديه جون سلام
از اينكه به جمع اين تالار پيوستي خوشحالم و ورودت رو خير مقدم ميگم .
اينكه نداشتن خواستگار مناسب ازدواج رو دليل ضعفي توي خودت بدوني به نظرم اصلا منطقي نيست . تو كه همونطور كه كفتي تموم شرايط رو براي يك ازدواج موفق داري . نمي دونم چطوري بگم . شايد به نظرت خنده دار باشه اما من به اين اعتقاد دارم كه بعضي از اتفاقات خارج از اراده ما ادما ست ازدواج هم يكي از اونهاست . دلم ميخواست ميتونستم داستان ازدواج خودم رو برات تعريف كنم تا به صحت حرفم برسي . اينكه 27 سالته و هنوز ازدواج نكردي اصلا عجيب نيست تو زمان ما سن ازدواج به دليل تحصيلات عالي دخترها و پسرها و نبودن بازار كار بيشتر شده اگه به دور و برت نگاه كني ميبيني كه اين روزها همه تو سنين 26 -27 به بالا ازدواج كردمن . مهم هينه كه اين مسئله روي درست انتخاب كردنت تاثير نگذاره و اين كه يك ازدواج موفق با كسي كه از هر نظر لياقتت رو داره داشته باشي زمانش اصلا مهم نيست . افراد زيادي رو ميشناسم كه در سنين خيلي بالاتر از سن تو ازدواجهاي موفقي داشتند و برعكس . اصلا نگران نباش عزيزم و اجازه نده كه اين فكر مسائل مهمتر زندگيت رو تحتالشعاع قرار بده . مطمئن باش توي زمان مشخص و با فردي كه خداي مهربون براي ازدواج با تو در نظر گرفته حتما اتفاق ميافته.
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام عسلم
بشنو باور نكن اينكه خواهرم كه از من كوچكتره و چند تا خواستگار داره تا واقعا نيومدن خواستگاري باور نكن
شايد يه مشكل نوع برخورد شما با ازدواج و گفتن اون در جمع فاميل يا دوستان و آشنايان باشه مثلا من توي خونه مستاجري نمي تونم زندگي كنم يا پسره بايد فلان تيپ و فلان شكل باشه تحصيلاتش بيسار باشه اين پسرها (اون هم از نوع لوس و وارفته بلا نسبت اهاليه سايت)مي ترسونه و عامل بازدارنده است در ضمن مگه قراره همه ما ازدواج كنيم من دختر خاله ام كه از من 4 ماه كوچيكتر هم هست 7 سال پيش ازدواج كرد من هم بايد زانو غم بغل مي گرفتم كه چرا اون ازدواج كرده و من ازدواج نكردم؟ نه عزيز دلم هر كسي يه جوري زندگي مي كنه و براي خودش يه برنامه اي داره من برنامه ام اين بود كه تا يه موقعيت اجتماعي تقريبا ثابت از لحاظ ريالي و يا كاري نداشته باشم و تو اون رشته خاص دانشگاهيم قبول نشدم به ازدواج فكر نكنم بعد از اينكه به اين شرايط رسيدم نمي خواستم بقيه زندگيم رو با هر كسي و به هر دليلي(مثلا خاله خانباجي هاي اطرافم نگن كه ترشيده شدم)ازدواج كنم براي ازدواج عجله نداشته باش سعي كن براي خودت يه برنامه داشته باشي يه هدف اونوقته كه اين پسر هان كه براي ازدواج با تو اصرار مي كنن نه تو براي ازدواج با اونها
بدنبال يه كار براي خودت باش و بعد از اون بدنبال يه پيشرفت باش نمي دونم توي موسيقي يا حتي در زمينه تحصيلي
سن ازدواج 17-19 و 31 سال به بالاست پس تو كه شانس اوردي و توي دسته اول نبودي مطمئن باش حالاكه مي خواي ازدواج كني توي دسته دومي درضمن يه جوري به اطرافيانت بفهمون كه مي خواي ازدواج كني بيشتر دخترها بعد از نامزد كردن خواستگار پيدا مي كنن اين يه تجربه شخصيه باور كن
-
RE: ازدوج با کی ؟
با سلام و تشکر از همه دوستانی که من و راهنمایی کردند .ولی من باز متوجه نشدم باید چکار کنم واقعاً راه حلی برای این مسئله نیست .
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام مهدیه خانم
همه ی مسایل و مشکلات ا دم با ازدواج حل نمیشه درسته که کار پسندیده ای هست و خیلی مزایا داره اما اگر بخوای عجله کنی و برای رفع مشکلت دست به کاری بزنی بعدها پشیمون میشی باور کن
مطمئن باش اون چیزایی که گفتی ملاک هر مردی نیست پس نگران این مسایل نباش
ازدواج در همه مواقع نه اما گاهی جلوی پیشرفت ادم رو می گیره
یک ادم انقدر باید توانایی داشته باشد که بتونه با زندگی مشترک کنار بیاد شما اون تواناییها رو بدست اوردید ؟
سعی کن در هر زمینه ای که استعداد داری مهارت کسب کنی و موفقیت خودت رو تضمین کنی توی زندگی بدردتان میخوره
اینکه همه ی نزدیکانت ازدواج کردند یا خواستگار دارند دلیل بهتر بودن انها نیست
می تونی تحت هر شرایطی طوری زندگی کن که از همه خوشبخت تر باشی مهم نیست حالا ازدواج کنی یا فردا یا چند سال دیگه مهم اینه که تلاشت در جهت موفقیت و خوشبختی صورت بگیره
نمی دونم از حرفام برداشت لازم رو می کنی یا نه اما مهدیه جان صبور باش صبر کلید مشکلاته
به جز ازدواج که انشاالله بهش میرسی چیزهای مهمتری وجود داره
به حرفام فکر کن دوست من
انشاالله که سعادتمند بشی
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام مهدیه جان
انگار کسی نمیتونه به این سوا ل خاص جواب قانع کننده ای بده ! فقط اینو بدون که تو مقصر نیستی ...سعی کن روحیتو از دست ندی عزیزم ...:228:
-
RE: ازدوج با کی ؟
با سلام
همه دوستان نظرات خودشون رو در مورد مشكل دوستمون مهديه خانم بيان كردند
منم از اونجايي كه احساس وظيفه و دين مي كنم سعي مي كنم كه مطالبي كوتاه رو بيان كنم :
مهديه خانم خواهرم ، بزار جاي دوري نريم من از بستگان خودم شروع مي كنم و مثالي برات مي زنم .
من برادر زاده اي (دختر برادرم)دارم كه الان نزديك به 30 سال داره اونم مثل شما فوق ديپلم حسابداري بود . ايشون از لحاظ اعتماد به نفس و خود اتكايي و غرور واقعا دختر قابل تحسيني هستند خواستگاراني هم داشتند كه خودشون نپذيرفتند و مي خوام بگم با اينكه الان 30 دارن و هنوز ازدواج نكردند ولي از اين موقعيت به عنوان فرصت استفاده كردند بعد از حسابداري كامپيوتر خوندن و در زمينه هاي ميكس و مونتاژ پيشرفت خاصي كردند ، بعد از اون نوسيندگي رو ادامه دادند و دوره فيلنامه نويسي رو تو حوزه هنري گذروندن ، تو همين حين خواستگار هم داشتند كه باز هم ايشون نپذيرفتند البته من رفتارشون رو از اين بابت تاييد نمي كنم چون ايشون واقعا سختگير و دير پسند هستند وشايد آرماني فكر مي كنند ايشون مي گن آدم نبايد ازدواج كنه مگر اينكه با نيمه گم شده خودش باشه و بايد يكي باشه كه كاملا قبولش داشته باشه و به دلش بشينه خلاصه سرتون رو درد نيارم مي خوام بگم اگه اونم مي خواست بشينه و بگه سنم رفته بالا و خودش رو با اين افكار خسته و ناتوان كنه الان شايد اين پيشرفتها رو نداشت........ بعد فيلنامه نويسي دوره كارگرداني رو تو حوزه هنري طي كرد همزمان تو شركت ايرانسل هم مشغول به كار شد و چندين جا خودش رو مشغول كرد ،باور كنيد به تنها چيزي كه فكر نمي كنه همين ازدواجه حالا شايد بگي خب فرهنگ خانواده ها فرق مي كنه ولي جالبش اينه كه خانواده برادرم يه خانواده مذهبي و خشك هست و تازه اين برادرزاده من حرفها و كنايه هاي زيادي از فاميل و خانواده خود شنيده ولي كوچكترين توجهي هم نداره و كم نمياره ، چرا انسان بايد خودش رو كوچيك كنه و جلوي حرفهاي ديگران كوتاه بياد يا حرفهاي اونا رو طوري براي خودش برداشت كنه كه انگار مقصر خودشه ،البته شايد شايد شايد يه خورده هم به رفتار خودمون برگرده ولي باور كنيد هر چي قسمت باشه همون ميشه از كجا معلومه كسي كه تو 20 سالگي ازدواج كنه خوشبخت ميشه !!!چه تضميني و جود داره ؟!!من خيلي از آشناها رو ديدم كه تو سن بالا ازدواج كردند ولي الان زندگي خوبي دارند و با خوشبختي تمام دارند زندگي مي كنند ولي بعضي وقتا حسرت مي خورند و با خودشون ميگن كاش مثلا من وهمسرم زودتر با هم آشنا مي شديم و زودتر با هم ازدواج مي كرديم!! اما هيچ وقت حسرت اين رو نمي خورن كه كاش همون موقع ازدواج مي كردم حالا با هر كي شد، نه هرگز اين طرز تفكر درست نيست .......خواهرم مهديه جان من بهت پيشنهاد مي كنم اگه هم انشاءاله خواستگار داشتي خوب چشم وگوشت رو باز كني و با انديشه و تدبير و تحقيق به قضيه نگاه كني تاخداي ناكرده بعدا پشيموني پيش نياد ، توكلت رو اول به خداوند مهربان داشته باش و هميشه سر نماز براي خوشبختي خودت ، خانوادت، بستگانت و دوستانت دعا كن انشاءالله خدا درهاي رحمتش رو به روي شما باز مي كنه و زندگي همراه با خوشبختي و سعادت خواهيد داشت فقط كافيه ديدگاه خودتون رو نسبت به خودتون ، زندگيتون، محيط پيرامونتون تغيير بديد و با اندكي تغيير در رفتارتون و با استعانت از خدا و پيروي از سفارشات امامانمون انشاءالله مسير مناسبي رو براي زندگيتون انتخاب كنيد ، سعي تلاش خودتون رو بكنيد تا در هر زمنيه اي استعداد داريد اونها رو شكوفا كنيد ، و اون استعدادهاتون رو به خودتون به اطرافيانتون نشون بديد تا بدين صورت اعتماد به نفس در شما پررنگتر بشه ، حس اعتماد به نفس باعث ميشه اظطراب و فشار ناشي از افكار منفي در شما تقليل پيدا كنه و رفته رفته فكر و جريانات ذهنيتون به سوي كمال پيش بره و شما رو هدايت مي كنه براي تصميم گيري درست .............. اميدوارم پر حرفي منو ببخشيد و با انديشه مثبت به زندگي سرشار از زيباييهاتون ادامه بديد.
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام
همه جوامع برای حل مشکلات این چنینی خود راهکارهایی متناسب با فرهنگ خود دارند، مثلا:
- جایگزینی سایر دلمشغولی ها و نیازمندیها با مسئله ازدواج
- ارتباط رایج خارج از چارچوب ازدواج
- چند همسری
- بالا بردن بینش افراد جامعه و خودکنترلی افراد
- راههای موقت ( آنجا که نیاز معطوف به مسائل جنسی است نه عاطفی)
- آموزش افزایش بینش و شناخت خویشتن به افراد، به عنوان فردی والاتر....
- امید به آینده ، و کسب مهارتها و امتیازات
- بنگاهها، و شرکتهای ایجاد ارتباط و همسریابی
- تبلیغ کم اهمیت بودن ازدواج در مقایسه با سایر زمینه ها
- تبلیغ و دامن زدن به ارتباطات دختر و پسر تا آخرین سطوح
- استفاده از ریاضت های مذهبی در سرکوب احساسات و نیازها....
و راههای بسیار دیگر......
در اینجا قصد تائید یا رد بعضی از این راه حلها را نداریم، چرا که در آن صورت نیاز به صد تا سایت و صدها کارشناس و یک عمر به قدمت تاریخ داریم تا در این باره و مزایا و معایب آن صحبت کنیم....
اما اول باید خودمان را بررسی کنیم... باید میزان و شدت نیاز به ازدواج را دقیقا ارزیابی کنیم. و تبعات عدم ازدواج را بسنجیم.... بعد راه حلها را یکی یکی با وضعیت خود بسنجیم....
بدترین کار اینه که ببینم همه چه کار می کنند ما هم بکنیم؟ شاید یک نفر بتونه تا آخر عمر ازدواج نکنه و هیچ مشکلی هم نداشته باشه و راههای دیگری را پیش بگیره، اما ما باید منحصر به فرد و با توجه دقیق به وضعیت خود مسائل را بررسی کنیم.
خوشبختانه هر گونه عقیده و مرامی داشته باشیم، راه حل مناسبش هم هست.....
اگر مذهبی باشید.....
اگر غیر مذهبی باشید.....
اگر روشنفکر باشید.....
اگر منطقی باشید.....
اگر دور اندیش باشید.....
اگر انسانگرا باشید و روی خصیصه های انسانی متمرکز باشید....
اگر عملگرا باشید و خصوصیات و امتیازات خود را بالا ببرید....
اگر هنجار شکن و منحصر به فرد باشید و بتوانید خود انتخابگر باشید و اقدام کننده ....
من در این پاسخ فقط خواستم این را بگویم ، مسئله مجبور بودن نیست. مسئله این نیست که ما گیر افتادیم و حق انتخاب نداریم...
همین الان هم یک دختر در آستانه ازدواج یا بعد از آن صدها راه مختلف در پیش دارد. مهم اینست که با توجه به خصوصیت انسانی خود، عقاید، اعتقادات و آگاهی و مهارتهای خود در برخورد با نیازش رفتار کند....
با توجه به این نیاز که متاسفانه در مشاوره های خصوصی بیشتر خود را نشان می دهد، سعی کردم در انجمن خواستگاری، کم و بیش به زوایایی از آن اشاره کنم. و بعدا نیز کم کم بیشتر موضوع را باز خواهم کرد.....
من این موضوع را نیز به آن انجمن منتقل می کنم...، دوستان نیز در همانجا پیگیرباشند.
-
RE: ازدوج با کی ؟
با سلام مجدد به همه دوستانی که من و راهنمایی کردند
من خودم درسته 27 سال دارم ولی ... کلاً از بچگی با بزرگتر از خودم بیشتر نشست و برخواست کردم شاید بیان خوبی نداشته باشم ولی مسائل و به خوبی درک می کنم مب به این منظور نیومدم تو این تالار که این حرفها رو بشنوم چون به تمام اونها آگاهی دارم حالا نه صد در صد ولی تقریباً با اونها موافقم و درکشون می کنم
من در واقع اینجا خواستم نیازم و مطرح کنم همین چون با شناختی که از خودم و احساسات درونی خودم دارم فکر می کنم ازدواج به من و زندگی ای که شاید کم کم داره رو به ویرونی می ره کمک کنه شاید من اشتباهی به این سایت اومدم باید برای رفع نیازم به سایت دیگه ای می رفتم یا نه اصلاً به قول اقای سنگ تراشان باید به مشاوره های خصوصی رجوع کنم چون من با شرایطی که دارم از نظر روحی و زندگی شخصی (خانوادم) ازدواج در حال حاضر بهترین راه حل برای من میتونه باشه (البته از دیدگاه خودم میگم )پس مشکل من با این جوابها حل نمی شود من دنبال راه حل هستم شاید از نظر خیلیها مسخره باشه که من دنبال مرد زندگیم باشم ولی از نظر خودم یه نیازه که اصلاً هم مسخره نیست اون بده که آدم نیازش و نشناسه و دنبالش نگرده و بخواد با چیزای دیگه روی نیازهای خودش سرپوش بزاره
من برادری تو خونه دارم که 37 سالشه ازدواج نکرده خوب اون شاید خودش نخواسته چون دوره ای نیست که دخترا بیان خواستگاری خیلی عصبی و افسرده شده از رفتاراش تو خونه معلومه که دوست داره مستقل بشه البته خانوادم تا حدی کمکش کردند ولی اون خودش کوتاهی کرده من اگر جای اون بودم تا حالا صد بار ازدواج کرده بودم به هر حال تو جامعه اون پسره ولی من یه دخترم اون در وهله اول خودش مقصره چون اگر مشکلی هم در این مورد داشته خودش مطرح نکرده ولی در مورد من اگر مطرح هم کنم باز باید منتظر باشم خیلی مسخرست واقعاً این مسخرست که کسی نیازش و بگه و بدونه که کسی نمی تونه کاری بکنه
به هر حال من تو این مدت فکر کردم و دیدم شاید مطرح کردن این مسئله تو این سایت درست نبوده ولی خوب باز همین که گفتم کمی راحت شدم در ضمن راجع به این مسئله با خواهر بزرگترم هم صحبت کردم و عنوان کردم که اگر به خواستگاران خواهرم بگویند که ما دختر بزرگتری در خانه داریم شاید این مسئله تا حدی برای بقیه جا بیافتد و گره ای از آن باز کند کمانکه با این حرف خواهر کوچکم مواجه شدم که می گفت زمونه عوض شده بزرگتر کوچکتر نداریم مواجه شدم که منم در جوابش گفتم اگر زمونه عوض شده چرا دخترها نمی تونند برن خواستگاری . واقعاً هم همینطوره ماها عادت کردیم اگه قراره چیزیم عوض یشه اونو به نفع خودمون عوض می کنیم این مشکلات و ما خودمون به وجود میاریم مثل خیلی مشکلات دیگه که تو زندگیامون هست مثل تورم . در هر صورت من پشیمون نیستم که عضو این تالار شدم و باز از آقای سنگ تراشان به عنوان مدیر تالار همدردی تقاضا دارم اگر مشاورات خصوصی در این تالار دارند بنده را راهمنمایی کنند یا اگر نظر دیگه ای دارند به بنده ارائه نمایند تا بتوانم از این طریق به خود خودم کمک کنم .
ممنون
-
RE: ازدوج با کی ؟
نکته خیلی جالب که من جواب شما را( آقای سنگ تراشان) تازه الان خوندم البته قبلاً خونده بودم و الان بیشتر موخاستم درد دل کنم که با برگشت روی جواب برام جالب بود که به بعضی از مطالبوتون خودم پاسخ دادم.
(((اما اول باید خودمان را بررسی کنیم... باید میزان و شدت نیاز به ازدواج را دقیقا ارزیابی کنیم. و تبعات عدم ازدواج را بسنجیم.... بعد راه حلها را یکی یکی با وضعیت خود بسنجیم....بدترین کار اینه که ببینم همه چه کار می کنند ما هم بکنیم؟ شاید یک نفر بتونه تا آخر عمر ازدواج نکنه و هیچ مشکلی هم نداشته باشه و راههای دیگری را پیش بگیره، اما ما باید منحصر به فرد و با توجه دقیق به وضعیت خود مسائل را بررسی کنیم.
خوشبختانه هر گونه عقیده و مرامی داشته باشیم، راه حل مناسبش هم هست..... )))
در پاسخ به این مطلبتونو دیدید که چه صادقانه بیان کردم و با فکر به این نیاز رسیدم نه اینکه حالا چون بقیه ازدواج کردن من هم باید ازدواج کنم گفتم با فکر و با دیدی که از روحیات خودم دارم به این نتیجه رسیدم.
به هر حال حرفام ودر بالا گفتم اینجا فقط خواستم بگم که من بدون فکر اینجا نیومدم و مثل بعضیها که سرسری به مسائل نگاه میکنن نیستم اگر اینجا هستم واقعاً برای حل مشکلم هستم نه برای وقت تلف کردن(البته سوءتفاهم برای بقیه دوستان پیش نیاد)
والسلام .موفق و مؤید باشید.
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام
فکر کردی شوهر کنی خیلی خوبه؟
به خدا ما که توش موندیم واسه خودت حسابی عشق کن
تو مملکتی که زن بهایی نداره همون بهتر که مجرد بمونه
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام به نظر من آدم اگه دير ازدواج كنه يا حتي ازدواج نكنه خيلي بهتره تا با يه آدمي كه باهاش خوشبخت نشه يا معتاد باشه يا بعدا هوو سرش بياره. پس دير ازدواج كن ولي عاقلانه خوب ازدواج كن.خوشبخت باشي.همه آدما منتظر خوشبختين ولي خوشبختي راههاي ديگه اي هم داره
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام
با این حرفا بهتره دیگه تو این سایت نیام دیگه چون هر کی از دیدگاه خودش می خواد حرف بزنه تو این مملکت به قول شما که همش حرف دنبال آدمه پس همون بهتر که آدم راه حل آخر و اول انجام بده یا اصلاً بهتره آدم بمیره نه؟! ...
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام مهدیه جان
به نظر من بعضی مسائل از اراده و خواست ما خارجه وباید فقط به خداتوکل کنیم اینکه گفتی خواهرت خیلی امروزیه من فکر میکنم شما به تغییر نیاز دارید خیلی سخت نگیر وکمی انعطاف پذیر باش
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام به همه
تو این دوره زمونه اگر آدم به خودش سخت نگیره کلاش پس معرکس هر کی فکر خودشه پس چرا من فکر خودم نباشم ؟
من گفتم خواهرم امروزیه نه اینکه خودم امل باشم ببخشید ولی من تغییر و تو تیپای آنچنانی و آرایش غلیظ که تمام وقت آدم و میگیره نمی بینم من نمی دونم چرا جونای امروزی فقط این چیزارو می بینن ؟
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام مهدیه جان
دوست خوبم من هم با تیپهای آنچنانی وآرایش غلیظ مخالفم نظر من اینه نه افراط نه تفریط
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام
elina ، پاسخ شما در پست شماره 9 غیر مسئولانه است.
ما معمولا باید هدفمند دست به انتخاب بزنیم و بعد هم مسئولیت انتخاب خود را بپذیریم.
و همچین در انتخابی که کرده ایم تمام سعی خود را بکنیم که مشکلاتش را برطرف کنیم. لذا اینگونه نسخه پیچی برای دیگران علاوه بر اینکه عدم توجه به احساسات و شرایط آنهاست، یک نوعی فرافکنی مشکل خودمون به آنهاست.
ما در مقام راهنمایی دیگران باید مواظب باشیم که به جای جواب به مسئله ، صورت مسئله را پاک نکنیم.
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام به همگی
جناب مدیر من از شما تقاضای کمک کرده بودم چی شد جواب ندادید؟راجع به مشاوره خصوصی ؟
منتظر جوابتون هستم
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام
مهدیه جون
حالا شما جواب منوبده من که پسری 26 ساله هستم وسال آخر مهندسی برق دیگه نا امید شدم از عشق متنفرم
آیا میدونی عشقخانوما اینه که کسی عاشقشون شده وبه معشوقشون عشق بورزن ولی اکه بره خواستگاری نخودش عشقی به زنگی داره به علاوه باید کنایه شوهر رو تا آخر عمر تحمل کنه؟
تا حالا به طبیعت ونیاز آقایون وخانوما فکر کردی؟
-
RE: ازدوج با کی ؟
مهديه جان سلام
عزيزم خيلي از دخترها هستند كه به سن شما هستند و هنوز ازدواج نكردند و خواستگار هم نداشته اند حتي خيلي ها هم بزرگتر از شما هستند من خودم شايد بگم بيست سي نفر از اونهارو مي شناسم دروغ نگفتم . مي دونم كه سخته و نمي خواي كه تنها باشي ولي خيلي از همين موردها كه مي شناسم در سن بالاتر ازدواج كردند وازدواج موفقي هم داشتند حتي همين چند وقت پيش شنيديم يكي از مسول ها كه خودش تا حالا ازدواج نكرده بود رفت با يكي از همكارامون كه 40 سال داشت ازدواج كرد .منظورم اينه كه شايد قسمت ازدواج شما در سنين بعدي رقم خورده و هنوز موعد ان نرسيده .
در ضمن بهتره با خداي خودت دوست باشي و با او دردو دل كني وازش بخواي كه كمكت كنه
-
RE: ازدوج با کی ؟
با سلام به همه دوستان
من مشکلم فقط نداشتن خواستگار که نیست بابا جون من باید ازدواج کنم اینو چه جوری باید به شما بفهمونم من اگه الان ازدواج نکنم خودم و می کشم چون نمی تونم اینطوری دووم بیارم یا باید ازدواج کنم یا باید بمیرم برای من مهم نیست که ازدواج نکردم برای من مهمه که الان ازدواج کنم هدف من از ازدواج صرفاً نیاز نیست من نمی تونم اینجا توضیح بدم مدیریت سایت هم که متاسفانه هیچ کمکی به من نکردند .
فکر میکنم که اومدن من تو این سایت دیگه هیچ فایده ای نداره لطفاً تکلیف من رو روشن کنید
-
RE: ازدوج با کی ؟
سلام مهدیه تاجداری
لطفا کمی خویشتندار باشید. اگر سبک و شیوه عجولانه و احساس محورانه ای نسبت به زندگی داشته ایم، بر فرض انجام ازدواج ، باز هم به خاطر عدم کنترل هیجان و احساساتمون دچار مشکل خواهیم شد.
ما به مرور که بزرگتر می شویم، متوجه می شویم که برای رسیدن به هر چیزی باید میزانی از تلاش را داشته باشیم، برنامه ریزی کنیم و ضمن صبوری با تدبیر عمل کنیم.
شاید وقتی کوچک هستیم بتوانیم دو پایمان را در کفش کنیم و چیزی را که دلمون می خواهد طلب کنیم و به دیگران خواست خود را تحمیل کنیم، اما به مرور زندگی به ما می آموزد که برای رسیدن به نیازهایمان باید زحمت بکشیم، و امیدوارانه تلاش کنیم.
اینکه شما در این تالار هستید و مسائل خود را پیگیری می کنید، نشان دهنده تلاش و تدبیر شماست. اما در کنار این ها باید میزانی از صبر را نیز تجربه کنی.
شما حتی اگر آقا بودی و در آستانه ازدواج حتما لینک زیر را قرار می دادم و می گفتم خیلی خوب بخوان و سعی کن عمل کنی تا بعد.... حالا هم که خانم هستید فکر کنم نیاز است آن را مطالعه کنید و به دقت به کار گیرید.
اگر چنین هستید، صبر کنید ازدواج نکنید.
به هر حال اگر از این حرفها خوشتون نمی آید... یا .... مسئله دیگری هست. ما یا باید همه دنیا را عوض کنیم، یا باید با تغییر خودمون ضمن سازگاری با شرایط اقدام به تغییر جو اطرفمان بنمائیم.
به هر تقدیر، بنا به وضعیت، سئوال و تمایل شما پاسختون را از طریق پیغام خصوصی ارسال نمودم.