تا حالامتوجه یک پارادوکس عجیب ما آدمهای هزاره سومی شدید؟خصوصی ترین وتاریکترین قسمتهای زندگی رو درصحنه مجازی عنوان وراه حلش رودریافت میکنیم که البته کاراشتباهی نیست اما همزمان تمام دنیامیتونن این خصوصی ترین وتاریک ترین قسمت زندگی ماروببینند!!:58:
نمایش نسخه قابل چاپ
تا حالامتوجه یک پارادوکس عجیب ما آدمهای هزاره سومی شدید؟خصوصی ترین وتاریکترین قسمتهای زندگی رو درصحنه مجازی عنوان وراه حلش رودریافت میکنیم که البته کاراشتباهی نیست اما همزمان تمام دنیامیتونن این خصوصی ترین وتاریک ترین قسمت زندگی ماروببینند!!:58:
سلام به همه
2 سالی است که سنگینی سختی ها شانه ام را نوازش می کنند.
اما اخیرا به جای نوازش همه دست در دست هم گذاشتند که کمرم را خم کنند.
در این 2 ماه خیلی به من سخت گذشته .
خیلی مشغله داشته ام.
حتی زمانی برای خودم نداشتم که در سکوت غصه هامو با اشک هام بشورم همین طور رو هم تلمبار شدن.
اما هنوز ایستاده ام.
خدا رو شکر بچه هام سالمند و می خندند.
خداروشکر همسرم هست.
خدا رو شکر پدر و مادرم هستند
خدا رو شکر که خدا هست .
خدایا به من می خندی؟ یا ...
سلام به تمامی اعضای خوب تالارهمدردی
حق عضویت تمام شود برای همیشه از تالار می روم از دست مدیران تالار خیلی ناراحت هستم به مدیرهمدردی گزارش دادم
امیدوارم مدیرخوب همدردی پیگیری و برخورد بکند چند وقت توی تالار تلاش بی فایده بی ارزش بود فعا لیت در تالارهمدردی کم کردم شما در تالارهمدردی بی فایده هستم
از خانم بی دل محترم خانم بی نهایت محترم خانم ویدا محترم خانم نازنین اریایی محترم برای من چند وقت توی تالار بودم خیلی برای من زحمت کشیدند خیلی تشکر قدردانی می کنم من مدیون شما هستم
ممنون
:72::72::72:
آقای ابراهیمی
تا اونجایی که من یادم هست و اینجا بودم شما از احترام ویژه ای تو همدردی برخوردار بودی برادر
همیشه به زحمات شما اشاره میشد توسط اعضا و مدیر
به هر حال امیدوارم هر سوتفاهمی بوده حل بشه و تشریف داشته باشید
سلام:72::72:
من چند روزیه مشترک اینجا شدم وامیدوارم بتونم از دوستان خوب اینجا آموخته های خوبی کسب کنم:203:
آقای ابراهیمی از نوشته دوستان بر میاد شما خیلی فعال وراهنمای خوبی هستین ،انشا الله باشید ومنم از وجودتون بهرمند بشم
.
سلام به همه دوستای همدردی
همتون خوبین؟ انشالا که باشین.
منم خوبم. یعنی فکر می کنم که خوب باشم. امتحانا و پروژه ها تموم شد :18: فرصتی دست داد که یه سر کوچولو بزنم ببینم چه خبره
خوشحال شدم دیدم baby ، مریم 123 ، بی نهایت ، حامد65 ، del و چند تا عضو خوب برگشتن. مامان فکور تو چطوری؟
راستی اقلیما اگر میای تالار بیا بگو در چه حالی. سرافراز کجاست؟ امید65 مشکل شما چی شد؟ حل شد؟ دختر مهربون ، ویدا ، بهار شما ها خوبین؟
از دیدن همتون خوشحالم. فقط نمیدونم چرا بی دل رفته؟ بی دل که دل نازک نبود
آقای ابراهیمی باز چی شده کوله بارت رو بستی؟ خسته شدی برو استراحت دوباره بیا :)
سلام
واقعا ادم چه چيزهاي عجيبي ميبينه...هيچ وقت تصور نمي كردم چيزي رو كه ديشب ديدم ببينم...هميشه از اون كسايي كه فكرشو نمي كردم عجايب رو ميديدم...هيچ وقت تصور نمي كردم عكس شوهرم كه يك دختر رو بغل كرده ببينم....اصلا با ديدن اين عكس شكه شدم...باور نكردني بود برام...واقعا خندم گرفت ...ميگن بترس از ان كه سر به كوي دارند...واقعا عجيب بود برام
تو دوران مجرديش يك جايي شبيه شايد ديسكو...اخه خاله تو اتاق بود خوب نديدم...
كلي خنديدم...اصلا رقصيدم...در ظاهر به عكس ولي در حقيقت به خنگي خودم...با شوخي كه بهش گفتم عكس العملش عجيب بود برام...
شب هم كه باهاش حرف زدم ميگه مگه چيه همش يك دختر بغل كردم...شوخيشم قشنگ نيست
خلاصه گل بود به سبزه نيز اراسته شد...
دعواي امروز ما هم كه هيچي....
خدا جونم اين نيز بگذرد..............
روزای آخر قبل از اینکه برگردیم خیلی برای برگشتن ذوق و شوق داشتم ولی حالا
که اینجام احساس حسرت،افسردگی دارم.نمی دونم مال خستگیه شبشم دیر خوابیدم
زود پاشدم.
از کجا برگشتی فرهنگ؟
استامبول