من هنوز زندگیم سرد و بی روحه، کمکم کنید بتونم با همسرم بجنگم
سلام
بچه ها من هیچ پیشرفتی نکردم میدونم نباید احساساتی بشم ولی دلم گرفته خیلیییییییی
ما تعطیلات رو رفتیم مسافرت هفته پیش همسرم پیش مشاور رفت اما اصلا مشاور چیزی در باره گوشی به همسرم نگفته قراره فردا برم پیش مشاور باهام حرف بزنه
اما نو مسافرت چیزی دیدم که اصلا دلم نمیخواد باهاش زندگی کنم
ما با دوست همسرم و خانمش رفته بودیم زمانهایی که دوتایی بودیم همش داشت با گوشی کار میکرد دیگه کنترلم دست خودم نبود یه بار که رفت حمام گوشیشو خاموش نکرده بود یه لحظه باز کردم دیدم چند تا اسم برای خودش درست کرده و با اون وارد چت شده
فقط توانستم یکیو حفظ کنم بعد که با گوشی خودم چک کردم دیونه شدم همسرم نبود خانم دوستش اومد پیشم باهم حرف بزنیم بدنم مثل بید میلرزید تا گفت چی شده حالت خوب نیست زدم زیر گریه خودمو مثل خلا زدم
یه دختر که تازه کنکور داده بود باهاش دوست بود چند تا بودن همش بهم میگفتن کوفته کوفت یا شوخی میگردند. تو یه پیام هم دختره در مورد چیپس نوشته بود همسرم نوشته بود یادته چقد کتکم زدی دنیا دور سرم چرخید یعنی باهم بیرونم رفتن
دختره کم سنه به همسرم میگفت گوریل، یا بابا یا عمو تازه همسرم هم بهش اسم واقعی گفته بود و گفته بود دوتا بچه داره
به گمانم گفته بود بخاطر اینکه خانمم نبینه اسمم رو عوض کردم یعنی مطمینم یه جاهایی بهش گفته بود کامنت ها رو پاک کن چرا اسمم رو گفتی؟
من همیشه همسرم رو آقا مهدی صدا میزنم یعنی خودش اوایل زندگی گفته بود دوست دارم حالا دختره بهش میگه گوریل مایک در مورد دیدن فیلم سه کله پوک حرف زده بودن حتی همسرم بهش گفته بود گوریلتو تحویل نمیگیری
الان دارم خفه میشم چکار کنم دلم میخواد داد بزنم و تکه تکش کنم اما اون بعدش معذرت خواهی کنه و دعوا کش،پیدا نکنه و حقیقت بهم بگه کمکم کنید