RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
ببین دوستان،شاید یک مورد سبب این مشاجرات شده است که همان قبح رفتن نزد روانشناس یا روانکاو و . . . است.اصلاً موضوع اصلی هیمن است؛بالفرض که کسی مذهبی نباشد و بالفرض که مذهبی ها کمتر نیاز به خدمات روانی دروانی دارند.خوب که چه؟
آیا این افتخار است؟برتری شخصیتی یا فردی است نسبت به دیگران؟!!شما نه در این کشور که همه چیزش قاطی پاتی است،در کشورهای دیگر می بینید که معمولاً اشخاص یک روانکاو و یک وکیل شخصی دارند و تا مشکلی که آنها را آزار می دهد،پیش می آید میروند پیش یک مشاور و با کمک او آن را حل می کنند.یعنی نیاز به خدمات دروانی روانی و رفتن پیش روانشناس امر بدی نیست که یکی بگوبد نخبر مذهبی ها چون به خدا باور دارند،نیاز ندارند ولی غیرمذهبی ها چون همواره مشکل دارند،نیاز بیشتری دارند و تازه اگر هر کدام از این دو گروه نیاز دارد،او بدتر و پست تر و مشکل دارتر از دیگران است.
نکته بسیار مهم دیگر این است که در کشور ما بیشتر مردم یا بهتر بگوییم عوام الناس،اصلاً یا نمی دانند روانشناس و روانکاو کیست یا اینکه رفتن نزد آنها را کسر شأن خویش و نشانه دیوانگی می دانند یا روانی بودن.شما در همین شهر دقت کنید،می بینید که چه چاقوکشی ها نمی شود و چه دعواها و . . . . مثلاً بر سر غیرت بازی یا یک تصادف ماشین و ملت چه اختلالات روانی از جمله بددلی،بدزبانی،کینه ها،عقده ها یا برافروختگی و پایین بودن آستانه تحمل دارند که با مشاوره یا روانکاوی حل می شود،ولی به همان دلایل نمی روند و البه این مذهبی و غیر مذهبی هم ندارد.
به هر حال رسیدن انسان به دانش پیشرفته روان که در قرن بیستم ظهور و نمو یافته است،دلیلی دارد،دیگر؛وگرنه اصلاً جهان طبیعت و خرد انسان به سویی نمی رفت که این دانش پدید آید.
نکته بسیار بسیار مهم دیگر آن است که اصلاً نمی توان گفت که انسان مذهبی چه اندازه به خدمات روانی نیاز دارد یا آن را می شناسد.غیر مذهبی ها هم همین طور.
و البته هیچ آمار درست و حسابی هم در این باره نداریم.به نظر من این نظرات درباره بیشتر بودن مشکلات روانی غیر مذهبی ها ناشی از دیدگاه بدبینانه و یک جانبه نگر نسبت به آنه ست که از سوی برخی بی تجربه ها ناشی می شود.
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
ببین دوستان،شاید یک مورد سبب این مشاجرات شده است که همان قبح رفتن نزد روانشناس یا روانکاو و . . . است.اصلاً موضوع اصلی هیمن است؛بالفرض که کسی مذهبی نباشد و بالفرض که مذهبی ها کمتر نیاز به خدمات روانی دروانی دارند.خوب که چه؟
آیا این افتخار است؟برتری شخصیتی یا فردی است نسبت به دیگران؟!!شما نه در این کشور که همه چیزش قاطی پاتی است،در کشورهای دیگر می بینید که معمولاً اشخاص یک روانکاو و یک وکیل شخصی دارند و تا مشکلی که آنها را آزار می دهد،پیش می آید میروند پیش یک مشاور و با کمک او آن را حل می کنند.یعنی نیاز به خدمات دروانی روانی و رفتن پیش روانشناس امر بدی نیست که یکی بگوبد نخبر مذهبی ها چون به خدا باور دارند،نیاز ندارند ولی غیرمذهبی ها چون همواره مشکل دارند،نیاز بیشتری دارند و تازه اگر هر کدام از این دو گروه نیاز دارد،او بدتر و پست تر و مشکل دارتر از دیگران است.
نکته بسیار مهم دیگر این است که در کشور ما بیشتر مردم یا بهتر بگوییم عوام الناس،اصلاً یا نمی دانند روانشناس و روانکاو کیست یا اینکه رفتن نزد آنها را کسر شأن خویش و نشانه دیوانگی می دانند یا روانی بودن.شما در همین شهر دقت کنید،می بینید که چه چاقوکشی ها نمی شود و چه دعواها و . . . . مثلاً بر سر غیرت بازی یا یک تصادف ماشین و ملت چه اختلالات روانی از جمله بددلی،بدزبانی،کینه ها،عقده ها یا برافروختگی و پایین بودن آستانه تحمل دارند که با مشاوره یا روانکاوی حل می شود،ولی به همان دلایل نمی روند و البه این مذهبی و غیر مذهبی هم ندارد.
به هر حال رسیدن انسان به دانش پیشرفته روان که در قرن بیستم ظهور و نمو یافته است،دلیلی دارد،دیگر؛وگرنه اصلاً جهان طبیعت و خرد انسان به سویی نمی رفت که این دانش پدید آید.
نکته بسیار بسیار مهم دیگر آن است که اصلاً نمی توان گفت که انسان مذهبی چه اندازه به خدمات روانی نیاز دارد یا آن را می شناسد.غیر مذهبی ها هم همین طور.
و البته هیچ آمار درست و حسابی هم در این باره نداریم.به نظر من این نظرات درباره بیشتر بودن مشکلات روانی غیر مذهبی ها ناشی از دیدگاه بدبینانه و یک جانبه نگر نسبت به آنه ست که از سوی برخی بی تجربه ها ناشی می شود.
آفرین پسر خوب ،
این پستت نسبتا ً خوب بود البته فرازهایی هم با پیاز داغ زیادی داشت که اشاره می کنم :
اول اینکه یکی از مشکلات جامعه ی ما همونطور که گفتی قبح رفتن پیش کارشناسه و این نه تنها در مورد کارشناسان روانشناسی بلکه در موارد دیگر و مراجعات گوناگون هم در کشور ما به چشم می خوره مثلا ً یارو مریض میشه مثلا ً مسموم میشه یا سرما میخوره یا ... ترجیه میده خودش بره دارو خونه و دوا بخره چون فکر می کنه عقل کله و اگه مثلا ً مهندسه پس سواد انگلیسی خوندن کاغذ روی دارو رو هم داره پس چه نیاز به دکتر !!!!؟ یا مثلا طرف مشکل دینی داره به جای مراجعه به کارشناس حقیقی دین یا خودش واسه خودش فتوا صادر می کنه یا میره پیش یه کارشناس درپیت تر از خودش !!! چون میگه مثلا ً چون دکتره و سواد داره چه نیازی به کارشناس دین !!!!؟ در مورد روانشناسی هم هم همینطور و موارد دیگر ...
اما مسئله ی این تاپیک به این مسئله مربوط نمیشه چون موضوع گفتمان اصلا ً چیز دیگریست مثلا ً خود بنده دو تا از دوستانم روانشناسند که در همه ی موارد با آنها مشورت می کنم .
اما این قسمت از گفتارت " بالفرض که مذهبی ها کمتر نیاز به خدمات روانی دروانی دارند.خوب که چه؟
آیا این افتخار است؟برتری شخصیتی یا فردی است نسبت به دیگران؟"
نه عزیزم اینجا فقط یک تحقیق مقایسه ای می خواهیم انجام دهیم و برخی ریشه های برخی مشکلات را به برخی افراد بهتر بنمایانیم وگرنه هدف دیگری نبوده و جوسازی برخی دوستان تاپیک را جنجالی کرد .
و به این قسمکت از گفتارت دقت کن :
"رفتن پیش روانشناس امر بدی نیست که یکی بگوبد نخبر مذهبی ها چون به خدا باور دارند،نیاز ندارند ولی غیرمذهبی ها چون همواره مشکل دارند،نیاز بیشتری دارند و تازه اگر هر کدام از این دو گروه نیاز دارد،او بدتر و پست تر و مشکل دارتر از دیگران است"
باز در این قسمت رادیکالگرایی ، تعمیم ، اختلاط و القا باعث شد که احساساتی شده و نظر ما را وارونه جلوه دهی ! چون ما که نمی گوییم رفتن پیش روانشناس بد است !!!! و بقیه ی گفتارت در این پاراگراف نیز به هیچ وجه نیت و نظر ما نبوده و تحت تاثیر هیجان ارسال شده است .
و جواب این قسمت از گفتارت :
"به نظر من این نظرات درباره بیشتر بودن مشکلات روانی غیر مذهبی ها ناشی از دیدگاه بدبینانه و یک جانبه نگر نسبت به آنه ست که از سوی برخی بی تجربه ها ناشی می شود."
به خدایی که می پرستیم به هیچ وجه نظر بنده به دیدگاهم درباره ی مذهبی ها و غیر مذهبی ها ربطی ندارد و کاملا ً مقایسه ای بوده است و خود تو هم بهتر از دیگران در این فاروم میدانی که من با مذهب مخاطبم کاری ندارم .
ولی بقیه ی مطالبت کلمه به کلمه مورد تایید و تصدیق بنده نیز هست .:72:
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
دوستان به دلیل اینکه بنده نمی خواهم خودم را درگیر اذهان بیماری که ادب هم ندارند بکنم که با بکار بردن الفاظ تحقیرکننده یا زشت که البته در خانواده شان بکار می رفته و آنها هم لاجرم یاد گرفته اند، سعی در تحقیر یا تحریک دیگرانی که ناصح و خیرخواه آنان هستند،نمایند . . . تنها این را متذکر می شوم که بنده هیچگاه بکار بردن واژگانی چون:*پسر خوب و ضمایر تو و . . .* را از سوی هیچ عضوی در برابر خودم بر نخواهم تافت و به دلیل حفظ حرمت تالار از مجادله با آنان برحذر خواهم بود و تنها در پایان سخن در اشاره به چند نکته مهم،مطالبی را بیان می کنم.
بر همین سیاق افزون بر عدم پذیرش درستی سخنان مغرضانه و بی پایه برخی،به همان دلیل بالا و نیز عدم آلودگی ذهنی از طرف همان برخی،از ادامه پاسخ مستقیم درباره این اهانتها جداً پرهیز خواهم نمود و در مورد کلیت موضوع سخن و خطاب به اعضا سخنم را پی خواهم گرفت.پیشاپیش یقین دارم که دوستان فرهیخته این سکوت را به حساب پذیرش آن واژگان از سوی بنده قرار نخواهند داد.
و اما . . .مهم ترین نکته آن است که اگر همه مخالفان دیدگاه بنده درباره اینکه آمار درستی از مراجعین مذهبی و غیرمذهبی به پزشکان متخصص روانی و درصد گرفتاری هر دو گروه مذکور به بیماریهای روانی در دست نیست باور دارند،پس خود را مسخره کرده اند یا بیکارند و علاف یا مبتلا به سادیسم و مازوخیسم که هم خود و هم دیگران را جاهلانه آزار می دهند.(بازگشت به واپسین چمله نوشتار پیشین:*ولی بقیه ی مطالبت کلمه به کلمه مورد تایید و تصدیق بنده نیز هست.*)برای عدم بهانه جویی همان برخی،این را باید در نظر داشت که که آوردن آماری که از منابع محدود یا غیرموثق است،دلیلی بر درستی آن نیست یا نظرات گاه و بی گاهی که در روزنامه ها از طرف مجامع علمی معدود آورده می شوند.
در مورد اینکه گفته شد:*ریشه های برخی مشکلات را به برخی افراد بهتر بنمایانند!!*خوب به دلیل بی پایه و بی منطق بودن دیدگاه آنها که هیچ دلیلی جز اظهار نظرات شخصی در دست ندارند که فایده ای ندارد،بحث ریشه یابی اصلاً در کار نیست و ادعایی واهی است.
در مورد اینکه آنها رفتن پیش خدمات دهندگان بیماری ذروانی را بد نمی دانند و من دارم این را به آنها نسبت می دهم و رادیکال و . . . هستم،،این عین دروغ است.اگر دوستان عنایت داشته باشند،خسته در نقل قولی در ابتدای بحث اشاره به این داشت که چون مذهبی ها زیاد به فکر مال دنیا نیستند و می داند همه چیز موقتی است و . . . . پس مشکلات روانی کمتری دارند.
من از همه می پرسم:نداشتن یک مشکل بهتر است یا داشتن آن و آیا منظور و لحن این نقل قول چه موردی را می خواهد،بقبولاند؟مسلم است که منظور آن شیوع بیماری روانی در میان غیر مذهبی هاست.توجه کنید که ما داریم در این فرهنگ زندگی می کنیم و بسیار اندک هستند کسانی که داشتن مشکلات روانی را بد نمی دانند و از طرفی ادعای واهی ریشه یابی برخی مشکلات یا نمایاندن آنها به برخی _که البته هم باوران به سخن بنده است!_این را می رساند که یکی از ریشه های بیماری روانی عدم اعتقاد به عقیده همان مدعیان است.این اظهر من الشمس است.
من این را بلند و روشن می گویم که امکان ندارند که خداجویی در نهاد هیچ فرد نباشد و آشکار است که حضور آفریننده مهربان که نخستین صفات آن رحمان و رحیم است در زندگی،آرامش بخش و قوت قلب است و توکل به ذات اقدس او لازم،اما اینکه بخواهیم مغرضانه یا جاهلانه حرفهای الکی و بی پایه درباره رابطه این حقیقت با مراجعان به پزشکان روانی را بگوییم و بدتر از آن به این امر بدون امار موثق و درستی باور هم داشته باشیم،دیگر خیلی بد است.
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
عاقلان دانند ...!
راستی تو حالت چطوره !؟
_____ یه نکته یادم رفت بگم و اون اینکه جناب خسته در آن نقل قول روایت فرد دیگری از آقای قرائتی را بیان کردند و در آخر هم بیان فرمودند که خودشان این ادعا و روایت را قبول ندارند و توضیحات دیگری اضافه کردند و بنده هم تصدیق دارم که آقای قرائتی نظرشان آن نبوده چون در همین ماه رمضان در مورد روانشناسی خیلی خوب صحبت کردند و بارها این علم را تصدیق کردند .
بازم میگم : عاقلان دانند ... !
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام بر همگی
در حقیقت تأثیرات ماه مبارک رمضان و روزه داری در این ماه حقیقتاً که کم توجهی کرده ایم ، یک بررسی علمی از ابعاد مختلف شگفتیها در این باره آشکار می کند.
به نظرم این تأثیرات را در دو بعد می توان مطرح کرد ، یکی فردی و دیگر اجتماعی است .
بنده تا حالا به نکاتی شاید قابل توجه از این جهات رسیده ام که بخشی را در این فرصت به دوستان هدیه می کنم .
در بعد فردی :
1 - افزایش تمرکز ( شاید بخاطر کم شدن بعضی دغدغه و پریشانیها )
2 - بالا رفتن قدرت مقاومت و به عبارتی رشد سطح صبر در اخلاق فرد.
3 - درک همنوع
4 - درک ارزش وجود نعمتهای حیاتی
5 - بالا رفتن قدرت پذیرش و اطاعت.
6- دفع سموم ( در صورت رعایت سفارشات در خوردن و اشامیدن در این ماه در مواقع افطار و سحر ، چه آنچه در سفارش معصومین آمده چه آنچه توصیه متخصصان تغذیه است .
7 - کمک به ایجاد تعادل .
8 - دفع انباشتهای زائد در بدن از جمله چربیها ( باز هم در صورت رعایت در نوع تغذیه در وقت سحر و افطار )
9 - کمک به رشد عزت نفس .
10 - افزایش آرامش ناشی از ارتباط بیشتر با خالق .
و.......
و نوعی احساس لذت از روزه دار بودن
آثار اجتماعی :
1 - پائین آمدن آمار تخلفات ( بنا به گزارش منابع مربوطه )
2 - همنوائی اجتماعی.
3 - وحدت اجتماعی که می تواند به رشد عواطف عمومی کمک کند
4 - کمک به نظم اجتماعی و عمومی
5 - رشد مودت ( با تشکیل سفره های افطار فامیلی و .. حتی اطعام مسکینان و....)
6 - به وجود آمدن یک قضای عمومی مناسب بعنوان یک فرصت که از آن در جهت اجرای بعضی پروژهای تربیتی می توان استفاده کرد و امید به بهره برداری داشت.
و .....
امید وارم به جای بعضی بحثهای حاشیه ای و دور از شآن که بین بعضی اعضاء محترم مشاهده می شود ، دوستان به موضوع اصلی بپردازند و با همفکری و حتی مطالعه و تحقیق در این باره این تاپیک را پر بار و منبع خوبی برای استفاده کنند .
ان شاء الله :203:
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام بر شما
2 سالی از زمان ایجاد این موضوع می گذرد و باز رمضان آمد.
متاسفانه پست آغازین این موضوع به راحتی قربانی چالش ها و مجادلات شد و آن چیزی را که می توانست مورد بهره برداری و بحث قرار بگیرد مغفول ماند.
مناسب می دانم این موضوع با همان عنوانی که ایجاد شده است مجددا راه اندازی گردد.
با تشکر
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام
نسخه اي از اين موضوع در اين آدرس گذاشتم.
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=12496
چون اين موضوع قفل شد، مطالبتون را در لينك فوق مطرح كنيد.