نوشته اصلی توسط
دلسا
ممنونم کاملیای عزیز
تصمیم گرفتم هدفم رو مشخص کنم چه در کنارش باشم و چه نباشم. صحبت باهاش فایده ای نداره. همیشه حق به جانبه. باید اول روی گفتار خودم کار کنم.
به فکر انجمن آزاد هم هستم ولی متاسفانه کارت بانکیم مدتش گذشته باید یه کارتی جور کنم.
خاله قزی گرامی ممنون که همیشه همه جا هستی و راهنمایی می کنی. پیشنهاد خوبی بود. امیدوارم بتونم و یاد بگیرم.
دیگه نمیام و نمی نویسم تا اینکه تکلیفم رو با خودم مشخص کنم. اینکه هدفم چیه؟ چی میخوام؟ اینکه با کوچکترین حرکتی بهم نریزم.
این روزها به اندازه دنیایی دلم گرفته اونقدر که فکر نکنم حالا حالاها باز بشه. همش خاطرات ریز گذشته میاد جلوی چشمام. بازم حساس شدم به رابطه صمیمانه اش با جاریم (البته صمیمیت با حفظ شئونات) اینکه اینقدر احترامشو داره. اینقدر هواشو داره. اینکه تنهایی میره و بهشون سر میزنه. اینکه اگر با برادرش کاری داره با خانومش تماسه می گیره. میدونم اینها موارد خیلی مهمی نیستن و واسم کم اهمیت شده بود ولی نمیدونم چرا این روزا واسم خیلی بزرگ شدن. یه دلیلش اینه که خواهر شوهر و مادر شوهر و شوهرم خیلی اون جاریم رو قبول دارن و بالا می برنش.
مادر شوهرم با من زندگی می کنه. یه حرفایی یا حرکاتی می کنه که گاهی فکر می کنم از قصده (حافظه کوتاه مدتش خوب نیست) از وقتی که اومده با ما زندگی می کنه حالش خیلی بهتر شده چون من اینجا باهاش زیاد صحبت می کنم و گذشته رو بهش یادآوری میکنم حافظه اش بهتر شده انتظار تشکر ندارم و توقعی هم ندارم ولی اینکه مادر شوهرم به دخترش که میاد میگه عصر بهم چایی نداده، فلان کارو واسم نکرده ناراحت میشم ازم ایراد میگیره(شاید قصدی نداره). دوبار صبحونه میدم بهش مرتب قرص، حمام، بیرون توی حیاط بردنش، همه چیزش با خودمه. شوهرم هم این وسط به جای اینکه هوامو داشته باشه بدتر شده، صحبتاش با مادرشه، با اون یا جاریم مشورت می کنه، همش بیرونه، ایراد می گیره، اگر چیزی توی خونه تموم شده باشه بد برخورد می کنه، نمیخره. حاضره کفشاش توی حیاط آفتاب بخوره ولی توی جاکفشی که کفشای من هست نذارش. به وسایل من اگر سال ها انداخته باشه دست نمیزنه. وسایلش رو نامرتب رها می کنه. جلوی مادرش ازم ایراد میگیره مادرش هم رفتارهای اونو برام تکرار می کنه.
دلم خیلی پره ببخشید. من دیگه نمیام که بنویسم. میخوام خودمو پیدا کنم میخوام یه فرصتی به خودم بدم.
خدایا ازت فقط آرامش چندماه پیش رو میخوام.